در حال بارگذاری ...
...

نقد نمایش”الوتریا”

الوتریا دیگر یک ضد تئاتر بکتی نیست، بلکه تئاتری بکتی است. با تعدادی شخصیت‌، خط داستانی سالم و خرده داستانک‌هایی که مختص بکت است.

حسین ذوقی:
”الوتریا” نوشته ساموئل بکت و به کارگردانی مشترک وحید رهبانی و محمدرضا جوزی در کارگاه نمایش روی صحنه است.
درباره متن
”الوتریا” به عنوان اولین نمایشنامه بکت نقطه آغازی است بر شکل گیری شخصیت‌های بکتی. بکت در تمام نمایشنامه‌هایش بیشتر به سوی ضد تئاتر پیش می‌رود، از شخصیت اصلی استفاده نمی‌کند. حتی در نمایشنامه‌هایی مثل”آخرین نوار کراپ“ یا”صدای پا” و حتی”نفس” هیچ گاه با شخصیت روبرو نیستیم و با شخص بازی مواجه هستیم. بکت در اولین متن نمایشی خود انگار دست به آزمون و خطایی بکتی زده است. ”الوتریا” تنها نمایشنامه بکت است که از خط داستانی سالمی بهره می‌گیرد. داستان مردی که ناگهان از خانواده‌اش جدا و در مسافر خانه‌ای ساکن می‌شود. ویکتور(شخصیت اصلی نمایشنامه) به نوعی انگار زندگی قبلی مالون در رمان”مالون می‌میرد” از تریلوژی بکت است. در انتهای نمایشنامه”الوتریا” ویکتور مرگ را هم نمی‌پذیرد و تصمیم می‌گیرد با زندگی افسرده، پوچ و بی‌معنای خود سپری کندو وارد دنیای مالونی خود شود.
تفاوت عمده الوتریا با دیگر آثار بکت همین خط داستانی سالم و وجود شخصیت‌های در اختیار خط داستانی است. در دیگر آثار بکت برای مثال”در انتظار گودو” هیچ کدام از آدم‌های نمایش در اختیار خط روایی نمایش نیستند و بیشتر به شکل‌گیری فضای عدم معنا و پوچ دنیای بکت کمک می‌کنند.
اما”الوتریا” تا حدودی با دیگر نمایشنامه‌های بکت از این مناظر متفاوت است. دیالوگ در این نمایشنامه برخلاف مابقی آثار او در خدمت پیشبرد نمایشی اثر است.
الوتریا دیگر یک ضد تئاتر بکتی نیست، بلکه تئاتری بکتی است. با تعدادی شخصیت‌، خط داستانی سالم و خرده داستانک‌هایی که مختص بکت است. الوتریا با توجه به روند داستانی که به سمت معنا باختگی پیش می‌رود از طنز بکت نیز بی‌بهره نیست. طنز در این اثر تا حد هجو نیز پیش می‌رود. هجوی که بیشتر می‌توان در اثار دیگر نمایشنامه‌نویس هم عصر”بکت” یعنی”اوژن یونسکو” یافت. شخصیت دکتر از این دست شخصیت‌های یونسکویی است.
بکت در نمایشنامه بزرگش”در انتظار گودو” دست به عملی می‌زند که طی آن همچون شکسپیر در هملت درباه تئاتر می‌گوید:«هملت در صحنه بازیگران دوره‌گرد به گونه‌ای بازیگران را هدایت می‌کند و درباره شکل بازیگری حرف می‌زند.»
ولادیمیر و استراگون نیز در”در انتظار گودو” درباره صحنه‌های تئاتری سخن می‌گویند. این تجربه بکت در نمایشنامه‌هایش از الوتریا آغاز می‌شود. در این نمایشنامه مدام درباره وضعیت صحنه‌ای، میزانسن‌ و منتقدان تئاتر گفته می‌شود.
با این اوصاف الوتریا و با توجه به این نکته که از بعضی جهات با دیگر آثار بکت متفاوت است اما فضای بکتی آن کاملاً قابل مشاهده است.
درباره اجرا
گروه تئاتر”نقشینه” با اجرای”الوتریا” سومین تجربه خود را در زمینه اجرای نمایش‌های‌ ابزورد(معنا باخته) و دومین تجربه را در اجرای آثار بکت می‌گذراند.
این گروه تئاتر در این سال‌ها با توجه به گذر در این فضا به شیوه اجرای خاص خود رسیده‌اند که این شیوه تا حدودی در اجرای آخرشان”الوتریا” نیز مشاهده می‌شود.
شاید تنها نکته برجسته این اجرا داشتن شیوه اجریی است. اما آن چه می‌توان از آن به عنوان نقطه برجسته اجرای”الوتریا” نام برد تنها در نیمه ابتدایی نمایش وجود دارد و هر چه نمایش از نیمه می‌گذرد انگار مسیر شیوه اجرایی تغییر می‌کند.
گروه با اجرای فضاهای فرامتنی سعی در ایجاد همذات پنداری مخاطب با اثر اجرایی خود دارند. طنابهایی که حد فاصل تماشاگر و به زعم بکت تماشاگر ـ منتقد و گروه نمایشگر ایجاد می‌شود تلاشی است بر همین موضوع.
آن چیز که از آن به عنوان نکته برجسته نمایش یاد شد اتفاقی است که در پرده اول می‌افتد. پرده اول به سه حوزه ضد میزانسنی تقسیم می‌شود. در گوشه‌ای از صحنه اتفاقی بر روی یک میز ـ صحنه گردان می‌افتد. در گوشه‌ای دیگر تختی وجود دارد که به عنوان جایگاه ویکتور تعریف می‌شود و اتفاق مهمتر که اتفاقاً باید کمتر جلب توجه کند همان جریان فرامتنی است یعنی همان طناب‌هایی که دور تا دور صحنه کشیده می‌شود و می‌خواهد فضای معنا باخته و زندان‌وار بکتی را تداعی کند.
اما این تفکیک حوز‌ه‌های اجرایی تنها معطوف به همان پرده اول است و در روند ادامه نمایش به ناگاه متوقف و با اجرایی تک ساحتی مواجه می‌شویم و این فضای تک ساحتی تا پایان ادامه پیدا می‌کند و اجرا به سمت نمایشی معمولی با میزانسن‌های معمولی و بازی‌های معمولی پیش می‌رود و شاید تنها چیزی که هنوز جذابیت خود را حفظ می‌کند به پیش رفتن خود متن است. این جریان تا جایی پیش می‌رود که متن بر اجرا غلبه می‌کند. این فرضیه اما تا حدودی بر گردن گروه اجرایی نیست و همان چیزی است که می‌توان از آن به عنوان معجزه بکت یاد کرد.