سفرنامه سومین جشنواره تئاتر ایثار ـ اصفهان (بخش دوم پایانی)

مهدی نصیری: سه شنبه، سومین روز جشنواره تئاتر ایثار است. گروه‌هایی که تا به حال به اصفهان نیامده بودند، حالا دیگر آمده‌اند و در هتل اسکان پیدا کرده‌اند. محمد لارتی و حمید ساروخانی مدیران اجرایی جشنواره و دیگر مسئولان ستاد اجرایی با درخواست‌ها و تقاضاهای متعدد گروه‌های مختلف مواجه هستند. تقریباً از همان ساعت‌های آغازین روز، آماده رفتن به سالن و تماشای نمایش‌ها هستیم.
** دفتر سوم
نخستین نمایش روز سوم "یک، دو، سه" نوشته پوریا کاکاوند به کارگردانی مسعود خواجهوند است. نمایش کوتاه و موجز خواجهوند قصه دو خواهر را روایت میکنند که در زمان اشغال خرمشهر در زیرزمین خانهشان گرفتار شدهاند. انتظار برای آمدن مهدی (نامزد خواهر بزرگتر) آنها را به نجات امیدوار میکند. اما اختلافهای قدیمی و جزئی میان دو خواهر زمینههای ایجاد چالش و کنش دراماتیک را به وجود میآورد که میان پیشنهادهای خواهر بزرگ به رفتن و اصرار خواهر کوچک به ماندن در زیرزمین و انتظار برای مرگ در نوسان است.
نمایش 35 دقیقهای خواجهوند فرصت اضافهگویی و زیادهپردازی پیدا نمیکند و پردازش متن آن به گونهای است که چالشها در بستر یک موقعیت بحرانی به سرعت پرداخته و مطرح میشوند.
سرعت روایت رویدادها حتی اجازه تکرارهای معمول را هم به نمایش نمیدهد و وقایع به گونهای است که با ترتیب یافتن آنها قصه، مدام ظرفیتها و قابلیتهایی برای مطرح کردن دارد.
ورود سرباز عراقی و تجربه ترس از مرگ در خواهر کوچک و... سلسله حوادث را به سرعت و در ادامه هم ترتیب کردهاند.
شاید تنها چیزی که متن و در ادامه آن اجرای نمایش را با آسیب مواجه میکند، سرعت عبور از حادثه مهم شهادت مهدی باشد که بهتر بود مفصلتر و یا حتی کوتاه اما تأثیرگذار مورد پرداخت قرار میگرفت. کما اینکه حضور مهدی تا به نقطه پایان همواره مهم و یکی از اصلیترین مولفههای توجیه منطق روایت است و بسیاری از رویدادهای روایت را هم توجیه میکند.
نمایش مسعود خواجهوند، در حوزه طراحی صحنه نیز فرم و شکل اجرایی را در انطباق با مضامین محتوا قرار داده است، فقط بهتر بود که در میان شلوغیها و آشفتگیهای این صحنه کارگردان ترتیب، ایجاز و زیبایی را هم بیشتر رعایت میکرد.
"کابوس" عنوان دیگری است که محمدجواد کبودرآهنگی برای نمایشنامه چند اپیزودی شهرام کرمی (پوکههای برنجی) انتخاب کرده است. جالب اینکه "پوکههای برنجی" در دوره پیشین جشنواره ایثار به صحنه رفته بود و در سومین دوره جشنواره هم (همین دوره) با دو اجرا (کابوس و اتوبان سکوت) در جدول برنامه قرار گرفته بود.
نمایش کبودرآهنگی به سرعت روایت میشود، گویی آنکه این کارگردان با تجربه تئاتر، سرعت بخشیدن به رویدادهای دراماتیک یا روایت ضعیف شبه دراماتیک را ترفندی برای گریز از آسیبها و ضعفهایی از این دست در کارگردانی قرار داده است. اما متأسفانه سرعت بخشی به رویدادها و روایتها نه تنها به کمک اثر نیامده بلکه بر ضعفهای آن افزوده است. در واقع نقطه آغاز این کاستی در همان روایت و نقل گذشته است که نمایشنامه سراسر به آن مبتلاست و اصلاً اینگونه آغاز میشود: "سه سال و 52 روز جبهه بودم... "
کبودر آهنگی در حوزه طراحی صحنه نیز آسیبهایی را متوجه اثرش کرده است. از جمله آنکه ابزارهای مناسبی را برای آرایش صحنه انتخاب نکرده است. در ضمن مهمترین عنصر صحنه او میز و دو دو صندلیای است که حتی در برخی اپیزودها هیچ جایگاهی در فضای نمایش هم ندارد و نمیتواند در خلق رویدادگاه و کمک به طراحی میزانسن تأثیر مثبت داشته باشد.
علاوه بر این بهتر میبود که کبودرآهنگی در مقام کارگردان حتی تا اندازهای دست به کار ویرایش و بازنویسی متن میشد.
علی فرجامفر، کارگردان جوان دیگری است که در سومین روز جشنواره نمایش "اگر پدرم را دیدی" را که نوشته شیرین اسحاقی است، در تالار فرشچیان به اجرا میگذارد. نمایش درباره پسر نوجوانی است که پدرش در روزهای جنگ تحمیلی دوران اسارت در عراق را پشت سر میگذارد.
اتفاقاً خلبان عراقی در محله آنها سقوط میکند و در خانه باغی که پسر نوجوان هر روز برای غذا دادن به مرغها وارد آن شده است، پناه میگیرد.
فرجامفر داستان و رویدادی لطیف و کودکانه را برای روایت انتخاب کرده است.
پرهیز از بازنمایی واقعی صحنه و استفاده از المانهایی که واقعیت را تقلید میکنند، در فضای پوشیده در سفیدی و دیوارهای متحرکی که اشکال و اشیاء در پشت آنها پنهان شده این فرصت را ایجاد میکند که حتی این لطافت کودکانه در فضایی فانتزی و دیگرگونه هم روایت شود.
اما ای کاش علی فرجامفر به جای استفاده بیهوده از ویدئو که حتی به فضای کار فانتزی جذاب و کودکانه اثرش لطمه میزند، تمام آنچه از اجرا انتظار داشت را با کمک همین دکور و صحنه و در تناسب با مؤلفههای انتزاعی آن مورد پرداخت قرار میداد. مثلاً توجه به فانتزی در خیال کودک و بازسازی خیال او بر صحنه، یک از صحنههای موفقی است که میتواند، حذف تصویر و ویدیو را توجیه کرده و منطقی جلوه کند.
***
تقریباً از آغاز جشنواره تئاتر ایثار همواره یک گروه نمایشی از جزیره کوچک خارک در این جشنواره حضور داشته است. اما امسال و در سومین دوره جشنواره گروه نمایشی دیگری از گروه قبلی منشعب شده که البته ظاهراً چندان با تجربه نیست؛ اما ظرفیتهای تبدیل شدن به یک گروه حرفهای در آینده را دارد.
"کشف در کافه ... " شروع خوبی دارد و با تکیه بر جذابیتهای موسیقی بومی و آیینهای نمایشی منطقه، بلافاصله مخاطب را به خود جذب میکند، اما در ادامه چیزی برای روی دادن بر صحنه ندارد. در واقع تا پایان نمایش هیچ حادثهای رخ نمیدهد و اگر هم حادثهای اتفاق میافتد، آنقدر کمرنگ و کم ارزش است که قدرت دراماتیک پیدا نمیکند.
البته باید اعتراف کرد که تمام ظرفیتهای تبدیل شدن به یک درام در متن و همچنین در تواناییهای گروه اجرایی وجود دارد و دیده میشود، اما آنچه مشخص است آنکه این ظرفیتها برای تکمیل شدن به یک مربی و آموزش دهنده نیاز دارند.
** دفتر چهارم
اصفهان سرد شده است. سوز و سرما حتی با باز شدن در هتل به داخل میلغزد و به تن مهمانان مینشیند. اما فضای جشنواره به هیچ وجه از این سرما تأثیر نمیگیرد. برعکس این چند روز برای هنرمندان گرم و داغ هم هست.
آخرین روز اجرای نمایشها مثل روز نخست برنامه فشردهتری دارد. هیأت داوران شب قبل در جلسهای کوتاه به یک جمعبندی مقدماتی در مورد 13 کار اجرا شده رسیدهاند و حالا منتظر هستند تا ببینند که آیا پنج نمایش باقیمانده، معادلات گزینش و انتخاب را تغییر خواهند داد یا خیر!
نخستین نمایش روز پایانی با عنوان "شیرین شکرخای تو خوش" اثر متفاوتی است که احسان رحیمی تمبی از شاهینشهر آن را نوشته و کارگردانی کرده است. رحیمی در این نمایش متفاوت و جذاب، موضوع سادهای را در رابطه با ایثارگری در قالب یک سبک هنری اجرا کرده است.
در این اجرای اکسپرسیونیستی، نظام وقایع که به یک رزمنده جانباز مربوط میشود از دریچه ذهنی رئیس اداره بنیاد شهید (حاجی) روایت میشود. موسیقی و حرکت در فضای ذهنی و خروج از واقعیت عینی و ورود به واقعیتی ذهنی، مهمترین رویکردی است که رحیمی را در رسیدن به مقصودش در ارایه جهان متفاوت نمایشی یاری میدهد.
انتخاب و گزینش واقعیت و رویدادهای واقعی قصه و ترتیب آن براساس دنیای ذهنی حاجی به درستی در متن و اجرا صورت گرفته و موسیقی هم به درستی به یاری آن میآید. بنابراین در مجموع آشناییزدایی از مناسبات مرسوم اثر را به زیبایی در معرض ارتباط و انتقال با مخاطب قرار میدهد.
تنها کاستی نمایش رحیمی شاید این باشد که تقریباً در فواصل پایانی روایت و آخرین صحنههای اجرا، شخصیتها و وقایع اصلی رویداد را به مخاطب شناسانده و دیگر چیزی برای اشتیاق مخاطب به کشف باقی نمیگذارد.
نمایش رضا صابری بیشک یکی از مهمترین و حرفهایترین آثاری است که در جشنواره به صحنه میرود. رضا صابری که خودش نمایشنامه "از این ماز عبورم دهید" را نوشته، آن را کارگردانی هم کرده است.
صابری با تجربه سالها کار در حوزه هنر نمایش، شاید یکی از معدود هنرمندانی باشد که به زیبایی موضوع مرتبط با تم اصلی جشنواره را در داستان نمایشاش مورد پرداخت قرار داده و بیشک پررنگترین پرداخت مضمون ایثار در نمایش این کارگردان حرفهای تئاتر خراسان وجود دارد.
نمایش صابری ایثارگری یک زن خراسانی را در زندگی با یک جانباز جنگ تحمیلی با همه ظرافتها و دشواریهای این زندگی به اجرا میگذارد. حتی در بخشهایی از نمایش، صابری کیفیت این ایثارگری را در چالش با منطق و اندیشه مخاطب به گونهای کاملاً تأثیرگذار در ساختار اپیک روایت میکند؛ آنجا که بازیگران از بازسازی صحنههای ایثارگری باز میمانند و از بازی خارج میشوند و اعتراف میکنند که قادر به بازی کردن نقش نیستند.
حضور موفق پروا محزون در نقش قهرمان نمایش (خانم فدایی) هم از نقاط قوت کار صابری است. محزون با انرژی و تلاشی که در اجرای نمایش صرف میکند، مهمترین نقاط اجرا را به نقش و بازی خودش اختصاص داده و یکی از دلایل موفقیت نمایش در ارتباط با مخاطب است.
ضمن اینکه تبدیل شدن خطوط و لولههای صحنه به رگهای سرخ و تقویت فضا و حس اجرا به کمک موسیقی نیز به درستی کارکردهای مثبت اجرا را افزایش داده است.
"اگر نرفته بودی" نوشته قطبالدین صادقی نمایش دیگری است که چهارشنبه در تالار فرشچیان به صحنه میرود. صادقی در این نمایشنامه به سراغ موضوع تکاندهنده اسارت زنهای هویزه در دوران جنگ تحمیلی رفته و ماجرای بازگشت این زنها از اسارت را محور چالشهای دراماتیک داستان قرار داده است.
اما نمایش برای خروج از آسیب گزارشگونگی در پرداخت، میبایست ترفندهای تازهتری را به کار بندد که متأسفانه این ترفندها با تحرک و سر و صدای بیهوده جایگزین شده است. رهام مخدومی کارگردان نمایش تمام تلاشاش را به کار بسته تا اجرایی کامل و بینقص و متکی بر تحرک در صحنه از نمایشنامه دکتر صادقی داشته باشد. اما اجرا در بیشتر لحظات در اسارت سر و صدا و اغراق در بازیگری، بسیاری از کارکردهای مورد انتظارش را از دست داده است.
"وضعیت همیشه قرمز" هم نمایش دیگری است که از اصفهان در جشنواره شرکت کرده است. این نمایش با محور قرار دادن فضایی کمیک قصد دارد تا فاجعه و بحران را با نگاهی متفاوت به اجرا بگذارد.
طراحی صحنه به خوبی در کنار حرکت شخصیت مرد نمایش که همزمان با شروع جنگ (در آبادان) در معرض تجربههای تازه و تخریبگر جنگ قرار میگیرد، رفته رفته به آواری تبدیل میشود که بر سر این شخصیت و فضای زندگی او خراب میشود.
شاید مهمترین مشکل نمایش، سرعت روایت رویدادها باشد. به این ترتیب وقایع اجازه تمرکز تماشاگر بر رویداد را نمیدهد و نمیتوانند تجربه شخصیتها در بحران را با تجربه تماشاگر به اشتراک بگذارند و در ذهن رسوب کنند.
آخرین نمایش جشنواره را کارگردان و گروه برگزیده جشنواره دوم ایثار به صحنه میبرد. حامد مهینی که سال گذشته اجرای موفق "گاومیش" را در جشنواره داشت، امسال با "اروند زنده است" در این جشنواره حضور دارد.
نمایش یک بازی را محمل روایت رویدادها قرار داده و با ترتیب دادن یکسری وقایع پنهان و مرتبط با هم سعی در ایجاد چالش و پرداخت معما در اجرا دارد. اما آنچه باعث میشد که اجرا زیاد به موفقیت دست پیدا نکند، خست در ارائه اطلاعات و گرایش زیاد به ایجاد ابهام در اثر بود.
نامه پایان
یکی از محاسن جشنواره تئاتر ایثار این است، که آرام و بدون حاشیه برگزار میشود. این جشنواره جوان در همین سه دوره برگزاریاش در حوزه تولید و حمایت از آثار با کیفیت و موفق در حوزه تئاتر ایثار موفق بوده و گروه جوان محمد اسماعیلی رضایی و همکارانش در اداره هنرهای نمایشی بنیاد شهید (حمید ساروخانی و محمد لارتی) با حمایت از گروههای جوان و خلاق به این موفقیت دست یافتهاند.
جشنواره تقریباً به پایان نزدیک شده است. همه گروهها منتظر برگزاری مراسم اختتامیه هستند. محمد اسماعیل رضایی ـ دبیر جشنواره ـ در نشست مطبوعاتی پایان جشنواره گزارشی از فعالیتهای بنیاد شهید در زمینه هنرهای نمایشی ارائه میدهد و در همین جلسه نوید چاپ و انتشار کتاب نقد تئاتر ایثار را هم به خبرنگاران میدهد.
همه چیز برای یک خداحافظی هنرمندانه مهیاست. حسین مسافرآستانه رئیس مرکز هنرهای نمایشی هم به جشن اختتامیه هنرمندان تئاتر ایثار آمده و در صف اهداکنندگان جوایز قرار گرفته است.
آرای هیات داوران سومین جشنواره سراسری تئاتر ایثار
طراحی حرکات:
هیات داوران در این بخش لوح تقدیر و یک سکه بهار آزادی را به خاطر طراحی حرکات و هماهنگی اجرا در نمایش "سرداران قبیله خاک" به کارگردان این نمایش رضا براتزاده از بجنورد اهدا میکند.
طراحی لباس:
هیات داوران لوح تقدیر و یک سکه تمام بهار آزادی را برای طراحی لباس نمایش "شور شهر شیرین" به گلناز اکبری از کرمانشاه اهدا میکند.
موسیقی:
رتبه سوم: لوح سپاس به همراه یک سکه تمام بهار آزادی به هر یک از نمایشهای "اروند هنوز زنده است" به وحید چهل امیرانی از خارک و نمایش "از این ماز عبورم دهید" به مهدی حسنی از مشهد
رتبه دوم: لوح سپاس به همراه دو سکه تمام بهار آزادی برای موسیقی نمایش "شور شهر شیرین" به بابک سوری از کرمانشاه
رتبه اول: تندیس جشنواره، دیپلم افتخار به همراه سه سکه بهار آزادی برای موسیقی نمایش "شیرین شکرخای تو خوش" به آرش جان نثاری از شاهین شهر
طراحی صحنه:
رتبه سوم : لوح سپاس به همراه یک سکه تمام بهار آزادی برای طراحی صحنه نمایش "خیال روی خطوط موازی" به "مجید فشخامی از تهران
رتبه دوم : لوح سپاس به همراه دو سکه تمام بهار آزادی به طور مشترک برای طراحی صحنه به هر یک از نمایشهای "اگر پدرم رو دیدی" علی فرجامفر از تهران و نمایش" ماه مهر از سال شصت" به فرناز خدایی از اردبیل
رتبه اول: تندیس جشنواره، به همراه دیپلم افتخار و سه سکه بهار آزادی برای طراحی صحنه نمایش "اتوبان سکوت" به روح الله امامی از کرمانشاه
بازیگر زن:
هیات داوران در این بخش با اهدای لوح تقدیر به همراه یک سکه تمام بهار آزادی از بازیگر نمایش "پشت برج" نسیبه افرا و لوح تقدیر به همراه ربع سکه بهار آزادی به بازیگر نمایش "اروند هنوز زنده است" عاطفه تمیمی از خارک تقدیر به عمل آورد.
رتبه سوم: لوح سپاس به همراه دو سکه تمام بهار آزادی به طور مشترک به هر یک از بازیگران نمایشهای "وضعیت همیشه قرمز" انیس مهمدی از اصفهان و بازیگر نمایش "به آخرین کلمات قصه گوش کن" مریم عطیه میرزایی از کرمانشاه
رتبه دوم: لوح سپاس به همراه سه سکه تمام بهار آزادی به طور مشترک به هر یک از بازیگران نمایشهای "به آخرین کلمات قصه گوش کن" طیبه قاسمپور از کرمانشاه و بازیگر نمایش "شور شهر شیرین" نسیم نامدار طاهری از کرمانشاه
رتبه اول: تندیس جشنواره، دیپلم افتخار به همراه چهار سکه تمام بهار آزادی به بازیگر نمایش "از این ماز عبورم دهید" پروا محزون از مشهد
بازیگر مرد:
هیات داوران در این بخش یک سکه تمام بهار آزادی به هر یک از هنرمندان با تجربه و پیشکسوت به عزیز هنرآموز بازیگر نمایش "اگر نرفته بودی"، محمد جواد کبودرآهنگی بازیگر نمایش "کابوس" و یعقوب صباحی بازیگر نمایش "خیال روی خطوط موازی" و مرتضی تحصیلی بازیگر نمایش "کابوس" اهدا کرد. همچنین هیات داوران در این بخش اهدا لوح تقدیر به همراه ربع سکه بهار آزادی را به طور مشترک از دو بازیگر نوجوان نمایشهای "پشت برج" حمیدرضا سلیمانی و بازیگر نمایش "اگر پدرم رو دیدی" پویا جواهری اهدا کرد. با اهدا لوح تقدیر و یک سکه بهارآزادی از بازیگران "اگر نرفته بودی" مسعود خواجهوند و بازیگر نمایش "ماه مهر از سال 60" فرشید سلامت و بازیگر نمایش "وضعیت همیشه قرمز" پژمان روشن" تقدیر به عمل آمد.
رتبه سوم: لوح سپاس به همراه دو سکه تمام بهار آزادی به طور مشترک به هر یک از بازیگران نمایشهای "خیال روی خطوط موازی" وحید راد از تهران و بازیگر نمایش "به آخرین کلمات قصه گوش کن" محسن سالاری از کرمانشاه
رتبه دوم: لوح سپاس به همراه سه سکه تمام بهار آزادی به طور مشترک به هر یک از بازیگران نمایشهای "شیرین شکرخای تو خوش" هادی عسگری از شاهین شهر و بازیگر نمایش "اتوبان سکوت" خسرو خندان از کرمانشاه
رتبه اول: هیات داوران در این بخش انتخابی نداشت.
نمایشنامه نویسی:
هیات داوران پیش از اعلام و اهدا جوایز بخش نمایشنامهنویسی، بر خود لازم میداند که از حضور دکتر "قطب الدین صادقی" که از نخستین دوره برگزاری جشنواره تئاتر ایثار همراه و یاور جشنواره بودهاند و در این دوره نیز با ارایه نمایشنامه "اگر نرفته بودی" به عنوان نمایشنامهنویس در جشنواره حضور داشتهاند، قدردانی ویژه به عمل آورد.
در این دوره، هیات داوران از حضور نمایشنامهنویسان محترم حمیدرضا آذرنگ و شهرام کرمی قدردانی کرده و نتایج خود را در این بخش به شرح زیر اعلام میدارد.
رتبه سوم: لوح سپاس به همراه دو سکه تمام بهار آزادی به طور مشترک به هر یک از نویسندگان نمایشنامههای "شور شهر شیرین" خسرو امیری از کرمانشاه و نمایشنامه "شیرین شکرخای تو خوش" احسان رحیمی از شاهین شهر
رتبه دوم: لوح سپاس به همراه سه سکه تمام بهار آزادی به نویسنده نمایشنامه "پشت برج" نعمت زمانپور
رتبه اول: تندیس جشنواره، دیپلم افتخار به همراه چهار سکه تمام بهار آزادی به نویسنده نمایشنامه "از این ماز عبورم دهید" رضا صابری از مشهد
کارگردانی:
رتبه سوم: لوح سپاس به همراه دو سکه تمام بهارآزادی به کارگردان نمایش "به آخرین کلمات قصه گوش کن" کامران شهلایی از کرمانشاه
رتبه دوم: لوح سپاس به همراه سه سکه تمام بهار آزادی به کارگردان نمایش "شیرین شکرخای تو خوش" احسان رحیمی از شاهین شهر
رتبه اول: تندیس جشنواره، دیپلم افتخار به همراه چهار سکه تمام بهار آزادی به کارگردان نمایش "از این ماز عبورم دهید" رضا صابری از مشهد
آثار برگزیده:
هیات داوران دو اثر را بدون اولویت به دبیرخانه بیستونهمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر معرفی کرد.
"شیر شکرخای تو خوش" از شاهین شهر
"از این ماز عبورم دهید" از مشهد
اسامی داوران:
رحمت امینی، نادر برهانیمرند، محمد باقر قهرمانی
داور ناظر بنیاد شهید:
اردشیر صالحپور