گزارشی از برگزاری نخستین جلسه کارگاههای نهمین دوره پروژه دائمی چهارفصل تئاتر ایران

نخستین جلسه نهمین کارگاه‌های چهارفصل تئاتر ایران، در نخستین روز دی‌ماه و در سالن کنفرانس مجموعه تئاترشهر توسط «ایوب آقاخانی» مدیر این پروژه دایمی ‌و با شرکت ۱۳ نمایشنامه‌نویس از شهرستان‌های مختلف ایران برگزار شد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، در این جلسه آموزشی «کمدی، زیرساختها، تعاریف و انواع» توسط مدرس این کارگاه، بررسی شد. "ایوب آقاخانی" هدف کارگاههای نهم پروژه چهارفصل تئاتر را،آشنایی نمایشنامهنویسان با ژانر کمدی و انواع آن و افزایش این ژانر در تئاتر کشور دانست. نویسنده و کارگردان نمایش «کسوف»، تفاوت میان کمدیهای رایج در سینما را با مفهوم واقعی کمدی با این رویکرد بررسی کرد که با ارائه یک کمدی بهتر، جلوی قطعیت پیدا کردن ژانر کمدی به ژانر سخیف، گرفته شود.
همچنین تفاوت کمدیهای هالیوودی را با کمدیهای داخلی، همانا ساختار خوب و با کیفیت کارهای هالیوودی در حوزههای مختلف فنی آن، چون فیلمبرداری، تدوین و... دانست.او همچنین به ضعیف بودن فیلمنامه برخی از این آثار نیز اشاره کرد که ساختار با کیفیت آن، ضعف دراماتیک را پوشش میدهد، اما در آثار داخلی، علاوه بر ضعف نمایشنامه ما شاهد ضعف در ساختار فیلم نیز هستیم. کارگردان و نویسنده نمایش «مرثیه ای برای یک سبک وزن»، یکی از نقاط ضعف نمایشنامهنویسان ما را عدم خلاقیت لازم برای نوشتن دانست و این عدم خلاقیت را به دوران کودکی و خوراک ذهنی این نسل از نویسندگان جوان دانست که در کودکی با کارتونهایی مأیوس کننده و عموماً غمگینانه مواجه بودهاند. او راهحل این مشکل را مطالعه فراوان و دیدن آثار برتر نمایشی دانست. نویسنده نمایشنامه «امپراتور و آنجلو» سپس به برررسی انواع کمدی پرداخت ؛ کمدی، دومین ژانر متولد شده در تاریخ تئاتر با فاصله نیمقرن از تراژدی است .این واژه (کمدی) از واژه «کوموس» گرفته شده. «کوموس» مراسمی است که عدهای در لباسهای خاص مانند؛ فالوس چرمی اشعار میخواندند و پایکوبی میکردند. کمدی از نظر دستهبندی تاریخی به سه دوره؛ کهن، میانه و نو تقسیمبندی میشود. در کمدیهای کهن که همانا گسترش یافته جشنهای کوموس است به آوازخوانی و حرکتهای وقیح میپرداختند. آنها شخصیتهای مهم فلسفی، مانند سقراط را به سخره میگرفتند. کمدی میانه: ویژگیهای کمدی کهن را داشت با تفاوت اینکه به جای هجو شخصیتهای فلسفی، شخصیتهای سیاسی مورد هجو قرار میگرفتند. سومین دوره، دوره نو است که مضامین کمدی آن بیشتر اجتماعی است و از طرح و تخیل نویسندگان آن اثرها به وجود آمده. هدف کمدی در واقع شاد کردن و خنداندن مخاطب است اما این بدان معنا نیست که اگر نخندد، کمدین موفق نبوده است. اکنون به انواع کمدیای که در این جلسه به آن پرداخته شد، میپردازیم.
1 ـ کمدی احساساتی (سانتی مانتال): این شاخه از کمدی در قرن هجدهم به وجود آمد و در انگلستان بسیار طرفدار پیدا کرد. در این نوع از کمدی معمولاً به شخصیتهای بسیار معمولی پرداخته میشود که در موقعیتهایی گیر افتاده و درمانده میشوند و دست به کارهای غیرمنطقی و محیرالعقول میزنند. مثال بارز این نوع از کمدی فیلم «مردی که موش شد» است.
2 ـ کمدی اسطورهای: این نوع از کمدی از میان رومنها و اسپانیاییها رواج پیدا کرد. در این نوع از کمدی به اسطورههای کلاسیک مانند ؛ «زئوس»، «هِرا» و ... پرداخته شده و با آن شوخی میشود.جریانهای شبه اجتماعی را نیز میتوان به این نوع از کمدی پیوند داد. انیمیشن «هرکول» نمونه بارز این نوع از کمدی است.
3 ـ کمدی اسپانیایی: این نوع از کمدی گسترده و دارای زیرشاخههای بسیار است از سده شانزدهم آغاز شده و بسیار جریان ساز بود. اما محدود به جغرافیای آغازین خود نشد و در کشورهای دیگر گسترش یافت.در این گونه از کمدی، طرح نمایشنامه و حوادث بیش از چیزهای دیگر اهمیت پیدا میکند و وابسته به طرح و عمل و حوادث است. در ابتدای شکلگیری این گونه کمدی، معمولاً پنج پردهای یا پنج بخشی بودهاند.
4 ـ کمدی اسلاپ استیک (بزن بکوب ـ بکوب بکوب): اشاره به زدن با یک وسیله چوب مانند است. در این گونه از کمدی، سعی میشود که به هر نحو خوشمزگی کنند و مخاطب را بخندانند.پر سرو صدا بودن موقعیت، دیوانهبازی، بیپردگی و شوخیهای فیزیکی نقش مهمی دارند. این نوع کار اصولاً پرطرفدار است. میتواند از کلام بینیاز باشد، اما نمیتواند عمیق باشد.این گونه از کمدی در تئاتر بسیار کمتر دیده میشود چرا که امکانات اجرایی بسیار محدودتری نسبت به سینما دارد.
5 ـ کمدی بولوار : در قرن نوزدهم و در فرانسه به وجود آمد و چون در یک بولوار اجرا میشد به این نام شهرت یافت و بیشباهت با کمدی لالهزاری در ایران نیست. در این گونه از کمدی تماشاگر بسیار اهمیت دارد و برای خنداندن او دست به هر کاری زده میشود. هجو و طنز اجتماعی نقش مهی در اینگونه دارد اما عمیق نیست.
6 ـ کمدی تاریخی: این گونه به هجو کردن شخصیتها و موقعیتهای تاریخی میپردازد و با آن شوخی میکند.
7 ـ کمدی حادثهای: در اینگونه، تنها حادثه است که اهمیـت دارد. شخصیتها کم اهمیتند و تنها به صورت حجمهای انسانی دیده میشود و به نامی از آنها بسنده میشود مانند؛ تاجر، دختر، امنیه چی و ... آدمها، مهرههایی هستند تا حادثه شکل گیرد.
8 ـ کمدی درباری: از قرن هفدهم رواج یافت. این نوع از کمدی، تنها در دربار اتفاق میافتد. ترکیبی از کمدی تاریخی است. اما این گونه نتوانست ادامه بیابد و در همان قرن ماند. مثال بارز این گونه در ایران؛ «سلطان و شبان» است.
9 ـ کمدی دینی: همان گونه که از نام اینگونه پیداست، با شخصیتهای دینی شوخی میشود و معمولاً دارای حد و مرز است.
10 ـ کمدی رفتار: در این گونه از کمدی، رفتارهای ساختگی و سطحی یک قشر خاص به هجو گرفته میشود.
11 ـ کمدی گریهآور: اینگونه از کمدی، سعی ندارد بخنداند تا شاد شود، میخنداند تا مخاطب را به گریه و تلخی وا دارد. این گونه، کمدی عمیقتری است. ویژگیهای کمدی را داراست اما در پایان حتی اگر بیننده را بخنداند، تلخی اثر را به او نشان میدهد. «هاملت با سالاد فصل» اثر اکبر رادی را میتوان در این گونه از نمایش گنجاند.
12 ـ کمدی ساختگی : کمدی رفتاری است و روی رفتارهای سطحی یک قشر تعریف شده خاص سروکار دارد. در اینگونه از کمدی، برای آدمها، رفتارها و شخصیتهای ویژه ساخته میشود و در طول اثر تداوم مییابد و با آن شخصیت و رفتار ساخته شده، شوخی میشود. برای مثال میتوان از شخصیتهای «دایی جان ناپلئون» نوشته ایرج پزشکزاد نام برد.
13 ـ کمدی رمانتیک: که تنها به عشق و مناسبتهای عاشقانه میپردازد. همیشه پایان شادی دارد و عمیقاً شادیآور است. برای مثال میتوان از «بیخوابی در سیاتل» نام برد.
14 ـ کمدی سبُک: ترکیبی است از همه اشکال کمدی و چون تعدد گرایشات محتلف در آن وجود دارد، هرگز عمق پیدا نمیکند. در اینگونه هم مخاطب اهمیت دارد و هدف آن است که او را به هر نحو راضی کند.
15 ـ کمدی شرف: این گونه از کمدی فقط در برخی از ملل و اقوام و در نقد حکومتهای استبدادی شکل گرفته است. برای مثال در نقد حکومتهای استبدادی کلیسا کمدی شرف دست به کار شده و بر نظامنامههای شرف تأکید میکند تا هرگاه این حکومتها بر خلاف نظامنامه خود عمل میکردند آنها را به هجو بگیرند.
16 ـ کمدی فلسفی : در این گونه با مفاهیم فلسفی و شخصیتهای تاریخ فلسفه شوخی میکند.
17 ـ کمدی «دلارته» (هنرمندان): شخصیتهای آشنا و تعریف شده، در موقعیتهای مختلف قرار میگیرند. مهمترین عنصر اینگونه از کمدی، داشتن شخصیتهای از پیش داشته، پیش از شروع داستان. برای مثال؛ اینگونه در سیاهبازی ایرانی دیده میشود، شخصیتهای آشنایی مانند سیاه، حاجی، شُلی و... که از پیش برای بیننده تعریف شدهاند.
18 ـ کمدی سیاه: اینگونه، مضامین خود را از میان موضوعات ممنوعه، ترسها و عقدههای سرکوب شده و... انتخاب میکند. موقعیت به دلیل نامتعارف بودنش کمدی است.
19 ـ کمدی موزیکال: ترکیبی از موسیقی و نمایش است، با تکرار الزامات کمیک. شخصیتها به آسانی تغییر میکنند. حوادث به خوشی ختم میشوند چرا که روحیه موسیقیایی اثر، شادی را به این گونه کمدی میکشاند. «رقصنده در تاریکی» و «اشکها و لبخندها» نمونه خوبی برای معرفی اینگونه است.
20 ـ کمدی مهم: که به آن کمدی خلق و خو نیز میگویند بر شخصیتها استوار است و بر پایه دانش طب کهن که همانا چهار عنصر تشکیل دهنده بدن انسان (صفرا، سودا، بلغم و دم) است تأکید دارد که هرگاه تعادل هر یک به هم بخورد، شخصیت نیز دچار تغییر شده و کمدی ایجاد شود.
21 ـ کمدی موقعیت: در اینگونه، کنش شخصیت، تدابیر او و قرار گرفتن او در شرایط، مهمترین بخش این گونه از کمدی است. تفاوت این کمدی با کمدی احساساتی در آن است که که در کمدی موقعیـت ما تنها با شخصیتهای معمولی و دم دستی رو به رو نیستیم و همه شخصیتها را در بر میگیرد. در این گونه کمدی، پیرنگ و پلات بسیار اهمیت دارد. «بوئینگ بوئینگ» جری لوئیس نمونه بارز این گونه است.
22 ـ کمدی متعالی: هدفش برانگیختن خرد مخاطب است. از شوخیهای زبانی غافل نمیشود بیشترین بازی با زبان است. شوخیها کاملاً کلامیاست و در نهایت مخاطب را به فکر وا میدارد.
در ادامه این جلسه، ایوب آقاخانی به تفاوت طنز و کمدی اشاره کرده و بیان کرد که کمدی خود یک ژانر است اما طنز، میتواند در ژانرهای مختلف تنفس کند. حتی میتواند در تراژدی نیز حضور یابد.