گفتوگو با ”گیتا بهادری” کارگردان نمایش ”ماه تی تی”
من همیشه فکر میکنم کار کودک بسیار سختتر از کار بزرگسال است. در یک کار بزرگسال بد هم به واسطه مناسباتی که وجود دارد در هر حال میتوان هر چند بدون علاقه تماشاگر را در سالن نگه داشت، ولی امکان ندارد بتوانیم کودک را اگر از کاری خوشش نیامد در سالن حفظ کنیم.

علیرضا نراقی: نمایش "ماه تی تی" که مدتی است در تالار هنر اجرا می‌شود موفق شده مخاطب خود را پیدا کند و کاری کند که کوچک و بزرگ راضی از سالن بیرون بروند. نمایش کودک از مهمترین گونه‌های تئاتر است که با توسعه و تکثیرش قطعاً می‌تواند فواید بی‌حدی برای جامعه و به شکل خاص برای تئاتر به همراه داشته باشد.
. آنچه در ادامه میخوانید گفتوگوی سایت ایران تئاتر است با "گیتا بهادری" کارگردان نمایش "ماه تی تی" که ضمن صحبت درباره این نمایش و گونه تئاتر کودک از مشکلات این حوزه هم سخن میگوید.
***
جالب است متن شما که نوشته اردشیر صالح پور است، در فضاهای عشایری و غریب برای بچههایی که در شهر زندگی میکنند نوشته شده؛چه شد چنین متنی را انتخاب کردید و روند رشد و شکلگیری کار به چه صورت بود؟
من مدتی به دنبال یک متن ایرانی میگشتم که تعداد بازیگرانش زیاد و البته دختر باشند و مشخصاً در فضاهای ایرانی نوشته شده باشد تا با خود بچهها آن را کار کنم. پس از خواندن متنهای فراوانی که با این نیازهای من همخوان نبودند، رهام مخدومی این متن را به من معرفی کرد که آن را با خود کودکان کار کردم. اما مدتی بعد جشنوارهای به نام جشنواره ملی جوان برگزار شد که اولین دورهاش بود و اولویتش متنهای ایرانی بود. به همین دلیل تصمیم گرفتم این متن را برای آن جشنواره بفرستم. خوشبختانه انتخاب شد و من شروع به جمع کردن گروه کردم و سرانجام در جشنواره جوان کار اجرا شد و توانست جایزه اول بازیگری مرد و دوم کارگردانی را از آن خود کند. البته این متن برای اجرایی که شما امروز میبینید تغییرات زیادی کرده که خود این تغییرات با اجازه و زیر نظر آقای صالحپور انجام شده است.
کمی درباره گروه توضیح دهید. شما این گروه را با عنوان گروه تئاتر زندگی معرفی کردید. این گروه تا به حال چقدر کار کرده و در چه گونههایی تئاتر اجرا کرده است؟
به گمانم این کار نهمین کار گروه تئاتر زندگی باشد و سومین همکاری من با این گروه. این گروه را رهام مخدومی تأسیس کرده و اجراهای مختلفی در شکلهای متفاوتی تا به حال داشته است.
بازیگران کار هم از همین گروه هستند؟
بله اغلب بچههای همین گروه هستند.
انجام کار در حوزه تئاتر از اول علاقه و انتخاب شما بوده یا اینکه در روند کار با بچهها آنطور که گفتید و یا در روند آموختن تئاتر تصمیم گرفتید وارد این حوزه شوید؟
من از ابتدایی که تحصیل در رشته تئاتر را شروع کردم، رویکردم در جهت تئاتر کودک بود. در دوران کارشناسی خودم هم چند کار کودک انجام دادم. درست است که در حوزه بازیگری انتخابی نمیتوانستم داشته باشم و طبیعتاً در حوزههای مختلف تجربه کردم، اما رویکردم در کارگردانی مشخصاً کار کودک بوده است.
ویژگیهای کارگردانی در عرصه تئاتر کودک چیست که شما را از ابتدا جذب خود کرده است؟
من همیشه فکر میکنم کار کودک بسیار سختتر از کار بزرگسال است. در یک کار بزرگسال بد هم به واسطه مناسباتی که وجود دارد در هر حال میتوان هر چند بدون علاقه تماشاگر را در سالن نگه داشت، ولی امکان ندارد بتوانیم کودک را اگر از کاری خوشش نیامد در سالن حفظ کنیم. بچهها معمولاً وقتی از کار خوششان نمیآید یا سؤال میپرسند، یا گریه میکنند و یا از سالن بیرون میروند. به همین دلیل برای من بسیار جالب بود که چطور میتوان کاری را آنقدر جذاب کرد که کودک در سالن باقی بماند. تجربیات ابتدایی من از این جهت خیلی مهم بودند، چرا که خیلی نکات ریز در کار کودک وجود دارد که شما ممکن نیست در کار بزرگسال به آنها فکر کنید و همین نکات هستند که تجربه کار کودک را خیلی جذاب میکنند. جالب است که اگر کارگردان بتواند کار کودک را خوب انجام دهد به گونهای که بچهها از کار لذت ببرند قطعاً بزرگسالان هم از کار لذت خواهند برد و بامزه است که در این مواقع هیجان بزرگسالان حتی بیشتر هم هست؛ به همین دلایل شعار من در کار این است که موفقیت اصلی زمانی است که بتوانم کار کودک خوب انجام دهم و این به من اطمینان خواهد داد که کار بزرگسال موفق هم میتوانم انجام دهم.
[:sotitr1:]همه این عناصر مربوط به کارگردانی یک طرف اما میخواهم ببینم چقدر مسائل مضمونی و علایق آموزشی در مسیر انتخاب کار کودک توسط شما مؤثر بوده است؟
من همیشه وقتی کار کودک میکنم ابتدا خودم را در نظر میگیرم؛ به این معنا که وقتی بچه بودم از چه چیزهایی خوشم میآمده؟ در ضمن من هنوز هم کارتون و برنامههای نمایشی مربوط به کودکان را به شدت پیگیری میکنم. همیشه در ذهن من این وجود دارد که بچهها چه چیزهایی را دوست دارند. در درجه اول لذت بردن آنها خیلی مهم است؛ یعنی هم من وقتی بچه بودم و هم بچهها در هر دورهای در درجه اول نیاز دارند که لذت ببرند و از بودن در سالن تئاتر راضی باشند. اما در درجه دوم مسئله آموزش است. من باور دارم که تأثیر آموزشی تئاتر بیش از صد کتاب است. لذا آموزش برایم خیلی مهم است.
و این تأثیر آموزشی تئاتر در مورد بچهها قطعاً چند برابر است.
دقیقاً. به همین دلیل هم من متن "ماه تی تی" را انتخاب کردم. چون نمایش ایرانی بود و از بستر همین جامعه بیرون آمده بود. خیلی آثار هستند که در فضای ایرانی نیستند و اجرا میشوند اما به نظر من با وجود قدرت و تعداد زیاد فیلمها و کارتونهای خارجی کودکان، اساساً دیگر ذهنها در مواجهه با تئاتر ایرانی کار تازه میطلبد نه تقلید از آثاری که همه فضا را پر کردهاند. الآن به نظرم ما بیشتر باید روی سنتهای ایرانی و فضاهای نزدیک به ایران کار کنیم. با نمایش میشود خیلی از این نکات را جا انداخت و ضمن این بهتر و قویتر به کار کودکان پرداخت. همین "ماه تی تی" بیشتر در فضای ایلی میگذرد بنابراین کودک با بچههای ایل و نوع زندگی آنها آشنا میشود و این خود نقطهای را در ذهنش روشن میکند که میتواند او را با شیوههای سنتی زندگی در ایران آشنا کند.
به نظر میرسد ساختن کمدی برای بچهها یکی از دشوارترین مراحل کار کودک باشد، چرا که آنها اساساً به چیزهایی متفاوت از ما میخندند. میخواهم ببینم روند ساختن لحظات کمیک برای بچهها در شیوه کاری شما چگونه است؟
این از نکتههایی است که به نظر من فقط زمانی ممکن میشود که کارگردان و گروه اجرایی درگیر با کودک باشند. یعنی باید دنیای کودک را بشناسند و با آن آشنا باشند. اساساً ما با ذهن خود نمیتوانیم برای بچهها لحظهای را خلق کنیم، مگر اینکه ذهنمان را جای یک بچه بگذاریم و مثل او فکر کنیم، در این حالت است که میتوانیم لحظهای را برای بچهها بسازیم. من خودم خیلی با بچهها درگیرم و اغلب با خود آنها کار میکنم. برای کار با آنها باید با خودشان همسان بود و از بالا به ذهن و تخیل آنها نگاه نکرد.
در کار شما تفهیم این موضوع به بازیگر چه روندی داشت؟
من سعی کردم که در انتخاب این گروه از کسانی استفاده کنم که حتماً تجربه کار کودک داشته باشند.چون تجربه در کار کودک خیلی مهم است، ما اکثراً وقتی که کار کودک هم میکنیم ذهنیتمان همان ذهنیت کار بزرگسال است، اما تجربه در این حوزه است که میتواند ذهن ما را بسازد و با فضای تئاتر کودک آشنایمان کند. دوم اینکه ما تلاش کردیم از دید سوم به هم نگاه کنیم و ایرادات هم را به هم یادآوری کنیم. راه دیگر ما اجرای این کار پیش از اجرای عمومی برای بچههای مختلفی بوده که به آنها دسترسی داشتیم، این کار هم خیلی کمک کرد که اجرا را با خود بچهها پیش از اجرای عمومی محک بزنیم.
الآن تئاتر کودک برای شما جدی است. اگر بخواهید به طور خاص در شکل گروهی، تئاتر کودک را ادامه دهید چه مشکلاتی را در این حوزه حس میکنید؟
به طور کلی مسئولان ما بچهها را نادیده میگیرند و طبیعی است که این در تئاتر هم به شدت وجود دارد. دید خیلیها به تئاتر کودک به گونهای است که انگار زحمتی ندارد تا به چشم بیاید. مسئله دیگر اینکه تئاتر کودک برای تصمیمگیری نیاز به شناخت دارد. گاهی تصمیمگیریهایی دیده میشود که نشان از عدم در شناخت این حوزه دارد. اما در هر حال نباید ناشکری کرد؛ چرا که حداقل یک سالن اختصاصی تئاتر کودک در ایران وجود دارد که این خود جای امیدواری دارد. اما در همین خصوص هم به نظر میرسد آن قدر که توجهات به سمت توسعه تالارهای بزرگسال است، به توسعه فضاهای تئاتر کودک توجه کافی نمیشود. از طرف دیگر به اندازه کافی متن ایرانی برای نمایش کودکان وجود ندارد که اگر جایگاه یا مرکزی برای تربیت متخصص تئاتر کودک پیشبینی شود خوب است، چون این کمبود متن ایرانی را هم شاید بتواند جبران کند.