نگاهی به نمایش ”رابینسون کروزو” نوشته و کار ”آلن لکوک” از فرانسه

فروغ سجادی: داستان "رابینسون کروزو" آن قدر برای همه مردم دنیا آشنا است که معمولاً مثل اسطوره و افسانههایشان سینه به سینه نقل میشود. داستان مردی ماجرا جو، سفرهای پی درپیاش، درگیری با دزدان و طوفانهای دریایی که سرنوشتی ناخواسته برای او رقم میزند.
رابینسون در جزیرهای متروک وسط آبها محکوم به زندگی کردن با تنهایی خود میشود؛ جزیرهای که هیچ انسانی جز او در آن زندگی نمیکند، او سالها در تنهایی خود میماند تا ...
هرچند اقتباسهای سینمایی و تئاتری زیادی از این داستان تکراری در طول دهههای گذشته شده است، اما این داستان به دلیل جذابیتها و وجه مشترکی که با درونیات و خصوصیات انسانها در طول تاریخ و به ویژه قرن حاضر داشته، سوژه خوبی برای آثار نمایشی و سینمایی بوده است. همچنین این داستان به خاطر شکل فانتزی و تخیل گونهاش همیشه مورد توجه انیماتورها و نمایشگران عروسکی سراسر جهان بوده است.
"رابینسون کروزو" ای که از فرانسه در جشنواره تئاتر عروسکی شرکت کرده، همان داستان همیشگی رابینسون تنها در جزیزه متروکش است که این بار از زبان یک راوی و قصهگوی فرانسوی بیان میشود و توسط یک مترجم همزمان به فارسی ترجمه و برای تماشاگران ایرانی بازگو میشود.
این اجرا پیش از آن که یک اجرای تئاتر عروسکی باشد یک نوع قصهگویی عامیانه اروپایی است؛ شیوهای روایتی براساس قصهگویی سنتی متداول شده توسط دوره گردهها در پارکها، سواحل و مراکز عمومی این قاره. آلن لکوک که خود از اعضای سرشناس استیج جهانی (انجمن قصهگویی و نمایش کودک و نوجوان زیر نظر یونسکو) است، دو سال پیش نیز با قصهگویی مشابه همین اجرا در جشنواره قصهگویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ایران حضور داشت. او که بیشتر یک قصهگوی موفق است تا نمایشگر عروسکی، در این اجرا مانند یک راوی با استفاده از ابزارهای ساده آموزشی مانند کاغذها و مقواهای مصور و نقاشیهای بریده به شرح داستان یا آموزش داستانگویی برای مخاطبانش میپردازد.
ویژگی داستانگویی لکوک در برداشت از این داستان، این است که خلاف دیگر راویان نمایشی یا هنرمندان سینما و تئاتر، داستان خود را از تنهایی و دور افتادگی رابینسون کروزو در جزیره متروک میان آبها آغاز نمیکند. او ابتدا با اشاره به بیوگرافی رابینسون و چگونگی جرقه زدن ایده سفر و ماجراجویی هایش در آبها، پیشینه و مقدمهای از شخصیت آشنای داستان به مخاطب خود ارائه میدهد و سعی میکند به این وسیله نوعی تازگی به داستان تکراری رابینسون بدهد.
او همچنین در طول روایت داستان با استفاده از تکنیکهای قصهگویی جدید، ترفندهایی مانند خاموش و روشن کردن نور، ایجاد افکتهای صدا با دهان خود و نظرخواهی از مخاطبش، از خستگی ذهن تماشاگر میکاهد و او را با روایت خود سهیم میکند.
براساس شیوه روایتی این قصهگو، بیان و گویش مهمترین عامل برای فضاسازی و ذهنیت بخشیدن به مخاطب است و کاغذهای بریده نقاشی شده و مقواهای رنگی که براساس شخصیتهای نمایشی شکل گرفتهاند، بیشتر وسایل کمکی راوی برای قصهگویی محسوب میشوند تا عروسکهای نمایشی؛ زیرا یک نمایش عروسکی، خلاقانه و فانتریترین مفهوم دراماتیک را ارائه میکند چون اجرای نمایش عروسکی سرشار از خلاقیتهای نمایشی است. خلاقیتهایی که از متریال تا نوع استفاده از عروسکها را شامل میشود و وجه سمبولیک، خلاقیت هنری یک اثر را در وجه دراماتیکش دو چندان میکند، اما در این اجرا داستان رابینسون ساده و روان توسط راوی به کمک ابزارها و فنون قصهگویی خلاق تنها تعریف میشود و هیچ فضاسازی و اتفاق نمایشی یا عروسکگردانی و اجرای خاصی برگرفته از شیوههای اجرایی عروسکی انجام نمیشود که بتوان آن را در ژانر اجراهای عروسکی جا داد.
در این اجرا کارگردان، بازیگر و پیش برنده اجرا تنها یک راوی است. او باید بتواند به جای همه شخصیتهای داستانش نقشآفرینی کرده و به نوعی با روایت داستان برای مخاطبش ذهن او را درگیر فضای نمایشی کند. در این اجرا نقاشیهای کاغذی، مقواهای رنگ شده و عروسکهای کوچک و اسباببازی معمولی المانهای یک اجرای عروسکی محسوب میشوند که راوی هنگام روایت داستانش ازآنها استفاده میکند و همه این المانهای کوچک عروسکی در دل جعبهای مکعبی، مقوایی چهار گوشه که مانند صفحه تلویزیون است برای مخاطب به نمایش در میآید. این کاغذهای مصور در دستان راوی به عنوان عروسکهای ساده کاغذی به درون یا بیرون مکعب هدایت میشوند.
هر چند فضاسازی و نحوه قصهگویی راوی برای جلب ذهن مخاطب به منظور مشارکت در قصهپردازی و دنبال کردن آن تا پایان قابل توجه است، اما طبق تعاریف گفته شده، سخت بتوان این اجرا را یک اجرای عروسکی دانست.