باید در کنار اجرای نمایشنامههای ایرانی نقبی هم به تئاتر اروپا بزنیم

"قطبالدین صادقی" گفت: «اتفاقاتی که روی صحنه نمایش "نبرد ـ مدهآ" میافتد، نشاندهنده خشونت نهفتهای است که در فاشیسم آلمانی وجود دارد و تاکید من به بازیگران همین خشونت فاشیستی بود که باید نشان داده میشد، به خاطر همین در بازیها این خشونت به چشم میآید.»
به گزارش دریافتی سایت ایران تئاتر، صادقی در نشست نقد و بررسی این نمایش در فرهنگسرای انقلاب که با حضور همایون علی آبادی (منتقد) و بهزاد صدیقی (نمایشنامه نویس و منتقد) برگزار شد، درباره شیوه کارگردانی خود در نمایشهای "نبرد" و "مدهآ" نوشته هاینر مولر، گفت: «نگاهی که در شیوه اجرایی نمایش ما وجود دارد، اپیک است. در کار «اپیک» یا به اصطلاح برشتی، پشت صحنه وجود ندارد و همه چیز دیده میشود و ما الگوی اجرایی خود را شیوه برشت و فاصلهگذاری او قرار دادیم.»
وی در توضیح روش تئاتر "اپیک" برشت بیان داشت: «تئاتر برشت واکنشی است علیه نطقهای احساسی هیتلر. برشت میگفت وقتی که دیدم آلمان یک صحنه احساسی شده و همه متاثر از صحبتها و سخنرانیهای پر احساس هیتلر هستند، به این نتیجه رسیدم که باید عقلانیت را فعال کرد، او گفت من عقلانیت را به صحنه آلمان باز میگردانم.»
کارگردان دو نمایش"نبرد" و"مدهآ" گفت: «برشت بین اجرا و تماشاگر فاصلهگذاری میکرد و دائما به یاد او میآورد که اینجا صحنه تئاتر است. در کل میتوان گفت برشت دنبال هوشیاری و زندگی عقلانی بیننده بود، چون فهمید که آلمانیها از کجا، چرا و چگونه به بحران نازیسم دچار شدند.»
صادقی خاطرنشان کرد: «بنده نیز در کارم تماماً از ویژگیهای "اپیک" استفاده کردم، تعویض لباس و همه چیز را درون صحنه مقابل چشم تماشاگر قرار دادم. دکور نمایش را طوری طراحی کردم که ما بهازای بیرونی نداشته باشد و نشان دهد که اینجا صحنه تئاتر است. یعنی در نمایش اول فقط یک میز و در نمایش دوم یک پارچه قرار دادم (که یک روی آن سرخ به نشانه عشق و روی دیگر آن زرد به نشانه قدرت است) این دو شی دارای جنبههای نشانهای فراوانی هستند و در روند کار نقش و معناهای متفاوتی میگیرند.»
وی در ادامه گفت: «اینکه نمایش را با شیوه اپیک طراحی کردم بدین معنا نیست که صحنه خالی از احساس شده باشد. در صحنه، احساس هم وجود دارد چون زبان هنر احساس و عاطفه است.
فقط هیتلر نیست که مسئول فجایع نازیسم است
صادقی درباره خشونت روی صحنه دو نمایش "نبرد" و "مدهآ" گفت: «اتفاقاتی که روی صحنه میافتد، نشاندهنده خشونت نهفتهای است که در فاشیسم آلمانی وجود دارد. من اولین چیزی که به بازیگران گفتم و روی آن تاکید بسیاری کردم همین خشونت فاشیستی بود که باید نشان داده میشد، به خاطر همین در بازیها این خشونت به چشم میآید.»
وی درباره دلیل اجرای دو نمایش "نبرد" و "مدهآ" در کنار هم گفت: «به نظر بنده این دو نمایش مکمل هم هستند و نوعی خشونت، درون خود دارند. "نبرد" خشونت جمعی را نشان میدهد و "مدهآ" خشونت فردی. این دو هر کدام تبعاتی دارند و فضایی ایجاد میکنند که در نمایش دیده میشود.»
صادقی درباره مفهوم این نمایش گفت: «برای من مسئولیت یک دغدغه مهم است، یعنی هر کسی مسئول کارهای خود است. پیشتر نمایشی اجرا کردم که شخصی عاشق صندلی صدام است. در این نمایش عراقیها پول میدهند تا روی صندلی صدام بنشینند و عکس بگیرند. چرا این آدمها روی صندلی صدامی مینشینند که دیکتاتوری بیرحم بوده و کشور آنها را نابود کرده است؟»
وی افزود: «وجه نهفته این رفتار این است که عراقیها با اینکه صدام را شناختهاند، برای لحظهای دوست دارند روی صندلی صدام بنشینند یعنی آنها نیز همه صدامی هستند که عرصه آن را پیدا نکردهاند. در نمایش«نبرد» نیز همه هیتلر هستند و فقط هیتلر نیست که مسئول اتفاقات نازیسم است، همه آلمان هیتلر بودند و تکتکشان مسئول فاجعه آلمان هستند.»
قهرمانهای تراژیک صحنه را سرافکنده ترک نمیکنند
این کارگردان و استاد دانشگاه در بخش دیگری از صحبتهایش درباره نمایش «مدهآ» گفت: «با اینکه داستان مدهآ، داستانی اسطورهای بوده و مربوط به یونان باستان است، ولی به نظر من مدهآ یک شخصیت مدرن است، زیرا قاطعیت خود را اعمال میکند. او تا انتها در یک چیز ثبات دارد و آن عشقش است. زنی که قاطعیت خود را غالب میکند و حق خود را به هر قیمتی میگیرد.
وی ادامه داد: «قهرمانان تراژیک کسانی نیستند که سرافکنده صحنه را ترک کنند، تمام قدرت قهرمانان تراژیک ماندن بر سر اصولشان است و چیز دیگری ندارند، ولی در مقابل، دشمنانِ قهرمانان تراژیک همه چیز دارند، ثروت، قدرت، لذت و ... یعنی در ظاهر دشمن پیروز است، ولی در حقیقت قهرمان تراژیک است که به رغم کشتهشدن باز هم پیروز است، زیرا قهرمان تراژیک کمالگرا است. آنچه که ما در دنیای امروز کم داریم شخصیت بزرگ است، شخصیتی که به راحتی رنگ عوض نکند، ثبات داشته باشد و اصول خود را نگاه دارد.»
صادقی درباره دلایل حضور آینه در نمایش مدهآ و نشانهشناسی آن اظهار داشت: «آینه نماد روح در تمام فرهنگهاست و در این کار نیز آینه وجود دارد، وقتی آینه را جلوی عروس و داماد قرار میدهند، تا خود را ببینند، بدین معناست که شما پیوند روحیای دارید و کنار هم خواهید بود، حتی در پاکستان عروس و داماد برای اولین بار همدیگر را در آینه میبینند. من کارهایم بر مبنای فرهنگ کهن ایرانی است و از نمادها و مفاهیم آن استفاده میکنم البته از تکرار دور میشوم، خلاقیت چیزی است که میتواند ما را از تکرار دور کند.»
اگر انتخاب مخاطب نداشته باشیم به مشکل برمیخوریم
وی در بخش انتهایی صحبتهایش با اشاره به این مطلب که اولین کار در تئاتر، انتخاب مخاطب است، گفت: «من این کار را برای جشنواره تئاتر دانشگاهی و فضای دانشگاهی آماده کردهام نه برای مخاطبان عام. به عنوان مثال اگر بخواهم تئاتری در شهرستان اجرا کنم شکل دیگری را انتخاب خواهم کرد. کما این که نمایش «مرد فرزانه» را به سنندج بردم و با استقبال فراوان بلیتها برای یک هفته پیش فروش شد، در اصفهان نیز نمایش دیگری روی صحنه بردم و استقبال فوقالعادهای نیز از آن شد، یعنی من چارچوبها و ذائقهها را می شناسم.»
صادقی خاطر نشان کرد: «یک کارگردان تئاتر باید مخاطب را بشناسد و آن را برگزیند. اگر انتخاب مخاطب نباشد در کارگردانی دچار اشکال خواهیم شد، اگر مخاطب مشخص باشد، کار از عوامفریبی، تظاهر و دروغ دور شده و در قالب محتوایی نیز چون هدفش مشخص است، شریف میشود. اگر این روش را پیش بگیریم پیشرفت میکنیم.»
قطب الدین صادقی، نویسنده، کارگردان و استاد دانشگاه اجرای نمایشنامههای جدید اروپا، در کنار آثار کلاسیک ایرانی را لازم و ملزوم همدیگر خواند و گفت: «باید در کنار اجرای نمایشنامههای ایرانی نقبی هم به تئاتر اروپا بزنیم و بدانیم که در دنیا چه اتفاقی در حوزه تئاتر میافتد.»
وی در ادامه بیان کرد: «من علاوه بر اجرای نمایشهای غربی در زمینه ادبیات کلاسیک ایرانی پژوهش و گزینش انجام میدهم و آنها را در چرخه جدید معاصر به صورت تلفیقی ارایه میکنم.»
صادقی "هاینر مولر" را از زمره افرادی دانست که کارهایش ارزش دیده شدن را دارد و تاکید کرد: «هاینر مولر اندیشهها و تکنیکهای خوبی در ارایه کارهایش دارد که موجب تقویت و افزایش قدرت نمایشی و فرهنگی ما میشود. اما متاسفانه مولر در کشور ما کمتر شناخته شده است.»
ایهام ویژگی آثار مولر
وی یکی از ویژگیهای تئاتر هاینر مولر را ایهام دانست و خاطرنشان کرد: «در آثار مولر همه آدمها مسئول هستند، حتی اگر یک مظلوم ظالم شود، بازهم مسئول است، همه در مقابل اعمالشان مسئول هستند.»
کارگردان نمایش "مده آ" از صلابت و خونسردی هاینر مولر گفت و اظهار داشت: «طی چند نوبتی که مولر را در دانشگاه سوربن دیدم، صلابت، خونسردی، ظاهر سنگی و باطن طوفانی و رنج کشیده در چهرهاش کاملا مشهود بود.»
وی در ادامه بیان داشت: «اولین نمایشی که از هاینر مولر دیدم "هملت ماشین" بود که با یک پرسوناژ در غاری که با نقاشیهای انگلس، مارکس و ... طراحی شده بود به اجرای عموم درآمد، به نظرم غریب، شگفت انگیز و نوع نگاهش فوق العاده بود.»
آثار مولر قابلیت کار به صورت تجربی را دارد
کارگردان نمایش «سحوری» با بیان اینکه نمایشنامه "نبرد" و "مدهآ" مولر قابلیت کار به صورت تجربی را دارد اظها ر کرد: «با مطالعه و ترجمه آثار مولر، دیدم امکان کار کردن به صورت تجربی در این متون زیاد است.
کارگردان نمایش «عادلها»، هاینر مولر را جانشینی برای برشت معرفی کرد و گفت: «مولر به تئاتر برشت افزوده به جای آنکه در دام تئاتر تبلیغی خشک و سیاسی حل شود و در شکل و محتوای تئاتر برشت تغییر ایجاد کرده است.
کارگردان نمایش "آژاکس" نگاه مولر در نمایشنامه "مدهآ" را خاص عنوان کرد و افزود: من چند سال پیش "مدهآ" ژان آنوی را کار کردم ولی "مدهآ" مولر نگاهی خاص دارد. خشونت بلوک شرق او را خلاء سلاح کرده، او به بازخوانی متون کلاسیک تنها در شکل دست نزده بلکه درپی از دست رفتن باورهای جدید، به دنبال ترفندهای کلاسیک و درعین حال جذاب است که باور و ایمان در آن وجود داشته باشد.»
صادقی تاکید کرد: «مولر معتقد است خشونت از روابط ریز سلولی در انسان شکل میگیرد و آمادگی ملی را فراهم میآورد. این مشکل جزئی از خشونت روایت شده در نمایش «نبرد» است. رابطه ملت آلمان در شروع حکومت هیتلر بسیار حسنه بود. همه پیرو هیتلر و تفکراتش بودند، ولی به مرور مردم آلمان متوجه شدند که چه بلایی بر سر آنها آمده است. با بررسی جزئیات ریز، میتوان دید، چگونه یک ملت روحش را میبازد.»
رابطه قدرت رابطه قدرت است
صادقی رابطه قدرت را یکی از اصلیترین موضوعاتی برشمرد که مولر به آن پرداخته و تاکید کرد: «رابطه قدرت، رابطه قدرت است که متاسفانه چه بخواهیم و چه نخواهیم وجود دارد. این رابطه قدرت بین دو دوست، دو برادر، زن و شوهر و... قابل مشاهده است و تا مراد نباشد مریدی هم نیست. بعد از جنگ جهانی دوم آلمانها به بررسی رابطه قدرت پرداختند.»
کابوس، رویا و تغزل ویژگی آثار مولر
کارگردان نمایش "نبرد" و "مدهآ" قطعه قطعه بودن نمایش را ایجاد فرصت تفکر برای تماشاگر ارزیابی کرد و گفت: «با قطعه قطعه شدن نمایش، فرصت عقلانیت برای تماشاگر بیشتر فراهم میشود و ایجاد گسست احساسی و عقلانی میکند. هاینرمولر برای جلوگیری از تکرار و برای اینکه آن رئالیسم تخت و رو را عریان نکند، با الهام از برشت، مایاکوفسکی و بوخنر، به تعزل، کابوس و رؤیا متوسل میشود.»
وی در ادامه تاکید کرد: «هاینر مولر برای شکستن درام ارسطویی، نمایش را از نگاهها و زوایای مختلف روایت میکند، یک بار از زاویه دید زن داستان روایت میشود و یک بار از نگاه مرد داستان بازگو میشود و با یاری تصاویر تغزلی نگاه جدیدی را ارائه میدهد.»
صادقی در پایان مولر را نویسنده دوران خودش خواند وتاکید کرد: «مولر انسان را در موقعیتهای متضاد به تصویر میکشد و به تحلیل دوران خودش میپردازد همان طور که برشت به دوران خودش پاسخ داده بود.»