در ”زمین و چرخ” میخواستم تماشاگر را به خواندن مثنوی معنوی ترغیب کنم

نشست تخصصی دوازدهمین جشنواره بین‌المللی تئاتر عروسکی دانشجویان با عنوان "نشانه‌شناسی در تئاتر عروسکی"روز گذشته –اول خردادماه- با حضور شهرام زرگر، زهرا صبری، دکتر اسماعیل شفیعی، هما جدیکار و علی عباسی در دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر برگزار شد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، "شهرام زرگر" مجری این نشست عنوان کرد: «اولین جلسه از نشستهای پژوهشی جشنواره تئاتر عروسکی را با ذکر نام عزیز از دست رفته جواد ذوالفقاری آغاز میکنیم.»
سپس "علی عباسی" مدرس دانشگاه شهید بهشتی و فارغالتحصیل از دانشگاه فرانسه درباره نشانهشناسی گفت: «کار نشانهشناسی صحبت از بدیهیات است، نشانه از یک نظام و حداقل از دو عنصر دال و مدلول تشکیل شده و این نشانه یک رابطه درونی و یک رابطه بیرونی دارد و معنا از این رابطهها به وجود میآید.»
وی که بر روی نشانهشناسی نمایش "زمین و چرخ" به کارگردانی "زهرا صبری" کار کرده است در ادامه اظهار کرد: «در ابتدا نمایش به نظرم ساده آمد ولی بعد دریافتم که نمایش عروسکی بسیار پیچیدهای است و هر قدر جلو میرفتم لایههای بیشتری برایم نمایان میشد.»
عباسی با بیان اینکه در این جلسه تنها به بررسی بخشی از نمایش که مربوط به داستان موسی و شبان است، خواهد پرداخت، گفت: «در این روایت فردی در حال روایت است و یکسری هم در حال انجام کنش هستند و آن فرد عروسکها را میگرداند و به قدری این لایهها در هم رفته که نمیتوان آنها را از هم جدا کرد.»
وی در ادامه نقالی را یکی از پیچیدهترین هنرها دانست و تصریح کرد: «برای اینکه تئاتر عروسکی را به صورت گفتمانی بخوانیم باید در جستوجوی معنای یخ زده و معنای گفتمانی باشیم و در این نمایش عروسکی در بسیاری از جاها با نشانه طرف هستیم و این نشانه از لایهها خارج و تبدیل به نماد شده است.»
این مدرس با اشاره به اینکه تعزیه به خصوص تعزیهای که در روستاها قرار دارد یک هنر قوی است و حوادثی که رخ میدهد حوادث قرن بیستم نیست بلکه همان حادثه واقعه کربلاست و مربوط به آن زمان میشود، خاطرنشان کرد: «بر این اساس بود که تئاتر عروسکی زمین و چرخ را میتوان مشاهده و بررسی کرد.»
وی درباره بخش ابتدایی نمایش که کهکشانها به وسیله عروسکگردانها و بازیگران چرخانده میشوند گفت: «در این قسمت شخصی که کهکشانها را میچرخاند خیلی بزرگتر از آن کهکشانهاست، اما برخی جاها میبینیم که همان شخص عروسکها را میچرخاند و اینجاست که نمیتوان فهمید شخص در کدام لایه است.»
عباسی درخصوص داستان "موسی و شبان" در نمایش گفت: «کارکرد دست عروسکگردان در این بخش مشخص است، اما یک نقش کلی هم دارد؛ چرا که صورتش گریم خاصی دارد که باید دلیل آن را از کارگردان پرسید.»
وی اظهار کرد: «ویژگی هنر عروسکی در این است که دکورها به اندازه کنشگران، کنشگر بوده و مدام در حال حرکت هستند.»
عباسی با بیان اینکه در داستان موسی و شبان دو گفتمان تشکیل شده است، یادآور شد: «موسی در بالا قرار دارد و شبان پایین نشسته و در واقع یک گفتمان قدرتی شکل گرفته است. همچنین موسی عامرانه صحبت میکند و این نشانهها قراردادی نیست و دال و مدلولش بر روابط طبیعی مبتنی شده و گویی در برخی جاها عروسکگردان موسی میشود.»
وی اضافه کرد: «صدای آواز شبان به همراه صدای راوی به گوش میرسد و راوی خود شبان نیست که صحبت میکند، بلکه نقل قول مستقیم آمده است.»
وی با اشاره به دیگر ویژگیهای این نمایش عروسکی گفت: «این نمایش عروسکی از لایههایی تو در تویی تشکیل شده بود، اما ویژگیاش در این بود که شما در یک لحظه در یک لایه و لحظهای دیگر در لایه دیگری هستید و نمیتوانید با کشیدن خطی این لایهها را از همدیگر جدا کنید.»
عباسی با بیان اینکه نشانههایی که در این تئاتر عروسکی به کار برده شده بود نشانه قراردادی نبود، عنوان کرد: «در واقع نشانههایی بودند که داشتند آرام آرام از لایههای قراردادی خارج و تبدیل میشدند به رابطههای طبیعی که خودش را به پدیده تبدیل کند.»
در ادامه "زهرا صبری" کارگردان نمایش زمین و چرخ ، اظهار کرد: «داستان موسی و شبان را در مدرسه خوانده بودم و خوشحال بودم که خدا هوای همه را دارد و وقتی قرار شد نمایشی را به صحنه ببرم این حکایت را در کنار دیگر حکایتها کار کردم.»
وی با اشاره به اینکه در آن زمان با اینکه اکثر بچهها یا لیسانس و یا دانشجوی فوق لیسانس بودند، افزود: «با این حال نمیتوانستیم اشعار را بدون غلط بخوانیم و متوجه شدم که چقدر دیر اقدام کردم، بنابراین تصمیم گرفتم این کتاب با ارزش را به گونهای کارگردانی کنم که بیننده به خواندن مثنوی معنوی ترغیب شود.»
صبری با بیان اینکه در ابتدا چند مرد هم در کار حضور داشتند، گفت: «در اجرای "زمین و چرخ" تنها به سه بازیگر زن رسیدیم و این سه نفر در واقع فرشته بودند که روایتهای مختلف را به من که محتاج راهنمایی هستم نشان میدادند.»
کارگردان نمایش "خانه برنارد آلبا" اضافه کرد: «اگر این سه فرشته در بخشی کهکشان را جا به جا میکنند همان سه نفر هستند که گوسفندان چوپان را از این سو به آن سو میبرند و دست یکی از این فرشتهها کاسه شیری برای چوپان میشود.»
وی با اشاره به بخشی از نمایش که یکی از این فرشتگان پارچهای را که نماد زمین بود به دوش میکشد، تصریح کرد: «این در واقع نشان دهنده این است که خدا میتواند کل هستی را برای یک چوپان به هم بزند.»
صبری در ادامه یادآور شد: «در کشورهای مختلفی که نمایش اجرا شد قلبم لرزیده از اینکه دیدم اشعار شعرای ما خوانده میشود و تماشاگران مبهوت هستند.»
وی سپس به اجرایی که در تونس داشتند اشاره کرد و افزود: «از آنجایی که تماشاگران تونس اگر نمایشی مورد نظرشان واقع نشود به راحتی همگی سالن را ترک میکنند، پیش از اجرای نمایش بسیار ترسیده بودیم اما وقتی از بالا جمعیت را نگاه میکردم به قدری سکوت بود که شک کردم تماشاگری در سالن حضور داشته باشد. در پایان وقتی صدای دست حاضران را شنیدم متوجه استقبال بینظیر تماشاگران شدم.»
صبری در پایان خاطرنشان کرد: «آن زمان معاون سفیر به یکی از ضربالمثلهای عربها اشاره کرد و گفت: "طرف تکان نمیخورد مبادا اینکه گنجشکی بر سرش نشسته باشد، امروز روی سر تمام تماشاگران گنجشک نشسته بود." به نظرم در وهله اول این گنجشک را مولانا بر سر تماشاگران نشانده بود.