گزارشی از بخش نخست نشست ارزیابی پانزدهمین جشنواره بینالمللی نمایشهای آیینی- سنتی
خیلی از نمایشهای سنتی ما و در واقع غالب این نمایشها احتیاج به اجرا در مکانهای رسمی و دولتی ندارند بلکه با سهلگیری و ایجاد روند آسان صدور مجوز و عدم سنگ اندازی نهادهای مختلف میتوانند به راحتی در هر کجای شهر و در هر مکان آمیخته با زندگی مردم، اجرا شوند.

علیرضا نراقی: پانزدهمین دوره نمایش‌های آیینی سنتی را پشت سر گذاشتیم و پس از گذشت چند روز اینک فرصت مناسبی است که به تأمل درباره جشنواره بپردازیم تا شاید مورد توجه قرار گیرد و تقویت‌ها و اصلاحات لازم صورت پذیرد.
با وجود نصرالله قادری به عنوان رئیس انتشارات نمایش و مسئول بخش پژوهشی جشنواره و همچنین عظیم موسوی مسئول بخش قهوهخانهای و همچنین با حضور پیشکسوت عرصه نمایشهای سنتی ایرانی داود فتحعلی بیگی فضایی به وجود آمد تا از مبناها و ریشهها به جشنواره برسیم و از طریق همین مبناها جشنواره را مورد بررسی قرار دهیم. تلاش شد تا بحث با بدیهی انگاشتن لزوم حفظ نمایشهای سنتی و نظر دقیق دولت به آن پیش برود و راه کارها و شیوههای احیای پایگاه و جایگاه این نمایش و رونق آن و شیوه ظهورش در جشنواره آیینی سنتی خاصه جشنواره پانزدهم بررسی شود. در بخش نخست این نشست که در محل سایت ایران تئاتر و در تاریخ 9 مرداد ماه برگزار شد، بیشتر بر روی قسمت داخلی جشنواره تکیه شده که در ادامه خواهید خواند.
***
یک سری از نکات در ذهن ما کاملاً بدیهی است؛ اینکه حفظ و ترویج نمایشهای آیینی سنتی یک الزام است و در این راه دولت موظف به حمایت است.اما از این به بعد بیاییم در این خصوص حرف بزنیم که آیا برگزاری یک جشنواره بینالمللی و بزرگ راه اصلی حفظ است یا مقدماتی دیگر لازم است که در کنارش برگزاری جشنواره معنا پیدا کند؟
فتحعلی بیگی: هر دو لازم است، هم جشنواره در موقعیت فعلی لازم است، هم مقدمات و فرهنگ سازی آن الزامی است. در اولین دورهای که بنا بود این جشنواره راه بیفتد ما به نیشابور رفتیم و یک گروه نمایش سنتی را پیدا کردیم که شهرتی داشت. از آنها خواستیم که بیایند و در سالن ارشاد آنجا کار خود را اجرا کنند تا برای حضور در جشنواره ارزیابی شود، اما مسئول ارشاد چنان برخورد کرد که گویی آنها کافرند. این احتیاج به فراهم شدن مقدمات و آگاهی رسانی دارد. از سوی دیگر برگزاری جشنواره هم طرح مسئله میکند و هم انگیزه ایجاد میکند، خصوصاً برای بچههایی که در شهرستانها به اجرای نمایشهای سنتی میپردازند. از سوی دیگر اصلیترین مبحث، آموزش است. آموزش از جمله مهمترین مباحثی است که باید در کنار جشنواره مورد توجه قرار بگیرد چرا که اگر نسل من هم از بین برود در بسیاری از حوزهها ما دیگر فردی را نداریم که توان ادامه خیلی از سنتها را داشته باشد.
قادری: حقیقت این است که از وقتی دولتها خواستند که از تئاتر حمایت کنند تأثیرات منفی زیادی را روی تئاتر گذاشتند. در طول سالیان دراز تاریخ ایران، شخص پادشاه که سایه خدا تلقی میشد نمایش را بر نمیتابیده، اما نمایش با قدرت تمام در بطن جامعه ما رونق داشته است. ببینید مانعهای زیادی بر سر کار نمایشهای سنتی ما بود، زمانی تعزیه ممنوع بود و در بسیاری از موارد نمایشهای شادیآور ما با موانع مختلف روبرو بودند اما تعزیه، تخت حوضی و دیگر نمایشهای سنتی همه ماندگار شدند. دلیل ماندگاری آنها این بود که این نمایشها مردمی بودند و در زندگی مردم نقش پر رنگی داشتند و حمایت کننده اصلی آنها هم مردم بودند. همانطور که الآن مراسم عزاداری عاشورا توسط مردم نگه داشته شده، همانطور که آیینهای نوروزی در همین حدودی که وجود دارند حمایت مردم را پشت سر خود دارند و از همین جهت است که تا امروز ماندهاند. اما وقتی دولت تصمیم به حمایت از نمایشهای سنتی گرفت نفع و ضررهایی داشت؛ نفع این بود که دولت جای بانی نمایش را که اغلب از متنفذین و ثروتمندان میان مردم بود را گرفت چرا که دیگر ساختار جامعه آن متنفذ را در خود نداشت، لذا دولت با حمایت خود نگذاشت که نبود بانی، نمایش را از بین ببرد، اما از سوی دیگر دولت همیشه توقعاتی دارد مثل تبلیغ و اجرای منویات خود و... که این خود اشکالاتی را ایجاد میکند. همین تعارض باعث میشود که یک سالن نمایش اختصاصی برای نمایشهای سنتی ساخته نشود و یا یک تکیه احیا نشود. در حقیقت این باعث میشود که نمایش سنتی ما رفته رفته خاصیت موزهای پیدا کند. یعنی فقط در جشنوارههای داخلی و خارجی کارکرد داشته باشد و در طول سال از رونق کافی برخوردار نباشد. اما وجود همین جشنواره بینالمللی آیینی سنتی باعث میشود که در هر حال تا حدودی این نوع نمایشها نفس بکشند.
من میخواهم همین مسأله یعنی جشنواره را باز کنید و بیشتر روی آن متمرکز شویم.
قادری: اشکال جشنواره این است که برایند فعالیت پیوسته نمایشهای سنتی ما نیست. در همین جشنواره پانزدهم کارهایی اجرا شد که اولین بار بود که اجرا میشدند و از تولید آنها و اجرا در یک جشنواره با توجه به اضطرارهایش نمیتوان توقع داشت که بشود از مجموع این اجراها کیفیت تولیدات یک سال نمایشهای سنتی را ارزیابی کرد. شیوه درست این است که کارها در طول سال اجرا شوند و برآیند و محصول آنها در جشنواره به عنوان نتیجه یک سال از کارهای نمایشهای سنتی ما پیش چشم مخاطبان و علاقهمندان قرار گیرند. این تئاتر آیینی سنتی ما را تبدیل به یک جریان و به امری زنده و پر خون میکند. در ضمن باید بدانیم که خیلی از نمایشهای سنتی ما و در واقع غالب این نمایشها احتیاج به اجرا در مکانهای رسمی و دولتی ندارند بلکه با سهلگیری و ایجاد روند آسان صدور مجوز و عدم سنگ اندازی نهادهای مختلف میتوانند به راحتی در هر کجای شهر و در هر مکان آمیخته با زندگی مردم، اجرا شوند.
[:sotitr1:] موسوی: من در ادامه صحبت آقای قادری باید بگویم که همین که میگوییم جشنواره عامل حیاتی نمایشهای آیینی سنتی ماست و اگر آن نباشد دیگر نمیتوان به نفس نمایشهای سنتی امیدوار بود، به این معنی است که باید جشنواره را هر سال برگزار کنیم و فاصله یک سال در میان فاصلهای زیاد است. این خود اهمیت جشنواره را کم میکند. از سوی دیگر این فاصله با توجه به تعداد اقوام و آیینهایی که در ایران داریم هم نا کافی است. برای مثال ما فقط 430 آیین در کرمانشاه داریم و این نشان میدهد که جشنواره با فاصله این چنین نباید اجرا بشود و همین عدم برگزاری هر ساله آن سبب میشود که بسیاری از آیینها و مناسک فرصت اجرا پیدا نکنند. تصور بکنید آیین های همین کرمانشاه سه دوره جشنواره میخواهد. حال همین تعداد را یا حدود همین را شما در کردستان در میان ایل بختیاری میبینید یا در شمال کشور میبینید و... ببینید سؤال ساده است فارغ از هر سلیقه و نوع مدیریتی سؤال این جشنواره این است ما به لحاظ آیینی و نمایشی چه داشتهایم؟ باید اینها را پیدا کنیم. شما در لابلای یافتن این آیینها، بازیها و نمایشها میبینید که چه راه کارها و خلاقیتهایی به دانشجوی ما منتقل میشود. همین امسال ما توره بازی را به جشنواره آوردیم. خوب این کمکی است به دانشجویان، تنها منبع دانشجویان ما کتاب "نمایش در ایران" اقای بیضایی است که با وجود ارزشهایش، در آن همه بازیها و آیینها شناسایی نشده و بسیاری از چیزهایی هم که شناسایی شده دانشجو اجرای آنها را ندیده است. با دیدن اجرای آنها در خیلی از مواقع اساساً دید حتی تئاتریهای حرفهای تغییر میکند و به راه کارهای تازهای در مورد تئاتر حتی در شکل غربی آن میرسند.
آقای فتحعلی بیگی در باب آموزش صحبت کردند. حالا میخواهم درباره بار آموزشی جشنواره صحبت کنیم و این مسئله را پی بگیریم؟
فتحعلی بیگی: منظور من از آموزش، آموزش از طریق جشنواره نبود، جشنواره که تأثیرات خود را به جا میگذارد. منظور من این بود که همانگونه که باید جشنواره برگزار شود همانگونه که باید در طول سال به طور مستمر نمایشهای سنتی اجرا داشته باشند، آموزش هم باید داشته باشیم وگرنه خیلی از نمایشها ممکن است جلد عوض کند و سبک خود را از دست بدهد. ما این خطر را همین الآن داریم در شبیه خوانی، نقالی و خیلی شیوهها و نمایشهای دیگر میبینیم و در شیوههای دیگر هم در مرز قرار داریم، یعنی یک یا دو نفر دیگر از دست بروند دیگر چیزی از آن نمایش باقی نخواهد ماند و با آن آدمها نمایشها هم از بین میروند.
اما به نظر میرسد جشنواره هم شأن آموزشی برای خود قائل است. وقتی استاد دعوت می شود و کارگاههای مختلف برگزار میشود، یعنی جشنواره وارد فاز آموزش هم شده است؟
فتحعلی بیگی: جشنواره بار پژوهشی دارد و از ابتدا هم وقتی ما کارهایی را میآوردیم و به آنها توجه میکردیم توجهی هم به پژوهش و زمینههای پژوهشی داشتیم.
قادری: نمایشهای سنتی ماهیتاً بیدارگرند و تداوم تفکر را حفظ میکنند. الآن کمی الینه شده و از ماهیت خود تهی شدهاند. این نمایشها دارای کشف و شهود هستند و همینطور تکنیکهای پیچیدهای که به حکمتها و معانی وسیعی بر میگردند. اینها باید در آموزش دیده شود. این هنر را نمیتوان فقط در دانشگاه یا در کارگاههای کوتاه مدت جشنوارهای و امثال آن آموزش داد. تعزیه خوان مثل بازیگر یا رقصنده کاتاکالی و کابوکی باید از کودکی و از طریق استاد آشنا و متبحر شروع به آموزش دیدن کند. در چنین حالتی میتوان به تربیت شدن شخصی شبیه به مرحوم هاشم فیاض امیدوار بود. ما باید از کودکی ماهیت نمایشهای سنتی و آیینی را به هنرجو آموزش دهیم و تنها در چنین حالتی نمایشهای سنتی ما از معنای خود تهی نشده و به ابتذال کشیده نمیشوند.
فتحعلی بیگی: ببینید جشنواره طرح مسئله میکند و زمینهساز است، مستقیماً آموزش دهنده نیست. الآن چند سال است که برای مثال ترنابازی را آوردیم و شکسته بسته آن را احیا کردیم. این کار اولین بار در جشنواره صورت گرفت. کاری که خیلیها بد میدانستند و به غلط ممنوع بود ما با سختی رفتیم و در باقرآباد ورامین در یک قهوهخانه کسانی را پیدا کردیم و سرانجام آن را چند دوره است در جشنواره اجرا میکنیم. این مراسم بسیار میتواند مؤثر و مفید باشد و اینکه از زیر محرومیت و ممنوعیت بیرون آمده به خاطر همین جشنواره بود و اتفاقاً خیلی از آن استقبال شده است. من یادم هست، اولین دوره جشنواره آیینی سنتی خیلی مفصل نبود اما به واسطه کارهایی که شد آرام آرام جوانها جذب شدند و کارگاهها و پژوهشها و اجراهای متنوع وارد جشنواره شد. پس تأثیرات جشنواره خیلی مهم است و در هر دوره اگر دقت شود میتواند گستردهتر هم شود. همین دوره کارها و تجربیاتی به لحاظ تکنیکی در بخشهای صحنهای و قهوهخانهای توسط کارگردانان و نمایشگران قدیمی و جدید صورت گرفت که بسیار بدیع بود و شاید در جشنوارههایی که ادعاهای تجربیتر و مدرنتر دارند، چنین بداعتهایی را شما نبینید که اتفاقاً همه مال ما هستند و ریشه در تاریخمان دارند.
ادامه دارد ...