کانتور؛ هنرمندی که مرگ برای او در تولد معنا مییافت

مراسم اختتامیه "همایش رویارویی با تادئوش کانتور" امروز صبح ـ ۱۵ دی‌ماه ـ با حضور علیایی رئیس آموزش و امور مالی و اداری پردیس هنرهای زیبا، بختیاری معاونت فرهنگی پژوهشی بنیاد رودکی، شیوا مسعودی دبیر همایش، رضا سرور، محمدرضا خاکی و نصرا... قادری در سالن کنفرانس باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران برگزار شد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، در ابتدای این مراسم علیایی رئیس آموزش و امور مالی و اداری پردیس هنرهای زیبا و عضو هیأت علمی دانشکده موسیقی و هنرهای نمایشی دانشگاه تهران ضمن سودمند دانستن نتایج برگزاری این همایش، به علت بیماری از ادامه سخنرانی عذرخواهی کرد.
در ادامه بختیاری در معرفی فعالیت معاونت فرهنگی پژوهشی بنیاد رودکی گفت: «معاونت فرهنگی بنیاد رودکی یکی از نهادهایی است که تصمیم دارد در عرضه فعالیتهای فرهنگی از همایشهای فرهنگی پژوهشی حمایت کند.»
وی این همایش را یک سرمایهگذاری انسانی خواند و افزود: «این امر با تلاش شیوا مسعودی دبیر همایش به مرحله اجرا رسیده و من امروز خوشحالم که هنر توانست ثابت کند مرزهای فرهنگی از مرزهای سیاسی بزرگتر است و حضور لهستان به عنوان یکی از فرهنگیترین کشورهای شرق اروپا توانست این امر را به وضوح به ما نشان دهد.»
در ادامه "شیوا مسعودی" هیأت علمی دانشکده موسیقی و هنرهای نمایشی دانشگاه تهران و دبیر همایش درخصوص شکلگیری همایش "رویارویی با تادئوش کانتور" گفت: «این امر با کمک بنیاد رودکی، مرکز هنرهای نمایشی، خانه تئاتر دانشگاهی دانشکده هنرهای نمایشی، شورای هیأت علمی دانشکده، تالار مولوی و باشگاه دانشجویان محقق شد.»
وی افزود: «برگزاری این چنین همایشهای پژوهشی مصائب و مشکلات زیادی دارد که من با همکاری یکسری از دانشجویان فعال از اردیبهشت سال گذشته فعالیت خود را با انگیزة معرفی مجموعه کارگردانانی که منابع علمی و یا دیدگاههای کمتری نسبت به آنان وجود دارد، آغاز کردم تا این خلا برای دانشجویان و هنرجویان برطرف شود.»
مسعودی بیان کرد: «به دنبال این انگیزه نیاز به چاپ کتاب نیز احساس شد که در همین راستا کتابی ترجمه شده و توسط بنیاد رودکی به چاپ رسید. البته قرار است کتاب دیگری که من خود از لهستان آوردهام نیز از طریق نشر افراز به زودی منتشر شود.»
دبیر این همایش سپس با اشاره به اهمیت تئاتر در کشور لهستان، گفت: «وجود افقهای فرهنگی لهستانیهای مقیم ایران و ارتباط عمیق و همدلیهای ما با لهستانیها در گذشته، باعث شده تئاتر لهستان در این همایش مورد توجه قرار گیرد.»
وی افزود: «پرداختن به تئاتر لهستان در این همایش به دلیل وجود کارگردانان و افقهای نوین اجرایی از نقاط عطف تئاتر است. همانطور که از نتایج ورکشاپهای روز گذشته مطلع شدید، این ورکشاپها با شیوه کانتور براساس قصههای عمو نوروز و ننه سرما برگزار شد و دانشجویان از این تجربیات شیرین استفاده کردند. بخش بصری این همایش نیز شامل اجرای نمایش توسط گروه تئاتر لیو بود که به مدت دو روز در دانشکده تهران اتفاق افتاد. در پایان نیز با برگزاری این مراسم سعی کردم این فعالیت را تکمیل و به دوستداران هنر (دانشجویان و اساتید) عرضه کنم.»
سپس یک گروه دو نفره با نواختن موسیقی، آثار نمایشی تادئوش کانتور را که شیوا مسعودی از لهستان آورده بود، به حاضران در مراسم، معرفی کردند.
در ادامه "رضا سرور" درخصوص تادئوش کانتور گفت: «"بازگشت مردگان" درون مایهای است که در نمایشهای وی تکرار میشود. برای مثال در نمایش "هرگز باز نخواهم گشت" چهار در را میبینیم که مردگان از میان آنان عبور میکنند، دفن میشوند و دوباره میآیند. این تم آنقدر تکرار میشود که تادئوش کانتور کت آخرین مرده را به عنوان نماینده مرگ میآورد.»
وی افزود: «اگر چه با بررسی آثار کانتور میتوان از نگاه دقیقتری برخوردار شد، ولی بخشی از فهم کانتور به فهم فرهنگ یهودیت بازمیگردد.»
سرور افزود: «کانتور کارگردانی است که فکر میکند کارش با تمرین تمام نشده است؛ بنابراین به روی صحنه میرفت تا با حرکت صورت و دستان خود بازیگران نمایشش را هدایت و کنترل کند. وی با حضور خود میخواست تماشاگر داستان را از طریق واقعیت درک کند. وی فقط هنگامی زندگی را قابل تحمل میدانست که داستان زندگی را به صورت متصنع روایت کند؛ چرا که کانتور از امر واقع متنفر بود و از امر واقع که قصهگونه شده باشد، پیروی میکرد. وی سپس با ارائه دو نقل از تئاتر تجربی به سخنان خود پایان داد.»
در ادامه "محمدرضا خاکی" با یادی از تجربه دوره دانشجویی خود در خصوص تماشای یکی از نمایشهای تادئوش کانتور، گفت: «هنرمند مستقل هنرمندی است که یک پا در فضای گذشته داشته باشد و تادئوش کانتور اینچنین هنرمندی است.»
وی افزود: «در تاریخ هنر، هنرمندان با نگاه به آثار گذشته احساس، فکر و اندیشه سازنده یک اثر را درک میکنند و اینگونه آثار را میتوان ارزشمند تلقی کرد.»
وی سپس در خصوص پایان اجرای نمایش "کلاس مرگ" توضیحاتی را به حاضران در مراسم ارائه کرد.»
در ادامه "نصرالله قادری" به ارائه مقاله خود با عنوان «تطور تصور تصویر ”تولد ـ مرگ ـ تولد” کانتوری!» پرداخت.
وی با اشاره به اینکه اصلیترین انگاره کانتوری "معاد" باوری است، تصریح کرد:« این انگاره در تطور تصور تصویر "تولد ـ مرگ ـ تولد" او در "تئاتر مرگ" تجلی مییابد و این به معنای مصادره کردن او به سود مذهب حاکم یا مصادره کردن مذهب ایدئولوژیک به سود او نیست. ادراک هنر کانتوری بیسیر گذر او از گذار زندگی و همبستگی شیوه زیست، اندیشه و اثرش میسر نیست. هر آنچه غیر این باشد "آفرینش بدلی" است.»
قادری ادامه داد:« هنر کانتور فقط "حضور فیزیکی" اثر او نیست، بلکه گرایشهای مذهبی منحصر به فرد او از "آدمیت" و "هستی" در چرخه زندگی است. کانتور با مذهب رسمی حاکم و ایدئولوژی حاکمیت حکومت زمان خود سر ناسازگاری دارد و در پی طرح پرسش اصولی رابطه آدمی با "معاد" و معضل "مرگ" است. او تولد باور است، و تولد انکار مرگ است. کانتور با جادوی نبوغآمیز آخرین تئاترش "امروز، روز تولد من است!" که پس از مرگش اجرا شد، با نگاه به آثار گذشته و مشخصاً نمایش ما قبل آخرش تحت عنوان نمادگرایانه "هرگز باز نخواهم گشت" با جاری کردن "جسم ـ روح ـ جان" خویش در اندام واره به سامان اجرا، یگانگی خود را با گروه مجری و مخاطب تحقق بخشید.»
وی اضافه کرد:« عدم حضور او در صحنه که جزیی جداییناپذیر از اجرا بود، بخشی از نقشه هوشمندانه او در مبارزه طلبی علیه "مرگ" بود. منظری آرکائیک در جامعهای مدرن با تکیه بر مانیفست "تئاتر مرگ"، که زاویه دید منحصر به فرد کانتور را به عنوان پیشروترین هنرمند آوانگاردی که "زیست، اندیشه و اثر" را یگانه ساخته بود و مرگ برای او در تولد معنا مییافت.» این پژوهشگر تئاتر خاطرنشان کرد:«کانتور شاخصه جنبه نهانی و بوی خوش "مرگ" را که سرچشمه "معرفت" است، در نگاهی معادباور ارایه میدهد. کانتور جستوجوگری پرسشگر و نه پاسخگو است. هنر برای کانتور نوعی تخطی، نوعی جنایت حساب شده علیه هنجارهای مورد پذیرش جامعه است. »
گفتنی است همایش "رویارویی با تادئوش کانتور" به مناسبت بیستمین سالمرگ "تادئوش کانتور" (11 تا 15 دیماه) و با میزبانی دانشگاه تهران و تالار مولوی، با برگزاری کارگاههای آموزشی از 8 دیماه آغاز شده بود و تا 14 دیماه ادامه داشت.