احمد مسجدجامعی:همه سعی ما بر این بود که حرمت فکر و اندیشه و ارباب فرهنگ و هنر را پاس بداریم
مراسم پاسداشت جمعی از هنرمندان، انجمنها و نهادهای هنری و تجلیل از استادان پیشکسوت هنر سیدمحمد احصایی، فرهاد فخرالدینی و علی نصیریان که به دریافت نشان درجه یک فرهنگ و هنر کشور مفتخر شده بودند، ساعت ۲۱ دیشب در تالار وحدت برگزار شد.
مراسم پاسداشت جمعی از هنرمندان، انجمنها و نهادهای هنری و تجلیل از استادان پیشکسوت هنر سیدمحمد احصایی، فرهاد فخرالدینی و علی نصیریان که به دریافت نشان درجه یک فرهنگ و هنر کشور مفتخر شده بودند، ساعت 21 دیشب در تالار وحدت برگزار شد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، در این مراسم احمد مسجدجامعی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدحسین ایمانی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدمهدی حیدریان معاونت سینمایی، دکتر نشان رئیس اداره کل هنرهای نمایشی، همایون قنواتی مسئول نظارت و ارزشیابی اداره کل هنرهای نمایشی، دکتر علیرضا سمیعآذر مدیر موزه هنرهای معاصر و عدهای از هنرمندان حضور داشتند.
مراسم با پخش سرود جمهوری اسلامی ایران و تلاوت آیاتی از قرآن مجید آغاز شد و در ادامه اردشیر صالحپور مجری جلسه به حضار خیر مقدم گفت. سپس سعدی افشار از پیشکسوتان سیاه بازی روی صحنه حاضر شد و به اجرای قطعاتی از سیاه بازی پرداخت و در ادامه نمایش شاخههایی از گل به حاضران تقدیم شد.
بعد از اجرای نمایش سیاه بازی، دکتر محمدحسین ایمانی با حضور روی سن گفت:«بیتردید شأن این عزیزان بالاتر از قدرانی ما است. امیدوارم شأن آنان همیشه حفظ شده و شاهد بالیدن آنان باشیم.»
وی در ادامه خاطر نشان کرد:«شاید از این به بعد کمتر فرصت پیش بیاید که در خدمت آقای مسجدجامعی باشیم. من بارها خودم شاهد بودم که ایشان برای حفظ حرمت والای جامعه هنرمندان کشور همه سختیها را به جان خریدند تا کوچکترین ضربهای به جامعه هنری کشور وارد نشود و از حرمت و جایگاه هنرمندان عزیز در سختترین شرایط دفاع کردند.»
در ادامه مراسم فیلمی که درباره فعالیتای هنری علی نصیریان توسط اداره کل هنرهای نمایشی تهیه شده بود پخش شد و سپس محمدعلی کشاورز بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما و یکی از همکاران قدیمی علی نصیریان روی صحنه حاضر شد تا گوشهای از فعالیتهای وی را تشریح کند.
محمدعلی کشاورز گفت:«علی نصیریان از جنبههای اخلاق، اعتقاد و ایمان به سرزمین، ادبیات و فرهنگ کشورش قابل ستایش است. او اولین نمایشنامه نویسی بود که با نمایش”بلبل سرگشته” روی صحنههای تئاتر فرانسه حاضر شد.»
وی افزود:«نصیریان زمانی در گروه مروارید به سرپرستی شاهین سرکسیان شروع کرد به تجربه کردن و هیچ گاه در فکر اجرا این تجربهها نبود. ما در اداره تئاتر با هم کار کردیم و دولت وقت مجبور شد سالن تئاتری برای بچههای اداره تئاتر بسازد به نام تئاتر سنگلج که نمایشنامههای ایرانی در آن جا اجرا میشد و در آن جا بود که کسانی مثل ساعدی، رادی، بیضایی و .... معرفی شدند.»
وی خاطر نشان کرد:«بعد از 28 مرداد مردم با تئاتر قهر کردند و تئاترها تبدیل به کاباره شد و به کوشش جوانانی همچون انتظامی، جوانمرد و نصیریان بود که مردم دوباره با تئاتر آشنا شدند.»
وی تصریح کرد:«علی از بهترین اجرا کنندگان نقش سیاه بود. او از جمله کسانی بود که باعث شکل گیری فصلنامه تئاتر و نشریه”15 روز با تئاتر” شد که بسیار تاثیرگذار بودند. همچنین باعث تشکیل جشنواره تئاتر شهرستانها شد. بچههایی که تحت نظر علی نصیریان بزرگ شدند در حال حاضر هنرمندان پرقدرتی هستند که روی صحنهها حضور دارند.»
در ادامه مراسم از علی نصیریان نیز دعوت شد تا روی صحنه حاضر شود.
نصیریان گفت:«از رئیس جمهور فرزانه، فرهنگ پرور و هنر دوست به خاطر عنایتی که به اهل فرهنگ داشتند سپاسگزارم. همچنین سپاسگزاری ویژهای دارم از آقای مسجدجامعی که در این چند سال و به طور کلی در دوره رئیس جمهوری این سید بزرگوار آقای خاتمی، توسعه خوبی برای فرهنگ و هنر رخ داد. بعضی ایراد میگیرند که مگر چه اتفاقی افتاده است؟ ولی اتفاق افتاده است. به هر ترتیب دگرگونیهای زیادی را شاهد هستیم. به طور مثال همین مراسم امروز که البته بخشی از این توسعه فرهنگی است. در زمینه ارتباطات فرهنگی رشد داشتیم، هنرهای نمایشی و سینما به خارج از مرزها راه پیدا کردند. سینما رشد بسیار خوبی کرد و در دوره اخیر گشایشهای بسیاری در نشر، سینما و تئاتر رخ که مرهون زحمات و تلاشها و رنجهایی است که این وزیر محترم کشیده که روزنهها بسته نشود.»
وی در ادامه تصریح کرد:«تئاترهایی که اصالت دارد را مردم پیش خرید میکنند، البته فراز و نشیبهایی هم هست. سینما کمی از معنا دور شد و به بازار تمایل پیدا کرد. ولی اشکالی ندارد. هنر چیزی نیست که تنها یک شکل خاص داشته باشد.»
وی افزود:«من نمیدانم از این وزیر محترم چگونه باید تشکر کنیم و در این دوره آخر فعالیت او چگونه از او خداحافظی کنیم. ممکن است بعضیها بگویند من مدیحه میگویم ولی واقعیت این است. اینها واقعیتهایی است که باید گفته شود و آنها را ثبت کنیم که در این زمان چه اتفاقاتی افتاده است. باید اینها را بگوئیم و چشم پوشی نکنیم. باید بگوییم که گشایشهایی شده و امیدواریم که بتوانیم قدمهای بلندتری برداریم.»
نصیریان خاطر نشان کرد:«در این شهر به این بزرگی تالار تئاتر کم داریم، سالن سینما کم داریم، هنرمندان شهرستانی لنگ آموزش هستند، تئاتر شهرستانها باید تداوم داشته باشد. آنان با جشنواره و سالی یک بار حضور نمیتوانند کار به جایی ببرند. آنان باید بتوانند با مردم شهر خود ارتباط برقرار کنند، در حال حاضر هر کس میخواهد هنرمند شود، به تهران میآید چون جای دیگری نیست.»
در ادامه جلسه به گوشهای از فعالیتهای فرهاد فخرالدینی، سیدمحمد احصایی پرداخته شد و فیلمهایی در مورد فعالیتهای آنان پخش شد.
سپس بهروز غریبپور مدیرعامل خانه هنرمندان با حضور روی سن گفت:«میخواهم صحبتهای خود را با لطیفه شروع کنم. او به ذکر دو مثال پرداخت و در یکی از مثالهای خود گفت:«در زمان رضاشاه، عدهای پیش او رفتند تا از او برای چاپ لغتنامه دهخدا بودجه بگیرند. رضا شاه میگفت الان چه وقت این حرفهاست و در نهایت گفت پهنهای طویله دانشگاه افسری را بفروشید و خرج لغتنامه کنید.»
وی در ادامه خاطر نشان کرد:«این اتفاق بزرگی است که در نظام جمهوری اسلامی رخ داده است. دو رشته از رشتههایی که در این جا از هنرمندان آنها تقدیر میشود یعنی موسیقی و تئاتر رشتههایی است که تا مدتها کسی جرات نام بردن از آنها را نداشت بنابراین من دست سیدمحمد خاتمی را میبوسم.»
وی تصریح کرد:«آقای خاتمی به چشم خود دیده که ما اهل تعظیم و تکریم نبودهایم و فقط جامعه فرهنگی او را صمیمانه دوست دارد.»
وی در ادامه گفت:«مرد دیگری که به نوبه خود در دل همه ما جا باز کرده است آقای مسجدجامعی است. من خود بارها دیدهام که هر وقت صحبت از ناتوانی و رنجوری یک هنرمند میشود، اشک در چشمانش جمع میشود در حالی که نیازی نیست و فقط میتواند یک دستور بدهد. رفتن این دو بزرگوار به معنی آن نیست که از دل ما هم میروند.»
وی خاطر نشان کرد:«میخواستیم تجلیلی از آقای مسجدجامعی انجام دهیم. با آقای نشان فکر کردیم که چه کار کنیم، هنرمندان که پولی ندارند. تا این که تندیس جشنواره تئاتر فجر را دیدیم.»
در ادامه این تندیس توسط بهروز غریبپور و دکتر خسرو نشان به احمد مسجدجامعی اهدا شد. بعد از اهداء این تندیس احمد مسجدجامعی طی سخنانی گفت:«حوزه فرهنگ و هنر یک جنبه ظاهری و یک جنبه باطنی دارد. جنبه ظاهری همان تجهیزات و کالای هنری است و جنبه باطنی آن، نکاتی است مثل گفتوگو و ایده که اگر این جنبه نباشد فرهنگ تبدیل به بخشنامه میشود. در دست یک هنرمند همه چیز قابلیت تبدیل به یک اثر هنری را دارد. همه نگاه میکنند، اما هنرمند نوع دیگری نگاه میکند و ظرفیت فهمیدن آن چه را که نگاه میکند دارد.»
وی افزود:«همه سعی ما بر این بود که حرمت فکر و اندیشه و ارباب فرهنگ و هنر را چه قدما و چه شخصیتهای جدید پاس بداریم و حتی به نوعی جبران گذشتهها را هم بکنیم. این محلی که در حال حاضر در آن هستیم به نام یکی از بزرگان ادبیات فارسی یعنی رودکی نامگذاری شده است.»
وی خاطر نشان کرد:«بزرگداشت این نامها همیشه مدنظر من بوده به همین خاطر نام فردوسی، رودکی، ناصرخسرو را زیاد میبینیم و میشنویم. اینها در حقیقت پدران فرهنگی و میراث ملی ما هستند و براساس آن میراث ملی است که سرمایههای ملی شکل میگیرد.»
وی تصریح کرد:«آن چه در فعالیتهای هر سه این بزرگواران مشترک است، این است که نسبت خود را با فرهنگ و میراث ایرانی تعریف کردهاند و ایرانی و ایران زمین را بزرگ پنداشتهاند و حتی از نظریههای جدی عالم هم بهره گرفتهاند. ما با قطع ارتباط با گذشته آیندهای نخواهیم داشت، هر چند از ماندن در گذشته هم آیندهای شکل نمیگیرد.»
وی افزود:«هنر ما در همه دوران ترکیبی بوده اما همیشه روح و شناسنامه ایرانی بر آن حاکم بوده است.» مسجدجامعی افزود:«آرش کمانگیر بر قله ایستاده، کمان را در دست گرفته و میخواهد تیر را شلیک کند تا مرزهای ایران را تعیین کند. این مرزها فرهنگی است و مرزهای فرهنگی را هنرمندان تعیین میکنند. هنرمندان میراث گذشته را حفظ و چشماندازی از آینده را ترسیم میکنند.»
در ادامه لوح وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و هدیه امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به این سه هنرمند برگزیده اهداء شد. همچنین مرکز موسیقی و مرکز تجسمی نیز هدایایی به رسم یادبود به احمد مسجدجامعی تقدیم کردند.
در حاشیه:
ـ کامبیز روشنروان به تشریح فعالیتهای فرهاد فخرالدینی پرداخت و آیدین آغداشلو نیز پیرامون فعالیتهای سیدمحمد احصایی صحبت کردند.
ـ فرهاد فخرالدینی به دلیل مسافرت به خارج کشور در مراسم حضور نداشت. اما طی یک تماس تلفنی، سخنان او در تالار پخش شد. همچنین هدیه و وی را فرزند او دریافت کرد.
ـ بخشهایی از نمایش”سلطان و سیاه” نوشته علی نصیریان نیز در این مراسم اجرا شد.
ـ در بخشی از نمایشهایی که اجرا شد یکی از بازیگران از شخصیت مقابل خود پرسید ما برای چه این جا هستیم و شخصیت مقابل پاسخ داد: چون”نشان” را گرفتهاند. این دیالوگ که نام دکتر”نشان” را تداعی کرد، باعث ایجاد لحظاتی شاد در مراسم شد.
ـ هدیه علی نصیریان را سعدی افشار روی صحنه آورد. اما از دادن هدیه امتناع میکرد و میگفت اول باید شیرینی بگیرم. در نهایت هدیهای از سوی دکتر ایمانی به”سعدی افشار” داده شد و متقابلاً هدیه علی نصیریان نیز توسط احمد مسجدجامعی به وی اهداء شد.
ـ مهری مهرنیا با وجود کهولت سن با یک دسته گل روی صحنه حاضر شد و دسته گل را به نصیریان تقدیم کرد، ولی نصیریان از او خواست که دسته گل را به احمد مسجدجامعی تقدیم کند. در نهایت نیز احمد مسجدجامعی دسته گل را به سعدی افشار داد.
ـ از سوی هنرمندان هنرهای تجسمی تابلویی تحت عنوان”مقام شهید” از آثار استاد عصمتی به احمد مسجدجامعی تقدیم شد.
ـ پایان بخش مراسم نیز اجرای قطعاتی از موسیقی سنتی بود.
- همچنین در این مراسم تعدادی از هنرمندان از جمله اکبر زنجانپور، اصغر همت، مجید مظفری، حسی خسروجردی، فخرالدین فخرالدینی، اصغر بیچاره، دکتر محمدرضا خاکی، هوشنگ مرادی کرمانی و .... حضور داشتند.