نگاهی به اجرای ”مومنشانز” به کارگردانی ”فلوریانا فراستو” و ”برنی شورچ” از سوئیس

حسامالدین شریفیان: گروه مومنشانز (Mummenschanz) در سال ۱۹۷۲ توسط دو تن از شاگردان ژاک لکوک، برنی شورچ، آندریاس بوسارد و همچنین فلوریانا فراستو تأسیس شد و نخستین اجرای خود را در همان سال در جشنواره اونیون به صحنه برد.
برنی شورچ و آندریاس بوسارد در سال 1967 در مدرسه بینالمللی تئاتر که توسط ژاک لکوک اداره میشد، با یکدیگر آشنا شدند و طی اجرایی به نام «ماسکها و لودگی» در رم با فلوریانا فراستو که او نیز از شاگردان مدرسه میمِ روی بسیر (Roy Besier) بود آشنا شدند و گروه مومنشانز را تأسیس کردند. متأسفانه، مرگ زودهنگام بوسارد در سال 1992 یکی از بازوهای خلاقیت گروه را از آن گرفت ولی به هر صورت گروه به اجراها و تحقیقات خود تا به امروز ادامه داده است. گروهی کم کار (در اجراهای جدید) که در طی بیش از 30 سال، صرفا سه نمایش را آماده اجرا کرده است و بقیه¬ وقت خود را به تحقیقات بر روی مواد و متریال جدید برای ساختن ماسک اختصاص داده است.
هر نمایشی از گروه مومنشانز، شامل چند قطعه اجرایی است که طول هر کدام از این صحنهها از هفت تا هشت دقیقه تجاوز نمیکند. هر چند برخی از این صحنهها، دارای یک خط روایی بسیار محو هستند ولی هیچ ربط تماتیکی میان صحنهها وجود ندارد و ظاهرا میتوان آنها را به هر ترتیبی اجرا کرد. حتی برخی از صحنهها هیچ تلاشی برای انتقال معنا یا احساس و یا داستانگویی ندارند و صرفا تصاویری انتزاعی را به تماشاگر نشان میدهند.
گروههای اروپایی معمولا از اطلاق عنوان «میم» به آثار خود ابا دارند. حتی ژاک لکوک نیز در اوایل دهه 90 (پیش از مرگش) نام مؤسسه خود را ( که پیش از آن کلمه «میم» در عنوان آن به چشم میخورد) به «مدرسه بینالمللی تئاتر» تغییر داد و بعدها، پس از مرگش بود که میم مدرن با نام ژاک لکوک پیوند خورد. دلیل این امر به خصوص در جهان بریتانیایی بیشتر این بود که مخاطبان عام معمولا میم را با پانتومیم اشتباه میگیرند. اما گروه مومنشانز آشکارا اجراهای خود را «میم» مینامد. این امر را میتوان نشانگر علاقه، ادای دین و اشتراکات نظری گروه با نگاه ژاک لکوک دانست. شورچ و بوسارد در مصاحبههای خود همواره با ستایشی عمیق نسبت به لکوک، آثار خود را مدیون نگاه او در تئاتر فیزیکی میدانند. برای تحلیل آثار مومنشانز، بررسی تأثیراتی که اعضای اصلی گروه از ژاک لکوک پذیرفتهاند، میتواند نقطه شروع مناسبی باشد و هدف این نوشته در درجه اول بررسی اشتراکات نظری و اجرایی مومنشانز با تفکرات لکوک و همچنین نشان دادن افتراقات و تحول نگاه او در اجراهای مومنشانز است.
در نگاهی کلی، شباهتها و تأثیرپذیری مومنشانز را از ژاک لکوک میتوان در چند حوزه پیگیری کرد: نخستین و شاید مهمترین اصل مشترک میان آنها، تمایلشان است به ساختن زبانی تئاتری مبتنی بر حرکات، استفاده از ماسک و ساختن مفاهیم مختلف با تغییرات ایجاد شده توسط دست در اشیا. این اصول که اساس تئاتر فیزیکی لکوک و گروههای میم مدرن است، آشکارا در کار مومنشانز قابل ردگیری است. در ساحتی دیگر میتوان به التزام گروه به «سرگرمی» به عنوان مرکز خلاقیت اشاره کرد که این نیز یکی از مفاهیم تأکید شده در کار لکوک به حساب میآید و در نهایت میتوان به اشتراک ژاک لکوک و گروه مومنشانز برای ساختن یک زبان جهانی (شاید بتوان گفت دایره لغاتِ یک زبان جهانی) برای تئاتر اشاره داشت.
فارغ از این شباهتهای کلی و تئوریک میان مومنشانز و ژاک لکوک، نکتهای که از اهمیت خاصی برخوردار است، عبارت است از فراروی گروه مومنشانز در شیوه کاربرد ماسک در اجرا نسبت به استادشان، لکوک. اجراهای مومنشانز را با اغماض میتوان با این برچسب خلاصه کرد: استفاده گسترده از ماسک برای ساختن موجوداتی انساننما و در برخی از حالات انتزاعی.
اما نوع نگاه مومنشانز به استفاده از ماسک به عنوان سبک اجرایی یکسره با نگاه لکوک متفاوت است. لکوک، اهمیت ماسک را در تربیت بازیگر میدانست و هیچگاه از آن به عنوان یک شیوه اجرایی کلی استفاده نمیکرد. او در ابتدا ماسکهای خنثی (Neutral Masks) را برای بازیگران در پروسه تربیت و آموزش مناسب میدید. ماسکهایی که یکی از مهمترین عناصر انتقال احساس توسط بازیگر - یعنی میمیک چهره- را از او میگرفت و بازیگر را به سمت انتقال مفاهیم و احساسات توسط بدن و فیزیکش سوق میداد. در مرحله بعد، لکوک از ماسکهایی استفاده میکرد به عنوان ماسکهای پیلهای (Larval Masks). این نوع از ماسک، صورتکهایی بودند با چشمان کوچک، بینی بزرگ، بدون دهان و صورتی ساده و بزرگنمایی شده به شیوه کاریکاتوری و در مرحله نهایی او ماسک را به این مفهوم یکسره کنار مینهاد و صرفا برای بازیگرانش صورتی دلقک مانند با دایره قرمز رنگی روی بینی در نظر میگرفت.
نوع نگاه لکوک به کاربرد ماسک، با استفادهای که گروه مومنشانز به عنوان مهمترین عنصر اجرایی از ماسک میکنند، یکسره متفاوت است؛ اما میتوان آن را به نوعی به فراروی و تأثیرپذیری مومنشانز از لکوک تعبیر کرد و نظریات آنها را در امتداد یکدیگر دید. همانطور که گفته شد لکوک از ماسک صرفا به عنوان عنصری جانبی در اجرا و بیشتر به عنوان وسیلهای برای تربیت توان فیزیکی بازیگر استفاده میکرد. اما واضح است که با نگاهی تاریخی، میتوان شیوه اجرایی مومنشانز را از این منظر به تبدیل یکی از عناصر فرعی اجرایی و آموزشیِ لکوک، به شیوه اصلی اجرا تقلیل داد.
ماسک در اجراهای مومنشانز بازیگر اصلی صحنه است. در اجراهای آنها از هر ماده و متریالی برای ساختن ماسک استفاده میشود. در فواصل معمولا ده ساله میان اجراهای جدید مومنشانز، معمولا وقت گروه به تحقیقات روی متریال جدید برای ساختن ماسک اختصاص مییابد. آنها ابتدا به دنبال پیدا کردن مادهای برای ساخت ماسک به هر جایی سر میزنند؛ سوپر مارکتها، محل دورریز ضایعات صنعتی، کارخانههای پلاستیکسازی و... سپس ویژگیهای این مواد و پتانسیلشان برای بیان دراماتیک را به دقت بررسی میکنند و پس از آن ایدههای اجرایی خود را به طور مداوم بر روی این مواد پیاده میکنند. اگر در هر مرحله هر کدام از این مواد نتوانند از پس خواستههای آزمایشگاه برآیند، کنار گذاشته میشوند. در نهایت و پس از طی تمام این آزمایشات مواد برای طرحریزی صحنه اجرا در اختیار گروه قرار میگیرند.
شیوه برخورد مومنشانز برای انتخاب مواد سازنده ماسکهایش نیز کاملا سنتی لکوکی است. لکوک نیز در سال 1977 در کنار مدرسه تئاتریاش، مؤسسهای تأسیس کرد با عنوان «آزمایشگاه تحقیقات بر روی حرکت L.E.M» که کار آن نیز بررسی اشکال مختلف ایجاد ریتم و فضا بر روی مواد انعطافپذیر و پلاستیک گونه بود. هر چند لکوک از نتایج تحقیقات این آزمایشگاه بیشتر برای صحنهآرایی و پیدا کردن مواد مناسب برای دکور صحنه استفاده میکرد، اما باز هم میتوان نوع نگاه مومنشانز را ادامه سنتِ لکوک و تئوریها و شیوه کارهایش دانست.
گروه مومنشانز، با استفاده آگاهانه و دارای پشتوانههای تئوریک محکم از سنتهای میم مدرن در اروپا به خصوص ژاک لکوک، و همچنین با کاربرد تحقیقات مداوم و علمی بر روی ایدههای جدید اجراییاش، اکنون در سراسر جهان به عنوان یکی از پیشروترین و خلاقترین گروههای اجرایی شناخته میشود. آثار آنها نه تنها در تئاترهای معتبر اروپایی بلکه در آمریکای شمالی نیز با استقبال روزافزون مواجه است.
برای مطالعه بیشتر:
- برای کسب اطلاعات بیشتر درباره گروه مومنشانز میتوانید به وب سایت رسمی گروه در این آدرس مراجعه کنید: http://www.mummenschanz.com
- درباره شیوه کاری لکوک و نظریاتش آثار فراوانی موجود است که برای نمونه میتوانید به این منابع مراجعه کنید:
1. Murray, Simon (2003), Jacques Lecoq, Routledge, New York
2. Keefe, John & Murray, Simon (2007), Physical Theatre: A Critical Introduction, Routledge, New York.