در حال بارگذاری ...
...

گفت و گو با ”احمد سلیمانی” کارگردان نمایش ”شب اسرارآمیز په په”

گفت و گو با ”احمد سلیمانی” کارگردان نمایش ”شب اسرارآمیز په په”

کار کردن در عرصه تئاتر کودک و نوجوان همیشه دشوار است. شبیه است به راه رفتن بر مرز باریکی که در دو طرفش سادگی و ساده‌انگاری قرار دارد. با پیچیده شدن سرگرمی‌های کودک و نوجوان، جذاب کردن یک نمایش و در عین حال تأثیرگذاری‌اش روی آن کاری ظریف است که شناخت می‌خواهد و جسارت. گروه تئاتر ایده که نمایش‌های زیادی در عرصه تئاتر کودک و نوجوان تا به امروز اجرا کرده با نمایش "شب اسرار آمیز په په" به تالار هنر آمده تا دست به تجربه‌ای جدید و پر انرژی بزند. آنچه می‌خوانید گفت‌وگوی سایت ایران تئاتر است با "احمد سلیمانی" کارگردان این نمایش.  

کمی درباره شکل‌گیری گروه تئاتر ایده و فرایند متمرکز شدن آن بر کار کودک توضیح دهید؟
ما پیش از تشکیل گروه ایده عضو گروه تئاتر آیین قم بودیم. گروه آیین بیشتر معطوف به کارهای سنتی و آیینی بود. ما با جوانان آن گروه تصمیم گرفتیم به منظور تجربه فضاهای جدید گروهی دیگر را تشکیل دهیم که شد همین گروه ایده. البته ما با کار کودک شروع کردیم ولی نظرمان این نبود که فقط کار کودک انجام دهیم. در سال‌های اول تشکیل گروه فقط کار کودک کردیم و سعی کردیم خودمان را در این گونه تثبیت کنیم؛ چون فکر می‌کردیم که توان موفقیت در این شکل کار را داریم و به روحیاتمان نزدیک است؛ اما بعد از آن کارهای دیگری مثل "شام آخر" را انجام دادیم که یک کار بزرگسال بود و در تئاتر شهر اجرا شد.
انتقادی که بعضی‌ها به کودک کار کردن جوان‌ها می‌کنند این است که جوانانی مثل شما تنها به چشم محلی برای کسب تجربه و آزمون و خطا به تئاتر کودک نگاه می‌کنند و چون در تئاتر کودک ترافیک کمتری نسبت به تئاتر بزرگسال وجود دارد آن را برای ورود به کلیت تئاتر انتخاب می‌کنند. پاسخ شما به چنین نگاهی چیست؟
زمانی که تئاتر کودک ترافیک سنگین‌تری هم داشت ما کار کودک می‌کردیم. شاید به سؤال شما مربوط باشد اگر بگویم که ما اصلاً امسال قصد نداشتیم کار کودک انجام دهیم. طرح سنگینی به بخش تجربه‌های نو در جشنواره فجر داده بودیم و قصد داشتیم تمام انرژی گروه را بر روی آن متمرکز کنیم. اما دلبستگی ما به تئاتر کودک اجازه نداد که فقط به آن کار فکر کنیم و تصمیم گرفتیم شب "اسرار آمیز په په" را هم در کنارش کارکنیم. ببینید در کار کودک خیلی امکانات وجود ندارد، توجه رسانه‌ها به آن کمتر است و در چنین شرایطی وقتی جوانانی که به دنبال جایگاه محکمی می‌گردند کار کودک می‌کنند این نشانه عشق و علاقه شخصی آنهاست. برای مثال گروه ما از قم می‌آید و هر روز ما مجبوریم برای اجرا  از قم به تهران سفر کنیم. این مشکل ماست، هر یک از گروه‌هایی که کار کودک می‌کنند مشکلات خاص خود را دارند، پس نمی‌توان گفت که ما یا دیگر دوستان بدون علاقه کار کودک انجام می‌دهیم. من اتفاقاً طرفدار این هستم که تئاتر کودک رونق بیشتری بگیرد و رقابت در آن بالا برود، در چنین حالتی رسانه‌ها و دوستان تئاتری هم توجه بیشتری به تئاتر خواهند کرد. اتفاقاً من معتقدم این عدم ترافیک و کم کاری در کار کودک چیز خوبی نیست که بتواند به جوانان کمک کند.
کار کودک احتیاج به تحقیقات بیشتری نسبت به بزرگسال دارد. چقدر در فرایند تولید این نوع تئاتر تحقیقاتی درباره علایق و روانشناسی کودکان انجام می‌دهید؟
من فکر می‌کنم این تحقیقات در مراحل پیش از تولید ضروری است. تئاتر کودک در کشور ما به شدت مشکل نمایشنامه دارد. نمایشنامه کودک معمولاً کم نوشته می‌شود و خیلی از آثاری که نوشته می‌شود هم دم دستی و ساده انگارانه است. گروه ما بخش بزرگی از انرژی خود را به دلیل این کمبود صرف مرحله نگارش می‌کند و از زمان نگارش کار، تمام اعضای گروه حضور دارند. ما در جلساتی که با هم داریم موضوعاتی را مطرح می‌کنیم و همه اعضا در محدوده کار خود در این خصوص تحقیق می‌کنند. سخت‌گیری در آن مرحله حتی باعث می‌شود در زمان کارگردانی اثر روان و سهل پیش برود.
اگر بخواهیم از همین نقطه وارد شویم باید بگویم که اصلی‌ترین مشکلی که من با کار داشتم، جنس شوخی‌هاست. چقدر شوخی‌های خود را پیش از اجرا با بچه‌ها امتحان کردید؟ چرا که به نظر می‌رسد اعضای گروه بیشتر متوجه آنها می‌شوند تا بچه‌ها.
کار ما در مقطع سنی نوجوان است، به همین دلیل شوخی‌ها و ارکان دیگری چون موسیقی و طراحی صحنه و... را برای چنین سنی ترتیب داده‌ایم. نوجوان 13-14 ساله جنس شوخی‌هایی که می‌پذیرد و موسیقی‌هایی که امروز گوش می‌دهد با کودکان متفاوت است. شوخی‌های کار ما بر اساس اتفاقات نیست، بلکه سعی کردیم جنس پیچیده‌تر و امروزی‌تری برای آنها انتخاب کنیم که طبیعتاً با کارهای مرسومی که در تالار هنر اجرا می‌شود، متفاوت است. البته من نمی‌دانم چقدر در پرداخت درست این لحظات موفق بودیم. این را باید در طول اجراها سنجید.  
این شوخی‌ها از متن و فرایند تحقیق و  نگارش آمده یا از طریق بداهه سازی به آن رسیدید؟
شوخی‌ها کاملاً دست جمعی ساخته می‌شود. نمی‌توان گفت هر کس چقدر سهم دارد و کدام شوخی دقیقاً از کجا آمده و چطور ساخته شده است. البته بخش مهم شوخی‌ها هم مانند دیگر عناصر کار در همان جلسات دسته‌جمعی گروه بدست می‌آید و ما سعی می‌کنیم تمام ایده‌ها را آنجا پخته کنیم و در طول تمرین فقط به آنها عمل کنیم.
یکی از ضعف‌های تئاتر کودک معمولاًً مضمون‌گرایی بیش از اندازه و همچنین اتکا به پیام و مستقیم گویی است که فاصله گرفتن از آن در این جنس کار بسیار دشوار است؛ چرا که کمی از آن برآمده از الزامات کار کودک است. اما شما چطور توانستید با حفظ مضمون از ساده‌گویی و مستقیم گویی فاصله بگیرید؟
اتفاقاً درباره این مسئله با یک روانشناس و متخصص پژوهش هنر مشورت کردیم و آنها معتقد بودند با توجه به خصوصیات گروه سنی نوجوان باید از شکلی که تداعی کننده نصیحت باشد به شدت دوری کنیم؛ چراکه در آن حالت او به سرعت کار را پس می‌زند. بنابراین ما نمی‌توانستیم چیزی را مستقیم به مخاطب خود منتقل کنیم. ما سعی کردیم اشکال و حالت‌های مختلف را به مخاطب نمایش دهیم و هیچ‌گونه نتیجه‌گیری خاصی درباره ایده نمایش نکنیم تا نوجوان در مقابل نمایش ما احساس آزادی کند و فکر کند که آزاد است تا راهش را خودش انتخاب کند.    
ریتم نمایش تند است؛ اما در صحنه اول کمی طولانی است و با باقی صحنه‌های نمایش ناهمخوان.
حق با شماست. هنوز کمی در صحنه اول مشکل وجود دارد که داریم شب به شب اصلاحش می‌کنیم تا به آن ریتم دلخواه برسیم. هنوز جا دارد که آن صحنه کمی کوتاه‌تر شود.
نکته دیگر در همین بحث ریتم این است که هر چه به انتها نزدیک می‌شویم ریتم تندتر می‌شود. هیچوقت نگران این نبودید که با این نوع ریتم مخاطب قسمتی از داستان را از دست بدهد؟
واقعیت این است که ریتم کار ما از این هم تندتر بود. اما یک شب در آخرین روزهای تمرین وقتی برای بار چندم کار را کامل اجرا کردیم، متوجه شدیم که ریتم بیش از اندازه تند است و همانطور که گفتید ترسیدیم که بخشی از داستان از دست برود. بنابراین تصمیم گرفتیم که با صبر بیشتر مکث‌های بیشتری در کار قرار دهیم. مخصوصاً در نقاطی که عدم توجه به آن، داستان را ناقص و نامفهوم می‌کرد.