گفتوگو با ”شیوا مکینیان” کارگردان و بازیگر نمایش ”گفتوگو با باد”
من نه برای این نمایش که کارگردانی کردم، بلکه برای تمام نقشهایم روند تحقیق را دنبال میکنم؛ مثلا برای بازی در نمایش "زندگی میان آتش" زبان ناشنوایان را آموختم و برای نمایش "موهای بلوند" با دو روانشناس گفتگو کردم. این روند تولیدی است که گروه تئاتر تجربه نو برای تک تک اعضای خود یک وظیفه تعیین کرده است.

علیرضا نراقی: "شیوا مکی نیان"در نخستین تجربه کارگردانی‌اش با نمایش "گفت‌وگو با باد" در جشنواره تئاتر حقیقت حضور دارد. او که پیش از این به عنوان بازیگر فعالیت داشته در این نمایش امکان این را یافته تا با متنی تک‌شخصیتی، تکنیک‌های مختلفی را در بازیگری خود امتحان کند و خود را در حوزه‌های مشکل‌تری در این عرصه محک بزند.
"گفتوگو با باد" متنی درباره شخصیتی حاشیهای در تاریخ صدر اسلام است که آنچه بر او رفته را روایت میکند.
گفتوگوی سایت ایران تئاتر را با "شیوا مکینیان" میخوانید:
***
بسیاری از بازیگران برای کشف شدن زوایا و پتانسیلهای کشف نشده بازیگری خود دست به کارگردانی میزنند، آیا چنین چیزی برای کارگردانی در نظر شما بود تا تجربههای جدیدی به لحاظ بازیگری برای خود ایجاد کنید؟
خیر. من شکلهای مختلف نقش را تا به حال تجربه کردهام، از نمایشهای اپیک گرفته تا نمایشهای رئالیستی و حتی پرفورمنس که در یک گالری نقاشی انجام دادم، ولی از لحاظ کارگردانی نکاتی بود که در بستر بازی درهم تنیده شد.
قطعاً در جریان روند شکل گیری و نگارش متن بودید، چقدر در آن مرحله تلاش شد که شخصیت مستند نمایش به شما و ویژگیهای بازیگریتان نزدیک شود؟
هنگام نگارش متن هرگز با آقای خلیلی در ارتباط نبودم، زیرا زمان نگارش من برای اجرای نمایش، خارج از ایران بودم، ولی پس از پایان نگارش نمایش نامه و مطالعه آن نکاتی را احساس کردم که در کارگردانی به اجرا [:sotitr1:]اضافه کردم.
دلیل جاذبه این شخصیت برای شما چه بود؟
بازسازی آدمهای مختلف در یک متن و توسط یک بازیگر و البته چند شخصیت موجود در نمایش، برایم لذت بخش بودند.
تا چه حد در روند تمرین متن به تحقیق درباره شخصیتی که نقش او را بازی میکنید، پرداختید؟
من نه برای این نمایش که کارگردانی کردم، بلکه برای تمام نقشهایم روند تحقیق را دنبال میکنم؛ مثلا برای بازی در نمایش "زندگی میان آتش" زبان ناشنوایان را آموختم و برای نمایش "موهای بلوند" با دو روانشناس گفتگو کردم. این روند تولیدی است که گروه تئاتر تجربه نو برای تک تک اعضای خود یک وظیفه تعیین کرده است.
تجربه کارگردانی یک نمایش تک شخصیتی که تنها شخصیت آن را خود بازی میکنید چگونه بود؟
کمی برایم دشوار بود، چون توجه به میزانسن از لحاظ ترکیببندی و نوع تقسیمبندی صحنه در طول تمرین مرا بر آن داشت که قبل از تمرین از استریبورد استفاده کنم و چون تجربه بازی در تئاتر تلویزیونی هم داشتم از دکوپاژ خیلی کمک گرفتم.
در نمایش شما از تکنیکها و شیوههای نمایشهای ایرانی استفاده شده (مثل تکنیکهای موجود در نقالی، شبیه خوانی و...) حال آن که نمایش مضمونی تاریخی ـ مذهبی دارد، چرا از این شیوهها استفاده کردید؟
ساختار روایی متن استفاده از این تکنیکها را ایجاب میکرد و من تلاش کردم که از اتمسفر متن دور نشوم.
دلیل تأکید بر رنگ سفید در نمایش شما چیست؟
انتخاب رنگ سفید بر میگردد به پلات نمایش و شکل روایت آن که به صورت نهفته در متن قرار دارد.
تعیین محدوده بازی در یک دایره از چه ناشی میشود؟
شکل دوار قصه و استفاده از میزانسنهای نمایش ایرانی.
تحلیل شما به عنوان یکی از کارگردانان بخش صحنهای تئاتر حقیقت از شاکله، هویت و نحوه برگزاری این جشنواره چیست؟
در کل ترکیب چند جشنواره موضوعی در یک جشنواره اتفاق خوبی است، کما اینکه من معتقدم جشنواره موضوعی وجود ندارد، زیرا هر نمایش دارای موضوعی خاص است و استفاده کلمه نمایش مناسبتی بهتر است، مثل این که بگوییم فلان نمایش مناسب ایام محرم است ولی نمیتوان گفت مفهوم انسانی موجود در یک نمایش، برای انسانهای خاصی است چون در واقع ماهیت کلی، یکی است.