در حال بارگذاری ...
...

گفت‌وگو با مهرداد ضیایی

کار با بیضایی خاص است که تنها کسانی که شانس کار کردن با او را داشته‌اند، به آن آگاهند. او در نهایت دقت، حوصله، احترام و انرژی کار می‌کند. با آنکه ساعات تمرینات بسیار طولانی ـ حدود ۸ ساعت ـ بود، او هم پای ما با قدرت و استقامت تا آخرین لحظه کار می‌کرد.

آرتمیس نیازی:
اشاره:
مهرداد ضیایی در نقش”ستوان برابادی”در نمایش اخیر بیضایی بازی داشت. وی از بازیگران پرکار سال‌های اخیر تئاتر است. با وی درباره این نقشش گفت‌وگوی کوتاهی انجام دادیم.
نمایش بیضایی پس از 24 اجرا، با مجموع 14 هزار و 134 تماشاگر روز جمعه به اجرا خود پایان داد.
تمرینات بهرام بیضایی چگونه بود و آیا با شیوه خاصی تمرین می‌کرد؟
این نمایش شاید یکی از بهترین تجربه‌های 10، 15 سال فعالیت من در حوزه تئاتر بود. تمرینات بیضایی در عین حال که شبیه تمرینات دیگران بود، شیوه خاص خود را داشت. ما مثل دیگران تمرین‌ها را از متن‌خوانی آغاز کردیم. سپس تحلیل متن و شخصیت‌ها به گونه‌ای صورت گرفت که هیچ سوالی در مورد آن بوجود نیاید. پس از تحلیل متن مشخص کردن میزانسن‌ها آغاز شد. به طور کلی تعیین میزانسن‌ به دو شیوه انجام می‌شود، یا کارگردان در خانه آن‌ها را یادداشت می‌کند و یا میزانسن‌ها سر صحنه شکل می‌گیرند که در مورد این نمایش به شکل دوم انجام گرفت. البته فرم خاص آن‌ها از پیش در ذهن بیضایی شکل گرفته بود. او در همه موارد با دقت بسیار و ریزبینی عجیبی کار می‌کرد. مسائل خیلی جزئی هم تمرین می‌شد و از بیضایی هیچ نکته‌ای به امید آن که در جلسات بعد حل خواهد شد، رد نمی‌شد. همه نکات را با نظم و دقت برای بازیگر توضیح می‌داد. آن چه که من در این تمرینات یاد گرفتم این بود که از کوچکترین جزئیات نیز نباید گذشت. زیرا آن‌ها به مرور جمع خواهد شد و معضل ایجاد می‌کنند. همچنین در تمرینات همه بازیگران در خدمت یکدیگر بودند و هر کس با توجه به جایگاه خودش در سطحی برابر با دیگران تمرین می‌کرد. کار با بیضایی خاص است که تنها کسانی که شانس کار کردن با او را داشته‌اند، به آن آگاهند. او در نهایت دقت، حوصله، احترام و انرژی کار می‌کند. با آنکه ساعات تمرینات بسیار طولانی ـ حدود 8 ساعت ـ بود، او هم پای ما با قدرت و استقامت تا آخرین لحظه کار می‌کرد. ساعات تمرین هر یک از بازیگران با توجه به نقش آن‌ها تنظیم شده بود. برای مثال من، مژده شمسایی، علی عمرانی و سیدمهرداد ضیایی به مدت زمان بیشتری جهت تمرین نیاز داشتیم. آن چه که در این میان اهمیت داشت آن بود که هر کس در سطح و رده خودش بهترین باشد.
تمرین با صحنه‌یارها به چه صورت بود؟
صحنه‌یارها یک دوره آماده‌ سازی بدن و بیان را برای هماهنگی با یکدیگر طی کردند و تقریباً یک ماه اول را به منظور رسیدن به نقطه‌ای که بتوانند با بازیگران اصلی نمایش هماهنگ شوند، جدا تمرین می‌کردند. این گروه پس از هماهنگ شدن با یکدیگر ـ چه در رفتار صحنه و چه در همسرایی ـ با بازیگران اصلی نمایش ترکیب شدند و هر صحنه به طور جداگانه کار شد. در ابتدا صحنه‌ها تفکیک شده بود و هر روز یک صحنه خاص تمرین می‌شد. به تدریج صحنه‌ها با یکدیگر ترکیب شدند تا در نهایت به اجرای کامل رسیدیم.
نقش شما با آن که از نظر زمانی نسبت به دیگر نقش‌ها کوتاه‌تر است، از نقش‌های بسیار برجسته است. برای برجسته‌ کردن نقش خودتان چه تمریناتی انجام دادید؟
ممکن است این نقش از نظر زمانی کوتاه باشد اما داستان 4 شخصیت اصلی ـ دکتر بیرنگ، ستوان، مهندس فرزین و استاد ماکان ـ دارد که پیش برنده و محور اصلی هستند. ستوان فردی است که می‌خواهد جایگاه دیگری غیر از جایگاه کنونی خودش داشته باشد. او روحیه سرکوب شده‌ای دارد و دوست دارد در جایگاه دیگری قرار گیرد. به خاطر شغلش همیشه با آدم و افراد سطح پایین جامعه برخورد می‌کند. به همین دلیل هنگامی که با استاد روبرو می‌شود تصمیم می‌گیرد رویه دیگری را در پیش گیرد. زیرا با دو جنس آدمی روبه‌رو شده است که کمتر با آن‌ها سر و کار پیدا می‌کند. در نتیجه سعی می‌کند خودش را بیشتر به نمایش بگذارد و به امیال، هوس‌ها و استعدادهای سرکوب شده‌اش دست پیدا کند. (همانطور که در جایی می‌گوید وقتی فهمیدم تو شاعری کم ‌آوردم، رفتم نظامی شدم.) این فرد به گونه‌ای است که هرگاه موقعیت مناسبی به دست آورد، می‌خواهد خودش را بیشتر نشان دهد.
تمرینات هم به صورتی بود که همه این موارد در رفتار و گفتارش رعایت و اجرا می‌شد. سعی شد که این شخصیت در نمایش خیلی بزرگتر از جایگاهی که دارد، به نظر آید.