گفتوگو با اِفتَل گول بوداک کارگردان نمایش پانتومیم ”من، ما، تو” در جشنواره تئاتر خیابانی مریوان
این نمایش تنها یک پانتومیم خیابانی نیست. شما درست متوجه شدهاید. اتفاقاً پانتومیم بخش کوچکی از این نمایش است. در این نمایش آنچه مهم است ارتباط با مخاطب است و اگر این ارتباط اتفاق نیفتد نمایش پیش نخواهد رفت

علیرضا نراقی: ششمین جشنواره بین‌المللی تئاتر خیابانی مریوان میزبان چند گروه خارجی است؛ که یکی از آنها از ترکیه به ایران آمده است با کار پانتومیمی با عنوان "من، ما، تو" نمایشی که در آن سعی شده تا با عناصر مختلف ایده‌ای جهانی به مخاطب منتقل شود. شیوه جسورانه و زنده این نمایش در ارتباط با مخاطب از نکات مهم و آموزنده این نمایش است.
آنچه در ادامه میخوانید گفتوگوی اختصاصی سایت ایران تئاتر با کارگردان و بازیگر این نمایش تک نفره "افتل گول بوداک" است که درباره ایدههای خود درباره تئاتر خیابانی و محیطی سخن گفته است.
***
نمایش شما در چه سبکی و درباره چیست؟
نمایش من داستان بزرگی ندارد، بلکه داستان ساده و کوچکی دارد. این نمایش به طور ویژه با تماشاگران برخورد و ارتباط دارد و یک نوع تئاتر محیطی همراه با پانتومیم محسوب میشود. این اثر به صورت مختصر درباره یک پروانه است.
مضمون این نمایش حول چه مفهومی است؟
این نمایش درباره این است که چیزهای زیبا مثل عشق و دوستی وقتی در یک حد معقول و اندکی قرار دارند زیبا هستند؛ اما افراط در آنها خطرناک است. اگر شما با محبت کسی را در آغوش بکشید کار زیبایی کردید اما افراط در این صحبت کردن هم باعث ضربه زدن و آسیب به شخص مقابلتان میشود، پس خطرناک است. افراط در کار زیبا و خوب همیشه میتواند آسیبزا و دردناک باشد.
از چه زمانی تئاتر محیطی و خیابانی انجام میدهید؟
زمانی طولانی نزدیک به 28 سال است که من کار تئاتر محیطی میکنم که با توجه به 42 سالی که از عمرم میرود زمان نسبتاً طولانیای محسوب میشود.
چرا کار روی تئاتر خیابانی و محیطی را انتخاب کردید و در طول این سالیان به سمت تئاتر صحنهای نرفتید؟
به خاطر روح و زنده بودن این نوع تئاتر. شما در این نوع تئاتر مدام با تماشاگر ارتباط دارید. خطر کردن و تجربهگری این نوع تئاتر فوقالعاده است؛چرا که در یک لحظه همه چیز میتواند تغییر کند. این خطر کردن و احتمال تغییر و تجربیات بیاندازه رادیکالی که در این نوع تئاتر وجود دارد کم نظیر و استثنایی است. شما در این نوع نمایش همه چیز را باز میگذارید و اجازه شنیدن، گفتن و خواندن و در نهایت فکر کردن را به خود و مخاطب به طور هم زمان میدهید. اما در سالن شما تماشاگر و بازیگر را در یک فضای تعریف شده دارید که به طور مطلق قابل تغییر نیست. تاریکی و فاصله بین مخاطب و بازیگر برای من زیاد مطلوب نبوده و با آن چیزی که من از تئاتر میپسندم متفاوت بوده است.
آیا متن مشخصی قبل از شروع تمرینها دارید؟
گاهی، اما نه همیشه و همه چیز را هم من نمینویسم؛ چون تئاتر محیطی و خیابانی این امکان را به من نمیدهد. کار به این شکل است که داستان در ذهن من روشن و آشکار میشود و من پیش از تمرین مدام به آن فکر میکنم تا هر چه روشنتر و پختهتر شود، پس از این مرحله تمرین را شروع میکنم. البته تمرینهای من بسیار بسیار زیاد است. چون در این نوع کار شما احتیاج به تمرین بسیار زیاد دارید.
معمولاً تنها کار می کنید یا گروهتان از افراد مختلفی تشکیل شده است؟
گروه ما تقریباً از 12 نفر تشکیل شده که دو موزیسین و 10 بازیگر دارد. این گروه در سال 1999 تشکیل شده است.
آیا نمایشنامهنویس هم در گروهتان دارید؟
بله اغلب خودم مینویسم، ولی بازیگران دیگر هم گاه دست به نوشتن داستان نمایشها میزنند.
[:sotitr1:]تأثیرات سیاسی اجتماعی نمایشهای خیابانی را چگونه ارزیابی میکنید و آیا چنین زاویهای در کارهای خود دارید؟
این کاری را که من در جشنواره مریوان اجرا میکنم فضای سیاسی ندارد، اما کار نمایش در خیابان خیلی میتواند از فضا و ایدههای سیاسی استفاده کند و شرایط سیاسی اجتماعی در برداشت مخاطب از کارهای خیابانی و نوع ارتباطش با آنها بسیار مهم است.
"پانتومیم من، ما، تو" ترکیبی است از چند گونه نمایشی از جمله حرکت،پانتومیم،تئاتر فیزیکال و عناصر پست مدرنیستی تئاتر امروز که به وضوح در اجرایتان دیده میشود. اساس این ترکیب در کار شما چه بوده است؟
من سالها پیش ورزش میکردم و رشته ورزشیام هم ژیمناستیک بوده است. بعد رو به حرکت آوردم و پس از ان وارد تئاتر شدم. پس از تئاتر بود که رو به پانتومیم و در آخر هنر محیطی و تئاتر خیابانی آوردم. تئاتر خیابانی را همانطور که گفتم 28 سال پیش شروع کردم. من فکر کردم میتوانم در نمایشهایم از چیزهای مختلفی استفاده کنم. این نمایش تنها یک پانتومیم خیابانی نیست. شما درست متوجه شدهاید. اتفاقاً پانتومیم بخش کوچکی از این نمایش است. در این نمایش آنچه مهم است ارتباط با مخاطب است و اگر این ارتباط اتفاق نیفتد نمایش پیش نخواهد رفت و چیز ناقصی میشود. زمان در این کار خیلی زنده است. این اثر خیلی ساده است چون میخواهد بگوید همه چیز خیلی ساده است و زندگی ما ریشههای سادهای دارد، لذا با چیزهای در ظاهر پیش پا افتاده بازی میشود و ارتباط با مخاطب را میسازد. اسم این نمایش پانتومیم من، ما و تو است، چرا که این کار با همه ما ساخته میشود و در آخر این نکته را به مخاطب منتقل میکند.
آیا چیزی از فرهنگ مخاطبان، این نمایش را خاص میکند. یعنی آیا در نمایش شما که مضمون و قالبی جهانی دارد چیزی هست که مشخصاً مربوط به فرهنگ مخاطب کرد، فارس، ترک و یا اروپایی و... شود و کار شما را تحت تأثیر قرار دهد؟
اساساً تفاوت فرهنگی، مثل تفاوتهای زمانه و جنسیت در این نمایش اهمیتی ندارد. ما همه یک کودک در درون خود داریم که این نمایش مربوط به آن است. مخاطب من این کودک است، به همین دلیل وقتی موفق به تأثیر گذاری روی آن شوم، دیگر جنسیت، فرهنگ و حتی سن اهمیت خود را از دست میدهد.
چرا شما چنین گریم غلیظ و خاصی را برای خود انتخاب کردهاید؟ گریمی که مربوط است به نمایشگرانی که به آنها دلقک گفته میشود. این گریم در اجرای شما چه نقشی دارد؟
این یک گریم کلاسیک است. در فرانسه مارسل مارسو که انسان مهمی در پانتومیم مدرن است از این گریم استفاده کرد. من روزی این گریم را به کار بردم و خودم را در آینه دیدم بعد متوجه شدم که این فرم گریم برای صورت من خیلی خوب است و بعد آن را به شکلهای مختلف استفاده کردم. این گریمی که من استفاده میکنم اهمیت چشمها، لبها و همه اعضای صورت را بهتر نمایش میدهد. در این نوع گریم اعضای صورت و عکسالعملهای آن واضحتر میشود.
تئاتر خیابانی ایران را در این دو روز که نمایشها را دیدید، چگونه ارزیابی میکنید؟
برای قضاوت زود است و دیدههای من اندک؛ اما در همین تعداد کاری که دیدم با توجه به این که زبان و دیالوگها را متوجه نمیشدم، اما به نظرم انرژی و قدرت کارها در جذب مخاطب خیلی خوب بوده است. برای من که اجراهای ایرانی را دیدم جالب بوده و به نظرم شاید این گروهها و بازیگران آماتور باشند، اما قدرت خوبی در اجرا دارند.