در حال بارگذاری ...
...

گفت‌و گو با ”مریم سعادت” کارگردان نمایش ”کنسرت حشرات”

گفت‌و گو با ”مریم سعادت” کارگردان نمایش ”کنسرت حشرات”

علیرضا نراقی: این روزها را می‌توان روزهای خوبی برای تئاتر عروسکی در ایران دانست. پس از اجرای موفق "خانه برنارد آلبا" توسط زهرا صبری و همچنین در حالی که نمایش عروسکی "ماکوندو" به کارگردانی آزاده انصاری هنوز مورد توجه مخاطبان است، "کنسرت حشرات" به کارگردانی "مریم سعادت" به تالار اصلی مجموعه تئاترشهر آمده است.

"کنسرت حشرات" که به نوعی محصول سال‌ها فعالیت و تدریس مریم سعادت در حوزه نمایش عروسکی به حساب می‌آید، کنسرتی است از جنس نمایش عروسکی است که شاید آغازی باشد برای ورود کارگردانان با سابقه تئاتر عروسکی به این حوزه.
گفت‌وگوی سایت ایران تئاتر را درباره این نمایش با "مریم سعادت" می‌خوانید:

***
قبل از هر چیز ابتدا درباره زمینه‌های شکل‌گیری این کار و روندی که برای رسیدن به این اجرا طی شد توضیح دهید.

من با افرادی که در این کار حضور دارند، سال‌هاست که کار می‌کنم. این افراد گلچین شده چندین دانشکده هنری هستند که من در آن‌ جا درس بازیگری نمایش عروسکی می‌دادم. ما نزدیک به 6 سال است که داریم با هم کار می‌کنیم و وقتی با روحیه و اخلاق هم آشنا شدیم و من قابلیت آنان را کاملاً شناختم، تصمیم گرفتم که این کنسرت را راه بندازم و اولین اجراهای آن را با بودجه خودمان 4 سال پیش شروع کردیم.کم کم به فرهنگسراها دعوت شدیم، به افتتاحیه‌ها و اختتامیه‌ها و... دعوت شدیم تا این کنسرت را اجرا کنیم و تا این لحظه حدود هزار و اندی اجرا داشته‌ایم. اما باید بگویم که از ابتدا، اجرا این شکل و گستردگی را نداشت. کار تنها با 5 آهنگ اجرا می‌شد و شکل نمایشی نداشت، اما در حال حاضر علاوه بر زیاد شدن آهنگ‌ها کار کمی شکل نمایشی هم پیدا کرده و این به سبب شناخت بچه‌ها از هم بوده است. شاید همین شناخت باعث شد که جنبه‌های نمایشی بیشتری در آهنگ‌ها و اجرای آنها به وجود بیاید.
ارتباط با آهنگساز چگونه بوده است. یعنی ایده‌ آهنگ‌ها را شما می‌دادید؟
ما با آهنگساز هم سابقه همکاری طولانی داشتیم. او هم در گروه ما بود که سال‌ها با هم کار کودک می‌کردیم.کار آهنگسازی کودک برای کسانی که دست‌اندرکار آن هستند خیلی بد تفهیم شده و در آن سهل‌انگاری زیادی اتفاق می‌افتد، این در حالی است که آهنگسازی برای کودکان همان پیچیدگی‌ها و دقت نظرهای آهنگسازی بزرگسال را دارد و کمی هم حتی خاص‌تر و پیچیده‌تر است. تازه باید در نظر داشت که مخاطب ما بیشتر مخاطب نوجوان است که اصولاً کار برای آنها سخت‌تر است؛ چرا که دوران نوجوانی دورانی کوتاه است که به نوعی دوران گذار به حساب می‌آید.
از جنبه‌های نمایشی‌ای گفتید که کم کم در طول اجراهای مختلف وارد کار شد. هیچوقت نخواستید که یک سیر داستانی به کار بدهید و از حالت کنسرت مطلق آن را خارج کنید؟
راستش برای این اجرا نه؛ چون من به هیچ عنوان نمی‌خواستم کار از حالت کنسرت خارج شود. اما در فکرش هستم که برای برنامه‌های آینده اگر باز هم امکان کار بود  "کنسرت حشرات" را صاحب وجوه داستانی هم بکنم. ببینید اصلاً در حال حاضر دیگر این کار خودش برای خودش ماجرا دارد، یعنی از دل همین اجراها ماجرا و داستان خلق می‌شود. الآن آرام آرام این حشرات دارند شناخته می‌شوند و قرار است که همین کنسرت بعدها تبدیل شود به رویارویی با حشراتی که از خارج می‌آیند و موسیقی غربی اجرا می‌کنند و تقابلی بین موسیقی ما و موسیقی غربی ایجاد شود. البته خیلی مسأله را جدی نگیرید، درست است کار جدی است و موسیقی حرف خودش را می‌زند اما ما می‌خواهیم که با عروسک‌هایمان شوخی کنیم و مردم را شاد کنیم. آنوقت دیگر کار حتماً قصه‌دار می‌شود.
دلیل این تأکید و اصراری که برای خارج نشدن این اجرا از حالت کنسرت دارید، چیست؟
برای اینکه این ویژگی این کار است. من اصلاً قصد نداشتم که یک تئاتر عروسکی به شکل ساختار کلاسیک آن کار کنم. من می‌خواهم کاری باشد که تازه وقتی مردم به خانه رفتند فکر کنند که یک نمایش بوده است. آنها روی صحنه یک کنسرت می‌بینند، همین.
کمی درباره تکنیک‌ها و شیوه‌های به کار رفته هم توضیح دهید.
برای چنین کاری راحت‌ترین و سریع‌ترین شیوه کار سیاه است که ما هم همین شیوه را به کار بردیم. یعنی صحنه و لباس عروسک‌گردان سیاه باشد و عروسک‌ها رنگی و هر عروسک را با توجه به قامت آن، دو نفر بگردانند. این تکنیکی قدیمی است که ما در این کار از آن استفاده کردیم. تنها چیزی که اضافه شد، ایده‌های کوچکی بود مثل پرواز کردن سر عروسک از یک نقطه به نقطه دیگر صحنه که آنها هم همه در جهت کنسرت بود. به طور کلی ما یک خط قرمز داشتیم و آن، خروج از هویت و کلیت یک کنسرت بود.
ایده ساختن تصویر در پشت اجرا کنندگان از کجا آمد و آن را برای چه به کار بردید؟
آن تصویر از یک غروب شروع می‌شود و به یک طلوع می‌رسد که نشان دهنده زمان کنسرت است. من دوست داشتم که ما فضایی بسازیم که یک بیابان یا یک جای نامعلوم که پر از ستاره است را منتقل کند و به آن طریق نشان دهیم که اجرا در آنجا صورت می‌گیرد، ضمناً این را هم در نظر داشته باشید که در کار سیاه شما اساساً خیلی از دکور نمی‌توانید استفاده کنید و اگر هم دکور باشد باید در ارتفاعی بالاتر از بازی‌ها ساخته شود. پیشنهاد طراح صحنه ما این بود که ما از چنین تصویری استفاده کنیم که اتفاقاً بیشتر در کنسرت‌ها وجود دارد و باز ما را به جوهر کارمان که همان کنسرت بودن است، نزدیک می‌کند.
این‌طور که من فهمیدم این حشرات گروهی هستند که قرار است کار و نمایش و کنسرت آنها ادامه داشته باشد.
بله تا روزی که من زنده هستم و حتی امیدوارم اگر هم زنده نبودم این حشرات کارشان توسط گروه ادامه پیدا کند و کار در همین قالب شخصیت‌هایی که ساختیم و خواهیم ساخت، ادامه داشته باشد.
همه ما در کودکی با برنامه‌های نمایشی عروسکی بزرگ می‌شویم اما مشکلی که کار عروسکی در تئاتر پیدا می‌کند، عدم داشتن مخاطب ثابت و تربیت شده‌ای است که برای او این شکل کار آشنا و جدی باشد. فکر می‌کنید علت این مشکل چیست؟
اگر به شکل مداوم در یک مجتمع یا مجموعه نمایشی که کار تئاتر در آن رونق دارد، کارهای عروسکی خوب هم اجرا شود، آن وقت تماشاچی با این شکل کار بیشتر انس می‌گیرد و فرهنگ آن به وجود می‌آید. از این طریق نمایش عروسکی تماشاگر خاص خودش را پیدا می‌کند، حال می‌خواهد این نمایش عروسکی برای بزرگسال باشد یا برای کودک و نوجوان. اساساً مشکلی که وجود دارد این است که در بین مردم این تصور که نمایش عروسکی می‌تواند برای بزرگسال هم باشد، وجود ندارد و همه فکر می‌کنند نمایش عروسکی فقط برای بچه‌هاست. در حالی که الآن در همه جای دنیا نه تنها تئاتر عروسکی بزرگسال وجود دارد، بلکه فیلم عروسکی بزرگسال هم ساخته می‌شود.
یکی از نکاتی که در مواجهه با فضای تئاتر عروسکی و تئاتر کودک به چشم می‌آید کم کار شدن و دوری بزرگان و اشخاص مطرح از این رشته است، چرا آن‌ها به اصطلاح، میدان را خالی کرده‌‌اند؟
ببینید من این کار را برای جای خاصی کار نکردم. کاری بود که برای دل خودم انجام دادم. تمام بچه‌ها زحمت کشیدند و بدون چشم داشت کار کردند تا کار رونق گرفت و دیده شد. با وجود این که این کار به این ترتیب رشد کرد اما الآن من از دوندگی‌هایی که کرده‌ام خسته‌ام. به هر حال از من سنی گذشته و توان دویدن دنبال همه مراحل کار را ندارم. از طرفی آنقدر از نظر مالی دست کسی باز نیست که بتواند مدیر برنامه بگیرد یا برای مراحل و قسمت‌های مختلف کار بتواند مسئول و مدیر تعیین کند. خوب طبیعی است که در چنین شرایطی اگر این کار با استقبال عمومی خوبی هم روبرو شود، من دیگر خسته‌تر از آنم که حداقل همین امسال یک کار را شروع کنم. همین الآن هم فکر و متن آماده برای اجرای یک کار جدید را دارم اما نمی‌‌دانم که توان جسمی این دوندگی‌ها را داشته باشم یا نه، البته در تلاشم که شاید در جشنواره عروسکی سال آینده بتوانم کاری را انجام دهم. یک بخشی هم این است که باید به کارها توجه شود. ببینید در حال حاضر به کار من توجه شده و من امیدوارم که به دیگران هم توجه شود و آنها بتوانند در این حوزه فعالیت کنند و به فضای تئاتر عروسکی رونق دهند. این خیلی خوب خواهد بود که در یک جشنواره عروسکی ما مجموعه‌ای از کارهای پرقدرت از حرفه‌‌ای‌های این کار داشته باشیم.