تجربیاتم در عرصه نوشتن حاصل کشف و فکر است

نشست تحلیل و بررسی نمایشنامه "حقایقی درباره یک ماهی مرده"نوشته "محمد چرم‌شیر"با حضور "محمد رضایی‌راد"و نویسنده کتاب عصر روز گذشته ـ ۸ آبان ـ در خانه تئاتر برگزار شد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، این کتاب شامل دو نمایشنامه به نامهای "حقایقی درباره یک ماهی مرده" و "آسمان روزهای برفی" است که در سال 89 توسط انتشارات نیلا چاپ شده ولی "محمد چرمشیر" در سال 85 آن را به نگارش درآورده است.
در ابتدای این نشست، محمد رضاییراد با بیان اینکه شاید خیلیها درخصوص چرمشیر بگویند که زیاد کار میکند و مینویسد عنوان کرد: «کارهای چرمشیر را میتوان به چند بخش تقسیم کرد یک بخش که مربوط به نمایشنامههای بلندتر است مانند نمایشنامه در مصر برف نمیبارد، بخش دیگر، نمایشنامههای کوتاه و کمپرسوناژ است و شکل امپرسیونیستی دارد و در یک لحظه ایدهای را دریافت میکند و به سراغ آن میرود و به سرعت هم تمام میشود و چرمشیر حدود 30 تا 40 نمایشنامه را به این شیوه نوشته است.
وی با بیان اینکه آیا این پرکار بودن خوب است یا بد و آیا این کمیت ربطی به کیفیت دارد با اشاره به جملهای از یک فیلسوف آلمانی گفت: «گاهی کمیت همان کیفیت است، وقتی مدام در حال تجربه کردن هستیم و ایدههای مختلف را آزمایش میکنیم، مطمئنا اینها بر روی کیفیت اثر گذار است. کمیت زیاد کارهای چرمشیر از این تعریف بر میآید، این کمیت در واقع میتواند کیفیت را هم در خود داشته باشد.»
این نویسنده در ادامه، آثار چرمشیر به خصوص آثار کوتاه او را یک منظومه دانست و اظهار کرد: «چرمشیر گاهی کاستیها و حفرههای یک نمایش را با یک نمایشنامه جدید پر میکند برای مثال در همین نمایشنامه "حقایقی درباره یک ماهی مرده" مردی دستش را دراز میکند و یک ماهی در دستانش میافتد. این در واقع یک بهانه است برای سخن گفتن و در آخر ماهی در دامن پیرزن میافتد و داستان به پایان میرسد. در واقع این آثار یک کل را میرساند و من به صورت تک تک به آنها نگاه نمیکنم، بلکه در واقع با یک مجموعه مواجهام.»
وی در ادامه با اشاره به نمایشنامه دوم محمد چرمشیر با نام "آسمان روزهای برفی" که یک بازخوانی از فیلم بانی و کلاید است، گفت: «بازخوانیهای چرمشیر یک ایده به ما میدهد. او در این نمایشنامه ابتدا ایده را میگیرد و سپس به سراغ حفرههای داستان و جاهای خالی که داستان از آن سخن نگفته میرود. بنابراین زمانی که داستان را میخوانیم میبینیم کاملاً متفاوت با داستان اصلی است و در واقع این نمایشنامه مانند لباسی است که چرمشیر بار دیگر آن را به صورت پشت و رو برای ما تعریف میکند.»
رضاییراد در ادامه خاطرنشان کرد: «چرمشیر با چنان اصالتی مینویسد که داستان جدید دیگر هیچ ربطی به مأخذ ندارد و بانی و کلایو میتواند بازنویسی نباشد.»
وی با بیان اینکه نمایشنامه "حقایقی درباره یک ماهی مرده" با یک ضربه آغاز میشود، گفت: «در مونولوگ اساساً طرح داستانی پراکنده است و بر خلاف درام مانند پازلی است که آن را جمع میکنید. اما آثاری مانند این نمایشنامه به خط داستانی هیچ احتیاجی ندارد و هر قدر جلوتر میرود خط داستانی کمرنگتر میشود و در عوض اتفاق شعری در آن مهم است. هر جا که نمایشنامه سراغ خط داستانی میرود و از گذشته مرد سخن میگوید، نشان دهنده نوعی ضعف در نمایشنامه است.»
این کارگردان ادامه داد: «اما آنجایی که خط داستان را رها میکند یک اتفاق شعری رخ میدهد و نمایشنامه برای خود تعریف پیدا میکند، به خصوص زمانی که یک ماهی در دست مرد میافتد.
اما اگر دقیقتر نگاه کنیم میفهمیم این ماهی را پیرزن برای مرد فرستاده، اما از طرفی اصلاً پیرزنی در کار نیست و همه در گفتار مرد است. در واقع همه اینها ذهن و تخیل مرد است و پیرزن در گفتار و نوشتار آن حاضر است و ماهی هم خود مرد است.
وی با بیان اینکه ماهی موجودی است که اصلاً صدایی ندارد، عنوان کرد: «انتخاب چرمشیر از این نظر بسیار خوب بوده است. در نمایشنامه این موجود بیصدا بهانهای برای به صدا درآوردن مرد میشود و ماهی به مرد امکان سخن گفتن میدهد؛ در واقع این نمایشنامه مرگ روان است و درباره تنها چیزی که حرف نمیزند، عشقورزی است.»
رضاییراد با اشاره به امکان اجرای این نمایشنامه گفت: «ممکن است این نمایشنامه در اجرا کار عجیب و غریبی از کار درآید. یک مشخصه مهم کارهای چرمشیر همین است. چرمشیر متن مینویسد نه نمایشنامه، به همین دلیل به جای اینکه درام باشد، متن است و چرمشیر برای اجرا مینویسد.»
وی افزود: «آن چیزهایی که در یک اثر دراماتیک دنبالش هستیم، در این اثر پیدا نمیکنیم؛ اما واقعیت این است که این اثر یک اتفاق است که در صحنه ممکن است خیلی خوب و یا خیلی بد از آب در بیاید. چرا که خط داستانی، شخصیت و در کل موقعیت کاملاً روی هواست و وقتی شخصیتی ندارد باید چرمشیر را بفهمیم.»
این نویسنده در ادامه با اشاره به اینکه اگر نام چرمشیر بر روی این نمایشنامه نبود چه تحلیلی داشت، گفت: «این اثر به صورت مجرد و بدون چرمشیر کاملاً بی معنی است و به عنوان نمایشنامه هم آن را قبول نمیکردم، ولی وقتی اسم چرمشیر بر روی اثر میآید با توجه به شناختی که از او داریم، میدانیم که چرمشیر بیهدف دنبال این کار نرفته است.»
رضاییراد در ادامه سخنان خود یادآور شد: «حرفهای فلسفی هم در این نمایشنامه به چشم میخورد، مانند ترس از مرگ و اینکه معلوم نیست ماهی زنده است یا مرده که خود این یک بحث فلسفی است.»
در ادامه محمد چرمشیر که با تأخیر دو ساعته در این نشست حضور پیدا کرده بود، گفت: «نمایشنامهنویسی برای ما و نسلی که بعد از بزرگان آمدهاند، دو ماجرا در پی داشت، اول اینکه زمانی از راه رسیدیم که دیگر آنها نبودند. بنابراین باید به سرعت یاد میگرفتیم و از طرفی هم باید نگاه میکردیم که کجا آنها موفقترند و کجاها عرصههای ناپیموده وجود دارد.»
وی ادامه داد: «شاید به نحوی به تمام تجربههایی که آنها به دست آورده بودند، پشت کردیم و به سراغ تجربیاتی رفتیم که شاید به نظر آنها عبث بوده باشد. دلیل این امر آن بود که این ضرورت را ادراک کرده بودیم که جایی که آنها هنرنمایی کردند ما دیگر وارد نشویم. در واقع راههای ناپیموده را رفتیم و تمامی نسلمان نیز این کار را انجام دادند و این ویژگی همه کارهایمان بود. ما نمیخواستیم قلههای آنها را بار دیگر فتح کنیم.»
این نمایشنامهنویس تصریح کرد: «ما به سرعت آموختیم و به جاهایی که تجربه نشده بود قدم گذاشتیم و رفتیم که جاهای خالی را پیدا کنیم. برای من بازخوانی یا غیر بازخوانی خیلی تفاوت ندارد.»
چرمشیر با اشاره به اینکه در هر دو نمایشنامه نه در ازدیاد مصالحم بلکه در کمبود مصالحم حرکت میکنم، گفت: «در نمایشنامه، اول نگاهم به رمانهایی است که میخوانم و در آنجا میبینم که دارند مصالحی را که به صورت کلاسیک در داستان مینویسند، کنار میگذارند. و من به این فکر میکنم که اگر این مصالح را نداشته باشیم آیا میتوانیم بنویسیم؟ بنابراین وارد یک عرصه جدید میشویم.»
وی تصریح کرد: «در این نمایشنامه همین کار را میکنم. با دست بسته و هیچ، کار میکنم. در بازخوانی اثر دوم هم عناصری را که همه چیز را میسازند و من را در نوشتن راحت میکنند از دستور کاریام بیرون میگذارم.»
چرمشیر عنوان کرد: «نگاه من به فیلم "بانی و کلایو" بر همین اساس بود. اول نگاه کردم که فیلمنامه بیشتر بر روی چه عناصری ایستاده است که کار خود را راحت کند. من این عناصر را کنار میگذارم و بعد میبینم چه چیز برایم باقی مانده است. چیزهایی که اطمینان بخش هستند را حذف میکنم. بانی و کلایو نتیجه همین عمل است.»
نویسنده نمایشنامه "در مصر برف نمیبارد" با بیان اینکه ما به سراغ سوژههایی رفتیم که باعث شد خیلیها ما را متهم به تلخگویی کنند، تصریح کرد: «به نظرم ما نسلی هستیم که از باقی ماندهها استفاده کردیم. برای همین نمیتوان مینی مالیسمی را که در کارهایمان است، انکار کرد.»
چرمشیر که یکی از فعالترین نمایشنامهنویسان کشور است عنوان کرد: «پیدا کردن حفرههای هر داستان حاصل ذرهبین انداختن نیست. درصد زیادی از آن حاصل حذف است، با حذف کردنها این حفرهها را پیدا میکنم.»
وی با اشاره به نمایش "لطفاً کمی تاب بخوریم" که آروند دشتآرای برای جشنواره تئاتر فجر آن را آماده میکند، گفت: «در "لطفاً کمی تاب بخوریم" روی یک ناخن پایم ایستادهام و سعی کردم هیچ عنصری را نگه ندارم.»
وی با بیان اینکه نمایشنامه "حقایقی درباره یک ماهی مرده" شاید به نظر، نمایش لوده و غیر کارآمدی باشد، گفت: «باید هر نمایشنامه را با ابزار خودش سنجید و اگر این نمایش با ابزار خودش دیده شود میتوان به آن امتیاز داد.»
این مدرس دانشگاه افزود: «در اجرا باید ابزار داخل متن را پیدا کرد و زمانی که نمایشنامه را مینویسم انسجامی را که به عنوان یک فرد میتوانم حفظ کنم قطعاً انسجام محکمتری است که یک گروه با عقاید متفاوت میخواهد آن را حفظ کند و من اعتقاد دارم اول باید متن و ابزار آن کشف شود، نه اینکه هر شخص ابزار را با توجه به افکار خود تغییر دهد.»
وی در ادامه خاطرنشان کرد: «این متن حاصل من و دانشی است که آن را کشف کردهام.»
وی با بیان اینکه کارگردانها برخلاف آنچه در متن است از ابزار دیگری استفاده میکنند، گفت: «کارگردان در ابتدا باید متن را به خوبی بشناسد و ابزار آن را در خود متن پیدا کند، نه اینکه بدون هیچ پرسشی درباره متن آن را کاملاً دگرگون کند.»
نویسنده نمایشنامه "کبوتری ناگهان" در پایان با اشاره به اینکه این شیوه نمایشنامهنویسی حاصل تجربه 30 ساله این نسل است، گفت: «اگر این شیوه حاصل خودخواهی این نسل از نمایشنامهنویسان بود با آن مبارزه میکردم، ولی در واقع حاصل تجربه 30 ساله نگارش متن است. آنها این تجربیات را روی میز میگذارند. تجربیاتی که حاصل کشف و فکر است و بیشتر نتیجه اولویت فرم است؛ بنابراین باید با ابزار خودش دیده شود.»
گفتنی است این مجموعه نشستها به همت انجمن نمایشنامهنویسان خانه تئاتر و با هدف بررسی و تحلیل نمایشنامههای چاپ شده در هر ماه برگزار میشود.