سفرنامه چهاردهمین جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی - زنجان

مهدی نصیری: جشنواره سراسری تئاتر دانشگاهی (بخش دانشجویان غیرتئاتری) که در قالب چهاردهمین جشنواره بین‌الملی تئاتر دانشگاهی برگزار می‌شود، هفته گذشته و از ۲۹ بهمن ماه در زنجان برگزار شد.
پیش از برگزاری جشنواره از سوی دبیرخانه و به منظور برگزاری کارگاههای آموزشی و نقد و بررسی آثار شرکت کننده در این جشناره به زنجان دعوت شدم. نخستین روز جشنواره تئاتر دانشگاهی با آخرین روز جشنواره بیستونهم تئاتر فجر همزمان است و به همین دلیل با یک روز تأخیر به زنجان میروم.
حدود ساعت 12 ظهر به زنجان میرسم. دکتر اسماعیل شفیعی، فارس باقری و اسماعیل همتیان (گروه داوری جشنواره) و رحیم عبدالرحیمزاده منتقد و برگزارکننده جلسات نقد و بررسی از روز قبل رسیدهاند و پنج نمایش نخست شرکتکننده در جشنواره شامل "رقص کاغذ پارهها" نوشته "محمد یعقوبی" به کارگردانی "محمدامین رادنیانیی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان، "چهار قدم" نوشته پویان اصغری به کارگردانی سهیلا سلیمی از دانشگاه پیام نور قزوین، "خشم و هیاهو" نوشته مهرداد رایانیمخصوص به کارگردانی رامین خزاعی از دانشگاه پیام نور بیرجند، نمایش "شاید شروع یک پایان" نوشته محسن غلامپور سوسنی به کارگردانی بهروز شیدایی از دانشگاه تربیت معلم نیشابور و نمایش "مبارک باشد این مبارک بیطیاره که سیر میکند هپروت را" نوشته مهرنوش پورموسی به کارگردانی محمدرضا محمودی از دانشگاه منابع طبیعی گرگان، شنبه در تالارهای اشراق و فرهنگسرای زنجان و همچنین دو سالن اصلی آمفیتئاتر و پلاتو دانشگاه زنجان به صحنه رفتهاند.
صندلی خالی پیدا نمیشود
اولین تئاتری که در جشنواره میبینیم، نمایش "تکرار" نوشته جمشید خانیان است که محمد اکبری از دانشگاه آزاد اسلامی نیشابور آن را کارگردانی کرده و خودش هم در این کار بازی میکند. در واقع نمایش تک پرسوناژ اکبری تفاوتهایی هم با متن اصلی دارد که مهمترین این تفاوتها فشرده کردن متن و حذف برخی دیالوگها و مونولوگها از آن است.
محمد اکبری اجرای خلاقانه و جذابی از متن را به صحنه آورده است. یک سازه فلزی که با زنجیرهایی از بالا بسته شده. پل معلقی را مینماید که جهان معلق قرهمان نمایش به درستی با آن تداعی میشود. اما این دکور خلاقه که میزانسنها و سایر عناصر صحنه و اجرا را هم تحت تاثیر قرار میدهند، تقریباً مهم ترین و تنها ویژگی مثبت کار است. شاید بتوان کاستی و ایراد اصلی و اساسی نمایش را هم در تحلیل و درک درست گروه اجرایی از متن مورد جست و جو قرار داد که ظاهراً به درستی هم محقق نشده است.
نمایش دوم "طبقه پایین، خانه پدری" نوشته طیبه نیک آزاد است که حیدر رحیمی آن را کارگردانی کرده و به نمایندگی از دانشگاه آزاد اسلامی امیدیه به جشنواره آمده است. نمایش یک خانواده معاصر و متوسط ایرانی را محور پرداخت قرار داده و با پرداختن به جزئیات رابطه میان اعضای این خانواده و پنهان کردن منشأ تعلیق (پدر که در طبقه بالا است) به درستی رگ خواب تماشاگر را در دست گرفته و در تمام مدت با پردازش دقیق و واقع جزئیات رابطه مین اعضاء این خانواده جذابیتهایش را در باز خورد با تماشاگر گسترش میدهد.
بازی خوب بازیگران نمایش و رعایت تناسب ارائه نقش در کلیت اثر و شبکه کلی آن هم مؤلفههای دیگری را در جهت مثبت و مؤثر آن به اجرا مضاعف کرده است.
دومین نمایش روز دوم جشنواره گانتلت است که مدی نصیری آن را نوشته و ملیحه محمدی از دانشگاه پیام نور بیرجند آن را کارگردانی کرده است. گانتلت روایتی متفاوت از جنگ و وقایع دفاع مقدس را روایت میکند که یک خانواده ارمنی در رأس اتفاقات و حوادث آن قرار گرفتهاند. اما طاهر محمدی و گروه اجراییاش تا حد مطلوب به ایدههای اصلی متن و حتی شناسنامه شخصیتها و فضای حالم بر داستان نمایش هم نزدیک شدهاند و همین ویژگی باعث شده تا نمایش نتواند، اجرای یکدست و درستی از فضا و موضوع داشته باشد.
البته شتابزدگی در تولید و نیز انتخاب نه چندان خوب بازیگران هم بر این ضعفه دامن زده تا گانتلت نتواند برای گروه خوب و حرفهای محمدی یک اجرای موفق باشد.
چهارمین تئاتری که در دومین روز جشنواره تئاتر دانشگاهی زنجان اجرا میشود، همه ما را شگفت زده میکند. نمایش در پلاتو کوچک دانشگاه اجرا میشود و از چند ساعت قبل از شروع سالن و حتی بیرون مجتمع الغدیر مملو از جمعیت دانشجوهایی است که از خوابگاهها و کلاسها و حتی از خود شهر به محل اجرای نمایش آمدهاند. این جمعیت در چند روز بعد حتی بیشتر هم میشود و هر بار که نمایشی در پلاتو به روی صحنه میرود، تقریباً چهار برار ظرفیت اش تماشاگرانی را پشت در میگذارد.
کابوسها سرمهای اسبی که آزار گرفته بود را رضا گشتاسب نوشته و مصطفی لاهوتی از دانشگاه آزاد اسلامیواحد سیرم کارگردانی کرده است. نمایش ویژگیهای کامیل یک اثر حرفهای را با خود به همراه دارد. فضای معلق میان کابوس و رویا که زاده ذهنو دنیای سیال پیرامون یک دخت رجوان است در صحنه تاریک و سیاه و با بازیهای اغراقآمیز و سرعت روایت به خوبی مورد پرداخت قرار گرفته و بازی خوب بازیگران نمایش آن را تکمیل کرده است.
آخرین نمایش یکشنبه "تنهایی در طبقه اول" نوشته محسن معالی است که با کارگردانی علی باباکردی از دانشگاه آزاد علیآباد کتول در سالن بزرگ آمفیتئاتر دانشگاه زنجان اجرا میشود.
نمایش بیشتر مشخصههای آثار دانشجویی دهههای پیشین را با خود به همراه دارد. موضوع و ایده پردازش متن آن ساده و دستمالی شده است، اما معانی به خوبی توانسته است از اسارت کلیشههای این داستان تکراری بگریزد. اما اجرا با حرکات موزون و موسیقی و گرایش بیش از اندازه به سانتی مانتاسیم جوانگرا مجموعاً نتوانسته به یک اثر موفق تبدیل شود. هر چند که این اجرا با جذابیت هایی که برای جوانان دارد در سالن الغدیر به شدت مورد تشویق دانشجویان قرار میگیرد.
آخرین نمایش روز دوم تقریباًساعت 9:30 به پایان میرسد و اتوبوسها دانشجویان و گروههای نمایشی را به سالن غذاخوری میبرند. ما هم همراه با دوستان و همکاران دبیرخانه به محل امکان میرویم.
مخاطبان بیشتر میشوند
جلسه نقد و بررسی و کارگاه آموزشی نقد و تحلیل نمایش رأس ساعت 10 صبح آغاز میشود، اما دوری راه گروههای نمایشی و همزمانی با ساعت کلاسهای دانشجویان مانع از حضور عده زیاد علاقهمندان و هنرمندان در این جلسه شده است. هر چند با وجود این موانع در اولین جلسه حدود پنجاه نفر شرکت دارند و البته همه این شرکتکنندگان هم در بحثها فعال حاضر میشوند.
رحیم عبدالرحیمزاده و من به نوبت مباحث تعیین شده را مطرح میکنیم و پس از ان نقد و بررسی آثار روز قبل با مشارکت علاقهمندان و گروههای اجرایی صورت میپذیرد.
ضمن اینکه از همین جلسه به بعد قرار برگزای جلسات را به بعد از اجرای نمایشها موکول میکنیم. نخستین نمایش امروز، ساعت 3 بعد از ظهر در تالار اشراق شهر زنجان اجرا میشود؛ نقطه، نقش، خیال عنوان این اثر است که کاظم حیدری از دانشگاه پیام نور شهر کرد ان را نوشته و کارگردانی کرده است. نمایش از نبود ساختار درام و فقدان کنش دراماتیک دچار اشکال شده و به همین دلیل نمیتواند با مخاطبانش ارتباط مؤثری برقرار کند.
سیدجواد روشن، دبیر چهاردهمین جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی هم که تا به امروز درگیر کارهای دبیرخانه بوده، از زمان اجرای نخستین نمایش در سالنها حضور دارد و حمید مرادویسی و ساسان قجر همراه با مهدی اسماعیلی (مسئولان دبیرخانه جشنواره زنجان) در کنار او همه چیز را برای برگزاری مطلوب و مناسب جشنواره آماده میکنند.
"سیاهچال" نوشته آرین ذوالفقاری نمایش دوم روز دوشنبه است که در پلاتو دانشگاه اجرا میشود. نمایش ذوالفقاری هم علیرغم ایده و داستان خوبی که دارد به واسطه پرداخت دراماتیک متن ضعفهای زیادی دارد و به همین دلیل نمیتواند آنگونه که انتظار میرود با مخاطبانش ارتباط برقرار کند.
بلافاصله بعد از پایان اجرا جلسه نقد و بررسی دو نمایش برگزار میشود و به واسطه حضور همه گروهها و تماشاگران استقبال از جلسات و مشارکت در بحثها حتی فراتر از حد انتظار است.
آخرین نمایش روز سوم پدرانه است که آرش عباسی آن را نوشته و امیر بشیری از دانشگاه آزاد اسلامی مشهد با تحلیلی تقریباً متفاوت و اعمال برخی ایدهها کارگردانی به روی صحنه میبرد.
بشیری عملاً فضای نمایش را از رئالیسم صرف جدا میکند و دست کم روایت را با تعویض چند باره بازیگران نقش پدر و پسر و تغییرات اندک در پایانبندی کمی به برداشتهای خودش نزدیک میکند.
این تغییر و خروج از واقعگرایی صرف بیش از هر چیز خوانش را در طراحی صحنه نشان میدهد. طراحی صحنه نمایش بشیری ضمن آنکه به طور مستقل کاملاً متفاوت و خلاقانه است و با فضای اصلی روایت تناسب چندانی پیدا نکرده است.
سه نمایش در چهارمین روز
سفر در تاریکی عنوان نخستین نمایشی است که در چهارمین روز جشنواره در تالار اشراق به روی صحنه میرود. علی بیگدلی که این نمایش را در دانشگاه غیرانتفاعی کار قزوین تولید کرده، به سراغ متنی غریب و متفاوت رخته که توسط لن جن کین نوشته شده است. متن ظاهراً بر مبنای یکسری روایتهای انتزاعی و غریب و موقعیتهایی که به هم نزدیک میشوند و اشتراک مییابند پردازش شده، اما بیگدلی در تربیت موقعیتها و حوادث متن در اجرا موفق نشان نداده است.
دومین نمایش روز سهشنبه خستگی را از تن تماشاگران و دانشجویان علاقهمندان در میآورد.
نمایش "پوچی پوچ خانم" میومازلد اگرچه به عنوان جذابی ندارد، اما نمایش ساده و بیادعایی است که خوب روایت و اجرا میشود. مهسا غفوریان که نمایش را کارگردانی کرده است خودش هم در آن بازی کرده و در کنار ضیاء چمنی بازیگر مقابلش بازی روان، یکدست و پر انرژیای را ارائه میدهند که بدون شک مهمترین نقطه قوت و دلیل اصلی موفقیت اجرای آنهاست.
سومین نمایش امروز، "هملت ماشین" هاینر مولر است که ناصر حسینیمهر آن را ترجمه کرده و وحید احسانی آن را کارگردانی کرده است. شاید بتوان کار احسانی را با این ویژگی که اصلاً هیچ وابستگی و یا حتی تناسبی با متن مولر ندارد مورد قضاوت قرار داد. احسانی علیرغم همه ویژگیهای متفاوت و مدرن متن هاینر مولر به اجرایی شاعرانه و موزون از متن دست زده که تقریباً هیچ نسبتی با نمایشنامه ندارد.
پایان راه
آخرین نمایشهای جشنواره تئاتر دانشگاهی زنجان "تیغ افتو" نوشته افشین چمکوری به کارگردانی مهدی ضغیفینژاد از دانشگاه علمی کاربردی بوشه، رحمت نوشته و کار پژمان شاهوردی از دانشگاه پیام نور شازند و بعد از محاکمه نوشته رضا صفون نیک به کارگردانی سعید کریمی از دانشگاه زنجان هستند.
"تیغ افتو" سعی دارد تا آیینهای بومی و سنتی جنوب را در قالب برخوانی روایتهای از شاهنامه به اجرا بگذارد؛ رحمت یک اجرای تکپرسوناژ بسیار کند و خستهکننده و فاقط ظرفیتهای دراماتیک است و بعد از محاکمه در تلاش برای رسیده به اجرایی متفاوت و مبتنی بر سبک و روی صحنه میرود.
جشنواره تئاتر دانشگاهی زنجان پس از پنج روز و با اجرای چهارده نمایش، چهارشنبه، چهارم اسفند 1389 به پایان میرسد و همه چیز موقتاً آرام میشود و تا فردای پایان اجراها، آثار برگزیده معرفی شوند.
در مراسم اختتامیه هم نمایشهای پوچی پوچ خانم میرمازاد، طبقه پائین خانه پدری و پدرانه برای شرکت در جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی معرفی میشوند.