گفتوگو با ”جیانا کاربوفاری” نمایشنامهنویس و کارگردان معاصر رومانیایی
گفت‌وگو: لئون مولداوان، برگردان: مهدی نصیری امروز تقریباً تئاتر اروپا با آثار "جیانا کاربوفاری" رومانیایی کاملاً آشناست و تئاتر جهان در دورانی که کمتر شاهد ظهور نمایشنامه‌نویسانی قدرتمند با قدرت بیانی جهانی است، این نمایشنامه‌نویس را به عنوان یک نویسنده جریان‌ساز قرن بیست و یکم پذیرفته است.
کاربوفاری که به نماد ملی تئاتر معاصر رومانی هم تبدیل شده، با گرایش کارگردانی تئاتر از دانشگاه ملی هنر و تئاتر رومانی فارغالتحصیل شده است.
او در مدت زمان حضورش در دانشگاه ملی هنر و تئاتر رومانی با همکاری سه دانشجوی دیگر یک جشنواره تئاتری را به صورت رقابتی برگزار کرد که به شدت مورد توجه نمایشنامهنویسان کشورش قرار گرفت. این گروه که با نام دراماکوم شناخته میشدند، جریان تازهای در تئاتر رومانی که یکی از کشورهای کوچک اروپای شرقی است، ایجاد کردند و کارهایشان به زبانهای مختلف ترجمه شد. همین ترجمهها به سرعت کل اروپا را درنوردیدند و نام گروه را در سرتاسر اروپای شرقی و غربی و در میان اهالی تئاتر بر سر زبانها انداختند. بعد از این بود که به تدریج نمایشنامههای کاربوفاری بیشتر شناخته شدند و اجراهای متعددی از آن تا به امروز در سرتاسر اروپا به روی صحنه رفت.
نخستین نمایش کاربوفاری با عنوان "زمان را متوقف کن" از نظر بسیاری از منتقدان اروپایی به عنوان اثری شاخص شناخته شد و همین مسئله به سرعت کاربوفاری را به عنوان نماینده نسل جدید تئاتر به جهان معرفی کرد. این نمایش بعد از آنکه در فستیوال "ویز بادن" آلمان به موفقیتهای چشمگیری دست یافت و خوش درخشید در شهرهای زیادی چون پاریس، برلین، دوبلین، نیویورک، استانبول، وین و لایپزیک و... نیز به روی صحنه رفت. دومین نمایشنامهاش وی با عنوان "کباب" که درباره روابط میان جوانان نسل جدید اروپا بود، در تئاتر سلطنتی انگلستان مورد توجه قرار گرفت ولی به خاطر درونمایه ساختار شکن و بیپروایش علیرغم آنکه در سرتاسر جهان از ژاپن تا انگلستان مورد توجه قرار گرفت، نتوانست در رومانی اجرا شود. "جیانا کاربوفاری" 33 ساله از آن پس به عنوان یکی از امیدهای تئاتر رومانی شناخته شد و در حال حاضر نیز نام وی به عنوان یکی از یکصد زن تاثیرگذار جامعه رومانی ثبت شده است.
این گفتوگو توسط "لئونا مولدوان" انجام شده است. او عضو کانون بینالمللی منتقدان تئاتر رومانی است. کار نقد تئاتر را از سال 2005 شروع کرده و در حال حاضر در هفته نامه "رویزتا" مشغول به کار است. مولدوان در مقطع دکترا در دانشگاه ملی تئاتر و هنرهای سینمایی به تحصیل پرداخته و موضوع پروژه دکترایش "تئاتر و جامعه پذیرا" است. وی همچنین به عنوان محقق آزاد در دپارتمان تئاتر همان دانشگاه مشغول به کار است. مولدوان بین سالهای 2006 تا 2009 به مدت سه سال با گروه دراماکوم همکاری کرده و مسئولیت مدیریت فرهنگی گروه در جذب استعدادهای درخشان در حوزه تئاتر را بر عهده داشته است.
این گفتوگوی کوتاه درباره بخشی از فعالیتهای این نمایشنامهنویس جوان و موفق است که با رویکردی نسبت به تئاتر رومانی و اروپا انجام گرفته است:
***
فکر میکنم که نمایش شما به واسطه لحن بیپروایش در طرح مضامین اجتماعی موفق نشد که در بخارست به روی صحنه برود، آیا در کشور شما نمونههای دیگری از این دست وجود داشته که به خاطر موضوع اجتماعی و محدودیتهای فرهنگی یا سانسور از نمایش بازمانده باشند؟
ما هم دقیقاً همین سوال را در شروع کار از خود میپرسیدیم. ما به عنوان یک گروه پیشرو نمایشی بر این عقیده بودیم که به دلیل وجود برخی حساسیتها آنطور که باید به بعضی از موضوعات پرداخته نشده است. در ضمن هنوز هم این وضعیت تا اندازه زیادی در کشور ما حکمفرماست. دلیل اصلی این که موضوعاتی از این دست در تئاتر مورد پرداخت قرار نگرفته آن است که برخی معتقدند جامعه بسته امروز هنوز آمادگی پذیرش موضوعاتی جدید و جسورانه را ندارد. با این وجود ما در کارهایمان برخلاف مسیر حرکت کردیم. از نظر ما بهترین مکان برای مطرح کردن چنین مسایلی صحنه نمایش است. امروز که به نتیجه کارهایمان فکر میکنیم معتقدیم که نسل جدید تئاتر رومانی به مسائل روز، موضوعات اجتماعی و شکستن تابوها گرایش بیشتری دارند. در رومانی علیرغم آنکه سانسور به صورت رسمی از هیچ جا اعمال نمیشود، اما هنرمندان فشارهای زیادی را تحمل میکنند و عمده محدودیتها متوجه آنهایی است که به مسائلی از این دست میپردازند.
آیا قصد دارید با همین جسارت به کارتان ادامه بدهید یا اینکه برای ادامه مسیر لحن کارهایتان را تغییر خواهید داد؟ از کارهای گروه در آینده بگویید؟
پروژه بعدی گروه دراماکوم یک مستند تحقیقی درباره منطقهای در کوههای "ترانسیلوانیا" است که بزودی به یکی از بزرگترین منابع استخراج طلا در جهان تبدیل خواهد شد. تغییرات زیست محیطیای که معادن در این منطقه ایجاد کردهاند ساکنان نواحی اطراف آن و تمامی مردم رومانی را در دراز مدت ناچار به پرداخت هزینههای سنگینی خواهد کرد. به همین دلیل ما معتقدیم که حالا وظیفه تئاتر است که نقش آگاه کننده را درباره موضوعات مهم و این چنینی بازی کند. این موضوع شاید بسیاری را ناراحت کند اما به نظر ما یک موضوع مهم اجتماعی و زیست محیطی است که باید به آن پرداخته شود.
در کارتان به عنوان یک نویسنده تا به حال در ارتباط با انتقال نظراتتان به کارگردانان با چه مشکلاتی مواجه شدهاید؟ آیا تا بحال خودتان هم کارهایتان را کارگردانی کردهاید؟ فکر نمیکنید که کارگردانی نمایش برایتان آسانتر از این باشد که نمایشنامههایتان را به دیگران بسپارید؟
معمولا بیشتر اوقات کارگردانی هم میکنم. مهمترین دلیل آنهم اینست که کارگردانی به من آزادی عمل بیشتری میدهد. در این صورت میتوانم هر آنچه که میخواهم را خودم انجام بدهم. اگرچه خود این نمایشنامه نیز در طول تمرین و نمایش ممکن است بارها به دست من تغییر کند. من اکثر زمان کار را به تحقیق و مطالعه اختصاص میدهم، چون بر این عقیده هستم که به عنوان یک کارگردان و نمایشنامهنویس باید با دیدگاههای مختلف آشنا باشم.
در این مسیر از چه چیزی کمترین لذت را میبرید؟ و چطور با آن کنار میآیید؟
به عنوان هنرمندی که مستقل کار میکند زمان زیادی را باید به امور جانبی مثل برنامهریزی، جذب سرمایه، تبلیغات و غیره اختصاص بدهم. اما در عین حال فکر میکنم که این حداقل هزینهای است که یک هنرمند مستقل باید پرداخت کند. حتی اگر لذت بخش نباشد و زحمت زیادی ببرد. در جریان انجام کار و مسیر تولید، مشکلترین قسمت، تمرین است. من فکر میکنم که تولید نمایش همیشه نیاز به بهینهسازی بیشتر دارد و این خود باعث طولانیتر شدن تمرینها میشود. در عین حال بازیگران نیز در این پروسه دخیل هستند و به بهبود کیفی اثر کمک میکنند. به عنوان یک نویسنده و کارگردان باید هر روز با ایدههای مختلفی که ذهنم را به چالش میکشند مواجه شوم، اگرچه فکر میکنم که هنرهای نمایشی و به خصوص تئاتر، مکانی است برای به چالش کشیده شدن و کسب تجربیات جدید.
در تمام این سالها که به صورت حرفهای کار تئاتر کردهاید، آیا با نقدهای مثبت و سازندهای در مورد کارهایتان مواجه شدهاید؟ اگر این طور بوده، کمی درباره آن توضیح بدهید!
واقیت اینست که شخصا معتقدم که بهترین نقدی که به آثارم شده از طرف اساتیدم در دانشگاه بوده است. آنها در این حوزه به شدت تیزبین هستند. باید اضافه کنم که همکاران من در گروه دراماکوم نیز گهگاه با نقدهای سازنده در کارگردانی به من کمک میکنند و در این مسیر نهایت صداقت را با من دارند. همیشه این گفته استادم را به یاد میآورم که میگفت: «وقتی وارد این مسیر میشوی، دیگر نباید از مخاطرات آن وحشت داشته باشی و باید همه نقدها را، هر طور که باشند، بپذیری!» همیشه این نصیحت را سرلوحه کارهایم قرار دادهام و همین حرف همواره باعث قوت قلبم شده است. حتی زمانی که در محیطی بدون واکنشها و نقدهای زیاد، مثل بخارست نمایشنامههایم را اجرا میکنم.
منبع: سایت تخصصی کانون جهانی نقد