در حال بارگذاری ...

گزارشی از کارگاه آموزشی ”وحید رهبانی” در شهرستان آباده

شیوا حمیدخانی: دیر زمانی بود که فعالیت تئاتر شهرستان تنها محدود به جشنواره‌ها بود و در حالی که هنرمندان در شهرستان‌ها تلاش بسیاری برای هر چه بهتر شدن وضعیت تئاتر خود می‌کردند، به جز جشنواره‌ها در جای دیگری نمود نداشت.

اما این روزها با طراحی برنامه جامع کارگروه آموزش تئاتر شهرستان‌ها و انگیزه‌ای که در هنرجویان شهرستانی ایجاد ‌کرده، امید بیشتری به پویایی تئاتر شهرستان می‌رود. حضور استادان و کارگردانان تئاتر در میان داوطلبان مناطق مختلف کشور، در میزان و کیفیت فعالیت آنها بسیار موثر واقع شده است.
شهرستان آباده در استان فارس قدیمی‌ترین و اولین نمایش خود را، سال 1307، در مدرسه تربیت آباده به مدت سه شب اجرا کرد. این نمایش و پس از آن باقی نمایش‌هایی که توسط متولیان این عرصه اجرا شدند، بیشتر جنبه تفننی داشتند و مسائل روز اجتماعی را مطرح می‌‌کردند.
هم اکنون وحید رهبانی حدود 20 روز است که با داوطلبان این کارگروه در شهرستان آباده مشغول تمرین است. این تمرین‌ها دو حالت تئوری ـ آموزشی و عملی دارند. تمرین‌های فنون بدن و بیان نیز پیش از تمرین‌های اصلی توسط دستیار او مهدی بجستانی انجام می‌شود که البته او در تمامی لحظات این تمرین‌ها حضور داشته و بر آنها نظارت کامل دارد و در تمرینات سختگیری زیادی هم اعمال می‌کند.
به طور کامل مشخص است که این کارگروه چقدر در بالا بردن میزان انگیزه در هنرجویان تاثیرگذار بوده است، زیرا برخی از آنان علاقه و استعداد را در کنار هم دارند که این امر به پیشرفت‌شان کمک بسیاری می‌کند.
متاسفانه به خاطر شرایط نامطلوب اجرایی در شهرستان‌ها و نبود امکانات و حمایت‌های متعدد برای به صحنه بردن یک نمایش قابل قبول و همچنین شرایط مختلف آموزشی، هنرجویان کمتر با چنین شرایطی مواجه بوده و آن را تجربه کرده‌اند، به همین دلیل آموزش آنها زمان بیشتری می‌خواهد.
داوطلبان شرکت کننده در این کارگروه، در ابتدا بیش از 50 نفر بودند که پس از تست‌های متعدد از تعداد آنها کاسته شد و هم اکنون به 25 نفر رسیده‌اند. تعدادی از آنها به انتخاب کارگردان، گروه بازیگران نمایشی را تشکیل می‌دهند که محصول تمرین‌های این کارگروه خواهد بود. تعدادی نیز به عنوان دستیاران و منشی صحنه انتخاب شده‌اند و باقی آنها برای شرکت در تمرین‌های بدن و بیان حضور دارند و از این کلاس آموزشی بهره می‌برند.
جدی گرفتن تمرین‌ها و آشنایی کامل با اسلوب‌های واقعی در تئاتر، برای رهبانی که هدایت کارگروه را به عهده دارد، بسیار مهم و ضروری است این در حالی است که تمرین‌های بدنی برای اغلب هنرجویان دشوار است، زیرا به علت نداشتن تمرین، آماده کار نیستند.
میانگین سنی هنرجویان از 17 تا 27 سال است، اما دو هنرجوی 13 و 54 ساله نیز در میان آنها دیده می‌شوند که با انگیزه و امید در این کارگروه حضور پیدا کرده‌اند.
"وحید رهبانی" بارها تاکید می‌کند که هنرجویان، تمرینات را جدی بگیرند و از کوچکترین کوتاهی، خطا و یا اشتباه به سختی می‌گذرد.
تمرین‌های بدن و بیان به مدت یک ساعت پیش از شروع تمرین‌های اصلی انجام می‌شود. روخوانی قسمت‌های مختلف از نمایشنامه‌‌های معروف و جاودانه دنیا، جزیی از تمرین‌های بیان است. نمایشنامه‌هایی که برای تمرین و روخوانی انتخاب شده‌اند اغلب از آثار شکسپیر و چخوف هستند. دشواری خوانش برای هنرجویان کاملاً نمایان است؛ اما کارگردان تاکید بسیاری روی همین مورد دارد و بارها و بارها از یک هنرجو می‌خواهد که مونولوگی چند خطی را تکرار کند و هر بار اشتباهات بیانی او را گوشزد می‌کند.
پافشاری شدید کارگردان روی خوانش درست سیلاب‌های مختلف هر کلمه، در متون و چگونگی بیان آنها و نوع صدا از مسائلی است که لحظه به لحظه دیده می‌شود.
زمانی که تمرین‌های بدن و بیان به پایان می‌رسد، هنرجویان بی‌وقفه شروع به پرسیدن سوالات متعدد می‌کنند. موضوعاتی که برای اغلب آنان پرسش برانگیز است، اکثراً مشابه‌اند.
حدود 3 سال است که شهرستان آباده نمایشی را به جشنواره ارائه نداده و امیدوار است امسال بتواند محصول این کارگروه را علاوه بر شرکت دادن در جشنواره، در شهرهای مختلف استان به صحنه ببرد و همچنین بتواند به ردیف بالای جدول تئاتر استان فارس برسد.
یکی از تمرین‌های اصلی و مورد نظر کارگردان استفاده از حس تخیل و تاثیرپذیری هنرجویان از یکدیگر و انتقال انرژی است. این تمرین انجام می‌شود و هنرجویان پس از آن از تجربه‌ای که داشتند می‌گویند. گفت‌وگوهایی که بین آنها انجام می‌گیرد، بیشتر پیشنهاد کارگردان است. او پس از هر تمرین نظر هنرجویان را می‌پرسد.
به نظر می‌رسد این مسئله به شیوه بیان هنرجویان به صورت غیر مستقیم کمک می‌کند و آنها با بیان نظراتشان به نوعی شیوه آسان‌تر صحبت کردن در میان عده‌ای از افراد را نیز تجربه می‌کنند.
نمونه‌ای از تمرین‌ها ورود به دنیای تخیل و استفاده از این حس است. در این تمرین هنرجویان در تخیل خود به روی زمینی یخی راه می‌روند و بلافاصله بر روی زغال‌های داغ قدم می‌گذارند. پس از آن در میان محیط وسیعی که پر از توپ است، حرکت می‌کنند. هنرجویان معتقدند قسمت‌هایی از این تخیلات را در دنیای واقعی تجربه کرده‌اند، مثلا بعضی از آنها روی یخ راه رفته‌اند. آنها می‌گویند تمرین‌هایی که پیش از این، تجربه آن را داشته‌‌اند برایشان هیجان انگیزتر و باورپذیرتر بوده است، اما در حین تمرین عکس‌العمل‌های بسیار متفاوتی از آنها دیده می‌شود و این مسئله جدا از این که بسیار جالب توجه و دیدنی است، نشان دهنده میزان گستردگی دنیای تخیل و توانایی تصویرسازی در هر کدام از آنهاست. برخی از آنها گویی در آن موقعیت قرار گرفته‌اند و برخی که از توانایی تخیل کمتری نسبت به بقیه برخوردارند عکس‌العمل غیر واقعی‌تر و کندتری از خود نشان می‌دهند.
میزان جدیت در کار، در برخی از هنرجویان کاملاً مشخص است، نوع نگاهی که به کارگردان در حال صحبت می‌کنند، طرز نشستن آنها و عکس‌العملی که در چهره‌‌هایشان پیداست گویای این مطلب است.
این مسئله که آنها برای اولین بار چنین چیزی را در تمرینات تئاتر آن هم با سخت‌گیری‌ها و جدیت این کارگردان تجربه می‌کنند، باعث می‌شود انتظار بیش از اندازه‌ای از آنان نداشته باشیم.
"خلیل رنجبر"، مسئول انجمن نمایش شهرستان آباده از اعزام کارگردانان به شهرستان‌ها بسیار خرسند است و می‌گوید: «تمریناتی که در اینجا شاهد آن هستیم بسیار سنگین است و نوع آموزشی که هنرجویان می‌بینند، انگیزه آنان را بسیار بالا می‌برد، این تمرینات در صورت تداوم نتیجه مثبتی در روند تئاتر شهرستان‌ها به بار خواهد آورد.»
پس از تمامی این تمرینات، صحبت‌ها و گفت‌وگوها، کارگردان از هنرجویان که به صورت دایره‌وار روی صحنه نشسته‌اند می‌خواهد خاطرات کودکی‌شان را به یاد بیاورند. از یکی از آنها می‌خواهد وسط دایره بیاید و یک خاطره تعریف کند. از او می‌خواهد این خاطره را به طرق مختلف (نشسته، ایستاده، بدون استفاده از دست، با استفاده از دست) تعریف کند. هر بار نوع بیان هنرجو در تعریف این خاطره تغییر می‌کند و این به دلیل موقعیت‌های مختلفی است که کارگردان او را در آنها قرار می‌دهد.
در خلال کلاسی که به صورت تئوری و در میان تمرین‌ها برگزار می‌شود، شاهد بحث‌های جالبی هستیم. موضوعاتی که در جهان اطراف ما به وفور وجود دارد اما گاه بسیار کم به آنها می‌اندیشیم و اگر در روز فقط 10 دقیقه از وقتمان را به تحلیل و تفکر حول این محورها بپردازیم متوجه جذابیت آنها خواهیم شد.
کارگردان در جایی در رابطه با تفاوت‌های فیزیکی و رفتاری افراد در مکان‌های مختلف صحبت می‌کند و به صورت مرتب از هنرجویان در این زمینه سوال می‌پرسد و از آنها می‌خواهد از این تفاوت‌ها بگویند. اغلب به این نتیجه می‌رسند که سنت و اصالت از جمله معیارهایی است که نوع رفتار و برخورد را در افراد ساکن مناطق مختلف یک کشور متفاوت می‌‌کند. در مناطقی که مساحت کمتری دارند به دلیل این که اغلب مردم همدیگر را می‌شناسند، به مراتب رفتارها محدودتر و بسته‌تر می‌شود و این مسئله در طول زمان هنجار رفتاری خاصی ایجاد می‌کند که وقتی در آن دقت کنیم به این نتیجه می‌‌رسیم که بیشتر مردم شبیه به هم رفتار می‌کنند.
یکی از هنرجویان حرکاتی را آماده اجرا کرده است. او نتیجه تمریناتش را ارائه می‌دهد و کارگردان بر پیچیده‌تر شدن حرکات این صحنه اصرار می‌ورزد.
این تمرین‌ها با گروهی انجام می‌شود که بازیگران نمایش هستند و باقی هنرجویان می‌توانند نظاره‌گر باشند و یا سالن را ترک کنند.
میزان باورپذیری حرکاتی که توسط هنرجویان انجام می‌شود، برای کارگردان بسیار مهم است. او معتقد است اگر این حرکات با درک کامل همراه نباشد و موقعیت صحنه در ذهن تداعی و سنجیده نشود، نتیجه درستی نخواهیم گرفت.
یکی از بحث‌های مهمی که کارگردان آن را در میان هنرجویان مطرح می‌کند، موضوع انرژی و تخلیه آن به انواع گوناگون و گره‌های موجود در تمامی نقاط بدن است که به هر دلیل موفق به بیرون ریختن آنها نشده‌ایم.
رهبانی می‌گوید: «وقتی در صدد حل مشکلات و باز کردن گره‌های درونی مان برمی‌آئیم، با نوعی تعلیق روبرو می‌‌شویم که جذاب است. این همانند فیلمی است که وقتی با وجود گره‌های مختلف به اوج خود می‌رسد، حس جستجوگرانه را در ما بیشتر می‌کند و به نوعی دلمان می‌خواهد موضوع را دنبال کنیم، اما اگر با هیچ یک از این گره‌ها مواجه نشویم و بازیگران به طور راکد روی یک خط داستانی ساده حرکت کنند، مسلما جذابیتی نخواهد داشت. به همین خاطر شخصیت‌های اصلی تمام نمایشنامه‌ها و یا فیلمنامه‌های مطرح دنیا الگوهای رفتاری مخصوص به خود را دارند که همه با هم متفاوت است.
تمرین‌ها با بازیگران به صورت اتودهای مختلف و پیدا کردن درست‌ترین حرکت از سوی کارگردان انجام می‌شود. هنرجویان خطی را که از کارگردان گرفته‌اند به دفعات تکرار می‌کنند. او گوشه‌ای نشسته و به آنها می‌نگرد و هرگاه با صحنه‌ای موافق باشد به سرعت از جایش برمی‌خیزد و بر حرکت انجام شده تاکید و آن را تائید می‌کند.
این صحنه‌ها مدام تکرار می‌شوند و بعضی از آنها هر بار جذاب‌تر از دفعات گذشته‌اند.
چطور می‌توانیم هر صحنه را زنده نگه داریم؟ این خیلی مهم است! تمام اتفاقات در صحنه زنده است و هر بار با دفعات پیش متفاوت، در چنین اثری تکرار وجود نخواهد داشت. این پاسخی است که کارگردان به یکی از هنرجویان که در رابطه با "تکرار" در حرکات پرسیده بود، می‌دهد.
تفاوت‌های موجود در تئاتر شرق در مقایسه با غرب از بحث‌های دیگری است که کارگردان برای هنرجویان مطرح می‌کند. بسیاری از هنرجویان تنها از این که تفاوت‌هایی بین این دو مقوله وجود دارد مطلع‌اند اما آن را به درستی مورد بررسی و تحلیل قرار نمی‌دهند.
کارگردان می‌گوید: «در شرق آئین‌ها و پرداخت به آنها از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و محوریت اصلی موضوع نمایش را تشکیل می‌دهد. اما هدف اجرای نمایش در غرب، وادار کردن تماشاگر به تفکر است، به همین دلیل شیوه اجرایی آنها در دو دنیای متفاوت سیر می‌کند.»
بعضی از حرکات مورد تائید قرار گرفته‌اند و تنها تمرینات سنگین برای آنها لازم است.
به طور تقریبی 2 هفته از تمرینات این کارگروه که با جدیت و سخت‌گیری کارگردان، پیش می‌رود باقی مانده و محصول آن به نمایش در خواهد آمد.
برگزاری کارگروه‌های آموزش تئاتر شهرستان‌های مختلف جدا از این که تمرینی برای افرادی است که چنین تجربیاتی نداشته‌اند بلکه بهترین جایگاه برای این است که خود را محک زده و میزان اطلاعاتشان را در رابطه با دنیای تئاتر بسنجند. این موقعیت به طور حتم شرایط بهتری را در آینده برای فعالیت آنها ایجاد می‌کند و تا حدودی آمادگی ذهنی و جسمی‌شان نسبت به پیش بیشتر خواهد بود.
آنچه مسلم است تداوم این کارگروه‌های آموزشی به منظور نجات بخشی تئاتر شهرستان و تربیت افراد مستعد و پر انرژی است.