تئاتر ژاپنی در موزه ی بریتانیا
تئاتر ژاپن شامل سه فرم بزرگ، تئاتر عروسکی ( bunraku )، تئاتر تراژدی (noh ) و تئاتر ملودرام (kabuki ) است که تاثیر زیادی بر انسان میگذارد. کابوکی که محبوبتر از سایرین است و معمولا در صحنهی تئاتر انگلیس مخاطبان خاص خود را دارد همچنان تئاتری مبهم و پیچیده به حساب میآید. تا جایی که برخی به چشم احترام به آن نگاه میکنند، پارهیی مجذوب آن میشوند و برخی به هیچوجه با آن ارتباط برقرار نمیکنند.
ایسنا به نقل از روزنامهی گاردین:
اجرای نمایشهای سنتی کشورهای دیگر، کاری بسیار جذاب است. آنها به طور ضمنی جهان تفاوتهای فیزیکی، احساسی، فکری و فلسفی را بیان میکنند و در این بین دنیای تئاتر ژاپن که دنیایی دورافتاده است چشمگیرتر است.
تئاتر ژاپن شامل سه فرم بزرگ، تئاتر عروسکی ( bunraku )، تئاتر تراژدی (noh ) و تئاتر ملودرام (kabuki ) است که تاثیر زیادی بر انسان میگذارد.
کابوکی که محبوبتر از سایرین است و معمولا در صحنهی تئاتر انگلیس مخاطبان خاص خود را دارد همچنان تئاتری مبهم و پیچیده به حساب میآید. تا جایی که برخی به چشم احترام به آن نگاه میکنند، پارهیی مجذوب آن میشوند و برخی به هیچوجه با آن ارتباط برقرار نمیکنند.
بنابراین راهاندازی نمایشگاه جدیدی با عنوان “قهرمانان کابوکی” در موزهی بریتانیا کاری بسیار هیجانانگیز به حساب میآید، چرا که ورود به دنیای کابوکی به معنای روشن کردن جنبههای مبهم این تئاتر برای مردم است.
تئاتر کابوکی به ویژه نوع امروزی این تئاتر اثر زیادی بر انسان میگذارد. برای مثال تئاتر “شانکان” یا “صحنهیی بر روی جزیره شیطان” به دلیل صحنههای وحشت و پر زرق و برق خود انسان را تحت تاثیر قرار میدهد.
این تئاتر داستان یک راهب تبعید شده به نام شانکان به یک جزیره را روایت میکند. وی به همراه دوستان تبعیدیاش از سوی نمایندگان امپراطور نامهیی دریافت میکنند که در آن بر لغو حکم تبعیدشان، تاکید شده است. اما یکی از افراد، در اثر این حکم ناراحت میشود چرا که نمیتواند معشوقهاش را که در این جزیره زندگی میکند، با خود ببرد.
شانکان یکی از نمایندگان را میکشد چرا که اصرار دارد، وی جایاش را در قایق گرفته است. در پایان این داستان، وی بر روی یک صخره بلند ایستاده است و آنها را میبیند که به تمدن باز میگردند.
نمایش شانکان یک نمایش کاملا سنتی است. در این داستان مردان، نقش زنان را بازی میکنند و صورتشان با گریم سنگینی پوشیده شده است.
چهرههای آنها طوری گریم میشود که احساسات غلو شده در آن نمودار شود و از سوی دیگر احساسات مخاطبان را نیز برانگیزاند.
یک راوی به صورت موزیکال داستان را روایت میکند و موسیقی که بیشتر موسیقی کوبشی است بسیار ریتمیک و تند بازیها را همراه میکند.
برای یک مخاطب غربی، این گونه نمایشها تجربهای بین اپرا، پانتومیم و فیلمهای صامت است که شعر، رمز و راز و کمدی را در خود جای داده است.
این نمایش با شادی ناشی از موسیقی و هیجان نهفته در صحنههایش، پانتومیم را به یاد انسان میآورد. در مرکز صحنهی این نمایشها، بازیگر با صدای پرقدرت و حرکات نرمشی خود قرار دارند. حرکات آنها چه در صحنههای کلی و چه در صحنههای رقص کاملا کنترل شده است.
انسان از تماشای این صحنهها افسون میشود، اما به هر حال از لحاظ تمام جنبههای تئاتری، این تئاتر سبکی نامانوس است.
آنچه که قهرمانهای تئاتر کابوکی نشان میدهند، فرم هنری است که از فرهنگ تئاتری پرهیجان شکل گرفته و از سوی یک گروه از شخصیتهای پرقدرت به جلو رانده شده است.به گزارش ایسنا، تئاتر کابوکی 1600 سال پیش خلق شد. طبق یک افسانه، یک رقاص مقبرهیی قایقاش را بر روی بستر خشک رودخانهی کامو در کیوتو پارو زد و یک رقص گروهی تشکیل داد و در این رقص دخترها به نمایش مهارتهایشان پرداختند.
در سال 1629 حاکم سختگیر «ادو» (توکیو) اجرای این نوع نمایش را ممنوع کرد. جای خالی این نمایش به زودی با نمایش «کابوکی جوان» پر شد که در آن تمام هنرپیشهها را پسران جوان تشکیل میدادند.
در مدت کوتاهی این فرم تئاتری با دخالتهای سیاسی به یک سبک هنری بزرگ تبدیل شد. اما دوران پررونق تئاتر کابوکی در دورهی گونروکو از سال 1688 تا 1720 بود. این دوره، دورهی نمود باشو، شاعر بزرگ و سیکاکو، رماننویس بود.