در حال بارگذاری ...
...

جزئیات فراخوان و موضوعات جشنواره بین‌المللی تئاتر حقیقت تشریح شد

جزئیات فراخوان و موضوعات جشنواره بین‌المللی تئاتر حقیقت تشریح شد

رضا آشفته: نخستین جشنواره بین‌المللی تئاتر حقیقت با هدف توجه به تئاتر دینی و ترویج نمایش‌هایی متناسب با فرهنگ جامعه با همکاری دفتر تئاتر دینی مرکز هنرهای نمایشی ۲۸ آبان تا ۴ آذر امسال (مقارن با اعیاد قربان و غدیر) برگزار می‌شود.

به گزارش سایت ایران تئاتر، در نشستی که با حضور "علی مؤذنی" دبیر جشنواره "محمود فرهنگ" مدیر دفتر تئاتر دینی مرکز هنرهای نمایشی برگزار شد، جزئیات فراخوان و موضوعات محوری آن به بحث و چالش گذاشته شد که مشروح آن را می‌خوانید.
***
در ابتدا بد نیست به این موضوع اشاره شود که در کشور جشنواره‌های دینی متعددی وجود دارد که از آن جمله می‌توان به جشنواره تئاتر ماه اشاره کرد. این جشنواره برای خودش نگاهی معناگر و دینی مذهبی دارد. آیا به نظر شما جشنواره تئاتر حقیقت تفاوت‌هایی به لحاظ سطح برگزاری با این جشنواره دارد یا خیر؟
محمود فرهنگ: طی این 31 سال جشنواره‌های مختلفی در کشور برگزار شده است. بعضی‌ها به نتیجه رسیده بعضی‌ها هم بعد از 10 تا 12 سال به پایان رسیده‌اند. بعضی‌ها 4 سال و بعضی‌ها 5 سال طول کشیده‌اند. به نظر می‌رسد که جشنوار ماه نگاه دیگری نسبت به موضوعات دارد. در جشنواره حقیقت این "9 عنوان" "9 اولویت" و "9 چشم‌انداز" که وجود دارد 9 چشم‌انداز بسیار عمیقی هستند که تا به حال به این شکل پرداخته نشده‌اند.
تاکنون با این گستردگی و با این کلیت به موضوعات دینی نگاه نشده‌ است. بعضی موضوعات اصلاً کار نشده است. جشنواره ماه نگاهی دارد به موضوعاتی که روح معنوی در آن وجود دارد. اما جشنواره حقیقت باید صد درصد روح مذهبی در آن وجود داشته باشد و موضوعاتش موضوعات مذهبی باید باشد. شما ببینید اولین عنوانش "داستان‌های قرآنی" است که صد درصد مذهبی و دومین موضوعش زندگی چهارده معصوم، عاشورایی، رضوی، فاطمی، علوی و مهدوی است. این‌ها عمیقاً نگاه جدی و ژرف‌ نگری به موضوع و مقوله‌های دینی دارند. به نظر می‌رسد که واقعاً طی این 31 سال ما یک خلاء داشتیم که امیدوار هستم با نگارش و تولید‌ آثار و اجرای نمایشنامه‌هایی که در این جشنواره اتفاق می‌افتد، یک نگاه نو با توجه به ظرفیت و گنجایش موضوع دین ایجاد شود. چون وقتی که بحث یک جشنواره "عنوانی" می‌شود همه تصور می‌کنند نگاه سطحی به آن موضوع کافی است به عنوان، مثال موضوع عاشورایی را شما باید بروید و به صورتی قوی و عمیق عاشورایی کار کنید. نه تنها روی واقعه عاشورا! در حالی که به نظرم این موضوع به اندازه‌ای عمیق و گسترده است که صدها نوع نگاه از دریچه‌های مختلف می‌شد به موضوع این جشنواره داشت.
علی مؤذنی: من هم باید اضافه کنم که از آنجایی که این انقلاب رویکرد دینی داشته و با یک محتوای دینی اتفاق افتاده، طبیعی است که در   سه دهه گذشته مسوولان فرهنگی کشور به فکر باشند که اتفاقاتی در قالب‌های هنری در زمینه دین رخ بدهد. برای همین است که ما طی دو دهه گذشته شاهد انواع جشنواره‌هایی بوده ایم که رویکرد آنها مذهبی  و مبتنی بر دین بوده . دو جشنواره ی عاشورایی و رضوی از این جمله اند که محور آنها   امام حسین ع و امام رضا ع بوده و با این دو شخصیت شاخص شده اند . واقعیت این است که  تجربه ی برگزاری جشنواره هایی از همین دست است  که  مسوولان تئاتر کشور را به فکر انداخته که حالا می توان امکانات بالقوه تئاتر را  زیر لوای یک "عنوان" به اسم تئاتر دینی تجمیع کرد ، چرا که با وجود کم و کاستی که در برگزاری این دو جشنواره وجود داشته ، اما تجربه ی گرانقدری به وجود آمده که می توان آن را مبنای تئاتر دینی کرد و از این طریق جشنواره ای را در ابعادی گسترده تر برگزار کرد که  بتواند کل مفاهیم دینی  را از قرآن گرفته تا چهارده معصوم و شخصیت های دینی در بر بگیرد . حالا جای آن که  جشنواره های  رضوی و عاشورایی استعدادها را به سمت خود معطوف ‌کنند ، خود در جشنواره ای قرار گرفته اند  که  گستردگیش باعث می‌شود استعدادهای تئاتری در عرصه ای  وسیع‌تر سمت و سو پیدا کنند و خلاقیت‌ها ابعاد گسترد ه تری پیدا کنند و موجب شکوفایی موضوع ها و مضمون ها و مفاهیم دینی ‌شوند.  .
با توجه به این که اصل و ذات هر پدیده هنری رویارویی آن با حقیقت است و ذهن هنرمند این پیش داوری را دارد که درباره حقیقت بحث می‌کند با وجود اینکه حقیقت فراگیر است، چرا این عنوان را برای جشنواره انتخاب کرده‌اید؟
علی مؤذنی: حقیقت مراتب مختلف دارد. اما این که تئاتر دینی عنوانش تئاتر حقیقت شده است ، این است که ( البته این تعبیر من است ) که حقیقت در مقابل واقعیت قرار داده شده . واقعیت آن چیزی که هست و حقیقت آن چیزی است که باید باشد ، یعنی مرحله ای متکامل تر ، تکامل در هر چیزی نسبت به موجودیت فعلیش . و از آن جا که دین برای این آمده که آدمیزاد را از مرحله ی آن چه هست ، به انچه باید باشد ، تبدیل کند ، بنابراین  عنوان حقیقت مصداق خوبی برای تئاتر دینی است.، چون بیانگر مسیر بودن تا شدن است .  به نظرم عنوان خیلی خوبی است برای جشنواره ای دینی که نظر بر حقیت هستی دارد .
محمود فرهنگ: اساس، ریشه و بنیان تئاتر این است که به دنبال حقیقت و تعالی است. اساساً زبان نمایش به خاطر این به وجود آمد که تعالی را برای انسان جستجو کند؛ اما عنوان "حقیقت" تأکیدی بر این باور است که اگر می‌خواهید ظرفیت‌های بیشتری از حقیقت را پیدا کنید، باید به یک پشتوانه و گنجینه بزرگ چنگ بزنید و از آن برداشت کنید. هر بار هنرمندی از این گنجینه برداشت کند تمام نمی‌شود. شما هر قدر روی موضوع "مهدویت" کار کنید جا دارد. هر چه قدر در مورد قرآن برداشت کنید باز ظرفیت هست. عنوان جشنواره اتفاقاً باید "حقیقت" باشد، چون انسان امروز گمشده‌اش همین حقیقتی است که در واقع آن را در تئاتر به شکل کم رنگ‌ می‌بینیم. گاهی اوقات مسائل روزمره مطرح می‌شود و اصلاً حقیقت فراموش می‌شود به این جهت یک تأکید مهم‌تری است که هنرمندان به موضوع حقیقت جدی‌تر و عمیق‌تر نگاه کنند و آثاری را خلق کنند که تکیه‌گاه آن به واقع حقیقت باشد. نمی‌گویم که تئاتر به دنبال حقیقت نیست، هست و از گذشته هم برای همین به وجود آمده اما گاهی اوقات کم رنگ شده، زنگار گرفته و غباری بر روی آن نشسته و یا گاهی فراموش شده است. گاهی اوقات آغشته به سیاست شده، گاهی آغشته به اقتصاد شده، آغشته به روزمرگی و درآمد شده است. این‌ها باعث شده که نگاه برخی به حقیقت نباشد.
با توجه به اینکه این نخستین جشنواره دینی است که فراخوان آن بین‌المللی است، تا چه حد به کشورهای دیگر و به نگاه‌های دیگر بها می‌دهید که با تئاتر دینی روبرو شوند؟
علی مؤذنی:  همه ی هنرمندانی که بتوانند در چارچوب دین ادیان الهی کار کنند ،  می‌توانند در این جشنواره شرکت کنند . البته طبیعی است که خط قرمزهایی وجود دارد و ما نمی توانیم نمایشی را بپذیریم که در ان تفکر ضد دینی یا شیعی وجود داشته باشد یا حتی مذاهب غیر شیعی مورد طعن و توهین قرار بگیرند ، چرا که هدف جشنواره ترویج دین و بها دادن به تفکری است که از دین منبعث شده است . هدف ایجاد نزدیکی و دوستی میان اهل دین است نه ایجاد تفرقه و پراکندگی .  طبیعی است که ذهن بیمار راهی برای ورود به این جشنواره نداشته باشد .   بنابر این مفاهیمی که از مذاهب مختلف مطرح می‌شوند ، اگر بتوانند بیانگر محتوای دین باشند و متکی  بر آنچه که در قرآن هست، هیچ منعی برایشان وجود ندارد.
 محمود فرهنگ: به نظرم آقای مؤذنی به نکته بسیار مهمی اشاره کردند، چون این سوال شما نیم نگاهی دارد به موضوعات پیشنهادی که چه نگاهی در این جشنواره حاکم است. به هر حال فصل الخطاب در کشور اسلامی قرآن، اسلام، خدا، یکتاپرستی، خداپرستی و پیامبر و آنچه در قرآن هست است و اینها می‌تواند دست مایه کار هنرمندان باشد.
بعضی‌ها تجربه‌هایی در جهان در موضوع ادیان داشته‌اند که اگر در چارچوب جشنواره قرار بگیرید خوب است ولی نکته مهم این است که ما کشورهای اسلامی داریم که می‌توانند شرکت‌کنندگان اولیه جشنواره باشند و فرصتی برای ارائه آثار خودشان بیابند. نکته‌ای که آقای مؤذنی فرمودند این است که قرآن کتاب آسمانی بسیار عمیق و جامعی است. شاید هنرمندی بیاید مفهوم "حسادت" و "بخل" و... را از توی قرآن استخراج کند و راجع به بخل نمایشنامه‌ای بنویسد. این ممکن است فقط موضوع اسلام را مطرح نکند. موضوعی است که در قرآن هم مطرح شده و هنرمند می‌تواند روی این موضوعات هم کار کند. ما هزاران موضوع مطرح شده در قرآن داریم که باعث هلاکت انسان‌ها شده است و انسان‌هایی که رستگار شده و به بهشت می‌روند. در قرآن هزاران قصه پیامبران گفته شده که این انسان‌ها این وضعیت را داشته‌اند به همین جهت مورد عذاب سخت قرار گرفته‌اند. در قرآن هزاران موضوع وجود دارد که من به طور مثال به 2 تای آن اشاره کردم. موضوع رعایت حق همسایه و یا موضوع والدین که موضوعی امروزی است. در جامعه امروزی دارد از بین می‌رود. توجه به اصل و بنیان خانواده که در جهان در هر حال فروپاشی است. این موضوعی است عام که نیاز است به آن پرداخته شود. یعنی اگر من بخواهم حرف بزنم باید ساعت‌‌ها درباره این موضوعات بگویم. همان نکته‌ای که اول هم اشاره کردم. وقتی می‌گویید: "قصه‌های قرآنی" ذهن سریع می‌رود به سمت خداوند و پیامبر ختمی مرتبت، در حالی که اینقدر موضوعات در قرآن وجود دارد که می‌شود روی آن‌ها کار کرد و روی زندگی پیامبر (ص) هم.
نکته مهم‌تر این که بعضی از موضوعات پیچیده را یک هنرمند می‌تواند ساده‌اش بکند همانطوری که یک موضوع ساده را با زبان هنرمندانه می‌توان پیچیده نشان دادد. این موضوعات قرآنی می‌تواند دستمایه هنرمندان باشد. ضمن اینکه هنرمند نباید به ظاهر و سطح نگاه کنند بلکه باید عمیق تفکر کند و در این زمینه احتیاج به پژوهش، کار و مطالعه هست، تا یک کار نگاشته شود. بعضاً این یک آفتی است که به نظر من الان توی خیلی از جشنواره‌ها که کار کردم دیده شده‌ این آفت وجود دارد که هنرمندان فقط به موضوعات و اطلاعات سطحی جامعه اکتفا می‌کنند و این باعث می‌شد که آن هنری که ارائه می‌شود روزمره باشد و اطلاعات تماشاگر بیشتر از اطلاعات هنرمند باشد و اگر موضوع کار مذهبی باشد حتماً اثر لطمه می‌خورد. این بستگی دارد که هر نویسنده چه موضوع و مضمونی را انتخاب بکند.
نظرتان درباره اقتباس از آثار کلاسیک‌ فارسی که از قرآن بهره گرفته‌اند چیست؟ به خصوص اقتباسی از مولانا، سعدی، حافظ و...
علی مؤذنی: در مورد آثار کهنی که از قرآن  مایه  گرفته‌اند، مولانا و حافظ را مثال می‌زنم .آنها با درک مفاهیم قرآنی اثر هنری خود را خلق کردند. حافظ مدعی است که چهارده روایت قرآنی را از بر دارد و مولانا عمیق ترین مفاهیم را با تکیه بر آیات قرآن در مثنوی مطرح کرده . شکی وجود ندارد که غنای قرآن است که سبب تعمیق آثار این دو بزرگوار شده و این آثار را چند وجهی کرده و گرده ی زمان را در مواجهه با خودشان به خاک مالیده اند . چرا ؟ چون کلام کلام خداست و کلام خدا هم همه زمانی است و تا بشر هست ، برای او تازگی و کاربرد و معنا دارد . در واقع آن دو بزرگوار استعداد و هنر والای خودشان را با استفاده از مفاهیم قرآنی ارتقا بخشیده اند . حالا در این زمان همین مفاهیم می توانند مبنای کار یک نمایشنامه نویس یا کارگردان قرار بگیرند .  
محمود فرهنگ: درست است. وقتی به حافظ و اثر ارزنده او و به شخصیت و اشعارش نگاه می‌کنید می‌بینید که به نوعی این شخصیت هر آنچه که داشته از قرآن گرفته است. به همین جهت هم به او لقب لسان الغیب داده‌اند. حتی اکثر آثار مولانا که ماندگار شده، به خاطر تکیه‌گاه‌های مذهبی مهم آن است. حتی شاهنامه و ابوالقاسم فردوسی در اشعاری که راجع به توحید حرف می‌زند از این پشتوانه غنی، خودش را سیراب کرده است.
می‌خواهم یک مثال بزنم. اخیراً با یک نویسنده آشنا شدم که تعزیه‌ای را نوشته که در آن شبیه‌خوان‌ها هیچ دیالوگی به جز دیالوگ حافظ ندارند. این نگاه نگاهی نو است او دیالوگ‌های شخصیت‌هایی چون حضرت امام حسین، حضرت ابوالفضل و... را حذف کرده و به جای آن شعر و اشعار حافظ را گذاشته، البته این نویسنده خود آدم دین پژوهی است و سال‌ها در این زمینه‌ها کار کرده است.
این نگاه نگاهی است که الان دارد راجع به امام حسین حرف می‌زند اما از زبان حافظ دارد حرف می‌زند، این یک طرح تازه و نو است. شما سعدی را بخوانید. قصه‌های سعدی هم خیلی از این پشتوانه‌های آیات قرآنی بهره‌مند است که حتی آن آیات و شأن نزولش را هم می‌نویسد. همه این‌ها آن موقع تا به امروز قابل استفاده است. در مورد لقمان هم همین است. هر فردی چیزی می‌خواهد بگوید از لقمان می‌گوید چون حرف‌های او هم برگرفته از قرآن است.
علی مؤذنی: ببینید ، اگر نویسنده‌‌ای به سراغ مفاهیم اسلامی برود ، باید به درک درستی از جهان‌بینی اسلامی برسد که این به دست نمی آید مگر با مطالعه ی دقیق قرآن ، وگرنه ممکن است دچار تناقض شود . اگر از خواندن آثار حافظ و مولانا و بسیاری دیگر از بزرگان مشعوف می شویم ،  برای این است که در این آثار با یک منظومه ی فکری طرفیم که هرجزء ش به کل پاسخ می دهد و تناقضی در آن نمی بینید . در واقع حافظ و مولانا و هر بزرگوار اندیشمند دیگری که آثارشان در طول زمان پاییدنی است ، به جهان بینی ای مجهزند که در آن تناقضی وجود ندارد و همین خود به شدت محافظ اثر ان ها و نگه دارنده ی آن است .  بنابراین نمایشنامه نویسی که به سراغ قرآن می رود ، باید به درک این جهان بینی برسد و آن را در اثرش منعکس کند و پاسخگوی آن باشد.
برای پرهیز از سفارشی شدن صرف جشنواره و فرمایشی شدن آن چه تمهیدی اندیشیده‌اید؟
علی مؤذنی:  سفارش‌ کار دادن  در تئاتر و سینما رایج است ، چون سرمایه‌گذار وجود دارد وً سرمایه‌گذار هم مایل است که محتوای مورد نظر خودش را سفارش بدهد . بنابراین تا این جای کار مشکلی جود ندارد . اما بحث دیگر که بسیار مهم است ، سفارشی نویسی و به زعم شما فرمایشی نویسی است که از نظر من بسیار مذموم است . ممکن است نویسنده‌ای سفارش کار بگیرد ، اما انچه مهم است این است که هم برای کار خود و هم برای موضوعی که سفارش گرفته ، ارزش قائل باشد . وقتی برای کار خود ارزش قائل است ، با اثر سفارشی همان طور جدی برخورد می کند که با اثری که از دل خودش برآمده باشد ، یعنی همه ی خلاقیت خود را مصرف می کند تا به بهترین اثر برسد . نویسنده ی جدی حواسش جمع است که اگر کم فروشی کند یا اگر با موضوع سفارشی برخورد هنرمندانه نکند ، ممکن است به پول برسد ، اما قطعا به آبرو نخواهد رسید و مسلما در کارنامه اش اثری خواهد داشت که نه می تواند آن را منکر شود  نه می تواند از ان دفاع کند ، و این همه اتفاق نمی افتد ، مگر این که موضوع را قبول و باور داشته باشد ، چون در غیر این صورت نمی تواند همه ی وجود خود را به خدمت آن موضوع بگیرد . در خصوص آثار دینی که این توجه  باید مضاعف باشد ، چون بحث اعتقادی است و اگر به موضوع مورد نظر اعتقاد نداشته باشی ، قطعا اثری به وجود می آوری که اصلی ترین عنصر آن می لنگد . وقتی از دل برنخاسته باشد ، قطعا بر دل اثر نخواهد گذاشت . اگر پیامبران آنچه را تبلیغ می کردند ، باور نمی داشتند ، امکان نداشت بتوانند حتی یک مخاطب را جذب خود کنند . بنابراین در خصوص سفارش گیری برای این جشنواره هنرمند وقتی باید جلو بیاید که تکلیفش با خودش روشن باشد . شاید بشود در حالات عادی ادای دینداری را در آوریم ، اما موقع نوشتن و کار کردن نمی شود . حس و حال اثر خودش را نشان می دهد . بنابراین هنرمند جدی هم برای خودش ارزش و اعتبار قائل است  هم برای موضوع هم برای مخاطب .  
محمود فرهنگ: به هر حال برای تولید یک اثر گاهی اوقات هنرمند پیشنهاد می‌دهد، گاهی اوقات به هنرمند پیشنهاد داده می‌شود. بحث شما به خود هنرمند برمی‌گردد و این که آیا هنرمندان آن مضمون را باور دارند یا ندارند؟ آیا وقتی هنرمند کار را پذیرفت صداقت دارد یا نه؟ اگر نداشته باشد ممکن است بحثمان یک پایش بلنگد. اما مورد دیگر برای تولید یک اثر، اقتصاد آن است. این که هنرمند خلاقیت و تخصص‌اش را به اقتصاد بفروشد، نمی‌توانید به او نام هنرمند بدهید. همه اینها برمی‌گردد به جوهر و اصل یک هنرمند. وقتی هنرمند باور داشت، تلاش می‌کند. اگر هنری داشت با هنرش اثری می‌آفریند که سفارشی بودن فراموش می‌شود و شما با دیدن آن اثر می‌گویید عجب کار خلاقانه‌ای.                                                         
  نکته بعدی این است که گاهی اوقات یک جشنواره می‌خواهد آمار بدهد جدول پر کند. طبیعی است به یک سری کارهای سفارشی نیم بند هم راضی بشود، تا آنجا که من از آقای مؤذنی سراغ دارم و با هم صحبت کردیم اصلاً بنا نیست در این جشنواره آثاری ارائه بشود که نیم بند باشند، حتی اگر در بخش‌هایی تعداد اثر خیلی کم باشد تلاش می‌کنیم که این اتفاق نیفتد. اما یک هنرمند ممکن است بیاید و بگوید می‌خواهم با این مضمون‌ها یک کار تولید بکنم، آیا حق دارم؟ آقای مؤذنی هم می‌گوید: بله! چرا حق ندارید؟ این جنبه سفارشی پیدا نمی‌‌کند گاهی اوقات هم ممکن است هنرمندی واقعاً ظرفیت تولید این کار را داشته باشد اما هنرمند حساس است، نیاز به این دارد که دبیر جشنواره از او دعوت بکند. اگر چه لطمه‌ای که ما طی این سال‌ها خورده‌ایم مربوط به کسانی است که حقیقتاً بخشی از وجودشان به اقتصاد ارتباط داشته است. به این معنی که کاری اجرا بکنند و پولی بگیرند. مضمون برایشان مهم است نه ساختار و نه جشنواره. ما به دنبال کار دراماتیک هستیم. اصلاً ما خارج از اصول درام نمی‌توانیم حرکت بکنیم ما به دنبال کارهای جذابی هستیم که مخاطب بتواند از طریق آن با محتوا ارتباط خیلی خوبی برقرار بکند. یعنی ما هیچ‌گونه سهل‌انگاری را در مورد اصول درام نمی‌توانیم بپذیریم. چرا؟ به دلیل اینکه برای محتوا ارزش قائلیم. شما با یک قالب بد یا اثر ضعیف نمی‌توانید محتوای خیلی خوب تجویز کنید. بنابراین ما قرارمان این است که با تلاش بیشتر بتوانیم این محتوا را در قالب‌های خیلی درخشان ببینیم. البته من فکر می‌کنم در فراخوان در یک بخش یعنی مقدمه‌ای که درباره نحوه ارائه موضوعات است به تولید نمایشنامه‌های فاخر دینی اشاره دارد که به هر حال حمایت‌های بسیار جدی هم از نظر معنوی و هم از نظر مادی روی آن‌ها انجام می‌شود، بند "ج" تولید متون و نمایشنامه‌خوانی که در واقع یکی از بخش‌های مهم است. بخشی است که هم در چاپ و هم در خوانش مؤثر است. شما می‌بینید که هم خیلی از مسابقات نمایشنامه‌خوانی اساساً با هیچ برگزار می‌شود. مثلاً یک مجموعه کتاب می‌دهند و می‌گویند این جایزه شماست. در تالار مولوی این اتفاق می‌افتد. آخر سر آنهایی که اول می‌شوند بعضی‌هاشان تلاش می‌کنند، آثارشان را به تولید برسانند. اما در جشنواره حقیقت وقتی اثری برای خوانش انتخاب می‌شود، یک میلیون و پانصد هزار تومان دریافت می‌کند. این برخورد کار بسیار خوبی است. در این سال‌ها نمایشنامه‌خوانی فرصت خوبی برای ارائه اثر است که باید اهمیت جدی به آن داده شود.
در بخش متون چاپ اثر هم مطرح است، که الان ممکن است در این فراخوان نباشد. ممکن است جشنواره تشخیص بدهد که از یک متن حمایت بسیار جدی و بزرگی بکند برای این که نشان بدهد این انگیزه باید در نمایشنامه‌نویس‌ها به وجود بیاید تا آثار فاخری را تولید بکنند. یک نگاه جدی در عرصه نمایشنامه‌نویسی، تولید آثار فاخر است و این نگاه جدی در فراخوان ما به راحتی دیده می‌شود چون موضوعات، بسیار سنگین، عمیق و ژرف هستند. به همین جهت می‌طلبد که حمایت جدی از بخش نمایشنامه بشود. البته فکر می‌کنم که در فراخوان دو بخش مهم آمده است؛ یکی مجالس "شبیه‌خوانی" است که اختصاص به اجراهای پیش‌کسوتان عرصه شبیه‌خوانی دارد و مورد دوم خاص نوآوران و جوانان در عرصه شبیه‌خوانی است. این دو بخش را شاید در جشنواره آیینی و سنتی هم مشاهده کرده‌اید که به اصطلاح مجالسی اتفاق افتاده، اما آنچه مسلم است نگاه تازه نسبت به موضوع و انتخاب بخش‌هایی از آن مجالس در جشنواره حقیقت است که خیلی تفاوت داشته باشد با اصل آن شبیه‌خوانی. موضوع بعدی این است که جشنواره حقیقت در واقع یک نگاه جدی به مسئله تعزیه دارد. تعزیه هنری است که توانسته طی 140، 150 سال روی پای خودش بیاستد و خود را حفظ کند و پشتوانه آن هم مضمون اصلی‌اش و شخصیت‌های دینی‌اش بوده است که همیشه تکرار شده‌اند؛ اما هنوز تازگی و طراوت در آن وجود دارد. بخش دیگر آیین‌های نمایشی و نمایش‌های میدانی است که مضمون این بخش هم دینی است. ما آیین‌های مختلفی را در جشنواره سنتی دیده‌ایم اما در این جشنواره به دنبال آیین‌هایی می‌رویم که زمینه‌های درام و نمایش بیشتری در آن باشد.
چقدر اهمیت دارد که از تکنیک‌های تعزیه در نمایش‌های صحنه‌ای استفاده شود. چون صحنه در برگیرنده هنر تئاتر است و بر خلاف تعزیه هنری وارداتی است.
محمود فرهنگ: اگر قرار باشد که از عناصر تکنیکی تعزیه استفاده شود، طبیعی است که می‌شود از آنها استفاده کرد. اما کسانی بودند که در گذشته خواستند از تعزیه به طور کامل استفاده کنند که این برخورد، لطمه‌ای را به تعزیه وارد کرد. بعضی‌ها خواستند تجربه‌ نو انجام دهند و آمدند برش‌هایی از تعزیه را به صحنه بردند. خب طبیعی است که اثر نامطلوب می‌شود، یعنی جایگاهش، نفس تماشاگر، گرد بودن فضا، عناصرش و ابزار تکنیکی‌اش خیلی با صحنه فرق می‌کند. شما اگر برای تعزیه دکور بزنید این یعنی به پیکره تعزیه لطمه وارد ساخته‌اید.
علی مؤذنی: اگر منظور شما را درست فهمیده باشم، گفتید تئاتر یک قالب وارداتی است؟
منظورم این است که تئاتر ریشه‌ای 150 ساله در ایران دارد و کاملاً وارداتی است و به مرور زمان توانسته رنگ و بوی بومی و ملی به خود بگیرد.
علی مؤذنی: در تعزیه و آیین‌ها به تکنیک‌های خوبی  رسیده‌ایم و از آن بهره‌برداری کرده‌ایم.اصلا تعزیه با فرهنگ ما عجین شده . محتوایی که فرم بیانی خودش را همسو با خصوصیات فرهنگی ماپیدا کرده و این یک نقطه ی عطف است . شاید برای همین است که گاهی بعضی به اشتباه تصور می کنند می توان تعزیه رابه قالب های دیگر تئاتری هم تعمیم داد که به نظرم توقع بی جایی از تعزیه است . در جشنواره حقیقت تعزیه در دو بخش ارائه می‌شود. یکی پیش‌کسوتان و دیگری نوآوران.  ما  امیدواریم در این تکنیک‌ها نوآوری و خلاقیت‌هایی صورت بگیرد تا با معاصر سازی  بتوانند کارآیی خود را استمرار ببخشند ، چون فقط در این صورت است که می توانند در هر دوره‌ای  نیاز زیبایی شناسانه ی مخاطب را  ارضا کنند  . اما در خصوص این که گفتید قالب تئاتر از غرب آمده ، باید عرض کنم که من جزء آن دسته از کسانی هستم که معتقدند قالب وسیله ای است در خدمت اهداف ما و نسبت به موجودیت انسان امری است عارضی و ارزش آن تابعی است از محتوایی که از آن برخوردار می شود ، هرچند معتقدم این قالب با هر محتوایی نه تکرار که تکثیر می شود . و معتقدم هر مکتب تاتری همسو با اهداف خود است که اصول مورد نظر را تغییر می دهد . بنابراین  اصلا مهم نیست قالب  از غرب آمده باشد ، بلکه استفاده ی درست بردن و منطبق کردن ان با اهداف ماست که مهم است . برخورد خلاقانه با عناصر هر قالب است که می تواند آثار در خور به وجود بیاورد . می خواهم تا آن جا پیش بروم و بگویم هر قوم و فرهنگی متناسب با محتوای خود است که می تواند قالب های مستعمل را از نو اختراع کند . بنابراین قالب تئاتر در عین آن که ابزار است ، نو شونده نیز هست ، و می تواند تحت خلاقیت هنرمندی با تفکر دینی به فرمی در آید که نتوان از محتوای دین تفکیکش کرد که البته کاری سخت و سترگ است و استمرار می خواهد .     
محمود فرهنگ: ما امیدواریم که هنرمندان ما چه در مقوله نوشتن و چه در مقوله اجرا از این عناصر دینی بهترین بهره را ببرند تا مخاطب با لذت از سالن بیرون برود. اگر ما با این هنر برخورد جدی و خلاقانه داشته باشیم و از کلیشه‌ها پرهیز کنیم، چنین اتفاقی شدنی است. ما هم می‌توانیم در تکنیک‌های گروهی تعزیه و آیین‌ها، نوآوری داشته باشیم و هم می‌توانیم برخورد خلاقانه‌ای با آن قالب تئاتر داشته باشیم و مفاهیم مدنظر خود را به بهترین شکل اجرا کنیم. من فکر می‌کنم سؤال شما این است که ما متأسفانه طی سال‌های گذشته نتوانسته‌ایم تعزیه را معاصرسازی کرده و از عناصر و تکنیک‌هایش به صورت کاربردی در تئاتر استفاده کنیم. یعنی این فرصت هیچ گاه در اختیار دانشجو قرار نگرفته است. من از این سؤال شما استفاده خوبی می‌کنم و پیشنهاد می‌دهم که یک بخش در پژوهش باز بکنیم با این موضوع که چگونه می‌شود از تعزیه در نمایش‌های ایرانی استفاده کرد. بعضی‌ها نمایش ایرانی را با تحقیر خرده نمایش می‌نامند. به این دلیل که فکر می‌کنند نمایش‌های غربی خیلی غنی هستند؛ در حالی که شما وقتی به تعزیه نگاه می‌کنید در می‌یابید که آن هم اصول خاصی دارد. مثلاً فاصله‌گذاری روایت در همه عناصر آن هست. حتی در مورد تماشاچی، پیش‌بینی شده است که در هر نقطه از حلقه تماشاگران قرار بگیرد و بهترین نقطه را انتخاب کرده است چون بازیگر با یک سری حرکات دائماً دارد جا به جا می‌شود. امیدوارم که در بخش پژوهش و مقالاتی که ارائه می‌شود، بتوانیم شروعی را برای سال‌های آینده داشته باشیم.
شاید بشود کارگاه‌های آموزشی نیز راه‌اندازی کرد برای کسانی که می‌خواهند از عناصر این گونه نمایشی مثل تعزیه استفاده کنند. عناصر دیگری هم وجود دارد که باعث می‌شود نمایش ایرانی واقعاً تماشاگران را میخکوب کند. ساده‌ترین آن همین نمایش میدانی است که گاهی اوقات می‌بینید در سطح شهر اجرا می‌شوند. تماشاچی امروز با وجود تکنولوژی‌های پیشرفته رسانه‌ای در خیابان و میدان می‌ایستد تا نمایش خیابانی ببیند. این نمایش‌ها گاهی ده‌ها نفر را نگه می‌دارند و پر از تعلیق و انتظار هستند. گاهی پول هم از مخاطب می‌گیرند، یعنی اقتصاد گروه هم از همان جا تأمین می‌شود. باید در آینده در این باره تحقیق بشود. بعد کارگاه‌هایی بگذارند که این عناصر را کاربردی بکنند. حتی شما می‌بینید در غرب هم از این راه‌ها و شیوه‌های اجرایی وجود دارد و آن‌ها به خوبی از آن استفاده می‌کنند به همین دلیل اجرای بسیار بزرگی را با منطق‌الطیر عطار اجرا می‌کنند. در صورتی که این کار را ما نکرده‌ایم؛ چرا که توجیهمان این است که مرغ همسایه غاز است.
علی مؤذنی: ما ملتی هستیم که همیشه شفاهی عمل کرده‌ایم. حتی تعزیه به طور شفاهی از پدران  منتقل شده برای همین حتی اگر نوآوری و خلاقیتی هم صورت می‌گرفته در مقطع اجرا بوده و هیچ وقت اینها به بیان در نیامده اما از تعزیه همان طور که اشاره کردم ،بیش از آن چیزی که هست نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم.  هر چیزی را باید در حد و اندازه ی خودش دید. اگر توقع ما از تعزیه بیش از آن چیزی باشد که آن را داراست ، باید نگاهمان را تصحیح کنیم.  تعزیه جایگاه درخشانی دارد ، اما دراین حدی که هست ، قادر نیست که همه ی نیازهای زیبایی شناسانه ی ما را از تئاتر پاسخگو باشد . تعزیه یک قالب نمایشی است که نمی دانم آیا استعدادی بیش از این چه را که هست  برای گسترش دارد یا نه ؟ اما کتمان نمی شود کرد که خیلی خوب با مضامین مذهبی ما و تا حدودی مضامین ملی مااخت شده است .
آیا ما هم همانند برشت که در تئاتر و بورخس که در داستان‌نویسی از داشته‌های فرهنگی شرقی استفاده کرده‌اند، می‌توانیم از داشته‌های فرهنگی غربی به شکل بومی بهره‌مند شویم؟ چنانچه بورخس از "هزار و یک شب" و قرآن بهره‌های زیادی برده است؟
علی مؤذنی: این ارتباط که یک سویه نیست . که فقط از طرف ما باشد . از ان طرف هم هست . بسیار هم هست . در بسیاری زمینه ها . طبیعی هم هست . تفاوتی که وجود دارد ، این است که چون غرب به تکنیک مجهز شده ، و به دلایلی که می دانیم ، فرهنگ غالب و مسلط است ، محتوای ما را تحت تکنیک پرورده اش عمل می آورد .  بورخس داستان‌نویس خیلی خوبی است که با توجه به علاقه‌ای که به قصه های شرقی داشته آن ها را به خوبی مطالعه کرده و بعد هم با آن ها برخورد خلاقانه  کرده و داستان های مدرنی از ان ها پرداخته .  کاری که ما هم دوست داریم در این جشنواره اتفاق بیفتد .  خلاقیتی که می‌تواند عامل تحرک در هر اثری باشد در هر قالبی و در هر مکتبی. اگر به این خلاقیت‌ها بها داده شوند، مسلماً اتفاقات خیلی خوبی می‌افتد. اگر رویکرد و گرایش به سمت آدم‌های خلاق باشد و به آنها بها داده و برایشان سرمایه‌گذاری کنیم، نتایج خوبی هم می‌گیریم. اما اگر بخواهیم برویم سراغ کسانی که از موضوع سفارشی فقط کلیشه پردازی می‌کنند، به  جایی نخواهیم رسید. نه در این جشنواره  نه در جشنواره‌های دیگر. معتقدم که تمام سرمایه‌ باید به سمت آدم‌های خلاق برود. آدم‌هایی که با یک اثر و دو اثر نشان داده‌اند که ذهنشان ذهن فعالی است و می‌توانند فراتر از قالب‌های موجود پیش بروند و نتایج کارشان هم درخشان خواهد بود.   به نظرم کارگردان مولف ها هدف های خوبی برای این منظور هستند ، چرا که می توانند هم در متن به کشف های تازه برسند هم در اجرا  . در کنار آن ها نمایشنامه نویسانی که ذهن خلاق دارند و می توانند در کنار کارگردانی خلاق قرار بگیرند که بتواند استعدادهای متن را شکوفا کند . یکی از ایده های  من این است که نویسندگان و کارگردانانی که در زمینه های دینی کار کرده اند ، چه  خوب است که تجربه‌ها و کشف‌های خود را در نوشتن و اجرا به صورت مقاله ارائه دهند که چگونه در برخورد با متن به کشف و شهود رسیده اند و بر فرض به تکنیکی دست پیدا کرده اند که توانسته اند از طریق آن محتوا را متبلور کنند . حتی اگر این مطالب به صورت خاطره نوشته شده و در اختیار جمع قرار بگیرد ، می‌تواند مفید باشد، چرا که تجربه های خلاقه تکثیر می شوند. کمترین حسن این کار این است که آیندگان با خواندن این مکتوبات راه های رفته را نمی روند و جای این که عمرشان صرف تجربه های از پیش انجام شده شود ، راه های نرفته را خواهند رفت .   
 محمود فرهنگ: این برخورد با کار خلاق باعث می‌شود که پژوهش‌های ما نیز جنبه کاربردی به خود بگیرد. این پژوهش‌ها می‌تواند برای تعالی یک جشنواره مفید واقع شود. به درد جشنواره حقیقت و بعداز آن نیز بخورد. یعنی تجربه‌هایی که بتواند راه را به ما نشان بدهد، اما اصل مطلب رویکرد کاربردی آن است که اگر بتواند متحقق بشود  بعد نوبت به انتخاب‌هایمان در مورد پژوهشگرها می‌رسد.
آماری از کسانی که قبلاً پژوهش کرده‌اند وجود دارد. یک تعداد اسامی داریم که صرفاً نباید به آن‌ها بسنده کنیم. باید همچنان پرس‌وجو کنیم و آنها را کشف کنیم و بعد کار بخواهیم. البته همان‌طور که آقای مؤذنی فرمودند واقعاً پژوهش‌ها باید کاربردی بشود. یعنی پژوهش صرفاً برای اینکه نوشته بشود و در قفسه گذاشته بشود نباید انجام گیرد. به شرطی پژوهش‌ها اهمیت خواهد داشت که این قابل استفاده پژوهشی برای هنرمندان باشد. متأسفانه درست می‌گویید طی این سال‌ها هر جا پژوهش بوده است، پژوهش‌ها چون کاربردی نبوده‌اند، پس از چندی کاملاً فراموش شده‌اند.
این پژوهش‌ها نه برای دانشجو قابل استفاده بوده‌اند و نه برای هنرمندی که تئاتر کار می‌کند. دلیلش هم همین نکته‌ای بود که شما فرمودید که هیچ کس تجربه عملی خودش را تبدیل به یک پژوهش کاربردی نمی‌کند.
الان جای امیدواری است که جناب مؤذنی تلاش می‌کند که این اتفاق بیفتد. اتفاق خوبی که در جشنواره رضوی افتاد، این بود که مجموعه‌ای که چاپ شد دست مایه‌ای شد برای افرادی که می‌خواهند نمایشنامه‌ای درباره امام رضا(ع) بنویسند. این مجموعه خیلی خوبی است. در حقیقت این پژوهش ماندگاری می‌شود با این هدف که هنرمندان جلو بیفتند. بنابر گفته جناب مؤذنی، با این پژوهش، پروسه نوشتن سرعت بیشتری می‌گیرد و به جای اینکه نویسنده صدها کتاب بخواند یک دفعه می‌بیند یک کتاب حاوی صدها سوژه برای نوشتن نمایشنامه در اختیار دارد. نکته دیگر این است که در فراخوان جشنواره حقیقت اعلام شده که از پایان‌نامه‌هایی حمایت می‌شود که منتسب به هنر دینی و تئاتر دینی باشند.
این باعث می‌شود پشتوانه ادبیات دینی قوی‌تر بشود تا در آینده شاهد آثار فاخر و خلاق باشیم.
چرا جشنواره را غیر رقابتی برگزار می‌کنید؟
محمود فرهنگ : غیر رقابتی بودن جشنواره به نوعی شأن قائل شدن به موضوعات محوری جشنواره است. چون وقتی که پای رقابت پیش می‌آید وصل می‌شود به آن موضوع که نویسنده و گروه با هدفی دیگر پا به عرصه می‌گذارند؛ در حالی که رقابتی نبودن کمی عرصه را از نظر ایجاد آرامش برای هنرمند فراهم‌تر می‌کند. هنرمند می‌تواند با خیال راحت وارد این وادی بشود، بدون اینکه برخی مناسبات آزارش بدهد. البته نکته دیگری که در فراخوان هست این است که آثاری که در جشنواره پذیرفته شده و به تولید برسند، اجرای عمومی خواهند گرفت. این یک امر قطعی است که جشنواره با قدرت از این آثار ارزشمند حمایت خواهد کرد تا در یک شرایط مطلوب به اجرای عمومی برسند. قبلاً در زمان برگزاری جشنواره رضوی و عاشوراییان به دلیل آن که ظرفیت‌ سالن‌ها این اجازه را نمی‌داد اجرای عمومی آثار مذهبی تقریباً نشدنی بود. ولی آنچه مسلم است جشنواره حقیقت یکی از نکات با ارزشی که دارد، همین است که این آثار به تولید و حتماً به اجرای عمومی برسند. در این باره آقای پارسایی هم نوید دادند و گفتند که ما برای آثاری که تولید می‌شوند برنامه اجرای عمومی داریم.
غیر از موارد پیش‌بینی شده در فراخوان چه موارد دیگری به آن اضافه خواهد شد؟

مؤذنی: من پیشنهاد داده‌ام چند تا نمایش‌ هم را در قالب طنز با مفاهیم دینی عرضه کنیم. برای این باید برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری کنیم و نشان دهیم که واقعاً  دین چهره‌اش عبوس نیست بلکه نشاط یکی از ارکان مهم آن است . اصلا چطور می شود دین که آرامش عمیقی می تواند برای انسان به وجود بیاورد ، عبوس باشد . آدمی که ایمان دارد ، امید یکی از ویژگی هاش است . او توکل به قدرتی دارد که بر همه چیز مسلط است . آدمی که معتقد است از طریق دعا و صدقه می تواند شر را از خود دور بکند ، آدمی که معتقد است که بهشت و جهنم وجود دارد و در صورت کار خیر بهترین نصیب ها را می برد ، چگونه می تواند با نشاط نباشد ؟ آدم دینداری که وقتی در بحران  قرار می‌گیرد، معتقد است خیری از جانب خدا در آن است و امتحان الهی است و حتما  بعد از این بحران آرامش در پیش است ، بنابراین دین نه تنها برای او عبوس نیست و در یک سری اعمال خشک و بی روح خلاصه نمی شود ، بلکه مایه ی نشاط و آرامش اوست و اعمالی که او خود را موظف به انجام آن ها می بیند ، برایش دلپذیر است . به همین دلیل ایجاد نشاط از طریق مفاهیم دینی از اولویت‌های ما ست ، البته با رعایت اصول و با درک حساسیت موضوع ، به گونه ای که حرکت مبتذلی صورت نگیرد . امیدوارم بتوانیم به این سمت حرکت کنیم  .
محمود فرهنگ: من چند تا کار دیدم که بعضی از آثار به راحتی با زبان طنز موضوع مرگ را مطرح می‌کردند. آن‌ جایی که راجع ‌به مرگ بود، جدی مطرح می‌شد اما در واقع زبان، مفرح و طنز بود. در عین حال نتیجه‌گیری آن یک نتیجه‌گیری خوب بود. به نظر من یک اتفاق جدیدی است که اگر چه ممکن است چون تجربه کم شده سخت باشد، ولی به هر حال اتفاق مثبتی است. به عنوان مثال ما نگاهی نسبت به جنگ داریم و می‌گوییم جنگ یک چیز خشن است که خراب می‌کند می‌کشد و همه چیزش غم و اندوه است؛ اما وقتی که با نگاه طنز به بخش‌هایی از زندگی رزمنده‌ها نگاه می‌کنید یک بخشی برای جنگیدن، رشادت، دلاوری، پیروزی و شهادت است و بخش دیگر زندگی آدم‌های عادی است. می‌بینید که پشت جبهه همان آدم‌ها می‌خندند و چقدر مفرح هستند. من این تجربه را در نمایش داشتم. یاد خاطره‌ای افتادم که جالب است بدانید. زمانی که می‌خواستم نقشی را در نمایش به "اکبر عبدی" بدهم، گفت: آقای فرهنگ با من این ریسک را نکن. من یک آدم کمدین هستم و همه چیز را خراب می‌کنم. حتی موضوع جدی جنگ را اما من گفتم طوری انتخاب کردم که مطمئنم موفق می‌شوی. اتفاقاً یکی از دوستان که فارغ التحصیل تئاتر و اهل شهرستان هم بود وقتی کار را دید گفت آقای فرهنگ آقای عبدی یک ساعت ما را خنداند و نیم ساعت هم گریه کردیم. ببینید این اتفاق هم می‌تواند بیفتد. بستگی دارد به این که چگونه نگاه می‌کنید. اگر این گونه راه بیفتد، ممکن است جاذبه بسیار خوبی داشته باشد. البته احتیاج به تحقیق و پژوهش آدم‌هایی زبده و خلاقانه و آدم‌هایی که تجربه این نوع کار را داشته باشند دارد. بخش دیگری که پیشنهاد شد و آقای مؤذنی هم موافقت کرده‌اند این بود که آثاری که مونولوگ هستند هم اجرا شوند. یعنی نمایشنامه‌ای بتواند توسط یک بازیگر ارائه بشود. ما تجربه‌های موفق این نوع کار را در جشنواره‌های بین‌المللی دیده‌ایم، این گونه آثار می‌توانند هم توسط حرفه‌ای‌ها و هم توسط دانشجویان و جوانانی ارائه شوند، ضمن این که قابلیت اجرا در سالن‌های کوچک را هم دارند.
به هر حال حسن خوبی که این جشنواره دارد این است که یک هنرمند و درام‌نویس خوب که خودش دستی بر آتش دارد دبیر آن است و همین جسارتی به ما می‌دهد که بیش از پیش پیشنهاد بدهیم و تأکید کنیم که اهمیت بیشتری به تولید نمایشنامه و آثار فاخر نمایشی داده شود.
علی موذنی : من سعی می‌کنم  در این مسیر  از تجربیات همه دوستانی که در سال‌های گذشته  جشنواره برگزار کرده‌اند، استفاده کنم تا میزان خطا کم شود . اما  تصور اشتباهی است اگر فکر کنیم  جشنواره حقیقت بدون خطا و مشکل خواهد بود . همه چیز بستگی به نیت ما و همت و عمل ما دارد . انشاء لله که همه اش خیر است .