گزارشی از بخش دوم و پایانی نشست ارزیابی پانزدهمین جشنواره بینالمللی نمایشهای آیینی سنتی
نکته مهم این است که به دلیل ریشه و ماهیت یکسان آیینهای جهانی، جشنواره در شیوه موضوعی میتواند تبدیل به گفتوگو و تفاهم و سر آخر وحدتی بین تمامی مردمان جهان شود و این نکتهای اساسی است که جشنواره را فراتر از حدود خود میبرد و تبدیل به یک گفتوگوی کلان فرهنگی میکند.

علیرضا نراقی: در بخش پایانی ارزیابی پانزدهمین جشنواره بین‌المللی نمایش‌های آیینی سنتی به دو نکته پرداخته شد که همیشه در زمان جشنواره مطرح می‌شود: یکی بحث برگزاری مردمی جشنواره به عنوان یک جشنواره عمومی و ملی که نقش دولت در آن تنها نقش نظارتی است و متولی جشنواره، نیروهای مردمی و نمایشگران می‌شوند و دیگری بحث بخش بین‌الملل جشنواره که همیشه نظرات و چالش‌های مختلفی را ایجاد می‌کند.
اختلاف نظر بر سر شیوه دعوت از گروههای خارجی و عدم توافق بر سر کیفیت آنها که در میز گرد بخش پایانی با پیشنهادی زیر بنایی به این چالش نگاه شده است.
***
نکتهای که درباره جشنواره وجود دارد و گاه و بی گاه به عنوان یک نظریه برای برگزاری جشنواره آیینی - سنتی مطرح میشود، این است که برخی میگویند جشنواره آیینی سنتی باید به دست مردم بیفتد و در یک حرکت مردمی و ملی از درون تودههای مردم ایجاد شود، به خصوص با نظر به این مطلب که نمایشهای آیینی اغلب مردمیاند و با مخاطب کثیر معنا مییابند. این مسئله به عنوان یک نکته زیر بنایی مورد نظر قرار میگیرد.
قادری: ببینید تلقی ما از جشنواره و جشن با هم قاطی شده. جشنواره مراسمی است که مردم برگزار میکنند، اما این مردم پول جشنواره را از دولت و سرمایهداران میگیرند. مثل جشنوارههای دوران گذشته از قبیل یونان باستان و ... که پول جشنواره از دولت تأمین می شد و بلیط آن مجانی در اختیار فقرا قرار میگرفت تا بیایند و از جشنواره استفاده کنند. اما متأسفانه جشنواره آیینی سنتی الآن از طریق دولت برگزار میشود. در حالی که در دنیا سرمایه داران بجای پرداخت مالیات به فرهنگ کمک میکنند و همین کمک باعث میشود که جشنوارهها را خود مردم و اهالی نمایش به طور غیر دولتی برگزار کنند. ما خود این را در دورانهایی داشتیم مثلاً در دوران قدیم مراسم میرنوروزی چیزی شبیه به یک جشنواره مردمی بود. ما حداقل اگر در جشنواره آیینی سنتی چنین روندی را داشته باشیم و دولت تنها نظارت بر اجرای امور کند و مردم جشنواره را در سطح شهر برگزار کنند، بینظیر خواهد بود. مردم وقتی مراسم نیمه شعبان را برگزار میکردند، یا همین الآن که مراسم محرم را برگزار میکنند بسیار بهتر و جذابتر از عهده برگزاری مراسمها برمیآیند.
این منافع زیادی هم برای جامعه و فرهنگ عمومی ما دارد و روح شهروندی و مدنی جامعه را هم تقویت میکند.
قادری: دقیقاً همینطور است، در چنین شرایطی مردم هم زیستی با یکدیگر را یاد میگیرند و احساس مسئولیت اجتماعی میکنند، چرا که موظف میشوند شهر را خود نگهبانی کنند. اگر ما بخواهیم نمایش سنتی که فرهنگ ماست از بین نرود باید بخشی از مالیاتهایی که شهرداری گرفته است را در اختیار متولیان این امر یعنی مکانهایی مثل کانون نمایشهای سنتی و گروههای اجرایی نمایشهای سنتی قرار دهیم تا خود آنها جشنواره را برگزار کنند. خوب است که یک سال این مسئله را تجربه کنیم. فکر میکنم نه تنها پشیمان نمیشویم، بلکه جشنواره بهتر و زندهتر هم برگزار خواهد شد. ولی وضع موجود بیشتر شبیه به مراسم عزاداری است؛ چرا که همه هراس مرگ این نمایشها را دارند.
آقای موسوی شما چند سالی است که در گروه برگزار کنندگان جشنواره هستید، فکر میکنید چنین ظرفیتی الآن وجود دارد که جشنواره مردمی برگزار شود؟
موسوی: به نظرم آقای قادری اشاره خیلی خوبی به تفاوت جشن و جشنواره داشتند. اما اینکه جشنواره را مردم برگزار کنند خیلی ایده آلیستی است. برگزاری جشنواره توسط مردم دو پیش فرض میخواهد یکی گسترده کردن و باز کردن دید از سوی مدیران و دیگری نگاه فرهنگی کلان در کشور. ببینید نمایشهای سنتی و مردمی ما مایههای انتقادی زیادی دارند و البته فرهنگ سازند اما باید ظرفیتهایی که گفتم در کشور ایجاد شود تا این نوع نمایش بتواند بار مردمی خود را حفظ کند وگرنه چنین طرحی به سرعت از بین خواهد رفت.
فتحعلی بیگی: ببینید در مراسم عزداری امام حسین (ع) خود مردم بانی میشوند. در گذشته جشنها هم همین گونه بود، یعنی خود مردم بانی میشدند و شهر را آماده میکردند. اما الآن دیگر اینگونه نیست، حالا یک بخشش به دلیل تغییر شرایط اجتماعی - سیاسی است و بخش دیگرش هم به مردم بر میگردد که شاید از یک طرف آن انگیزه گذشته را نداشته باشند و یا یادشان رفته باشد که این نمایشها چه و چگونه بودهاند که این خود کمی کار را پیچیده میکند و گروههای مختلف کارشناسی را میطلبد و از طرف دیگر اگر مردم بخواهند این کار را بدون حمایت دولت انجام دهند، نیازمند قانع کردن افراد زیادی هستند که تقریباً گذر کردن از این سدها و توان گرفتن مجوزهای مختلف خود یک عامل بازدارنده برای برگزاری جشنواره به این شکل میشود.
موسوی: اساساً مسئله مجوز در راه اجرای نمایشهای سنتی ما یک سد اساسی است؛ چرا که این نمایشها اغلب مکان رسمی نمیطلبند و در بین اجتماع مردم و در هر مکان باز و گردهمایی عمومی روزمره اتفاق میافتند و سد مجوز اجازه نمیدهد آنها آنطور که در ذات و ماهیتشان است اجرا شوند.
[:sotitr1:]قادری: ببینید ما تجربه برگزاری مردمی جشنوارهها، آیینها و سرگرمیهای مردمی را توسط خود مردم امروزه در کشورهای مختلفی میبینیم. من خودم از نزدیک هند و اسپانیا را دیدم. مثلاً در هند با وجود آیینها و مذاهب مختلف و تضادهای اعتقادی زیاد، امنیت در مراسم و جشنهای مردمی مختل نمیشود. ببینید جشنواره آیینی سنتی را اگر مردم برگزار کنند چیزی متفاوت از مراسمی چون چهارشنبه سوری و مراسمهایی از این دست نخواهد بود. مگر این مراسم را مردم خود برگزار نمیکنند؟ ما با واگذاری جشنواره به مردم و نمایشگران در واقع کمک میکنیم که ماهیت این نمایش حفظ شود و جشنواره تبدیل به یک مراسم و در نتیجه یک آیین فرهنگی عمومی شود.
درباره بخش بینالملل جشنواره همیشه حرف و حدیث زیاد است و امسال هم بسیاری به نمایشهای خارجی انتقاد داشتند. نمیدانم شما تا چه حد کارهای غیر ایرانی را دیدید اما در کل چرا اینقدر بخش بینالملل جشنواره با دشواری و حساسیت روبروست؟
موسوی: ببینید من خودم اساساً نسبت به نوع برگزاری بخش بینالملل جشنواره انتقاد دارم. به نظرم اینکه ما به دنبال یک گروههایی برویم که در زمان جشنواره بی کار باشند و از گونههای مختلف نمایشهای سنتی شرق و غرب آنهایی را که توانستیم گرد هم بیاوریم، روش درستی برای بینالمللی کردن جشنواره نیست؛ چرا که کیفیت و نظم آنطور که باید رعایت نمیشود. روش درستتر به اعتقاد من این است که در هر دوره جشنواره یک موضوعی تعیین کنیم به فرض مثلاً برای یک دوره آیین تمنای باران یا هر آیین دیگری که در کل ملل فراوان متنوعاند. آنگاه بخواهیم که همه کشورهایی که نمایش و آیینی در این موضوعی که تعیین کردیم دارند آن نمایش و آیین خود را به جشنواره بیاورند و اجرا کنند. اینگونه میتوان در هر دوره از جشنواره یک موضوع و مراسم را تعیین کرد و حول آن، بحثهای پژوهشی و سمینار برگزار کرده بار علمی و پژوهشی جشنواره را هم در ذیل بخش بینالملل چند برابر کنیم و به نتیجهای مشخص از هر دوره جشنواره برسیم.
قادری: معضل بخش بینالملل منحصر به جشنواره آیینی سنتی نیست. در همه جشنوارههایی که ما به صورت بینالمللی برگزار میکنیم و به نوعی میخواهیم گروه خارجی بیاوریم، این معضلات وجود دارد. اولین مشکل این است که ما برای جشنواره زود تصمیم نمیگیریم. دبیر جشنواره را دیر تعیین میکنیم و دیر هم اقدام به انتخاب کارهای خارجی و دعوت از گروههای نمایشی میکنیم. وقت برنامهریزی و دعوت از گروههای خارجی برای جشنواره دو سال آینده، اتفاقاً همین الآن است و هر چه زمان بگذرد دیرتر میشود و از کیفیت جشنواره کاسته میشود. به نظر من هم درستترین شکل همین چیزی است که آقای موسوی گفتند: یعنی برگزاری موضوعی جشنواره بینالمللی، مثلاً ما در گیلان آیین بند آمدن باران داریم که خیلی جالب و متفاوت است، خوب بسیار جالب و بدیع است که بخواهیم هر کشوری اگر چنین آیینی دارد به جشنواره بیاید تا زمینههای مشترک فرهنگی نمود پیدا کنند و تفاوت و شباهتها مورد بررسی قرار گیرند. یا مثلاً یک مراسمی مثل قربانی خیلی جالب است و در نقاط مختلف دنیا وجود دارد و نکات معنایی و معرفتی مهمی در آنها قرار دارد که میتوانند در یک دوره کنار هم قرار گیرند. نکته مهم این است که به دلیل ریشه و ماهیت یکسان آیینهای جهانی، جشنواره در شیوه موضوعی میتواند تبدیل به گفتوگو و تفاهم و سر آخر وحدتی بین تمامی مردمان جهان شود و این نکتهای اساسی است که جشنواره را فراتر از حدود خود میبرد و تبدیل به یک گفتوگوی کلان فرهنگی میکند. ولی اگر این نکته را از نظر دور کنیم و هر چیز را از جایی بگیریم و مثل دورههای پیش بخش بینالمللی را برگزار کنیم، هیچگاه شاهد چنین نتایجی نخواهیم بود. نکته دیگری که آسیب خود را در بخش بینالملل هم نمایان میکند مسئله نبود دبیر و حلقه مشاوران ثابت برای جشنواره است. اگر ما دبیر ثابت داشته باشیم برای چند سال در برگزاری جشنواره نظم مشخصی شکل میگیرد و آن دبیر در این بخش پخته میشود، آنگاه در بخش بینالملل هم او صاحب میزانی از تجربه میشود که در طول سالیان نتیجه مثبتش خود را نشان خواهد داد.
فتحعلی بیگی: این بحث دبیر ثابت از جمله نکات مهم است. چرا که آدمهایی هستند که نمایشگران را میشناسند و شناخت آنها هم به بخش بینالمللی و هم به بخش داخلی کمک میکند و تغییرشان یا عدم ثبات و یا بدتر از همه استفاده از آدم نا آشنا باعث میشود که جشنواره در همه بخشها ضرر کند. لذا ثبات به نظر من همانطور که آقای قادری هم گفتند در مدیریت جشنواره و همچنین مشاوران آن بسیار حیاتی است.
در مورد بخش بین الملل شاید توجیه برگزارکنندگان برای دعوت از گروهها و شیوههای مختلف نمایشی دنیا این باشد که جشنواره را فرصتی میبینند برای دانشجویان و تئاتریهایی که مثلاً تا به حال کابوکی، نو،کمدیادلارته،کیوگن، و یا اپرای پکن و... را ندیدهاند و آشنا نیستند و لذا با دعوت از گروههایی که انوع این آثار را اجرا میکنند، به طریق زنده و نزدیک با این نمایشها آشنا میشوند. اگر آنها چنین توجیهی داشته باشند شما برای دفاع از طرح موضوعی که فرمودید چه جوابی خواهید داشت؟
قادری: به هر حال ما در قرن 21 زندگی میکنیم و به قول مارشال مک لوهان ما اینک در دهکده جهانی هستیم. دانشجو هر کدام از این شیوهها را بخواهد ببیند با یک کلیک در اینترنت میتواند ببینید و نیاز نیست که برای آشنایی و آموزش او یک گروه کابوکی به جشنواره دعوت شوند. این بهانه در واقع برای من منطقی نیست.
موسوی: ضمن اینکه من این توضیح را بدهم ما نباید درباره این قضیه مقطعی فکر کنیم. بلکه باید فضاها و بسترهای مناسبی برای حضور گروههای معتبر خارجی ایجاد کنیم. کمی بلند نظری و برنامهریزی اساساً کار ما را در بخش بینالملل راحتتر میکند. من سه دوره است عضو ستاد جشنواره هستم و احساس میکنم دیر عمل کردن و اضطراری کردن برگزاری جشنواره ما را از برنامهریزی دقیق و تمرکز درست کمی بازمیدارد.