در حال بارگذاری ...
...

گفت‌وگو با ”کوروش زارعی” کارگردان نمایش ”مسافران کوفه”

من فقط نمایش‌های مذهبی کار نمی‌کنم. هشت جایزه در جشنواره بین‌المللی فجر دارم و کارهای متفاوتی کرده‌ام، اما این کار مربوط به عقایدم است و سعی می‌کنم از طریق این، دین خود را به اعتقاداتم ادا کنم.

گفت‌وگو با ”کوروش زارعی” کارگردان نمایش ”مسافران کوفه”

من فقط نمایش‌های مذهبی کار نمی‌کنم. هشت جایزه در جشنواره بین‌المللی فجر دارم و کارهای متفاوتی کرده‌ام، اما این کار مربوط به عقایدم است و سعی می‌کنم از طریق این، دین خود را به اعتقاداتم ادا کنم.

علیرضا نراقی: نمایش "مسافران کوفه" ادامه‌ای است بر تجربیات گروه تئاتر آیین در جهت اجرای نمایش‌های مناسبتی و مذهبی. این نمایش که در سالن تئاتر برج آزادی به صحنه رفته ده سال پیش با شکلی دیگر هم اجرا شده بود اما این بار با تغییرات زیادی از سوی نویسنده و کارگردان دوباره اجرا شده است.

آنچه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگوی سایت ایران تئاتر با کارگردان نمایش مسافران کوفه "کوروش زارعی" است که از روند شکل‌گیری نمایش و نگرش‌های منطقی‌اش به مضمون مسافران کوفه می‌گوید.
***
فکر می‌کنم برای دومین بار است که این متن را اجرا می‌کنید، چرا سراغ متن دیگری نرفتید و این متن را پس از چند سال دوباره اجرا کردید؟

ده سال پیش این متن را یک بار در تهران و چندین بار در استان‌های دیگر اجرا کردیم. البته متن فعلی با آن متن پیشین بسیار فرق دارد، پنج صحنه نمایش به این متن اضافه شده و کل صحنه‌ها و طراحی و میزانسن‌‌ها تغییر کرده و می‌شود گفت که کاملاً تبدیل به یک نمایش جدید شده است.
این تغییرات بیشتر در چه جهتی بوده است؟
بیشتر تلاش کردیم با آقای فدایی‌حسین نویسنده متن، کار را دراماتیک‌تر کنیم.
علاوه بر شاکله یک تئاتر و نوع برخورد با آن به نظر می‌رسد شما تلاش کردید تئاترتان را تبدیل به یک آیین و مراسم عزاداری کنید و بسیاری از المان‌های صوتی و تصویری را در جهت این هدف به کار بردید، چرا در محدوده تئاتر و درام باقی نماندید و کار را از تئاتریکالیته آن خارج کردید؟
من همیشه گفتم که نمایش‌های دینی و مذهبی جایی است که ما می‌توانیم برای تئاتر مخاطب تربیت کنیم. به دلیل دلبستگی‌هایی که مردم به مضامین این نوع نمایش‌ها دارند وقتی شما شنیده‌های مذهبی آنها را روی صحنه به عینیت در می‌آورید مورد استقبالشان قرار می‌گیرد؛ از این جهت نمایش مذهبی مخاطب تئاتر تربیت می‌کند. در ضمن باید در نظر داشته باشیم که تئاتر برای همه است نه فقط برای روشنفکران. من در تجربیات خارج از کشور هم دیده‌ام که مخاطب جشنواره‌های تئاتر، همه مردم هستند. حالا درست است که تئاتر ریشه‌هایش در غرب است و برای ما یک هنر وارداتی است؛ اما ما هم باید سعی کنیم برای همه تئاتر اجرا کنیم تا مردم به تئاتر رو بیاورند. [:sotitr1:]وقتی با نمایش‌های مذهبی مردم عامی را به تئاتر کشاندیم و به تئاتر دیدن عادت دادیم حالا می‌توانیم شکسپیر و ایبسن و اونیل به خورد آنها بدهیم. به همین دلیل استفاده از تمهیدات حسی و اعتقادی یا به قول شما مراسم عزاداری راهی است برای جلب مخاطب. این مسئله در کارهای قبلی ما بیشتر بود اما آرام آرام ما به این نتیجه رسیدیم که مخاطب خود را تربیت کرده‌ایم و الآن او آماده است تا درام ببیند و به همین دلیل در مسافران کوفه به تئاتر و درام بسیار نزدیک‌تر شدیم.
یکی از انتقاداتی که به اینگونه نمایش‌ها می‌شود همیشه این است که این گونه آثار درام نیستند بلکه یک نمایش سوگواره هستند که به درام تبدیل نشده‌اند. شما هم حتماً این انتقادات را شنیده‌اید. چه پاسخی به این نظرات می‌دهید؟
بله. خیلی از دوستان قبلاً به ما چنین انتقاداتی می‌کردند که البته برای ما هیچ وقت مهم نبود و هنوز هم مهم نیست. آنها به ما می‌گویند که مثلاً این نمایش‌ها تئاتر نیست، روضه دارد و ساختار درام ندارد، اما برای ما مهم نبود؛ چون داشتیم تجربه‌ای می‌کردیم که الآن به ثمر رسیده و می‌توانیم بگوییم که دیگر هم مخاطب خاص را می‌توانیم راضی کنیم و هم مخاطب عام را. در طول این سال‌ها ما فراز و نشیب‌های زیادی داشتیم تا توانستیم با تجربیاتمان به تعادل امروز برسیم و به این ژانر مشخص دست پیدا کنیم که شما می‌بینید.
چرا به این شکل لابلای صحنه‌ها از نوحه‌های عامیانه استفاده می‌کنید؟
من فقط نمایش‌های مذهبی کار نمی‌کنم. هشت جایزه در جشنواره بین‌المللی فجر دارم و کارهای متفاوتی کرده‌ام، اما این کار مربوط به عقایدم است و سعی می‌کنم از طریق این، دین خود را به اعتقاداتم ادا کنم. موسیقی هم همیشه در کارهای من مثل یک شخصیت است و نگاه تزئینی به آن ندارم، حال کار هر شکلی که می‌خواهد داشته باشد؛ در این کار هم موسیقی وجود دارد و در کنار آن اگر توجه کرده باشید استفاده از نوحه‌ها با توجه به فضا است و مربوط به صحنه‌ها. هر نوحه موسیقی صحنه ماست که در کنار تابلو و  تصویری که ساخته‌ایم می‌نشیند. ما برای اینکه کار دیالوگ محور نباشد، تصویرهایی ساختیم که در نوحه‌ها تنیده شده و اگر نوحه‌ها را  برداریم چیزی از کار کم می‌شود و به مفهوم و موضوع صحنه لطمه می‌زند.
چرا به این فکر نکردید که روضه‌خوانی روی صحنه وجود داشته باشد که نوحه‌ها را درست و در دستگاه بخواند. با همان شاکله‌ای که روضه خوانی به عنوان یک شکل آیینی- نمایشی قبلاً داشته و همه چیز درست‌تر و دقیق‌تر خوانده و اجرا می‌شده. چرا به طور زنده به آن سمت از روضه‌‌خوانی نرفتید؟
ما این را امتحان کردیم، اما به ریتم و ضرباهنگ کار لطمه ‌زد و در کار وقفه‌های زیادی ایجاد می‌کرد. لذا تصمیم گرفتیم از نوحه‌های ضبط شده استفاده کنیم. الآن ما شعرهایمان مرتبط است و نوا و شعر مبتذل در بینشان وجود ندارد. حتی در جاهایی ما مداح را هم سر تمرین آوردیم که فضا را ببیند و بعد در استودیو مداحی را ضبط کردیم تا روضه کاملاً درست و اصولی و مرتبط با کار خوانده شود.
در جاهایی نمایش شما به آستانه منطق واقعه نزدیک می‌شود و به سمتی می‌رود که گفت‌وگوها به صورت دراماتیک شکل بگیرد؛ اما بلا فاصله در آستانه این امر متوقف می‌شود و وارد درگیری‌های حسی می‌شود. چرا همین روند منطقی که به روح درام نزدیک‌تر است را ادامه ندادید؟
اتفاقاً نمایش ما به آن اندازه که درگیر مسائل منطقی است، درگیر احساسات نمی‌شود. این بار هدف اندیشه مخاطب بود. شاید در 30 درصد کار تماشاگر درگیری حسی پیدا کند. حتی سعی کردیم مخاطب کار صرف مسائل تاریخی را نبیند و اثر به واسطه این واقعه به مسائل روز جامعه هم طعنه بزند و صرفاً تاریخی و حسی نباشد. لذا من با تحلیل شما مخالفم؛ بسیاری از مخاطبان به من رجوع می‌کنند و می‌گویند این بار وزن حسی نمایش کم است و من در جواب می‌گویم به این دلیل است که ما خواستیم به نسبت نمایش‌های قبلی خود وارد افکار و اندیشه‌های شما بشویم و از آن جهت شما را درگیر کنیم. آن 30 درصد حس برای از دست نرفتن مخاطب عام است و به عنوان یک چاشنی استفاده می‌شود.
حالا به عنوان کسی که سال‌هاست کار مذهبی می‌کنید، فکر می‌کنید تا چه حد می‌شود در این نگرش منطقی و عقلانی پیش رفت؟
اگر بخواهیم به لحاظ مخاطب بررسی کنیم در این 15 سالی که مخصوصاً در ایام عزاداری اینگونه نمایش‌ها اجرا شده و برای مخاطب جا افتاده، من فکر می‌کنم به این درجه رسیدیم که مخاطب را وارد رویکرد عقلانی و منطقی کنیم. در واقع الآن به طور نسبی مخاطب آماده است. در بین مسئولان هم این رویکرد و انعطاف به وجود آمده که باید در این کارها وارد حوزه‌های اندیشمندانه‌تر شد. ما باید در ضمن این که خط قرمزهای اعتقادی را رعایت می‌کنیم، در نظر داشته باشیم که همه بزرگان ما هم انسان بودند اما درجات متعالی داشتند، لذا باید با یک نگرش انسانی به آنها نگاه کرد. نباید از هر دو افراط کنیم. در چنین شرایطی می‌توان از زاویه‌ای اندیشمندانه وارد حوزه تئاتر مذهبی شد.