نمایشنامهنویسی در خانه معنا ندارد

نشست خبری نمایش "ابرهای پشت حنجره" چهارشنبه ۱۱ اسفندماه در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر، با حضور عوامل اجرایی این اثر برگزار شد.
به گزارش دریافتی سایت ایران تئاتر از روابط عمومی مجموعه تئاتر شهر، رضا گوران نویسنده و کارگردان این نمایش در ابتدای این نشست با اشاره به اجرای سهگانههای نمایشی گروه تئاتر "یرما" گفت: «بعد از اجرای موفق نمایش "میخوام میخوابم" که در کارگاه نمایش مجموعه تئاتر شهر به صحنه رفت، سهگانههای گروه یرما با فضایی که مورد نظر ما بود آغاز و با اجرای نمایش "داستان یک پلکان" ادامه پیدا کرد و با نمایش "ابرهای پشت حنجره" به پایان رسید.»
وی افزود: «به طور حتم فضای کارهای بعدی گروه ما، در این حال و هوا نخواهد بود و تماشاگران تئاتر از گروه نمایش یرما نمایشی در یک فضای متفاوت خواهند دید؛ ضمن اینکه من همیشه بر این باورم که نباید برای تماشاگر تئاتر عنصری تکراری باشیم؛ چرا که ما باید در جریان مسیری قرار بگیریم که تماشاگر تئاتر ببیند و از دیدن آن لذت ببرد.»
کارگردان نمایش ابرهای پشت حنجره، در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: «معتقدم اگر من به عنوان کارگردان به سلیقه مخاطب ارزش قائل باشم و او را به عنوان فردی سطحینگر فرض نکنم، همیشه موظف خواهم بود که کارم را به بهترین شکل ممکن به مخاطب ارائه کنم؛ بنابراین تئاتر را به عنوان مقوله خطرناک فرض میکنم که حتی در زمان اجرا نیز برای من ایجاد استرس میکند و حتی در آخرین روزهای اجرا نیز من را با خود همراه میکند.»
گوران در مورد تاثیراتی که گروه اجرایی نمایش در کارگردانی نمایش داشت، تصریح کرد: «قاطعانه میگویم که گروه بازیگران و سایر عوامل نمایش تاثیر بسیار زیادی در اجرای نمایش داشتند؛ چرا که همه این افراد به نفع خودشان در گروه حضور نداشتند، بلکه تمام تلاش خود را انجام دادند که به نفع کار فعالیت کنند و این اعتماد دوطرفهای بود که در این کار برای من به وجود آمد و تجربه بسیار ارزشمندی بود که من هیچگاه فراموش نمیکنم.»
این کارگردان تئاتر درباره شیوههای اجرایی که در سه اثر اجرایی اخیر گروه نمایش یرما به کار گرفته شد، توضیح داد: «همیشه دوست دارم که کار متفاوتی را بر روی صحنه نمایش تجربه کنم اما این تفاوت را به شرطی میخواهم که تماشاگر اثر خلق شده از سوی من را بفهمد و من سعی نکنم که از هر شناسهای برای متفاوت بودن استفاده کنم. من همانقدر که شیوه رومئو کاستلوچی را میپسندم از سوی دیگر نمایشهای نادر برهانی مرند را هم دوست دارم؛ چرا که آنها تمام تلاش خود را انجام میدهند که با استفاده از شیوههای نوین و متفاوت در تئاتر نمایش کار کنند نه چیز دیگری.»
وی ادامه داد: «آنچه که علاوه بر موارد یاد شده برای من مهم به نظر میآید این است که همیشه دوست دارم تماشاگر نمایشهای من، قبل از دیدن نمایش به این نکته فکر کند که میخواهد این بار با اثری متفاوت روبهرو شود و این بهترین چیزی است که همواره انتظار آن را دارم.»
گوران، دراین نشست خبری به تجربههای بینالمللی خود در عرصه تئاتر هم اشاره کرد و گفت: «در طول سالهای اخیر تجربههای متفاوتی را با هنرمندان خارجی به ویژه در کشور هلند داشتم و با وجودی که قاطعانه بر بالابودن امکانات آنها تاکید میکنم و آن را قابل قیاس با تئاتر ایران نمیبینم اما این علاقه در من وجود دارد که با عوامل ایرانی به ویژه بازیگر ایرانی کار کنم چرا که با بازیگر ایرانی بسیار راحتتر و آسانتر میتوانم کار کنم.»
نویسنده برگزیده بیستونهمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر درباره متن این اثر نمایشی نیز گفت: «در سه اثر اخیری که گروه یرما با اقتباس از آثار خارجی داشته تمام تلاش بر این بوده که با استفاده از متن اصلی نمایشنامه دیگری نوشته شود و بعد از جابهجایی دیالوگها و عناصری که نوسنده به آن وارد میکند در طول تمرین شکل جدیدی پیدا کند و تبدیل به اثر تازهای شود؛ چرا که من اعتقاد دارم نمایشنامهنویسی در خانه معنا ندارد و این حضور در طول تمرینات است که میتواند جنس دیالوگهای مورد نظر من و نحوه اجرای آن را به من نشان دهد که اتفاقا در این نمایش این پروسه طی شد و اگر جایزه ای هم گرفت حاصل تلاشی است که کل گروه در طول تمرینات با من به عنوان نویسنده و کارگردان همراهی کردند.»
وی تصریح کرد: «به نظر من تمام آثار نمایشی دنیا مدام در حال تکرار شدن هستند و به نظر من این هنرمندان هستند که هرکدام به شکلی از این آثار دزدی میکنند. در این نمایش هم که بر اساس یکی از نمایشنامههای اسپانیایی اقتباس شده من سعی کردم با وفاداری به محتوای اصلی اثر فضای نمایش، جنس دیالوگها و ریتم، شعرگونگی متن را با فضای ذهنی خودم تطابق دهم و به مخاطب ارائه دهم.»
گوران در پاسخ به این سوال که آیا در آینده تصمیم به اجرای یک اثر ایرانی با مضمون اجتماعی دارید یا خیر؟ گفت: «سبک من سبک خاصی است. ضمن اینکه اعتقاد دارم که کار بر روی درام اجتماعی فعالیت بسیار دشواری است. در ضمن جنس نگاه من و فضاهایی که من همیشه تصور آن را برای اجرا دارم گاهی این انگیزه را به من میدهد که در آینده نمایشی با این مضمون را به روی صحنه ببرم اما به طور حتم این اتفاق در سال آینده نخواهد افتاد.»
وی در بخش دیگری از این نشست در باره چرایی استفاده از بازیگران چهره در آثار خود خاطرنشان کرد:« به طور حتم برای من مهم شایسته بودن و مناسب بودن بازیگر برای ایفای نقش است. ضمن اینکه همواره دوست دارم که از بازیگران حرفهای و چهره در آثارم استفاده کنم و این طبیعی است که همیشه به بهترین گزینهها و بهترین ترکیب فکر کنم؛ ضمن اینکه بر این باورم بازیگرانی مانند شهرام حقیقتدوست، مهدی پاکدل و بهنوش طباطبایی آنقدر قدرت دارند و امتحان خود را پس دادهاند که به قدرت بازیگری آنها بیشتر از چهرهبودنشان نگاه کنم.»
کارگردان نمایش ابرهای پشت حنجره در بخش پایانی صحبتهای خود به ارتقا سطح سلیقه مخاطبان تئاتر در سالهای اخیر اشاره کرد و گفت: «در یک برهه زمانی به دلیل فقدان اطلاعات به روز شده در تئاتر ایران که منابع علمی حوزه تئاتر بسیار با مشکل و حاشیه قابل دسترس بود آثاری به روی صحنه میرفتند که با وجود اشکالات فراوان مورد استقبال قرار میگرفتند؛ در حالیکه با شیوه واقعی بسیار دور بودند، اما هم اکنون با انفجار اطلاعاتی که در دنیای مجازی به وجود آمده کارگردانی تبدیل به شغلی سخت و نفسگیر شده و باعث شده تا تماشاگران توقع به مراتب بالاتری نسبت به سالهای قبل داشته باشد. اکنون زمان آن رسیده است که دیگر نمیتوان تماشاگران فهیم تئاتر را فریب داد؛ بنابراین من امیدوارم نمایش "ابرهای پشت حنجره" در جلب مخاطب موفق بوده باشد.»
شهرام حقیقت دوست یکی از بازیگران نمایش هم که در این نشست حضور داشت با ابراز رضایت از حضور در این نمایش گفت: «به عنوان بازیگر این اولین تجربه من با رضا گوران بود که اتفاقا تجربه بسیار ارزشمندی بود؛ چراکه رضا گوران کارگردان با سلیقهای است که کار خود را دوست دارد و هیچگاه انگیزه خود را از دست نداده. وی از آن دسته افرادی است که با وسواسهای بسیار زیاد خود تجربه خوبی را برای بازیگر رقم میزند و من امیدوارم این انرژی به مخاطب نمایش هم هدایت شود.»
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود درباره واکنش های متفاوتی که از حضور بازیگران چهره در تئاتر وجود دارد، تصریح کرد: «به نظر من تمام این صحبتها به این خاطراین پیش آمده که خانه ما یک مقدار کوچک است. به اعتقاد من آوردن ستارهها به تئاتر شبیه این است که یک ماشین گرانقیمت و شیک در محلهای واقع در پایین شهر پارک شود در حالیکه اگر همین ماشین در یک جای تمیز و شیک بالای شهر پارک شود حضور این ماشین گران قیمت عادی به نظر خواهد آمد. پس میبینید که ما باید این خانه را بزرگتر کنیم که تمام سوئ تفاهمات هم از بین برود.»
حقیقت دوست ادامه داد: «بسیاری از مواردی که در تئاتر وجود دارد از پایه ایراد دارد که نمیتوانیم بر مبنای آن به حضور ستارهها در تئاتر خرده بگیریم و به نظر من این مرزبندیهای غلط باید روزی از میان برود چرا که جز این راه دیگری نداریم.»
کاوه قائمی یکی دیگر از بازیگران نمایش هم در این نشست گفت:«رضا گوران وسواس بسیار زیادی در هدایت بازیگران دارد. در این نمایش هم من تمام تلاش خود را انجام دادم که متفاوت ترین حضورم در صحنه تئاتر به عنوان بازیگر را برای خودم رقم بزنم که امیدوارم تا حدی موفق بوده باشم.»
سیامک احصایی طراح صحنه این اثر نمایشی هم در این نشست گفت:« من متن اصلی را هیچ وقت مطالعه نکردم اما وقتی قبول کردم که با رضا گوران برای طراحی این نمایش همکاری کنم به خودم گفتم که طرح اولیه من هیچوقت سرانجامی نخواهد داشت و این یک واقعیتی بود که پذیرفتم. بنابراین طرحی که در صحنه این اثر نمایشی می بینید طرحی است که در طول تمرینات شکل گرفت و در صحنه تکمیل شد. که البته این نوع کار کردن هم برای من جذابیتی داشت.»
وی افزود: «به اعتقاد من اگر هر عنصر شاعرانهای را در کنار نشانههای شاعرانه قرار دهیم، همه چیز در هم گم میشوند پس همیشه باید در کنار شاعرانگی چیزهای دیگری وجود داشته باشد که این فضای شاعرانه برجستهتر به نظر آید. در نمایش "ابرهای پشت حنجره" نیز این مواردی که به آن اشاره کردم از مهمترین نکاتی بود که به آن دقت زیادی داشتم.»
احصایی همچنین درباره حضور ستارههای سینما و تلویزیون در آثار نمایشی خاطر نشان کرد: «بسیاری از چهره های سینمایی و تلویزیونی ریشه تئاتری دارند و خیلی از آنها قبل از شهرت فعالیت موثری در تئاتر داشتند پس چه عیبی دارد که این ستاره ها تصمیم گرفتهاند بار دیگر در صحنه تئاتر حضور داشته باشند ؟ به نظر من اینها سوالاتی که باید به آن پاسخ داد.»