” آی باکلاه، آی بیکلاه” تاریخ مصرف ندارد
محمد محققتبار در رابطه با نمایش” آی باکلاه، آی بیکلاه” گفت:«یکی از ویژگیهای این نمایش این است که تاریخ مصرف ندارد و اکثر شخصیتهای آن تیپ هستند و در زمانهای مختلف وجود دارند.»
نمایش”آی باکلاه، آی بیکلاه” نوشته غلامحسین ساعدی، در برنامه مروری بر آثار نمایشنامهنویسان پیشکسوت در اداره تئاتر روخوانی شد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، در این نمایش که توسط محمد محققتبار کارگردانی شده بازیگرانی چون مارال فرجاد، حسین امینی، سجاد دبیریان، محمد محققتبار و امیرحسین طاهری به عنوان نقش خوان حضور داشتند.
پس از اجرای این نمایشنامهخوانی، جلسه نقد و بررسی با حضور داود فتحعلی بیگی مدیر اداره تئاتر، لاله تقیان، محمدحسین ناصربخت، حمید کاکاسلطانی و کارگردانی نمایش محمد محققتبار برگزار شد.
در ابتدا ناصربخت پس از خوش آمدگویی به حاضران و تشکر از حضور لاله تقیان از وی خواست تا به عنوان کسی که سالهای دور در نمایش”آی باکلاه، آی بیکلاه” ایفای نقش داشته قدری در مورد این نمایش صحبت کند.»
تقیان در ادامه افزود:«من در سالهای بسیار دور در این نمایش ایفای نقش داشتهام به همین دلیل فقط از آن خاطرهای برایم به جا مانده اما خوب به یاد دارم این کار تا اندازهای کمدی اجرا شد که تماشاگر نمیتوانست جلوی خنده خود را بگیرد. عزتالله انتظامی در نقش همسایه روشن فکر بازی میکرد و تا اندازهای زیبا و دلنشین ایفای نقش میکرد که لحظهای تماشاگر از او غافل نمیشد.
این نمایش درسال 48 اجرا شد و متعاقباً در شهرهای مختلف روی صحنه رفت که با استقبال خوب مردم نیز مواجه شد.»
وی در ادامه افزود:«ساعدی یکی از ثمرات اداره تئاتر بود و همواره مورد احترام و علاقه مردم و هنرمندان بود اما کمتر در سالن تئاتر حضور پیدا میکرد. وی چندان مورد توجه حکومت پهلوی نبود و حتی گاهی به او تذکراتی نیز داده میشد.»
حمید کاکاسلطانی در ادامه گفت:«یکی از اهداف برگزاری این جلسه بررسی نویسندگان کلاسیک ایران است. آثار نمایشی باید از نظر ساختار و محتوا در نظر گرفته شوند و ارائه یک نظر به منظور تایید آن اثر نیست اما در این جا پرسشی که وجود دارد این است که چرا ساعدی نام”آی باکلاه، آی بیکلاه” را انتخاب کرده است.»
تقیان در ادامه افزود:«این اصطلاح از قصه چوپان دروغگو اقتباسی شده است. نمایشنامه دیکته و زاویه نیز از آثار ساعدی بوده که هم به صورت تک پرسوناژ و هم به صورت دو بازیگری اجرا می شوند. این اثر نیز داستان چوپان دروغگو است که تمثیلی آموزنده است. تمام نقشهای نمایش”آی باکلاه، آی بیکلاه” سمبولیک هستند و نماینده اقشار مختلف جامعه است. البته در مورد نقش روشنفکر برخی معتقدند که منظور خود ساعدی است. او دکتر روانشناس بود و در میدان شوش مطب داشت و طی هفته یک یا دو بار به اداره تئاتر میآمد، او از بیماران خود پولی دریافت نمیکرد و این خصوصیات در نمایشنامههای او نیز مشهود است.»
تقیان افزود:«این نمایشنامه اثری دراماتیک است، هر چند که میتوانست کلمه حرامیها را به شکل زیباتری نقل کند، اما در مجموع، ساعدی بیشتر رمان نویس و قصه نویس بود و آثار رمان او قویتر از نمایشنامههای اوست.»
کاکاسلطانی در خصوص ساختار این نمایشنامه اظهار کرد:«این نمایش، به شکل تمثیلی درگیری بین افکار طبقه عام اجتماع را به خوبی نشان میدهد. نقش دکتر نیز میتواند نمادی باشد که دارای تفکری بالاتر از سایرین است اما ظاهراً به نظر میرسد که در قسمتهایی از نمایشنامه به دلیل تکرار مفهموم، دچار یک نوع شعارزدگی میشود.»
تقیان در این رابطه گفت:«نقش دکتر فردی است که محافظه کار است و به هیچ وجه خود را درگیر نمیکند و این نمایانگر افراد زیادی از جامعه است و طبقهای از جامعه را نشان میدهد که با هر چیزی سازش میکنند. اما فردی که بالا ایستاده، الزاماً روشنفکر نیست اما انقلابی است.»
محمد محققتبار در رابطه با نمایش” آی باکلاه، آی بیکلاه” گفت:«یکی از ویژگیهای این نمایش این است که تاریخ مصرف ندارد و اکثر شخصیتهای آن تیپ هستند و در زمانهای مختلف وجود دارند.»
کاکاسلطانی در ادامه اظهار کرد:«این نمایش”تاراج جامعه کوچکی” را نشان میدهد و فقط خانه فردی که نمیخوابد و بیدار میماند، به تاراج نمیرود.»
تقیان در پاسخ یکی از تماشاگران حاضر در سالن مبنی بر این که چرا نویسندگان قدیمی پربارتر از نویسندگان جوان هستند گفت:«به جرأت میتوان گفت که نویسندگان قدیمی از غربزدگی کمتری نسبت به نویسندگان جوان برخوردار بودند. تا جایی که گروههای تالار سنگلج تنها یک هدف داشتند و آن بوجود آمدن تئاتر ملی بود در نتیجه نمایشهای ایرانی کار میشد.»
وی افزود:«در دهه چهل، بیضایی، فرسی، ساعدی، یلخانی و ... بوجود آمدند و در زمینههای دراماتیک، سینما و قصهنویسی تحول ایجاد شد.»