نگاه مولف کارگردان عاملی برای ورورد افراد حرفهای به تئاتر میشود

نشست خبری نمایش "حضرت والا" بعداز ظهر یکشنبه ۲۸ آذرماه در سالن کنفرانس خانه هنرمندان ایران و با حضور حسین پاکدل کارگردان، عاطفه رضوی بازیگر، گلناز گلشن طراح لباس و ونداد مساح‌زاده آهنگساز نمایش برگزار شد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، در ابتدای این نشست پاکدل در خصوص تفاوت اجرا در مجموعه تئاترشهر و مجموعه ایرانشهر گفت: «اجرای نمایش در تئاتر شهر و مجموعه ایرانشهر از منظر تماشاگر تفاوت چندانی ندارد؛ چرا که مخاطب تئاتر نسبت به جمعیت کشورمان کم است. با این وجود یک تماشاگر انتخابگر نیز هست و هر کجا که نمایش خوبی اجرا شود میرود و آن را میبیند.»
پاکدل درباره انتخاب متن و نگارش نمایشنامه گفت: «زمانی که قصد داشتم متن را بنویسم علاقمند بودم که درباره تاریخ معاصر ایران نمایشنامهای بنویسم و به شخصیت قوام بپردازم؛ اما این مقطع تاریخی برای نوشتن نمایشنامه من را خیلی جذب کرد. در ادامه تحقیق کردم و فهمیدم درباره این شخصیت و این دوره تاریخی عبرتهای بیشماری وجود دارد.»
وی ادامه داد: «جزئیات اثر ،کلیات آن را میسازد، بنابراین از لحظه ابتدایی نوشتن متن، اولین چیزی که در ذهنم بود نام نمایشنامه و بعد دیالوگهای اول منیر بود.»
پاکدل درخصوص همکاری نکردن با گروه قبلیاش گفت: «بضاعت بازیگری در کشور ما زیاد نیست و کسانی که میتوانند وقت خود را برای انجام یک کار اختصاص دهند، اندک هستند. دوست داشتم در این نمایش از حسن معجونی استفاده کنم، ولی متاسفانه وی درگیر کارهای نمایشی دیگری بود.»
عاطفه رضوی بازیگر سه نقش متفاوت در این نمایش نیز با اشاره به تجربهاش در نمایش گفت: «زمانی که آقای پاکدل متن نمایش را مینوشت، نمایشنامه را خواندم و از شخصیت منیر خوشم آمد. احساس کردم دوست دارم این نقش را بازی کنم، اما آقای پاکدل گفت منیر خیلی جوان است و با من تفاوت سنی دارد. در طول نوشتن متن، من برای اینکه پاکدل را در معذوریت قرار ندهم هیچ وقت پیشنهاد بازی در نقشی را به او ندادم و نگفتم به نقشی علاقه دارم.»
این بازیگر ادامه داد: «زمانی که او به من گفت هر سه نقش را یک نفر بازی کند و من بازیگر این نقشها هستم، مسئله برایم پیچیده شد. صادقانه بگویم اصلا نترسیدم چون فکر کردم این تجربه به من حس متفاوتی میدهد. شاید بازی در این سه نقش سختتر از کار بعضی بازیگران ما نباشد که همزمان در چند پروژه سینمایی مقابل دوربین میروند.»
رضوی افزود: «برای بازی در این سه نقش بسیار مطالعه کردم و متن را چند بار خواندم، من بازیگر تیپ نیستم و بلد نیستم تیپ بازی کنم. همه عمر تلاش کردهام که نقشها از درون من بیرون بیایند، یعنی خودم آنها را باور کنم.»
وی گفت: «فکر میکردم که ایفای نقش شخصیت سرور سخت باشد، اما خوشبختانه زودتر از بقیه توانستم به آن برسم. فکر می کنم این از خوششانسی من است که در دو نمایشی که بازی کردم با مهدی سلطانی همبازی بودهام.»
رضوی با اشاره به کمکاری خود در سالهای اخیر در سینما گفت: «از سال 75 به بعد دیگر یاد ندارم که فیلمی من را جذب کرده باشد. نقشهایی هم که به من پیشنهاد میشد خوب نبودند. در کل فضای سینما دیگر آن فضایی نیست که من در دهه 60 در آن کارم را شروع کردم چون تعریف بازیگری در آن دوره چیز دیگری بود.»
بازیگر فیلم "نجات یافتگان" خاطرنشان کرد: «من از سینما به تئاتر آمدهام، اما به این مسئله اعتقاد ندارم که بگویم تئاتری هستم یا سینمایی. خیلی بد است که در هر شغلی جهانبینی خود را از دست بدهیم و اهل آن حرفه شویم. خودم را اهل هیچ حرفهای نمیدانم.»
در ادامه حسین پاکدل در خصوص نقشآفرینی عاطفه رضوی در نمایش گفت: «خوشحالم از اینکه توانستم از 25 سال سابقه و تجربه عاطفه رضوی در خدمت کار تئاتری استفاده کنم. مونولوگهای پایانی شخصیت پوران نیاز به حس سختی داشت، انرژی که برای گرفتن لهجه و داشتن شوخ و شنگی که برای شخصیت منیر لازم بود، کار آسانی نبود و من حضور عاطفه رضوی را مایه مباهات میدانم.»
سپس گلناز گلشن که طراحی لباس این نمایش را بر عهده دارد در خصوص طراحی و کار در این گروه نمایشی گفت: «کار با گروه پاکدل آرزوی هر طراحی است؛ چرا که به نظر من برخورد وی با عوامل گروهش بسیار حرفهای است.»
وی افزود: «پاکدل در حین کنترل عوامل، آنها را آزاد میگذارد و در واقع دخالت کردن و نکردن وی به معنای خوب در این همکاری به گونهای وجود دارد که به فرد اجازه میدهد آنچه را که آزادی کار مینامیم، به فرد بدهد.»
گلشن خاطرنشان کرد: «زمانی که متن نمایش حضرت والا را مطالعه میکردم، مشغول پروفسور بوبوس بودم. این متن مرا به یاد نمایش "شکار روباه" دکتر رفیعی انداخت و انگار آن اتفاق خوب برای بار دوم برایم متولد شد. در این متن ایدههای جذابی را دیدم که سه نقش بودن منیر، پوران و سرور و اینکه چطور این سه باید در یک لباس در آیند، برایم خیلی جالب توجه بود.»
گلشن افزود: «بازیگران اصلی کار در شکلگیری طراحی لباس خیلی کمک کردند؛ چرا که لباس در وهله اول با بازیگر ارتباط دارد و با توجه به نقش و راحتی بازیگر طراحی میشود.»
وی در پایان صحبتهای خود گفت: «مهدی سلطانی و عاطفه رضوی با همراهی خود کار را برایم خوشایندتر کردند و من امیدوارم پاکدل این تجربه را برایم تکرار کند.»
سپس پاکدل در ادامه گفت: «وقتی نگاه مؤلف باشد، آدمهای حرفهای انتخاب و وارد کار میشوند، بنابراین تعیین تکلیف برای این فرد به عنوان بازیگر، طراح و... معنی و مفهومی نخواهد داشت. یک کارگردان تنها میتواند برای بازیگر خود آنچه را که در ذهن و روی کاغذ است، شرح دهد. نمیتواند برای او تعیین کند که روی صحنه چه طور باید باشد. کارگردان باید افراد را با وضعیت مطلوب هماهنگ کند؛ چرا که اشتباه در یک نقش باعث خراب شدن بقیه نقشها هم میشود. کار با این گروه حرفهای تجربیات و خاطرات خوبی را برایمان رقم زد. البته ممکن است برای تولید یک اثر نمایشی ساعتها بنشینیم و درباره یک موضوع بحث و گفتگو کنیم و در نهایت تصمیم و انتخابی انجام دهیم ولی هیچگاه دخالتی در امور هیچ یک از بخشهای گروهم نداشتهام.»
در ادامه پاکدل در خصوص موسیقی نمایش نیز اظهار کرد: «از آنجایی که نمیخواستیم موسیقی نمایش "حضرت والا" موسیقی فاصله پرکن و دراماتیکی باشد، بنابراین به دنبال فردی که در این زمینه تجربه داشته و کار کرده بود بودیم. در نهایت ونداد مساحزاده را به علت تسلط بر سازهای موسیقی ایرانی و شکل ارائه شدن و ملودیها به عنوان مسئول موسیقی نمایش انتخاب کردیم.»
سپس "مساحزاده" ادامه داد: «روزی که متن به دستم رسید پس از 2 بار کامل خواندن آن، با مشارکت پاکدل تصمیم گرفتیم نوع ملودی را صحنه به صحنه در آوریم بنابراین تا مدتها به تماشای نمایش میپرداختم.»
وی افزود: «با شروع آهنگسازی نمایش 3 گروه ارکستر به دلیل اینکه با بافت نمایش همخوانی نداشت، جابجا شد. این تئاتر، تئاتر حقیقی و رئال نیست و براساس وهم و خیال باید ساخته میشد. بنابراین از ساز بومیان استرالیا به نام دی جی ری دو (چوب یک متر و شصت سانتیمتری است که موریانه استرالیایی داخل این چوب را میخورد) استفاده کردم و متوجه شدم به این ساز چیزی خواهد بود که در این نمایش باید نواخته شود. در ادامه کار برای ساخت حرکت ملودیک آغاز شد. در سیر جریانهای اتفاق افتاده نمایش با پاکدل به نتایجی رسیدیم که باعث شد از ساز کمانچه نیز استفاده کنم تا خطوط ملودی در موسیقی نمایش به وجود آید. تلفیق این سازها مثل تار و پود قالی با بافت نمایش پیوند خورد و موسیقی نمایش را تکمیل کرد.»
در ادامه حسین پاکدل با اشاره به دعوت از بازیگران حرفهای در این نمایش گفت: «این گروه با تعهد کاری و جدیت قابل ستایش کار را آغاز و به اجرا در آورد، با وجود اینکه هیچگونه صحبتی در خصوص دستمزد با اعضای گروه نداشتم.»