نگاهی به نمایش ”کدو قلقله زن” نوشته ”جواد ذوالفقاری” و کارگردانی ”سحر پورفرج” و ”مجتبی خمسه”
نمایشنامه به شیوه روایتی و قصهگویی نگاه متفاوتی به این قصه دارد و نگاه و پرداخت نمایشی نویسنده باعث شکلگیری یک نمایشنامه موفق شده است. جواد ذوالفقاری به عنوان یک نویسنده با تجربه ، به خوبی با ادبیات و زبان ویژه مخاطب نمایش آشنا است و تاکنون چند قصه و داستان قدیمی را به نمایشنامه تبدیل کرده است.

شهرام کرمی: به جهت وی‍ژگی خاص تئاتر کودک و نوجوان و اهمیت موضوع تربیت و آموزش در این ژانر نمایشی، نمایشنامه به عنوان یکی از ارکان اصلی اهمیت زیادی دارد. استفاده از قصه‌های آشنا و فولکلوریک و یا داستان‌های شناخته شده در نمایش ویژه مخاطب کودک و نوجوان یک امر متداول است.
برخی قصه ها و داستان های قدیمی و بومی در طول سالیان سال سینه به سینه نقل شده و نسلهای مختلف با خاطره و علاقه این آثار را به یاد میآورند.
داستان و قصههای قدیمی ویژگی خاص و دراماتیک خود را دارند که مهمترین عنصر آن قصهپردازی ساده و دقیق و شخصیتهای باور پذیر است. نمایش «کدو قلقلهزن» نوشته جواد ذوالفقاری و شادی پورمهدی همان داستان معروف پیرزنی است که به آرزوی دیدن نوهاش راهی سفر میشود و در راه و مسیری که طی میکند به حیواناتی چون گرگ و شیر و ببر برخورد میکند و برای نجات خود به طرح نقشه میپردازد.
نمایشنامه به شیوه روایتی و قصهگویی نگاه متفاوتی به این قصه دارد و نگاه و پرداخت نمایشی نویسنده باعث شکلگیری یک نمایشنامه موفق شده است. جواد ذوالفقاری به عنوان یک نویسنده با تجربه ، به خوبی با ادبیات و زبان ویژه مخاطب نمایش آشنا است و تاکنون چند قصه و داستان قدیمی را به نمایشنامه تبدیل کرده است. بز زنگوله پا و خرمشیر نمایشنامههای دیگر این نویسنده هستند که داستان آنها برگرفته از قصههای قدیمی است.
مهمترین ویژگی نمایشنامه "کدو قلقله زن" پرداخت ساده و روان و زبان نمایشی اثر است که با گفتگوی شاعرانه و موزون پرداخت شده است. در استفاده از یک قصه و داستان که مخاطب با آن آشنایی دارد فقط روایت اثر حائز اهمیت نیست. وقتی مخاطب با یک داستان آشنا باشد نگاه و برداشت متفاوت نویسنده و توجه به زوایای نو و جدید میتواند منجر به خلق یک اثر جدید شود. نگاه نویسنده در قصهپردازی و تحلیل رابطه اشخاص باعث شکلگیری موقعیتهای دراماتیک و خلق یک اثر نمایشی میشود.
[:sotitr1:]در نمایش "کدو قلقله زن" نویسنده بیشترین اهمیت را به زبان اثر داده و همین امر باعث شده که گفتگوی اشخاص نمایشنامه به عنوان مهمترین ویژگی مثبت و موثر اثر شکل بگیرد. شخصیتپردازی در جهت خلق موقعیتهای نمایشی آشنا و گفتگو غیر قابل پیشبینی است و تعلیق اثر با انتخاب نوع زبان به خوبی تا پایان حفظ میشود. موقعیت پیرزن در جهت عبور از خطر و تهدید حیوانات جنگل یک وضعیت نمایشی آشنا برای مخاطب است. با چنین برداشتی که مخاطب دارد گفتگوی اشخاص برای مخاطب اهمیت دارد که نویسنده با پرداخت مناسب زبان به خوبی از این عنصر استفاده میکند. یکی از قابلیتهای خوب نمایشنامه، ساختار مناسب است که با زبانی ساده داستان را تا انتها روایت میکند.
در کارگردانی نمایش کدو قلقله زن که گروه نمایش سابقه اجرای اثر دیگری از نویسنده را در کارنامه خود دارد، تلاش شده به شکل ساده و باورپذیر نمایش روایت شود. کارگردانان مشترک نمایش سحر پورفرج و مجتبی خمسه سعی کردهاند به شیوه روایی و با حضور قصهگو با مخاطب ارتباط برقرار کنند. قصهگویی و راویت مستقیم برای مخاطب یک روش کلیشهای است، اما نباید فراموش کرد که همین شیوه سادهترین و مفیدترین روش برای ارتباط با مخاطب است که اگر به شکل کاربردی و خلاقانه در نمایش استفاده شود بسیار موثر است. مجتبی خمسه در نقش قصهگو سعی دارد علاوه بر قصهگویی، شخصیتی طنز و جذاب را به عنوان یک شخصیت اثرگذار شکل دهد که حضور او بر موقعیتهای نمایش و مشارکت مخاطب تاثیر مستقیم دارد. این نگاه و برداشت کارگردان باعث شده حضور قصهگو باور پذیر بوده و در روند نمایش تاثیر خوبی بگذارد. در فضاسازی نمایش موسیقی زنده کاربرد بسیار خوبی در صحنه دارد، ولی میشد از حضور نوازندهها در کنار صحنه در جهت مشارکت با نمایش استفاده شود.
طراحی صحنه و لباس نمایش با انتخاب رنگهای متفاوت و ایجاد حجم و شکلهای مختلف فضای خوبی در نمایش ایجاد کرده است. شکل روایتی نمایش و تغییرات مکرر صحنه باعث شده که در طراحی صحنه با ایجاد شکلهای متنوع و رنگی فضاسازی مناسبی ایجاد شود. فضای خانه و جنگل و تغییرات آن به سادهترین شکل ایجاد میشود. طراحی لباس نمایش در تناسب با صحنه که فضایی بومی و ایرانی دارد، شکل گرفته اما لباس و تنپوش شخصیت های حیوانی چون گرگ و شیر و ببر فاقد جذابیت و یا مشخصه این نوع اشخاص است. آنچه تئاتر کودک و نوجوان را دچار کلیشه میکند، برخی قالبها در طراحی و روشهای تکراری است. در بیشتر نمایشهای کودک و نوجوان طراحی لباس شخصیتهای حیوانی به یک روش تکرار میشود. یک لباس کرک دار گشاد با دم برای معرفی شخصیت شیر و یا لباس سیاه با یک منقار بلند برای شخصیت کلاغ نمونههای آشنا و متداول در تئاتر ویژه کودک است. این طراحی ساده و آشنا برای کودکان مشخصه شخصیت بوده و آنان این نشانه را باور میکنند. اما ویژگی یک اثر هنری استفاده از طراحی نو و خلاقانه است.
اجرای نمایش کدو قلقله زن نوعی روند متغیر دارد. بازی بازیگران یکدست نیست و برخلاف تنوع و هماهنگی در طراحی صحنه و لباس ، بازیگران نمایش سعی نکردهاند شخصیتهای خود را متفاوت شکل دهند. بازیگران نقش گرگ و ببر و شیر به یک شکل رفتار و بازی میکنند. هر کدام از این شخصیتها با یکدیگر تفاوت دارند و خصوصیات مشترک آنها به معنی یکسان بودن رفتار آنها نیست. شاید اگر در کارگردانی نمایش به این نکته توجه میشد علاوه بر جذابیت نمایش و ماجراهای آن بر ارتباط و مشارکت مخاطب تاثیر بسیار خوبی شکل میگرفت.
تلاش گروه نمایش کدو قلقله زن برای اجرای نمایشی ویژه کودک و نوجوان به جهت استفاده از عوامل و عناصر قابل باور و روایت ساده و روان قابل تقدیر است. در یک نمایش موفق میزان توجه مخاطب و تاثیرپذیری او از نمایش اهمیت زیادی دارد. نمایش "کدو قلقله زن" با روایت یک قصه آشنا تاثیر خوبی بر مخاطب میگذارد.