نخستین جلسه از دهمین کارگاههای فصلی پروژه دائمی چهارفصل تئاتر ایران برگزار شد

نخستین جلسه از دهمین کارگاه‌های فصلی پروژه دائمی چهارفصل تناتر ایران با موضوعیت نمایشنامه‌های اپیزودیک روز گذشته ۲۳ خردادماه در سالن کنفرانس مجموعه تئاترشهر برگزار شد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، "ایوب آقاخانی" مدیر پروژه در ابتدای جلسه دلیل پذیرفته نشدن بسیاری از طرحهای این دوره را منطبق نبودن نگاه شرکتکنندگان با نگاه برگزارکنندگان پروژه به این گونه نمایشها دانست. او از نقطه نظر تئوریک نمایشنامههای اپیزودیک را بررسی کرد و حوزه عملی آن را به استاتید این دوره؛ نادر برهانیمرند و شهرام زرگر واگذار کرد.
در ادامه نویسنده نمایشنامه "نام همه مصلوبان عیسی است" گفت: «تمام نمایشنامههای جهان از ابتدا تاکنون مجموعاً در چهار ساختار کلی میتوانند تعریف شوند.»
او ادامه داد: «ساختارهای پنجم و ششمی هم اراده شده که به گمان من کاملاً جعلی و نادرست است. این چهار ساختار عبارتند از: 1 ـ ساختار ارسطویی (ساده، خطی) 2 ـ ساختار اپیزودیک 3 ـ ساختار ساکن و ایستا (استاتیک) 4 ـ ساختار مدور (دورانی ـ دایرهای)
کارگردان نمایش "کسوف" نیز سپس دیاگرام کلی ساختارها را بر دو مولفه استوار دانست و تصریح کرد: «شدت هیجان در مخاطب و زمان. در ساختار ارسطویی، نمودار از نقطه صفر شروع می شود و به نقطه اوج (climax) میرسد. هرچه بردار زمان جلو میرود، شدت هیجان بالاتر می رود.ساختار ارسطویی، آغاز، میانه و پایان دارد که البته تا قرن نوزدهم ساختار دیگری داشت، به گونهای که نمودار پس از رسین به نقطه اوج، ادامه مییافت اما با گذشت زمان این ساختار مبدل به گونه¬ امروزی آن شد.»
ایوب آقاخانی، پایه نمایشنامههای اپیزودیک را ساختار ارسطویی دانست و گفت: «تنها تفاوت این است که ساختارهای خطی تا اندازه دلخواه میتوانند ادامه پیدا کنند و برای کنار هم قرار گرفتن، نیاز به اشتراکاتی دارند.»
وی به این اشتراکات اشاره کرده و افزود: «1ـ داشتن شخصیتهای مشترک: در این گونه باید در تمامی اپیزودها شخصیتها باقی بمانند اما لزوماً نه با همان درجه اهمیت. برای نمونه میتوان به فیلم "دعوت" ابراهیم حاتمی کیا و "دستفروش" مخملباف اشاره کرد. 2 ـ مکان مشترک : که شخصیتها تغییر میکنند اما مکان ثابت است. 3 ـ موضوع، پیام و یا اندیشه مشترک: "تویی که نمی شناختمت" و " نوبت عاشقی" میتواند نمونه درستی باشد در نمایشنامههای اپیزودیک ، باید هر اپیزود آن کامل و دارای درام باشد.»
او تفاوت نمایشنامههای اپیزودیک و متقاطع را نیز بررسی کرد و نمایشنامههای متقاطع را چنین تعریف کرد: تکه تکههای داستان که بدون ترتیب تعریف میشوند ساختار ارسطویی محض دارند، که برشهایی تصادفوار خورده یا لااقل اینگونه به نظر میرسد. بینظمی¬ای که کاملا مهندسی شده. در اینگونه درامها، داستان در هر بخش ادامه پیدا میکند. برای نمونه میتوان نمایشنامه "رویاهای رام نشده" ایوب آقاخانی و فیلم پالپفیکشن و بابل را نام برد.
گفتنی است دهمین کارگاههای فصلی پروژه دائمی چهارفصل تئاتر ایران با موضوع نمایشنامههای اپیزودیک برگزار شد.