کارگردان نمایش: به قصهها و افسانههای شرقی علاقهمندم
نشست مطبوعاتی نمایش”سه بچه خوک” با حضور نویسنده و کارگردان این نمایش در روابط عمومی مرکز هنرهای نمایشی برگزار شد.زمانی در خصوص این که قصهها و افسانهها مورد علاقه اوست یا خیر گفت:«به فعالیت در زمینه قصهها و افسانههای شرقی علاقهمندم، اما بیشتر تمایل دارم که در حیطه قصههای بینالمللی که برای همگان آشنا هستند و در مواردی نیز داستانهایی که حتی نا آشنا هستند اما نکات اخلاقی برای بچهها دارند، فعالیت کنم.»
نشست مطبوعاتی نمایش”سه بچه خوک” با حضور نویسنده و کارگردان این نمایش در روابط عمومی مرکز هنرهای نمایشی برگزار شد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، این نشست که با حضور آزاده سهرابی، نویسنده نمایش”سه بچه خوک”، افسانه زمانی کارگردان، پیمان شریعتی بازیگر نمایش، پیام فروتن طراح صحنه و علی پاکدست رئیس انجمن نمایشگران عروسکی برگزار شد، پیرامون روند نمایش و نحوه نگارش آن بحث و بررسی شد.
در ابتدا افسانه زمانی کارگردان نمایش”سه بچه خوک” گفت:«همچون روال سالهای گذشته، در ابتدا طرح این نمایش را برای اجرا ارائه دادیم، اما به دلیل این که داستان نمایش خارجی محسوب میشد طرح پذیرفته نشد اما با در نظر گرفتن این که برخی از داستانها همچون”بز زنگوله پا”، محدودیت جغرافیایی نداشته و به کشور خاصی تعلق ندارند، با کسب اجازه، سفارش نگارش متن این نمایشنامه به آزاده سهرابی داده شد و همزمان با آماده شدن متن در مراحل مختلف اتود میزدیم و ایرادهای موجود را اصلاح میکردیم.»
آزاده سهرابی، نویسنده نمایشنامه”سه بچه خوک” نیز درباره متن نمایش گفت:«چگونگی شکل گیری داستان نمایش”سه بچه خوک”، در مواجه سه بچه خوک با یک گرگ صورت میگیرد که برای در امان ماندن از صدمه یک گرگ باید خانه بسازند. اما طی نگارش متن نکتهای که مد نظرم بود این بود که متن به گونهای نوشته شود که از گونههای نمایشی برخوردار باشد. دوم این که تقریباً همه این قصه را میدانند و باید به گونهای عمل میکردیم که روند قصه به خود ما تعلق داشته باشد. به همین دلیل شخصیت نانا و دادا را در نظر گرفتم و پس از مطرح کردن با کارگردان نمایش حضورشان در قصه را تثبیت کردم.»
وی در ادامه افزود:«در ابتدا کارگردان در نظر داشت که نمایش در صحنههای مختلف اجرا شود و پس از پایان هر صحنه، موسیقی که با حال و هوای بچهها نزدیک باشد اجرا شود، اما با توجه به این که من تجربهای در زمینه نگارش متن عروسکی نداشتم و تجربه من به فعالیت به همراه خانم ثمینی برای گروه کودک و نوجوان معطوف بود، پس از یک ماه و نیم تمرین و نگارش متن آماده شد.»
سهرابی در خصوص نحوه انتقال مفهوم از نمایش به مخاطب اظهار کرد:«معمولاً تصوری که بچهها از زن و مرد دارند، یا به مادر و پدر و یا به خواهر و برادر منتهی میشود. به همین دلیل جنسیت نانا و دادا مطرح نشده و تنها نکته واضح، رفتار و منش کودکانه آنهاست. همچنین به نوعی انتقال افسانهها به صورت سینه به سینه روایت میشود که آنها در خواب میبینند و در بیداری برای دیگری تعریف میکنند.»
زمانی در خصوص این که قصهها و افسانهها مورد علاقه اوست یا خیر گفت:«به فعالیت در زمینه قصهها و افسانههای شرقی علاقهمندم، اما بیشتر تمایل دارم که در حیطه قصههای بینالمللی که برای همگان آشنا هستند و در مواردی نیز داستانهایی که حتی نا آشنا هستند اما نکات اخلاقی برای بچهها دارند، فعالیت کنم.»
سهرابی در پاسخ به پرسش علی پاکدست، مبنی بر این که چرا حاشیه بر متن غلبه کرده گفت:«در نمایش کودک و نوجوان، همواره تخیل به عنوان عنصر اساسی محسوب میشود تا جایی که نانا و دادا میتوانند واقعی نباشند و قرار نیست مکان و یا ملیت خاصی نیز به آنان بدهیم.»
وی در پاسخ به این که آیا وجود بیمکانی و بیزمانی در این نمایش صحیح است افزود:«در قصهها و افسانههای ایرانی نیز بیزمانی و بیمکانی وجود دارد و حوادث به گونهای پیش میرود که زمان و مکان را احساس نمیکنیم، به همین دلیل در این قصه سعی کردیم این اصل را رعایت کنیم.»
پیام فروتن طراح صحنه نمایش در این خصوص اضافه کرد:«اصولاً زمان و مکان مهم نیست تا جایی که خیلی از قصههایی که برای ما تعریف شدهاند دارای زمان و مکان نبودهاند و تقریباً صحنهها سمبلیک هستند به طوری که یک صحنه به مکانهای مختلف تبدیل میشود. در این نمایش نیز ما راه را برای تماشاگر باز گذاشتیم تا خود انتخاب کند که قصه در کجا اتفاق میافتد.»
علی پاکدست نیز درباره نحوه اجرای نمایش گفت:«وقتی ماجرایی تعریف میشود، میتواند فقط کلامی باشد و یا این که با امکانات موجود ارائه شود، مثل مادربزرگ که گوشه چادر خود را گره میزند و همان پیرزن کدو قل قله زن را تداعی میکند. به اعتقاد من در این نمایش در بحث نگارش متن”سه بچه خوک” از قوانین موجود تخلف شده است.»
کارگردان نمایش”سه بچه خوک” در پاسخ به این مطلب گفت:«به اعتقاد من این طور نیست بلکه از آن جهت نمایش طولانی به نظر میرسد که بازی عروسکها کمی دیر شروع میشود که این نکته به کارگردان ربط دارد. اما تا جایی که توانستیم ریتم آن را تند کردهایم.»
پیمان شریعتی بازیگر نمایش گفت:«اساس بازیگری این نمایش این بود که بچهای را در نظر بگیریم که وقتی در خانه بازی میکند، محلهای مختلفی را برای خود به وجود میآورد و با توجه به باور تحلیلی بچهها این نمایش آماده شد. ما با گروه سنی زیادی روبرو هستیم که قصه”سه بچه خوک” را میدانند و فقط باید طوری آن را جلو ببریم که به شیوه خودمان باشد. اما مهم این است که با گروه سنی مواجه شویم که از قدرت تخیل بسیار قوی برخوردارند.»