یک کارگردان: تئاتر عروسکی به دهان گندهای تبدیل شده که فقط قر میزند
نشست بررسی تئاتر عروسکی با حضور آزاده انصاری، روشنک روشن و شیوا مسعودی سه کارگردانی که اخیراً نمایشهای عروسکی آنها در مجموعه تئاترشهر روی صحنه رفته و با شرکت تنی چند از خبرنگاران برگزار شد.روشنک روشن در ایند جلسه گفت:« در حال حاضر تئاتر عروسکی به دهان گندهای تبدیل شده که فقط قر میزند و این قدر که این حرفها برایمان مهم است نقد و بررسی کارها برایمان مهم نیست و بالای این دهان هم یک علامت سوال است و آن این که علت این ندیده شدن چیست؟
نشست بررسی تئاتر عروسکی با حضور آزاده انصاری، روشنک روشن و شیوا مسعودی سه کارگردانی که اخیراً نمایشهای عروسکی آنها در مجموعه تئاترشهر روی صحنه رفته و با شرکت تنی چند از خبرنگاران برگزار شد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، این نشست که در کافه تریای تالار اصلی مجموعه تئاترشهر برگزار شد در ابتدای جلسه کارگردانان نمایشها درباره شکلگیری آثارشان صحبت کردند. آزاده انصاری کارگردان نمایش”ماه پیشونی” درباره شکل گیری این نمایش گفت:«”ماه پیشونی” یکی از قصههایی بود که بین افسانههایی که شنیده بودم آن را خیلی دوست داشتم و فکر میکنم خیلیها این قصه را دوست دارند و در دوران دانشجویی هم براساس این قصه کاری را ارائه داده بودم.»
وی افزود:«هنگام برگزاری جشنواره تئاتر عروسکی تصمیم داشتیم براساس نمایشنامه”هملت” کاری را آماده کنیم. اما به خاطر هزینه بالایی که داشت دست نگه داشتیم و چون”ماه پیشونی” همیشه در ذهنم بود به سراغ آقای ایوب آقاخانی رفتم تا نمایشنامه را بنویسند. ایشان دو بار این متن را نوشتند که متن دوم براساس ساختاری بود که من در ذهن داشتم و چیزی که روی صحنه رفت براساس متن دوم و تمرینهای کارگاهی بود.»
شیوا مسعودی کارگردانی نمایش”کلاغها” نیز درباره چگونگی شکل گیری این نمایش گفت:«سه کار قبلی من را خانم نغمه ثمینی نوشته بودند ولی چون زمانی که میخواستیم این کار را شروع کنیم ایشان درگیر پایاننامه دکترا بودند تصمیم گرفتم که به سراغ یک داستان مدرن بروم و آن را برای نمایشنامه اقتباس کنم. این کار نسبت به تجربههای قبلی من کار متفاوتی است. من تا به حال کار رئالیستی عروسکی نکرده بودم. در کار رئالیستی هر لحظه نمایش بسیار مهم است و من در نمایش”کلاغ” نگران هر لحظه بودم.
روشنک روشن کارگردان نمایش”هدیه جشن سالگرد” نیز درباره چگونگی شکل گیری این نمایش گفت:«در کار قبلی، یک روز افشین هاشمی وقتی سر تمرین آمد، نمایشنامه”هدیه جشن سالگرد” را خواند و من از همان جلسه این متن را دوست داشتم و بعد از اجرای نمایش”رویای بیکفن” نمیدانم افشین هاشمی پیشنهاد کارگردانی این نمایش را من داد یا به من به او پیشنهاد کارگردانی این نمایش را دادم ولی در نهایت تصمیم گرفتیم این متن را کار کنیم. متن اصلی برای اجرا با عروسک نبود و در مرحله اجرایی کار را به نمایش عروسکی نزدیک کردیم.»
آزاده انصاری درباره مخاطب نمایش”ماه پیشونی” گفت:«در ابتدا به مخاطب فکر نمیکردم، در مرحله بعد به مخاطب کودک و بزرگسال فکر کردم. میخواستم یک کار کلاسیک انجام دهم اما به مرور زمان مسیرمان عوض شد و به سمت مخاطب کودک رفتیم.»
عباس غفاری مجری جلسه در ادامه افزود:«برای کارهای فانتزی میتوان سن مشخصی را تعیین نکرد و ما در تجربیات خارجی میبینیم که کودک و بزرگسال هم زمان با اثر ارتباط برقرار میکنند.»
روشنک روشن نیز در پاسخ گفت:«من موافق نیستم، انیمیشنی مثل فیلم”آلیس” هم وجود دارد که فانتزی است اما کودکان نمیتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. این تقسیمبندیها در همه جای دنیا هم وجود دارد.
انصاری در ادامه افزود:«فکر میکنم بعضی وقتها زیادهگوییها باعث عدم ارتباط میشود. در بعضی از جاها کودکان را نادان تصور میکنیم و این قدر زیادهگویی میکنیم که حال بچه بد میشود. باید چیزهایی را هم به ذهن کودک سپرد و همه چیز را نباید برای او توضیح بدهیم.»
مسعودی گفت:«تئاترهای عروسکی که معمولاً خارج از مرکز هنرهای نمایشی تهیه میشود پر از شعار هستند و اتفاقاً کودکان هم این نمایشها را میبینند چون عادت کردهاند. در تلویزیون هم به همین شکل برخورد میشود و جایی برای فکر کردن به مخاطب کودک و نوجوان داده نمیشود. مگر چند کار خوب عروسکی در تالارهای تهران اجرا میشود که ما بگوییم 10 درصد از بچههای تهران این نمایشها را دیدهاند و دیدگاه آنان تغییر کرده است. مگر چند کار خوب در تلویزیون اجرا میشود؟ در حال حاضر حتی کارهایی مثل”مدرسه موشها” هم دیگر تولید نمیشود و معیارهایی که تلویزیون ناخواسته حاکم میکند روی نگاه مخاطب تاثیر گذاشته است.»
روشنک روشن نیز در این ارتباط گفت:« نحوه برقراری ارتباط با مخاطب را در سه بخش میتوانیم بررسی کنیم که تنها یک بخش آن به نمایشگران این حوزه مربوط میشود. بخش دوم مربوط به سیاست گذاریهایی است که در تئاتر کودک انجام میشود. قوانین این حوزه مربوط به 20 سال پیش است و بخش سوم این که فرهنگ تئاتر دیدن در میان ما وجود نداشته است. ما بارها دیدهایم که یک مادر و بچه به تماشای نمایش آمدهاند، بچه به تماشای نمایش نشسته اما مادر بیتابی میکند.»
آزاده انصاری در ادامه در پاسخ به پرسش یکی از حاضران درباره این که چرا به آداپته و امروزی کردن نمایش نپرداخته گفت:«خیلی از روانشناسان اعتقاد دارند بچههایی که افسانههای پریان را میخوانند از هوش بیشتری برخوردارند. بله میشود یک داستان را آداپته کرد. ولی ما چنین تصمیمی نداشتیم و فقط تصمیم داشتیم به جای این که یک قصه را بخوانیم آن را ببینیم و قصه و افسانهای از جنس ایرانی تصویر کنیم.»
وی خاطرنشان کرد:«من فکر میکنم ما از خیلی چیزها که داشتیم دور شدهایم. میخواستیم یک قصه را تصویر کنیم و تصمیم به آداپته کردن آن نداشتیم. فقط میخواستیم یک تصویر و خاطره شیرین از یک قصه در ذهن کودکان ایجاد شود.»
غفاری در ادامه این سوال را مطرح کرد که آیا اجرای نمایش با ایدهآلهای ذهنی شما همسان بوده یا خیر؟ که مسعودی گفت:« یک موضوع خود هنرمند است که در عرض یک سال دچار تغییر میشود که این تغییرات در موضعگیری کارگردان نسبت به کار و عروسکهایش تاثیرگذار است و یکی هم شرایطی است که کار را در آن پیش میبریم برای این که این شرایط به وجود بیاید ما خیلی دویدیم و تلاش کردیم.»
انصاری در این باره گفت:«ما نمایش را در ابتدا در جشنواره اجرا میکنیم و وقتی بعد از یک سال دوباره کار را شروع میکنیم، برخی انگیزهها کشته میشود. وقتی به اجرای عمومی رسیدیم خودم واقف بودم که یک سری تغییرات باید رخ بدهد ولی آخر با چه شرایطی و با چه پولی و چه انگیزهای به عروسک ساز بگویم که این عروسکها را به هم بریز و دوباره بساز. فکر میکنم همه در جریان باشند که با این چند نمایش عروسکی قرار داد بسته نشده است و فقط به آنها کمک هزینه تعلق میگیرد.»
روشنک روشن نیز در این ارتباط گفت:« در حال حاضر تئاتر عروسکی به دهان گندهای تبدیل شده که فقط قر میزند و این قدر که این حرفها برایمان مهم است نقد و بررسی کارها برایمان مهم نیست و بالای این دهان هم یک علامت سوال است و آن این که علت این ندیده شدن چیست؟ تفاوت کارهای ما با کارهای دیگران در چیست، چرا باید به ما به جای بودجه کمک هزینه بدهند، افشین هاشمی سر این کار بیشتر از دیگر کارهایش زحمت میکشد، اما یک پنجم نمایشهای دیگرش دستمزد میگیرد. آزاده انصاری چون با مریم معینی دوست است میتواند از او به عنوان عروسکگردان دعوت کند. خود من الان نمیدانم برای کار بعدی به چه کسی باید رو بیندازم و بگویم به خاطر رفاقت بیا و در نمایش من شرکت کن. من روی اجرای نمایشهای عروسکی در مجموعه تئاترشهر اصرار دارم. بله، ما هم اعتقاد داریم که نمایش عروسکی باید سالن اختصاصی داشته باشد. درخواست غریبی است که ما برویم در تالار فلان فرهنگسرا کارمان را اجرا کنیم.»
عباس غفاری در جایی از نشست اشاره کرد:«با این حال شما جز خوشبختهای تئاتر عروسکی هستید.» آزاده انصاری نیز در پایان نشست اشاره کرد:«آنها که کفش آهنی به پا میکنند در تئاتر عروسکی میتوانند نمایشهایشان را اجرای عمومی ببرند. خیلیها به ما میگویند این اجراها به خاطر خوش شانسی ما و حمایتهایی که از ما میشود صورت گرفته است. بودند کسانی که کارشان خوب بود اما تا برای اولین کار جواب رد شنیدند قهر کردند و در خانههایشان نشستند.