خبرگزاری مهر نقدی بر نمایش FA.N.S به قلم صمد چینی فروشان منتشر کرده است که می خوانید:
خبرگزاری مهر نقدی بر نمایش FA.N.S به قلم صمد چینی فروشان منتشر کرده است که می خوانید:
خبرگزاری مهر
صمد چینی فروشان:
جاهل دشمن نفس خود است، پس چگونه می تواند دوست دیگری باشد. (ارسطو)
داستانی که محمد رحمانیان برای طرح موضوع و درون مایه مورد نظرش یعنی خشونت تعصب آمیزو تاثیرآن بر نظام و زندگی اجتماعی پی افکنده است، بسیارجذاب، زیرکانه وفرصت شناسانه است. پدیده طرفداری ازفوتبال، این ورزش نمایش پرهیجان به دلیل خصلت ها و ویژه اش پیش ازهرفعالیت گروهی وهرپدیده فرهنگی / اجتماعی دیگر، با احزاب ودسته بندیهای سیاسی قابل مقایسه است .
اگرمهم ترین ویژگی دسته بندی ها واحزاب سیاسی ، ادبیات تعصب آمیز، رقابت، مرکزگرایی والبته تحرک وپویایی باشد، پدیده طرفداری ازباشگاه ها وتقسیم های فوتبال ، نزدیک ترین مشابهت را به نسبت سایرفعالیت های گروهی با چنین نهادهایی دارا می باشد .
هرچند شاید کاربرد مفهوم حزب سیاسی دراین مقایسه چندان ازمنظرعلوم اجتماعی دقیق نباشد، اما مراد نگارنده ازکاربرد واژه حزب دراین نوشتار، بیشتربا نوع تشکل ها ودسته بندی های سیاسی / عقیدتی پیش حزبی قابل انطباق است وبهره گیری از آن، صرفا ازسرتسامح وساده سازی مفهوم ومعنای مورد نظرصورت پذیرفته است. چرا که احزاب درکارکرد مدرن خود و درمعنای دقیق کلمه، نهادهای تخفیف کشمکش و از مهم ترین جلوه های مورد تقسیم سیاسی می باشند، اما گروه ها و دسته بندی های سیاسی / عقیدتی پیشامدرن جوامع سنتی کارکرد وماهیت متفاوت دارند که با نوع عمل کارکرد وشکل بندی سیاسی ومناسبات اجتماعی دسته بندی های هواداران فوتبال مشابه است .
طبق یک نظریه جامعه شناختی، دوتقسیم بندی مهم درروند تکامل جوامع بشری قابل مشاهده است: جامعه واجتماع درتعریف اجتماع گفته می شود عبارت است ازنوعی ازهمبستگی گروهی که درآن، افراد براساس روابط خانوادگی و مناسبات خونی و ایدئولوژی مشترک با یکدیگرپیوسته اند. دراین نهاد اجتماعی، آنچه افراد را گردهم می آورد، مفاهیم همسایگی، هم خونی، عقاید و نظایرآن است. درصورتی که نهاد جامعه مرکب، ازافرادی است که اجتماعشان آگاهانه واز روی اختیار و بدون پیوندهای سببی ونسبی وغیره است . دراجتماع ، افراد به دلایل طبیعی وخارج ازاختیار واراده شان گردهم می آیند وعنصراراده درآن دخالتی ندارد. دراجتماع، منافع جمعی، مقدم برمنافع فردی است وآنچه اصالت دارد، جمع است. دراجتماع، عواطف واحساسات، عامل همگرایی است ودرجامعه فرد وعقلانیت.
این تقسیم بندی، ما را به دو نوع جامعه انسانی رهنمون می شود. دریک سو، جامعه ای قرارمی گیرد که اصل فرد گرایی برآن حاکم است و در سوی دیگر،اجتماعی ازانسان هاست که درآن، فرد، فاقد اصالت است وآنچه اصیل و برحق است، اجتماع و مصالح جمعی است. جامعه اول را اندیودئالیست (individualist) ودومی را هولیست (wholist) می نامند .
جامعه شناسان معتقدند، دراجتماعات هولیستی که فرد جزئی از یک مجموعه کلی به حساب می آید، فردیت معنایی ندارد و فرد قادربه عمل مستقل نیست. او زیرمجموعه ای است از گروه یا افراد تصمیم گیرنده ای که بسیار پیش تر، ازحضوراو دراجتماع برای خود و دیگران تصمیم گرفته اند. بنابراین، با محدود شدن اختیارعمل فرد در چنین شکلی از تشکل اجتماعی عملا هرعمل مستقل وهر تصمیم فردی افراد غیرمستقل، محکوم به شکست است. و چنین است که درF.A.N.S (عنوان نمایش محمد رحمانیان ) برای هیچ یک ازافراد خانواده آزادی عمل، نه زندگی فردی مستقل و نه عاقبت خوشی می توان انتظارداشت. بطوریکه حتی نتیجه عمل تک روترین ، انقلابی ترین و فردگراترین عنصرخانواده یعنی " اگنس شلتون " نیز تراژیک و تیره و تلخ است.
فانسی شلتون (همسرفرانکی، بزرگ خانواده) درخفا، ازمرض سل رنج می برد وسرانجام فرانکی را ترک می کند. او رنج تنهایی و بیماری درغربت را، بر زندگی با فرانکی ترجیح می دهد و به نوعی از مهاجرت!! تن می دهد. سانی شلتون (برادر کوچک تر فرانکی ) دراوج یاس و تنهایی در زیرسقف خانه ای که زمانی مرکز حکومت و اقتدار فرانکی و محل اجتماع خانواده او بود، درحالیکه در جهان مضحک فرانکی می خندد، جان به جان آفرین تسلیم می کند و جو جانسون (جی جی) با آن رخوت وهویت واژگونه مضحک و ابلهانه اش یگانه ناجی " اگنس شلتون " می شود و اولین هدیه دوران زندگی زناشویی شان، سیاهی گودی چشم " اگنس شلتون " است و سرانجام فرانکی (با بازی پرویزپرستویی) می ماند با خانواده (اجتماع) ویران شده و پراکنده که افراد آن یا منتظر مرگند (فانسی شلتون- با بازی شهاب نصیرپور) یا درغربت و مهاجرت دستخوش تنهایی و رنج (اگنش شلتون با بازی ترانه علیدوستی) یا مرده های ساده لوحی که دررویای عشق و جوانی ناکام مانده شان، به خواب خود خواسته مرگ لبخند می زنند .
حوادث داستان نمایش، درشهرمنچسترانگلستان می گذرد و بنا به داده های بروشورنمایش، به حوادث سال های 1966مربوط است .F حرف اول نام فرانکی شلتون، بزرگ خانواده شلتون ، A حرف اول نام اگنش شلتون (خواهرفرانکی) ، N حرف اول نام فانسی شلتون (همسرفرانکی)، S حرف اول نام سانی شلتون (با بازی حبیب رضایی ) برادرکوچک تر فرانکی است. F.A.N.S معرف گروه متحدی ازهواداران یکی ازمهمترین تیم های فوتبال و باشگاهی انگلستان با نام منچستریونایتد (قرمزپوش ها) حریف افسانه ای تیم باشگاهی منچسترسیتی (آبی پوش ها) است. رقابت میان این دو تیم و باشگاه به گونه ای عمیق درمناسبات اجتماعی و خانوادگی مردم شهر تاثیرگذارده است، بطوریکه نوعی جبهه بندی یا گروه بندی خاص میان خانواده ها را موجب شده است. دراین شهر ظاهرا تمامی اعضاء یک خانواده، یا طرفدار قرمزپوش ها (منچستریونایتد) یا طرفدارمتعصب منچسترسیتی آبی پوش ها هستند. این وضعیت موجب شکل گیری گروه بندیهای رقیب بزرگ خانوادگی و شهروندی درشهر شده است و داستان نمایش F.A.N.S روایت گر چگونگی مناسبات درونی میان این خانواده ها و کنش های فردی و اجتماعی حاصل ازاین گروه بندیهای متعصبانه است .
محمد رحمانیان - نویسنده و کارگردان
"فرانکی شلتون" که نقش آن را "پرویزپرستویی"، بازیگر صاحب سبک و به شدت عاطفی وهیجانی سینمای ایران، برعهده دارد (نقشی که شاید جز پرستویی که استاد بازیهای دوگانه کمدی - ملودراماتیک است از کمترهنرپیشه ای تا به این اندازه قوی وعاطفی ساخته است)، معرف هویت غیراجتماعی، خصوصیات شخصی، عاطفی وغیرعقلانی هواداران متعصب گروه ها و تیم های باشگاهی (درلایه روئین متن) و معرف چگونگی رفتار اجتماعی هواداران متعصب و وابستگان تشکیلاتی گروه بندیها و اجتماعات سیاسی/عقیدتی (درلایه زیرین متن) است .
وابستگی فرانکی و تعصب عاطفی وغیرعقلانی او نسبت به تیم قرمز پوش منچستریونایتد، درحدی است که همه زندگی خصوصی وعاطفی و رفتارهای اجتماعی او را تحت نفوذ و تاثیرخود دارد. اشتغال عاطفی فرانکی به موضوع تیم و گروه باشگاهی مورد باورخود، نه تنها دررفتارهای اجتماعی/ حرفه ای او به عنوان یک گوینده رادیویی و یک مفسر خبری بازیهای فوتبال تاثیرسوء دارد (سرانجام به اخراج قطعی او منجرمی گردد)، بلکه برزندگی عاطفی- خانوادگی او نیز تاثیر مخرب می گذارد (طلاق همسر، بی خبری فرانکی ازبیماری کشنده اوست) بعلاوه خواهر فرانکی نیز از دست تعصبات مرد سالارانه و زن ستیزانه فرانکی درامان نیست وهمین باعث می شود اگنس شلتون با اولین برخورد با "جی جی" که یک راننده تاکسی بی سواد وعامی و بی هویت است نقشه فرار از خانه و مهاجرت به شهری دور دست به منظور رهایی از سلطه تعصبات خشونت آمیزوغیرعقلانی فرانکی را عملی می سازد. ازدواج ، فرار و مهاجرتی که جزغرق شدن در منجلاب تلخی ها، ناکامی ها و حسرت های دوباره و چند باره حاصلی ندارد .
اما تاثیرگذارترین معصوم ترین و بی گناه ترین قربانی تعصبات گروه گرایانه ومرد سالارانه فرانکی " سانی شلتون " ( با بازی بسیارزیبا، متفاوت، هنرمندانه وخلاقانه حبیب رضایی ) است که سمبل ناآگاهی و معصومیت نسلی نیم هوشیار و بی خبراست. نسلی که فرصت و اجازه عاشقی نیز یافته (چون فرانکی عشق به هرگونه حریف باشگاهی، چه داخلی و چه خارجی را به شدت تحریم کرده است) و سرانجام نیز در اوج معصومیت و ناکامی در دامن فرانکی جان می دهد. سانی (آفتابی) همان امید پاک باخته ای است که قراراست فرانکی با تکیه براو گروه و اجتماع ازهم پاشیده F.A.N.S را ترمیم و دوباره زنده کند. مرگ معصومانه سانی، درحقیقت مرگ خورشیدی است که قرار بوده است چشم همه دشمنان و حریفان تیم منچستریونایتد را کور کند و آنها را به اقرار حقانیت همیشگی این تیم وا دارد. با افول معصومانه این آفتاب، غروب همیشه F.A.N.S و امیدهای فرانکی آغازمی شود و تنهایی فرانکی یعنی آخر بازی و بازی نیز همان مفهوم دوگانه ای است که نمایش F.A.N.S را از سویی با فوتبال (بازی) و از سویی با سیاست (بازی به تعبیرروان شناختی اجتماعی) پیوند می دهد .
از دیگر ویژگی های متنی و اجرایی F.A.N.S ساختاردقیق درام شناختی آن است که تمام کنش های متن و اشخاص نمایش را باورپذیرمی سازد. این ویژگی ساختاری که نتیجه کاربرد الگوی مدرن کلاسیک درام نویسی است، درکناربازیهای به راستی زیبا و تاثیرگذار اجرا، درتمام دقایق نمایش، نفس ها را درسینه حبس می کند وهم زمان نیز، ذهن مخاطب را درجستجوی یافتن معادل ها وارجاعات بیرونی و فرامتنی نمایش (که خاص چنین متن هایی است) دایما مشغول می دارد. F.A.N.S همچون هر اثر کلاسیک مدرنی، از دو لایه بیرونی و درونی معنا شناختی بهره مند است. سمبلیم جاری درآن، درکنار ساخته نظم یافته و دقیق و شخصیت پردازیهای حساب شده، سیلان وجریان آرام و دایمی ذهن بیننده میان دولایه معنایی را ممکن می سازد .
بررسی نشانه شناختی متن و اجرای F.A.N.S ، وجوه دوگانه معنایی عناصر ساختاری متن و اجرا را آشکارترمی کند. دراین نمایش همه اجزاء وعناصر، حامل دو بار معنایی هم زمان اند. "رادیو" و "گویندگی"، ازسویی، جزیی ازعناصر پی رنگ داستانی است و مستقیما در معنای ظاهری خود ظاهر می شود، اما ازسوی دیگر رادیو وگویندگی در وجه نمادین خود به معنای وسیع تری ارجاع می دهد. "رادیو"، عنصرارتباطی است و"گوینده" نماینده ذهن وزبان واندیشه است . نحوه بهره گیری از امواج ارتباطی و نقش جریانات اجتماعی / سیاسی در تبدیل آن به ابزار تنش و بحران آفرینی و یا ابزار مفاهمه ،ازجمله معانی چند گانه ای است که این عناصر ذهن مخاطب را به آن ارجاع می دهند، سایرعناصر نمادین متن و اجرای F.A.N.S عبارتند از: خانواده ، روابط دوگانه فرانکی با اعضاء خانواده (همسر، برادر) مفهوم هواداری گروهی و دوبارگی گروه گرایانه شهروندان یک شهر، وضعیت ذهنی و جسمی " سانی " و نام او ، اطاقی که از آن، هم به کار تنبیه مخالفان و خطاکاران از نظر فرانکی می آید وهم مخفی گاه "جی جی" می شود تا در فرار و مهاجرت " اگنس شلتون " مشارکت کند، نوع بیماری " نانسی شلتون " که درحفظ و دور از آگاهی فرانکی رشد می کند و جایگاه او به عنوان مادر، و...
F.A.N.S یک تراژدی خانوادگی با ساختاری کلاسیک و رویکردی انتقادی به مسایل روز جامعه و جهان های سنتی است و ازهمین روی، یک تئاترملی با شمولیت جهانی است.
محمد رحمانیان تنها درام نویس ایرانی است که توانسته است استفاده منطقی ودراماتیک از نام ها ومکان ها و حوادث خارجی را در آثار دراماتیک ایران به نحو مطلوبی محقق کند و الگویی ارائه نماید که می تواند به امکانات بیانی تئاترها ابعاد گسترده ترببخشد. آشنایی رحمانیان با تحلیل درست انواع بازیهای ایرانی وغیرایرانی درجنس بازیهای بازیگران F.A.N.S کاملا مشهود است و این همان ویژگی نامی است که نمایش F.A.N.S راعلی رغم فضا و مکان غیرایرانی داستان نمایش به اثری زیبا و تاثیرگذار بدل کرده است .