توجه به تئاتر آئینی و سنتی ضرورتی اجتناب ناپذیر

پانزدهمین جشنواره بین‌المللی نمایش‌های آئینی و سنتی که از ۲۳ تیر تا ۱ مرداد در تهران برگزار می­شود انگیزه‌ای شد تا خانواده تئاتر کشور و فعالان حوزه تئاتر ـ آئینی و سنتی به صورت جدی‌تر به طرح دیدگاه‌ها و نظریاتشان پیرامون ضرورت‌های این گونه مهم نمایشی و دغدغه‌ها و اولویت‌های آن بپردازند.
آن چه مسلم است این نکته است که تئاتر آئینی نیاز جامعه ماست و اهتمام به آن کارکردی چندسویه دارد. این گونه نمایشی هم باعث پویایی فرهنگ و هنر معاصر میشود و هم هنر امروز را با پیوند زدن به میراث کهن و تجلیات رفتاری و نمایشی که قرن¬ها ریشه دارند، سیراب و غنی میسازند و هم فرصت کشف، شناسایی و ثبت ریشه¬ها و اصالت¬ها و داشته¬های فرهنگی اقوام و مناطق مختلف را ایجاد میکنند.
محمود عزیزی دبیر این دوره جشنواره بینالمللی نمایشهای آئینی و سنتی تئاتر آئینی، را بنیان تئاتر ملی میداند و معتقد است: نمایشهای آئینی سنتی باید از جایگاه مطلوبی برخوردار شوند و امیدوارم جشنواره بینالمللی نمایشهای آئینی سنتی بتواند فرصت و انرژی مضاعفی را برای آن ایجاد نماید.
عزیزی با اشاره به تلاشهای دبیران گذشته این جشنواره گفت: «جشنواره آئینی سنتی این دوره در حال سیر به سوی تکامل بیشتر است.»
وی در ادامه گفت: «با اعتقاد به اینکه هر اتفاقی در جامعه هنری از دل برگزاری اینگونه جشنوارهها به وجود میآید، در تلاش هستم تا این جشنواره به بهترین شکل ممکن برگزار شود.»
بهروز غریبپور، نویسنده و کارگردان تئاتر با بیان اینکه جشنواره نمایشهای آیینی سنتی در سالهای برگزاری موفقیتهای خوبی در جلوگیری از فراموش شدن برخی آیینهای ایرانی داشته و امروز خیمه شببازی، تخته حوضی و تعزیه ما در دنیا شناخته شده است اظهار داشت: صرف ادامه حیات هر پدیده، هر چند ارزشمند است اما در رابطه با پدیدههای فرهنگی اگر دائما در حال رشد نباشد، اسفانگیز خواهد بود؛ بنابراین جشنوارهها مانند هر پدیده دیگری نیازمند بازسازی، احیا و توجه جدی به مضامین و محتوا برای ادامه حیات قویتر هستند.
وی معتقد است: بخش تکوین و تکامل نمایشهای سنتی ما هنوز به نتیجه نرسیده است زیرا من تکوین و تکامل را این نمیدانم که صرفا به کمیتها و شمار جذب تماشاگران توجه کنیم. زیرا این امر هنگامی ارزشمند است که با حضور تماشاگران عام و در روزهایی که جشنواره وجود ندارد، ادامه حیات بدهد.
این کارگردان تئاتر سه عنصر سرمایه، گزینش دقیق گروهها و پژوهش را ضامن توفیق جشنوارهها میداند.
داوود فتحعلی بیگی، نویسنده و کارگردان تئاتر میگوید: با توجه به اینکه من در دورههای مختلف برگزاری این جشنواره حضور داشتم، شاهد بودم جشنواره در توجه دادن هنرمندان تهران و شهرستان، مسئولان و مردم نسبت به اهمیت حفظ و اشاعه آیینهای نمایشی و نمایشهای آیینی موثر عمل کرده است.
وی با اشاره به دو سالانه بودن جشنواره نمایشهای آیینی سنتی اضافه میکند : در سالی که جشنواره برگزار نمیشود، باید کارگاههای آموزشی دایر شود و امکان تکثیر فیلم نمایشهایی که به جشنوارههای راه پیدا میکند، به وجود آید و در اختیار گروههای مختلف گذاشته شود، زیرا بخشی از یاد گرفتن مشاهده است.
فتحعلی بیگی ادامه میدهد: «با توجه به اینکه ما آموزشگاه ویژه نمایشهای آیینی سنتی نداریم و در دانشگاهها نیز این نوع نمایشها آموزش داده نمیشود، لازم است کارگاههای آموزشی برگزار شود، فیلمهای آموزشی تهیه شود ، فیلم اجرای اساتید و یا اجراهای پرقدرت و قابل توجه تکثیر شود و در اختیار گروههای مختلف قرار دهند تا بتوانند تجربههای یکدیگر ا نیز ببینند.»
وی اجرای عمومی را یکی از مهمترین عوامل ماندگاری این نوع نمایشها میداند.
اسماعیل خلج، نویسنده و کارگردان تئاتر جشنواره آیینی سنتی را محمل مناسبی میخواند که اینگونه نمایشها میتوانند خود را عرضه کنند و کسانی که به این بخش از تئاتر کشور علاقمند هستند، این نمایشها را دنبال کنند و بالطبع جشنوارهها همیشه تاثیرگذاری خواهند داشت زیرا جمعی از دستاندکاران و متنها در این زمینه وارد کار میشود.
وی میگوید: «هر کشوری برای خودش شیوه خاصی از تئاتر را به عنوان آیین دارد؛ کشور ما دارای فرهنگ دیرپا و غنی است و قبل از آنکه شیوه اروپایی وارد نمایش ما شود، ایران نمایشهای آیینی و سنتی مانند تخت حوضی، خیمه شب بازی و نیز تعزیه و نقالی و امثالهم داشته؛ همچنانکه اکنون تئاتر هند با کاتاکالی و تئاتر ژاپن با نمایش کابوکی و تئاتر نو شناخته میشود و در انگلیس نیز تئاتر شکسپیر به عنوان تئاتر آیینی است.»
خلج یادآور میشود: «بسیاری از نمایشهای آیینی و سنتی رویکردی به زندگی و یا افسانههای عامه دارد و با توجه به زمینههای بهرهمندی خوب از فرهنگ عامه و قدمت افسانههای کهن و داستانهای قدیمی در کشور ما، این نوع تئاتر و این جشنواره میتواند محمل پرجذبه و پرمضمونی برای نویسندگان و اهل هنر باشد.»
وی با اشاره به اینکه رویکرد به کمدی و طنز همواره مورد اقبال مردم است، اظهار کرد: «مردم از دیرباز از کمدیهای شاد استقبال میکردند و یکی از زمینههای نمایشی که در دنیا پا به پای تراژدی رشد میکند، نمایشهای کمدی است؛ از آریستوفان گرفته تا مولیر و من امیدوارم این جشنواره بتواند به نحو هر چه بیشتر و بهتری نمایشهای شاد و با روحیه، با مضمون خوب و کمدیهای محبوبی ارائه کند که برای مردم لذت بخش باشد.»
این نویسنده و کارگردان تئاتر تاکید میکند: «شاید نیاز تماشاگر امروزی به تئاتر آن است که هم لذت ببرد، هم تسلی خاطر پیدا کند و هم روحیه بگیرد و نمایشهای آیینی سنتی در این جشنوارهها میتواند در طول سال تولیداتی را وارد فضای تئاتری کند که سالنهای ما به کمدیهای خوب و دلنشین با سبک و سیاق امروزی و جذابیتهایی که بسیاری از مخاطبان را به تئاترها بکشاند، زینت پیدا کند.»
عظیم موسوی، نویسنده و کارگردان تئاتر با اشاره به اهمیت مقوله پژوهش عنوان میکند: «خوشبختانه چند سالی است که جنبه پژوهشی جشنواره آیینی و سنتی در سمینارها و یا اجراها و آیینهایی که انتخاب میشود، برجسته شده و حتی در فراخوانها به پذیرش آیینها یا تعزیههایی تاکید شده که مهجور مانده است.»
وی با اشاره به اینکه برگزارکنندگان جشنواره به دنبال احیای سنن و آیینهای در حال فراموش شدن، هستند ادامه میدهد: «این سیاست بسیار خوبی است و باعث میشود جشنواره تکراری نباشد و هر دو سال یک بار، جشنوارهای را با فضای جدید و آیینها، نمایشها، نمایشگونهها و نمایشوارههایی که تاکنون ظاهر نشده است، ببینیم.»
این کارگردان تئاتر نداشتن دبیر دائم را از نقاط ضعف این جشنواره میخواند و میگوید: «در جشنوارههای کشورهای دیگر دبیران ممکن است تا 15 سال هم برای یک جشنواره باقی بمانند و در این وضعیت تکلیف دبیر مشخص است؛ اما با آمدن دبیر جدید برخی از کارها باید از نقطه صفر شروع شود و من معتقدم نبود دبیر ثابت، یکی از نقاط ضعف جشنوارههای ما است.»
موسوی همچنین خواستار اختصاص تعداد اجراهای بیشتری به آثار شرکتکننده در جشنواره شد.
کوروش زارعی، نویسنده و کارگردان تئاتر حضور جشنواره تئاتر آیینی و سنتی برای احیای سنتها، آیینها، مناسک و هنرهای نمایشی ایرانی ضروری میداند و معتقد است: اگر ما بخواهیم در عرصه تئاتر جهانی و بینالمللی حرفی برای گفتن داشته باشیم، باید تئاتر خود را با رجوع به فرهنگ و آیین شرقی خودمان در عرصههای بینالمللی مطرح کنیم.
وی موفقیت فیلمهای ایرانی در عرصه جشنوارههای بینالمللی را به دلیل حاکم بودن فرهنگ، شرایط بومی و منطقهای و تفکر شرقی در آنها عنوان می کند و ادامه می دهد: اگر ما بتوانیم تئاتر به تمام معنا ایرانی و با فرهنگ شرقی خودمان، به صورت حرفهای و مدرن اجرا کنیم، در سراسر دنیا میان کشورهای غربی که صاحب تئاتر هستند، مقبولیت بهتری پیدا خواهیم کرد زیرا کشورها و فستیوالهای دیگر به دنبال آیینهای نوین نمایشی در فرهنگهای ملل هستند و دوست دارند با آنها آشنا شوند.
زارعی بر این باور است هر زمان ما به سمت تولید نمایشهایی بر اساس آیینها و سنن خود حرکت کردیم، در جشنوارههای بینالمللی مورد اقبال و تشویق قرار گرفته و توانستهایم جایگاه تئاتر ایرانی خود را به رخ بکشیم؛ اما اگر این مساله را فراموش کنیم، قطعا آیینها، فرهنگ و سننی که هست به فراموشی سپرده میشود و به اعتقاد من راه جهانی شدن هنر تئاتر ما این است که فرهنگ و سنن و آیینهای خود را در قالبهای مختلف سنتی و مدرن اجرا کنیم.
میتوان نتیجه گرفت برگزاری جشنواره نمایشهای آئینی و سنتی کمک میکند تا تئاتر امروز با تکیه بر داشته¬ها و سرمایه¬هایش مهندسی شود. به نظر می¬رسد برغم پیشینه و غنای که در این حوزه وجود دارد تاکنون، کمتر به آن بها داده شده است. این نوع تئاترحتی، به حل بحران مخاطب در تئاتر کمک می¬کند و گام اساسی در مسیر تحقق تئاتر برای همه است. این جشنواره درخششی را بر می¬انگیزد تا در شعاع آن گوشه¬هایی از ظرفیت، زیبایی و جذابیتهای گوناگون فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و پتانسیلهای فرهنگهای بومی کشف و ثبت شود و مولفههای گرانسنگ و بی¬شمار فرهنگی و آئینی، "آداب و رسوم"، اساطیر، ریشهها و مشترکات کشورها احیا و تقویت شود. تاریخ این سرزمین بزرگ سرشار از نشانههای بارز فرهنگی است که با هنر نمایش میتوان زیباترین جلوههای آن را معرفی کرد و می توان با تکیه بر آئینها و سنتها و تئاتر بومی آیندهای لبریز از عشق، صلح، معنویت و ترقی را رقم بزنیم.