گزارشی درباره ی نمایش سه بچه خوک به کارگردانی افسانه زمانی
افسانه زمانی که خود طراح و سازنده عروسکهای اثرش است شیوه عصایی را برای ساخت عروسکها برگزیده است. در این شیوه عروسک به وسیله یک محور میلهای به شکل عصا هدایت میشود.
زهرا شایانفر
نمایش عروسکی”سه بچه خوک” به کارگردانی افسانه زمانی که در دهمین جشنواره بینالمللی تئاتر عروسکی شرکت کرده بود، اینک در تالار هنر روی صحنه است. یکی از مهمترین ویژگیهای این نمایش عروسکی توجه به مخاطب کودک است که آن را در زمره اجراهای پرفروش عروسکی قرار داده و از این روست که توجه به اجرای آن امری ضروری مینماید.
افسانه زمانی کارگردان، طراح و سازنده عروسک و عروسکگردان که فارغالتحصیل دانشکده هنرهای زیبا در گرایش نمایش عروسکی است سابقه شرکت در سه جشنواره بینالمللی تئاتر عروسکی را در پرونده کاری خود دارد. ”چاله” در جشنواره هفتم، ”حسن کچل” در جشنواره نهم و ”سه بچه خوک” را در جشنواره دهم اجرا کرده است.
زمانی درباره خودش میگوید:«برای پایاننامهام نمایش”مضرات دخانیات” نوشته چخوف را به شیوه عروسکی اجرا کردم. در تمام این سالها نیز عروسکگردانی کردهام. آخرین عروسکگردانی من در نمایش ”رستم و سهراب” اثر بهروز غریبپور بود.»
افسانه زمانی که یکی از اعضاء اصلی گروه تئاتر آرین است در کنار آزاده سهرابی، پیمان شریعتی، پیام فروتن، مجید خیاطی، علی پاکدست، شهروز هماوران، همایون اصلاحی، آزاده دلیر، احسان غفاری، حجت ترصدی، الهام زمانی و بسیاری دیگر از هنرمندانی که او را یاری کردهاند به تولید تئاتر ویژه کودک و نوجوان میپردازد.
پیمان شریعتی، سرپرست گروه آرین میگوید:«هدف عمده تشکیل این گروه توجه به تئاتر کودک و نوجوان و به ویژه نمایش عروسکی ویژه این گروه سنی است.»
پیمان شریعتی که بازی او را در نمایشهای”داوری ایدرا”،”گالیله”،”کوهولین”،”حکایت مرده بیصاحب” و”مضرات دخانیات” دیدهایم، بیش از 5 دوره داور جشنواره استانی تئاتر فجر بوده است.
سه بچه خوک
نانا و دادا دو کودک هستند که نیمه شب، با صدای گرگی از خواب میپرند و پس از معرفی خود ماجرای خواب نانا را نقل میکنند. به همراه شعری شاد و پرهیجان شخصیتهای عروسکی خواب را که 3 بچه خوک صورتی به نامهای فلوتی، توپی و کتابی هستند، معرفی میکنند.
داستان اصلی، قصه معروف خانه ساختن سه بچه خوک از ترس گرگ است، اما این نمایش به وسیله دو بازیگر و عروسکگردان روایت میشود.
زمانی، کارگردان این نمایش درباره متن میگوید:«این نمایش براساس یک قصه آماده شده است. قصه را همه شنیدهاند ولی همه میدانند که قصهها دراماتیزه نیستند. معمولاً برای نمایشی شدن هر قصهای باید عناصری به آن اضافه و یا کم شود. در واقع در نمایش ما به بهانه بازگو کردن رویاهای نانا و دادا قصه نقل میشود. نانا و دادا دو سرشت کودکانه هستند که رویای کودکانهای دارند و آن را روایت میکنند.»
بازیگران این نمایش که لباسهای سادهای شبیه لباس خواب پوشیدهاند به راحتی و سرزندگی در صحنه بالا و پایین میپرند و از این که در حین حرکت دادن عروسکها دیده شوند و با تغییر صدا به جای آنها حرف بزنند باکی ندارند.
عروسکها
افسانه زمانی که خود طراح و سازنده عروسکهای اثرش است شیوه عصایی را برای ساخت عروسکها برگزیده است. در این شیوه عروسک به وسیله یک محور میلهای به شکل عصا هدایت میشود.
زمانی درباره این شیوه ساخت عروسک میگوید:«عروسکهای عصایی سادهترین نوع عروسکهای نخی و میلهای هستند. این عروسکها شناخته شدهترین و مناسبترین شیوه عروسک برای نمایشهای کودک و نوجوان هستند.»
وی در ادامه با ذکر مشخصات اجرایی اثرش میگوید:«در این نمایش که میخواستیم بازی دهندگان اندک و در شیوه اجرایی 2 نفره با عروسکهای مخصوص کودک، ارتباط سریع و کامل باشد، بهترین انتخاب این نوع عروسکها بودند.»
لازم به ذکر است این شیوه ساخت عروسک نه تنها دست و پای عروسک گردان را نبسته است بلکه به او اجازه حرکت کامل و شرکت در داستان نمایش را میدهد. عروسکگردان به راحتی میتواند با عروسک ارتباط گرفته و در نهایت پنج کاراکتر کامل روی صحنه به ایفای نقش میپردازند. با هم میدوند، میپرند و از کلیت صحنه استفاده میکنند.
زمانی درباره عروسکهایش میگوید:«از آن جا که عروسکهای عصایی هیچ وسیله و ابزار حرکتی غیر از میله مرکزی ندارند، سعی کردیم با استفاده از فنر به جای دست و پا دامنه حرکت عروسکها را بیشتر کنیم.»
او میافزاید:«فنر در این عروسکهای بدون نخ و میله حرکتهای مناسبی ایجاد میکند. گرچه بسیاری از عروسکهای نخی، همین ویژگی را ندارند. بازی فنر از لحاظ تصویری هم بد نبوده است.»
در طراحی عروسکها که ظاهری شبیه عروسکهای کارتونهای معروف دارند، شیرینی و حلاوت زیادی وجود دارد. بچههایی که از این نمایش دیدن کردهاند آنها را دوست داشتنی میدانند.
کودکی که همراه خالهاش برای دیدن نمایش آمده است میگوید:«خیلی تپل و قشنگ بود ولی توی مغازهها عروسک بچه خوک نیست.»
کودکی دیگر میگوید:«یاد گرفتم که خونه آجری خیلی محکمه.»
و مادرش ادامه میدهد:«بچهها نمایشهایی را که با عروسک باشند دوست دارند، خود ما بزرگترها هم عروسکها را دوست داریم.»
افسانه زمانی کارگردانی این نمایش میگوید:«طراحی عروسک برای کودکان باید به نوعی باشد که بچهها بتوانند به راحتی آن حیوان را بشناسند. این در حالی است که باید ساختار و شکل اصلی آن حیوان را نیز نشان دهد. از این رو، نزدیک شدن به شکل انسانی در عروسک و کاریکاتور شدن چهره کاملاً لازم است.»
صحنهپردازی
سه دسته لتههای تا شونده در سمت چپ، سمت راست و عقب و مرکز صحنه قرار گرفتهاند. در ابتدا که لتهها بسته هستند اجزاء معمولی و ساده یک منزل را ایجاد کردهاند یک صندوق، تلویزیون، حولهای روی میله، پنجره و در و قاب عکس و غیره.
در لحظهای که هر یک از بچه خوکها تصمیم به ساخت خانهای میگیرد به سرعت لتهها باز میشوند و خانهای از پوشال، خانهای از چوب درخت و خانهای از آجر نمایان میشود.
این صحنهپردازی به صورت قراردادی فضای خانهها را نشان میدهد ولی بازیگران بدون محدودیت این فضا را میشکنند و حرکت میکنند ولی گرگ همواره پشت لتهها قرار دارد و فقط سرش دیده میشود.
بچهها به راحتی قرارداد را درک کرده میپذیرند که محیطهای تعریف شده خانههایی با جنسهای مختلف هستند.
بیشترین عامل که مورد توجه قرار گرفت رنگ است و به صحنه قدرت و جذابیت بخشیده است. با این که به پردههای شبیهخوانی نزدیک شده است و حداقل بازی در این محوطهها انجام میشود.
پایانی بر یک روایت
در این نمایش به نظر میرسد، سرعت در نقل ماجرا، بعضی لحظات، به فراموش شدن بازی عروسکها انجامیده و در لحظاتی کوتاه موجب افت ریتم شده است.
با این همه زمانی در شیوه اجرایی خود موفق است. در این جا جملهای از زمانی را به یاد میآوریم که درباره قصهها میگفت:«قصهها یک دور بیپایان را میان نسلها طی میکنند و سینه به سینه و در ضمیر ناخودآگاه بشریت نقل میشوند. امیدوارم تکرار این قصه در به یاد ماندن قصهها موثر باشد.»