اکبر رادی: جوانان تئاتری باید بگویند که صحنه، بیحجت نیست
« اکبر رادی »، دیروز در دومین دورهی نمایشنامهخوانی انجمن نمایشنامهنویسان خانهی تئاتر نمایشنامه « زیرگذر، سقاخانه» را روخوانی کرد. ایسنا گزارشی از این جلسه و صحبت های اکبر رادی و اسماعیل خلج تهیه کرده است که می خوانید.
ایسنا: « اکبر رادی »، دیروز در دومین دورهی نمایشنامهخوانی انجمن نمایشنامهنویسان خانهی تئاتر نمایشنامه « زیرگذر، سقاخانه» را روخوانی کرد.
رادی با اشاره به دو سال گذشته که نمایشنامهی « کاکتوس» را در همین مکان روخوانی کرده بود، گفت: این سعادتی است که دوباره، فرصت روخوانی دوبارهای برای من فراهم شده است هر چند که در این فاصله به سرعت نمایشنامهخوانی به گونهای تبدیل به سنت شد. پس این باز نشان میدهد که پیکره تئاتر در متن خلاصه میشود و تا متن نباشد هیچ کاری نمیتوان کرد.
رادی تصریح کرد:البته نباید فراموش کرد که نمایشنامهخوانی صرف، فایدهای ندارد بلکه باید شرایط برای اجرای این کارها نیز فراهم شود. زیرا که در شرایط امروز ما، چندان هم از معیارها و ملاک تئاتری در سطح دنیا دور نیستند و میتوانیم برای همه جهان پیام بفرستیم و حرفهای تازهای بزنیم.
رادی در ادامه با اشاره به حضور اسماعیل خلج در جمع تماشاگران، افزود: فکر میکنم قبل از اینکه متنی درباره من نوشته شود باید کارهای « اسماعیل خلج» بازخوانی شود زیرا او به متون نمایشی ایران و زبان تئاتری اعتلا بخشید و من در سالیان دور از او راهنماییهای زیادی گرفتم.
وی در ادامه حضور جوانان را در عرصه تئاتر مفید دانست و گفت: امروز، جوانان زیادی هستند که کارهای خوبی انجام میدهند و آنها باید به جامعه ایرانی بگویند که صحنه بیحجت نیست پس امیدوارم که این جوانان با تمام عذابهایی که میکشند بایستند و ادامه دهند.به گزارش ایسنا،وی سپس در خصوص متن « زیرگذر، سقاخانه» گفت: متن از 12 تابلو تشکیل شده است و تمام تلاشش در حوزه تراژدیهای سبک هلنی است . در واقع میخواستم ببینیم که آیا میتوان تراژدی را از یونان کهن و ایران باستان بیرون آورد و در جامعه جدید پیدا کرد؟ از این رو متن با بنمایههای عصر حاضر و تراژدی نگاشته شده است.
وی اضافه کرد: متن یک فضای مذهبی را در دهه عاشورا، با تمام عناصر و نشانههای قدیمی خود نشان میدهد. از طرفی نمایش متبلور شده صورت زنی سنتی در ایران است و خون تراژیک و دراماتیک در آن نهفته است .
نویسنده کاکتوس خاطرنشان کرد: میخواستم فضایی درست کنم که موازی با جریان تاریخی - اسطورهای عصر حاضر باشد و مسائل روز را بیان کند.
در ادامه این نشست محمد رحمانیان، نویسنده و کارگردان تئاتر با اشاره به نمایشنامه جدید « رادی»، گفت: پرداخت فضا و مضمونهایی که در هر نمایش میتوانست به آن پرداخته شود در این اثر یکجا به ما آموخته شد.
هادی مرزبان، کارگردان تئاتر نیز، اضافه کرد: به قدری در این متن به فضای مذهبی جالب و مینیاتوری پرداخته شده است که تماشاگر را میخکوب میکند.
اسماعیل خلج نیز تصریح کرد: فضایی که رادی ایجاد کرده بود، لحظه به لحظه با فضای شهری امروز ما نزدیک بود، به طوریکه تمام این دیالوگها را ما هر روز در کوچه و خیابان میشنویم. از طرفی باید توجه داشت که اگر رادی تنها « محاق»، « مسافران» و « مرگ در پاییز» را نمینوشت، باز هم برای یک ملت افتخار بود.
در پایان این جلسه رادی در پاسخ به اینکه چقدر رد پای « داش آکل» صادق هدایت در کار دیده میشود، گفت: زمانی که من قدم به دنیای صحنه و نمایش گذاشتم، هدایت به عنوان یک چهره در صحنه ادبیات معروف بود و به نوعی تابو شده بود پس ناخودآگاه خیلیها از او پیروی میکردند. من هم شبها و روزهای زیادی را با متنهای هدایت گذراندم از طرفی با کمال میل میپذیرم که اگر نویسندهای از نویسنده دیگر دهه خود متاثر نباشد، ضعیف است،پس با این پیش فرض با ارادت از « داش آکل» هدایت یاد میکنم!