سفرنامه بیستودومین جشنواره استانی تئاتر بوشهر

مهدی نصیری: ساعت حدود هفت و سی دقیقه صبح سه‌شنبه یازدهم آبان‌ماه ۸۹ است که همراه با خانم اعظم بروجردی (یکی از داوران جشنواره استانی بوشهر) وارد فرودگاه بوشهر می‌شویم، با این شهر کاملاً آشنا هستم و می‌دانم که شرایط برگزاری جشنواره در بوشهر و صمیمیت و جنب‌وجوش این روزهای تئاتری این شهر کوچک اما گرم و مهربان با بسیاری از جشنواره‌هایی که این روزها در استان‌های مختلف برگزار می‌شوند، متفاوت است.
میدانم که شرایط جغرافیایی، آب و خاک و هوایش را در مردم محدودهاش به یادگار میگذارد و مردم بوشهر همچنان که از خلیجفارس روزی میگیرند، دلهایی وسیع و بخشنده و آبی مثل دریا دارند. هنرمندان تئاتر بوشهر را تا اندازهای میشناسم و مطمئنم که وجود رشته هنرهای نمایشی در دانشگاه آزاد بوشهر در روزهای پیشرو ترکیبی فعال و قوی از هنرمندان دانش آموخته و با سابقه این شهر را با جشنواره به همراه خواهد داشت و خوشحالم که بعد از چند سال دوباره به بوشهر مهربان و گرم آمدهام.
به محض ورودمان به فرودگاه بوشهر "اردشیر محمودیفر" مدیر هنر اداره کل ارشاد به رسم همیشگی مردم بوشهر به استقبال میآید و تا هتل دلوار که رو به خلیج آبی و آرام فارس است، همراهیمان میکند.
پرده یکم
شاید یکی از مهمترین آسیبهایی که تئاتر شهرستان در بسیاری از مناطق کشور با آن روبرو است و بسیاری از هنرمندان و علاقهمندان تئاتر از آن گلایه دارند، محدوده و سیستم بستهای باشد که به واسطه آن گروههای جوان و هنرمندان جدید به سادگی امکان حضور در آن را پیدا نمیکنند. اما تئاتر بوشهر حقیقتاً از این قاعده مستثناء است. نگاهی به فهرست گروههای قرار گرفته در برنامه اجراهای جشنواره میاندازم. تقریباً تمام نمایشها توسط گروههای جدید و هنرمندان جوان تولید شدهاند.
نمایش "از نرت به لزلو" نخستین نمایشی است که با کارگردانی "آلاله ایزدی" از بعداز ظهر نخستین روز برگزاری جشنواره به روی صحنه میرود. گروه جوان این نمایش البته تا اندازهای شیفته روایتگری محض در نمایشنامه شدهاند و فضای نا آشنایی که به اجرا میگذارند، قدرت برقراری ارتباط کامل و مؤثر با مخاطب را ندارد. اما نمایش، جذابیتها و ویژگیهایی دارد که نشان میدهد در صورت انسجام یافتن و تمرین بیشتر میتواند به یک اجرای خوب امروزی تبدیل شود. از جمله آنکه طراحی صحنه نمایش میتواند با اعمال برخی تغییرات در اجرا به یک عنصر قدرتمند در فضاساز تبدیل شود و نیز به طراحی حرکت خلق تصاویر نمایشی و دیگر حوزههای اجرا کمک کند.
جلسات نقد و بررسی طبق برنامهریزیهای انجام شده، بعد از هر اجرا و با حضور عوامل اجرایی در سالن بزرگ کنفرانس مجتمع فرهنگی هنری بوشهر برگزار میشود. حضور تعداد بسیار زیاد علاقهمندان تئاتر و شرکت آنها در بحثها از همان نخستین جلسه شگفتزدهام میکند. قرار است که از همان روز نخست و بعد از اولین اجرا جلسات را با کمک یکی از منتقدان با تجربه استان، آقای محمدعلی محبزاده برگزار کنیم. محبزاده پیشنهاد میکند که در پایان بحث و نقد هر اثر، کسانی که سوالی در مورد نمایشها دارند، به صورت مکتوب آن را مطرح کند. اما علاقه هنرمندان جوان و علاقهمندانی که اغلب فارغالتحصیلان کارشناسی و کارشناسی ارشد تئاتر هستند و چالشهای مفیدی که پیش میآید کاغذ و قلم را کنار میزند؛ بحث بلافاصله داغ میشود و مشارکت در جلسات آنقدر فعال و مفید است که همان جلسات نخست بیش از دو ساعت طول میکشد.
هنرمندان بوشهری از کوچکترین موارد هم نمیگذرند و آلاله ایزدی که نخستین جلسه نقد نمایش او را مورد بررسی قرار میدهد، به دقت انتقادات را پاسخ میدهد.
دومین نمایش روز نخست "ناگهان شبی امدو" است که حسین زارعی آن را نوشته و "سعید بهمرد" آن را کارگردانی کرده است. این نمایش با دستمایه یک سوژه جذاب و محتوایی آشنا بیش از آنکه یک اثر کم نقص باشد نمایشی است که بر دل مینشیند.
پسر جوان گناوهای که برای خدمت سربازی به مشهد آمده، از پادگان بیرون زده و قصد بازگشت به شهرش را دارد که درگیر جنگ میشود. امدو با دختری ارمنی آشنا میشود که از جنگ و فقر گریخته و به افغانستان و پاکستان رفته و آنجا هم چیزی جز جنگ ندیده است. حالا امدو و دختر ارمنی به مناسبات مشترک زندگیشان پی میبرند و با هم همراه میشوند.
نمایش بهمرد البته بازنگری جدی و روتوش چند بارهای نیاز دارد و در این صورت است که میتواند به یک اثر کامل و کم نقص تبدیل شود.
بهمرد در جلسه نقد و بررسی نمایش ایرادهای جزئی وارد بر اثرش را میپذیرد و به ویژه در مورد پیشنهادات مطرح شده در مورد متن و اصلاح برخی اضافهپردازیها با جمع، موافقت میکند.
پرده دوم
دومین روز جشنواره استانی تئاتر بوشهر "حج"روز چهارشنبه با اجرای نمایش "ملاقات رو در رو با خدا" نوشته جواد صداقت به کارگردانی "میثم گزی" آغاز میشود. نمایش میثم گزی واقعه سوم جولای و شلیک ناو جنگی وینسلت به هواپیمای مسافربری ایرباس را بستر قرار داده و سه روایت را در بازخوانی مستند این واقعه با هم تلفیق میکند. جواد صداقت، نویسنده نمایشنامه، روایت را از شکایاتنامه یک مرد جنوبی آغاز میکند. از دل شکایتهای او فرزند ناخدای ناو آمریکایی و ذهنیتهای معذب روح دو زاده میشود و در دل کابوسهای این مرد، نامههای یکی از زنان مسافر هواپیما زاییده میشود...
"ملاقات رو در رو با خدا" ویژگیهای تبدیل شدن به یک نمایش خوب را داراست، اما رسیدن به نقطه مطلوب در مورد این نمایش مشروط به بازنویسی متن و بازنگری در اجرا به نظر میرسد.
جلسه نقد نمایش میثم گزی یکی از شلوغترین جلسات بعد از اجرای آثار بود و جواد صداقت به عنوان نویسنده و میثم گزی بعد از نقد و بررسی نمایش به برخی سوالات حاضران و نیز به پرسشهای محمدعلی محبزاده پاسخ دادند.
دومین نمایش این روز "همه اون چیزی که از این خونه میدونم" نوشته "رضا مختارزاده" به کارگردانی لقمان بحرانی بود. نمایش بحرانی روایتی از خاطرات یک پسر جوان را به اجرا گذاشته بود که خانوادهاش را در حادثه قطار از دست میدهد و بالاخره خودش هم قربانی تنهایی و خاطراتش میشود. دو روایت از روابط خانوادگی پسر جوان در کنار مونولوگ طولانی او و بیان نامهها و خاطراتش هیچگاه نتوانست تبدیل به یک ساختار دراماتیک شود، اما ویژگیهای متعدد و مؤلفههایی از متن با احساسات مخاطب ارتباط برقرار میکرد و نمایش از برخی جنبهها توانست موفق باشد.
سومین نمایش روز دوم جشنواره در حالی به اجرا در آمد که پلاتوی فرهنگسرای شهید گنجی بوشهر مملو از جمعیت علاقهمندان تئاتر شده بود، دقیقاً به همان اندازه که تماشاگر در سالن نشسته بود، در بیرون از سالن هم تماشاگران زیادی منتظر ورود بودند. همین مسئله باعث شد که با موافقت دبیر جشنواره نمایش اسماعیل ملاح جوان بلافاصله اجرای دیگری در پلاتو داشته باشد.
"آن من بیگانه" به کارگردانی اسماعیل ملاح جوان یک درام معمایی بود که لحظه به لحظه معمایی جدید را از دل معمای قبلی استخراج میکرد و با همین ترفند قصد داشت تماشاگر را کاملاً با داستان و قصه تو در تویش همراه کند. اما تعداد معماها و سرعت روایت آنها آنقدر زیاد بود که تماشاگر را دچار ابهام میکرد و مقاومت ادراک او را در مواجهه با اثر برمیانگیخت.
از نکات مثبت کار ملاح جوان بازی خوب بازیگر زن این نمایش "آذین خیر" بود.
پرده سوم
دکور تقریباً پر کار نمایش جواد صداقت باعث شد که ششمین نمایش جشنواره با یک ساعت تأخیر اجرا شود. نمایش جواد صداقت با رویکرد تجربی با تأکید و توجه بر نشانهشناسی در تئاتر تولید شده بود و کولاژی از تصاویر و برداشتهای ذهن و دیداری را شامل میشد که بر مبنای حرکت سیال ذهنیت و حادثه شکل میگرفت. مفاهیمی چون تسخیر طبیعت و تغییر غریزه به دست انسان و شورش و انتقام طبیعت از انسان و نیز سلطه سیستم بر فرد و قیام فرد بر علیه سیستم مهمترین برداشتهایی بود که میشد از کار صداقت ادراک کرد.
اما مهمترین ضعف کار در ارائه جزئیات زیاد و تلنبار شدن روایتها، حوادث و اتفاقات بود. به گونهای که تماشاگر به سختی میتوانست نشانههای تئاتری را با تجربههای ذهنیاش به اشتراک بگذارد.
بنابراین ابهام و پیچیدگیای نتیجه میشد که به قطع ارتباط مخاطب از اجرا منجر میشد.
بوشهر همیشه از پرتماشاگرترین شهرهایی بوده است که استقبال مردم آن تئاتر شور و حال زیادی به جشنواره میدهد. شاید بهتر بود که این شور و حال و استقبال گسترده در شهری که همواره تئاتر و موسیقی، اولین و پرطرفدارترین هنرها در آن بوده است با اختصاص دادن فضایی وسیعتر و بزرگتر به نتیجهای بهتر منجر میشد.
هفتمین نمایش جشنواره تئاتر استان بوشهر با عنوان "بوشهر روزگار نو" نوشته و کار شیما جوادپور در میان استقبال گسترده مخاطبانی اجرا شد که نیمی از آنها به زحمت در سالن جا گرفتند و نیمی از آنها پشت در پلاتو فرهنگسرا ماندند.
"بوشهر روزگار نو" با نگاهی ساده روایتگر تغییر شرایط فرهنگی و تاریخی در شهر بوشهر بود.
با این تأکید که حالا فضای یک قهوهخانه سنتی و قدیمی به عنوان هویت اجتماعی و بومی در معرض خطر قرار گرفته بود. مردی با تمام تلاش سعی در زنده نگه داشتن قهوهخانه قدیمیاش داشت و خواهر مهندساش با اصرار میخواست قهوهخانه را خراب کند و در آن ساختمانی جدید بسازد.
جدال میان زنده نگه داشتن هویت و سنت و تحمیل نو شدن، مهمترین رویکرد موضوعی این نمایش بود که البته در پرداخت به تکامل نرسیده بود. بازیهای شتابزده و ضعفهای متن هم به برخی کاستیهای اجرای این نمایش دامن زده بود.
جلسات نقد و بررسی آثار، همزمان که به پایان نزدیک میشد، مشارکت و بحثهای بیشتری را هم با خود همراه میکرد. برخی از حاضران پای ثابت بحثها بودند و چالشهایی که به وجود میآمد نشان از فضای مطلوب هنر تئاتر در بوشهر داشت.
اما جلسه نقد و بررسی نمایش "بوشهر روزگار نو" یک مهمان ویژه دیگر هم داشت، نصراله شفیعی، مدیر کل ارشاد اسلامی استان بوشهر که برای ارزیابی روند اجرایی و پیشرفت برنامههای جشنواره به فرهنگسرا آمده بود، در این جلسه شرکت کرد و از نزدیک مباحث و نقطه نظرات و سطح کیفی جلسات را زیر نظر گرفت.
البته این حضور همچنین بهانهای شد که مدیر کل ارشاد بوشهر پای صحبت هنرمندان تئاتر استان و در دلهای آنها هم بنشیند و با مشکلات و نظراتشان بیشتر آشنا شود، از جمله اینکه ایشان قول ساخت پلاتوی جدیدی را همزمان با آغاز به کار جشنواره منطقهای و تا یک ماه آینده دادند که مورد استقبال هنرمندان قرار گرفت.
آخرین نمایشی که در جشنواره تئاتر استان بوشهر اجرا شد، "چترتو باز کن ماندلا" به کارگردانی رضا مختارزاده بود. این نمایش براساس رمان "کافکا در ساحل" نوشته شده بود و به نظر میرسید که بیشترین آسیبهایی که متوجه آن شده بود هم به واسطه غلبه عناصر ادبیات داستانی به وجود آمده باشد.
هر چند نمایش در برخی از صحنهها تصاویر و موقعیت زیبای تئاتری را به اجرا میگذاشت اما مهمترین ضعف آن، این بود که این صحنهها و تصاویر با هم نسبت منطقی و پیوستگی اجرایی پیدا نمیکردند.
پرده آخر
جشنواره به آخرین روز برگزاریاش نزدیک شد. رمضان امیدی، پیشکسوت تئاتر استان و علی قربانی مسئول انجمن هنرهای نمایشی بوشهر در طول برگزاری جشنواره تئاتر، تلاششان را برای هرچه بهتر برگزار شدن این جشنواره به کار بسته بودند و حالا میشد خستگی چندین و چند روزه را در چهره همه مسئولان برگزاری جشنواره مشاهده کرد.
محمدعلی محبزاده هنوز خستگی چند روزه برگزاری جلسات پر از بحث و چالش و طولانی و چندین ساعته نقد و بررسی را با خود به همراه داشت.
نصرالله شفیعی مدیرکل ارشاد اسلامی استان بوشهر هنوز جشنواره استانی به پایان نرسیده در حال آغاز برنامهریزی برای برگزاری جشنواره منطقهای بوشهر و برنامهریزی با مسئولان تئاتری شهر بود.
اعظم بروجردی، جهانشیر یاراحمدی و میترا خواجهئیان شب قبل بعد از یک جلسه چند ساعته آرا را نوشته بودند و لوح تقدیرها و دیپلمهای افتخار تا یک ساعت پیش از شروع مراسم اختتامیه نوشته و امضاء شده بودند.
نشریه ویژه جشنواره هم آماده است، هر چند کاستیها و ایرادهایی در آن هست اما زحمات بچههای بولتن هم به بار نشسته است.
مراسم اختتامیه برگزار میشود. صحبتهای مدیرکل ارشاد و امیدواریاش به رشد بیشتر تئاتر استان، اجرای موسیقی بومی بوشهر، پخش تیزر و سرانجام اعلام آراء داوران و اهداء جوایز به برگزیدگان بخشهای مختلف و پایان دو نمایش "ناگهان شبی امرو" و "ملاقات با خدا ... " در پایان مراسم اختتامیه برگزیدگان به دبیرخانه جشنواره منطقهای معرفی شدند.
چقدر صمیمی و لذتبخش بود بودن در میان مردمی که به اندازه خلیجشان ساده و صمیمی و وسیع و مهربانند و چقدر بهتر که در میان هنرمندان تئاتر بوشهر و حساسترین و صمیمیترین آنها بودم و واقعاً لحظهای که از همه این محبتها و دوستیها جدا میشوم سخت و غمگین است. تئاتر بوشهر اصیل و غنی است و پتانسیلهای زیادی برای پرورش و معرفی به چرخه تولید هنر دارد و ای کاش چراغ تئاتر این شهر همیشه مثل این چند روز گرم و روشن باشد.