در حال بارگذاری ...
...

به مناسبت اجرای دوباره خسیس در خانه نمایش

ویژگی‌های کمدیا دلارته در نمایش‌های ایرانی ما مثل تخت حوضی است. یکی از ویژگی‌های خاص کمدیا دلارته، کاروان‌ها و نمایشگران دوره‌گرد هستند که سعی کرده‌ایم به آن وفادار بوده و همان نمایشگران دوره‌گرد را به تصویر بکشیم.


زهرا شایان‌فر:
امیر آتشانی، کارگردان و نمایشنامه‌نویس، با نمایش”خسیس” اثر مولیر در خانه نمایش اداره تئاتر حضور دارد.
وی که به طور خاص در ژانر کمدیا دلارته به خلق اثر نمایشی می‌پردازد، از سال 75 به صورت حرفه‌ای در عرصه بازیگری حضور داشته است.
آخرین کارگردانی آتشانی در سال 76 نمایش”یک نوکر و دو ارباب” نوشته کارلو گولدونی بود که در سالن شماره دو مجموعه تئاترشهر روی صحنه رفت و اینک پس از سه سال دوری از تئاتر گروه تئاتری عطش اثر دیگر را در این ژانر روی صحنه برده است.
آتشانی در این باره می‌گوید:«با این که اجراهای متنوعی از مولیر در ایران حتی طی سال‌های اخیر صورت پذیرفته است اما در ژانر کمدیا دلارته به طور مشخص کمتر کسی آن را اجرا کرده است.»
وی که تز فوق‌ لیسانس خود را در مقایسه نمایش ایرانی و کمدیا دلارته ارائه کرده است می‌افزاید: «ویژگی‌های کمدیا دلارته در نمایش‌های ایرانی ما مثل تخت حوضی است. یکی از ویژگی‌های خاص کمدیا دلارته، کاروان‌ها و نمایشگران دوره‌گرد هستند که سعی کرده‌ایم به آن وفادار بوده و همان نمایشگران دوره‌گرد را به تصویر بکشیم.»
می‌دانیم که خانه نمایش بدون هیچ تابلو و اعلان مشخصی که بتواند تماشاگر معمولی را به سوی خود بکشاند، در ساختمان اداره تئاتر واقع شده و فقط میهمانان گروه، محدودی از هنرمندان خبرنگاران از آن دیدن می‌کنند. به واقع هیچ چیز در ظاهر این ساختمان نشان دهنده اجرای تئاتر نیست.
در این نمایش مجید علم‌بیگی، امیر آتشانی، سیدبابا حیدری، عبدالله‌ آتشانی، مریم آشوری، مریم عسگری، شهروز دل‌افکار و وحید خانه‌ساز بازی دارند.
معرفی گروه
آتشانی درباره فعالیت‌های گذشته گروه عطش می‌گوید:«این گروه در سال 1378 با شعار بدعت و نوآوری پایه‌گذاری شده است و با تجربه فنون کمدیا دلارته و تلفیق آن با نمایش تخت حوضی به کار خود ادامه می‌دهد. اعضاء گروه عطش از بدو تاسیس ثابت بوده‌اند و تنها یک یا دو نفر از گروه جدا شده‌اند.»
در سابقه گروه عطش نمایش‌هایی چون”یک نوکر و دو ارباب”، ”شب جنایت‌کاران”،”اتفاق با شماره2”، ”شناسایی“،”بوی خوش یار” و ”هدیه هند” را می‌توان نام برد.
آتشانی درباره”یک نوکر و دو ارباب” می‌گوید:«آن سال همزمان با اجرای من بهرام بیضایی در سالن چهارسو اجرا داشت ولی سالن شماره 2 که اجرای نمایش”یک نوکر و دو ارباب” بر صحنه می‌رفت هر شب با حداکثر تماشاگر اجرا می‌شد.»
و ما که توقع هجوم تماشاگر به خانه نمایش را نداریم، تعداد آنان را می‌شماریم:20 نفر، و باز هم خوشحالیم که در یک روز تعطیل تعداد تماشاگران قابل توجه است.
اجرای یک نمایش
اگر به تماشای این نمایش می‌آیید تا لباس‌ها، گریم‌ها و صحنه‌پردازی دوره مولیر را ببینید اشتباه کرده‌اید. صحنه‌ای کاملاً لخت که در انتها، پرده‌ای سفید با حاشیه‌های سرخ به صورتی کاملاً شتابزده نصب شده است و شکل و شمایل تئاتر دوره‌گردی را به فضا داده است. هیچ اکسسواری در صحنه وجود ندارد و بازیگران برای ورود و خروج از قسمت‌های مختلف پرده استفاد می‌کنند.
آتشانی می‌گوید:«همواره سعی دارم بار اجرا به دوش بازیگر باشد. نور، صدا، گریم و صحنه‌پردازی برای من با همه احترامی که برای طراحان قائلم تنها تزئینات است. به قول گرتوفسکی، همه چیز روی صحنه زاید است جز بازیگر. عنصر حرکت، بدن و بیان در همه کارهای من وجود دارد.»
وی ادامه می‌دهد:«در این ژانر خاص(کمدیا دلارته) گروه بازیگر، کاروان نشین است که با کمترین تجهیزات به اجرای نمایش می‌پرداخته‌اند.»
و با اشاره‌ای به عدم دریافت کمک هزینه افزود:«ما با عشق به تئاتر این جا حاضر شده‌ایم برای جلب تماشاگر همه جور فعالیتی در زمینه تبلیغات داشته‌ایم ولی این سالن بسیار مهجور مانده است. نه تابلویی، نه خبری... پرده‌هایی که روی صحنه نصب شده از وسائل شخصی خود ماست که با تغییراتی جزئی به این شکل سامان داده شده است.»
نمایش با سرودی دسته جمعی شروع می‌شود. حرکات اغراق‌ شده و کاریکاتوری، آوازهای خاص در هر کاراکتر و پرش‌هایی برای تغییر میزانسن، تاکید بر تیک‌های هر پرسوناژ گاه به گاه صدای خنده تماشاگر را به اوج می‌رساند.
مجید علم‌بیگی، بازیگر تلویزیون و تئاتر در نقش”والر” روی صحنه پیچ و تاب می‌خورد و با حرکات دست ایتالیایی و مکث‌های به موقع فضایی شاد را روی صحنه خلق کرده است.
وی می‌گوید:«سرگرمی اصل اساسی کارهای نمایشی است. معتقدم که خنده نیز پیام است. سرگرمی هم یک پیام است و اگر سرگرم شده‌اید به آن افتخار می‌کنیم.»
خسیس آتشانی
تصور ما از زمان اجرای نمایشنامه”خسیس” 3 ساعت ولی آن چه بر صحنه اجرا می‌شود برای 45 دقیقه تنظیم شده است.
آتشانی در این باره می‌گوید:«با پایبندی به متن مو‌لیر، قسمت‌هایی را حذف کرده‌ام زیرا به عقیده من درازگویی‌های خسیس مولیر، دیگر در این عصر پذیرفتنی نیست. تماشاگر امروز دیگر نصیحت پذیر نیست. حتی با حذف بعضی از کاراکترها، حضور دیگران را برجسته کرده و از فرهنگ و اصطلاحات ایرانی هم کمک گرفته‌ایم.»
او پرداخت داستان را حرکت روی باریکه‌ای از مو می‌نامد و تاکید می‌کند:«دنبال خنده نیستم، دنبال یک کارناوال هستیم که اجرا می‌کنیم بر این اساس است که همه چیز کاملاً کنترل شده و با هدایت کارگردان از تکنیک‌های مشخص تخت حوضی مانند وارونه کردن و تکرار کلمات برای خلق موقعیت کمدی استفاده کرده‌ایم.»
آتشانی با نگاهی گذار به اجرا می‌افزاید:«چیزهایی را نیز آتشانی(خودش) به کار اضافه کرده است. صدای سگ، رفتارهایی لافلش و بسیاری دیگر که هارپاگون امیر آتشانی را روی صحنه نمایش می‌دهد.»
و در پایان می‌گوید:«دوره مولیر با ساختار طبقاتی اجتماعی مشخص می‌شود او مجبور بوده تا هر مطلبی را با توضیح بیشتر بیان کند.»
بازی
شیوه بازیگری خاص در ژانر کمدیا دلارته بارزترین ویژگی این نمایش است.
آتشانی می‌گوید:«2 سال روی متن کار کرده‌ام و 3 ماه در یک تمرین توان فرسا با اعضای گروه به این شکل اجرایی دست یافته‌ام.»
علم‌بیگی درباره بازی خودش می‌گوید:«من ذاتاً یک کمدین هستم. با این که نقش‌های جدی نیز بازی کرده‌ام اما خودم احساس می‌کنم که پروردگار این لطف و شیرینی کمدی را در من قرار داده است.»
آتشانی می‌افزاید:«تیپ‌های کمدی دلارته در نمایش‌های تخت حوضی نیز حضور دارند”پانتالونه” همان حامی، هارلون، ”زانی” همان مبارک یا زمرد و ”دتوره” آدم گزافه‌گوی کم خرد است.»
درد دل‌های یک کارگردان
آتشانی مطمئن است که اگر در سالن بهتر و شناخته شده‌تری اجرا می‌کرد، اثرش مورد استقبال تماشاگر قرار می‌گرفت.
او که 3 سال از تئاتر دور بوده است می‌گوید:«سه سال در سریال‌های تلویزیونی حضور داشته‌ام و بزرگترین دلیل آن عدم حمایت مالی از هنرمندان تئاتر بوده است.»
ادامه می‌دهد:«آن جعبه را دوست ندارم ولی شاید پخش سریال‌های آماده پخش پرحرفه‌ای‌تر شدن آدم‌ها تاثیر بگذارد.»
او که عضو انجمن نمایش اداره تئاتر است می‌گوید:«باید از من کار بخواهند و موقعیت کار به من بدهند زیرا حقوق می‌گیرم. باید پولی که می‌گیرم حلال باشد.»
از گروه که جدا می‌شویم جملات آخر کارگردان گروه را با خود تکرار می‌کنیم که”هر جا با صداقت جلو رفته‌ام، زمین خورده‌ام. جشنواره‌ها متعلق به خواص شده‌اند ولی ما بازیگرانی دوره‌گرد هستیم که به تئاتر عشق می‌ورزیم.»