گفتوگو با ”جعفر مهیاری” نویسنده و کارگردان تئاتر درباره تئاتر مدارس
امروزه در دنیا توجه به بارقه‌های آموزشی برای کودکان از اعم سیاست‌گذاری‌های دولت‌هاست. از این جهت که می‌توان جامعه‌ای هدفمند برای رسیدن به قله‌های تعالی تربیت کرد.
این رویکرد البته جدا از آموزشهای فکری و تعریف شده است، زیرا در چند دهه اخیر این موضوع برای همگان روشن شده که آموزش به کودکان برای پرورش خلاقیتهایشان میتواند بهترین کارکرد را داشته باشد. زیرا جریان خلاقانه میتواند پویایی اندیشهای و فکری برای یک جامعه پدید آورد. در تمامی جوامع توسعه یافته این موضوع از طریق آموزش در مدارس شکل میگیرد، اما این موضوع در آموزش و پرورش کشور تقریبا امری فراموش شده است. این روزها مدیران تئاتر کشور سعی در تسریع بخشیدن به جریان تئاتر مدارس در کشور دارند که میتوان به گفتههای دکتر حمید شاهآبادی معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و حسین مسافرآستانه رئیس مرکز هنرهای نمایشی در نشستهای خبریشان که در ماههای گذشته داشتند، به آن اشاره کردند. همین توجه باعث به جریان افتادن تئاتر مدارس شد و طی آن در پروژهای که گروه تئاتر زندگی داشت، به 1000 اجرای نمایش در مدارس مناطق مختلف شهر تهران اشاره کرد. با "جعفر مهیاری" نویسنده و کارگردان و عضو هیأت موسس، و مدیر هنری گروه تئاتر زندگی درباره تئاتر مدارس گفتوگویی انجام دادهایم که میخوانید:
***
*برای اولین سوال اساسا تئاتر تعریف تئاتر مدرسهای چیست و آیا میتوان هر نمایشی را در این راستا دانست؟
تعریف کلی نمایشهای مدرسهای همان تعریف عام است، یعنی نمایشی که در مدرسه اجرا میشود. اما طبق تجربه و پژوهشی که در طول دوران اجراهای مختلف در مدارس داشتهام، اساسا شامل هر نمایشی نمیشود و دارای چند فاکتور اساسی است که در مورد تئاتر مدرسهای باید آنها را رعایت کرد. اول انتخاب موضوع؛ در نمایشهای مدرسهای موضوعاتی که با هدف آموزش مستقیم انتخاب میشوند، به این معناست که گام نخست را به درستی برداشتهایم؛ زیرا هدف اصلی تئاتر مدرسهای آموزش از طریق تئاتر است. اما پس از گذشتن از مرحله آموزش دومین عنصر مهم تئاتر مدرسهای که در کنار موضوع آموزشی قرار میگیرد، خلاقیت است. به این معنا که نمایشی با فاکتورهای خلاقه را به اجرا بگذاریم، یعنی به کارگیری ذهن و خلاقیت خودِ کودکان در سیر داستان و تاثیرگذاری آنها در روند نمایش از طریق خلاقیت؛ همچنین استفاده از ابزاری (مثل آکساسوار و وسایل نمایش) که کوشش ذهنی بچهها را در جهت کشف آن و معنابخشی دوباره آن رقم بزند. در حقیقت ترکیب خلاقییت و موضوع آموزشی، مشارکت جدی تماشاگر و همراه شدن آنها در طول نمایش را قطعی میکند. اما کوتاه بودن زمان نمایش و استفاده از حداقلها برای انتقال مفهوم به گونهای که حجم وسایل مورد نیاز برای اجرا بسیار اندک باشد از موارد بسیار مهم در تئاتر مدرسهای است. و اما آخرین نکته مهم دیگر ریتم سریع و جنب و جوشی است که از ابتدا تماشاگر را (بخصوص تماشاگران10سال به بالا را) با نمایش درگیر کند.
*مگر در نمایشهای کودک َصحنهای این فاکتورها نیست؟
چرا هست اما هدف اصلی نیست. در آنجا هدف اصلی توجه به فرهنگ و هنر و ساخت فرهنگ عمومی، پرورش فکر و خلاقیت، آموزش تحلیل و فکر کردن است؛ عناصری که به ذات هنر مرتبط هستند. به گونهای که ذهن بیننده درگیر با موضوعی میشود که به تحلیل نیاز دارد. درست همانند تئاتر برای بزرگترها؛ فقط زبانش متفاوت است.
*منظور از ریتم سریع در اجرای مدارس چیست؟ اینکه حوصله تماشاگر را در نظر بگیریم؟
همینطور است، اما مهمتر از آن اینکه باید بدانیم که ما وارد حریم بچهها شدیم و آنها میتوانند به هر شکلی استقبال کنند. اجرا کردن نمایش در نمازخانه و یا حیاط مدرسه به گونهای است که بچهها در این دو محل هیچ فضای نمایشی را احساس نمیکنند و حضور گروه نمایش باعث میشود که بیننده به دگردیسی وادار شود و اینجاست که کنش اجرایی میتواند ذهن تماشاگر را تایید کند و آن را وادار به پذیرش اجرای نمایش در محل خود کند.
*آیا شما به عنوان کارگردان در آخرین پروژهای که برای معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد انجام دادید تمام این نکات را رعایت کردید؟
البته من در این پروژه سنگین به عنوان کارگردان مسئول نبودم، اما تمام نکات رعایت شد.
درچه مسئولیتی فعالیت کردید؟
من به عنوان مدیر تولید و ناظر کیفی پروژه فعالیت داشتم و البته طبیعی بود با توجه به حساسیت اجراها و حجم بالای 12 گروه برای اجرا و 700 تا 800 اجرا در مدارس، آن هم در عرض 12 روز، من فقط نقش نظارتی (کیفی) و مهم تر از آن حضور در روند تولید، تهیه و تایید حتی جزئیات نمایش را داشته باشم.
*آیا مبنای نظارت شما بر اساس همین نکاتی که گفتید پیش رفت؟
صد در صد. قراراست مفاهیم منتقل شوند در این گونه نمایش، ما اجرا میکنیم که از نظر اجتماعی، بتوانیم تاثیر مستقیم و موثری داشته باشیم؛ پس بنابراین، رسیدن به این هدف، تنها از طریق همین نکاتی بود که در سیرتجربه و تحقیق چندین ساله به دست آوردیم و آن اجراهای مستمر در مدارس بود.
*و موفق بودید؟
به نظرم تا 80 درصد بله...ما در این دوره فرمهای نظرسنجی را آماده کردیم که با در اختیار قرار دادن آن نزد مدیران و معلمان مدارس، نظرشان را نسبت به تئاتر و رسانههای دیگر جویا شدیم که به نتایج جالبی رسیدیم.
*نتیچه چه بود؟
اکثرا تئاتر را مهمترین عنصر انتقالی پیامهای مختلف آموزشی به کودکان دانستند و البته گفتوگو با خود بچهها نیز موید همین کلام بود.
*پس میشود گفت تئاتر مدرسهای مقدمهای است برای دیدن تئاتر صحنهای بچهها در آینده؟
نه تنها آینده بلکه شامل زمان حال هم میشود. به طور کلی میشود این نکته را عنوان کرد که تئاتر مدرسهای حلقه مفقوده هنرهای نمایشی کشور است. زیرا نه تنها کارکردهای آموزشی بالایی دارد؛ از این جهت که آموزش تئاتر خلاقانه است و با خرد کودک درگیر میشود؛ بلکه زمینهساز رویکرد به عناصر فرهنگی در کودکان نیز میشود. مسلما اگر تمامی کودکان در سنین مختلف با مقوله هنر خلاق اعم از موسیقی، نقاشی و تئاتر درگیر شوند، در آینده نیز مخاطب این جریان خواهند بود.
*حرف آخر؟
در آخر معتقدم تئاتر مدرسهای را به عنوان یکی از مهمترین گونههای تئاتر باید پذیرفت زیرا باید دانست که نقش تربیتی و فرهنگساز آن در طول دوران ابتدایی بچهها، چه جایگاه مهمی دارد. و از این حیث خوشحالم که مسئولانی چون دکتر حمید شاهآبادی معاون هنری وزارت ارشاد و حسین مسافر آستانه رئیس مرکز هنرهای نمایشی با جدیت تمام از تئاتر مدرسهای سخن میگویند. البته نکته آخر اینکه تمام مسائلی که در مورد تئاتر مدرسه عرض کردم تنها بخشی از کلیتی است، که به صورت تیتروار عرض کردم. زیرا تئاتر مدرسه از فاکتورهای پیچیدهای برخوردار است که شاید در این مقال نگنجد.