مقدمه ای بر ویژه نامه سایت ایران تئاتر برای جشن تولد اینگمار برگمان
به چند دلیل تصمیم گرفتیم این مجموعه را جمع آوری کنیم. الف: چون برگمان خوب است. ب: چون تولد گرفتن خوب است. ج: در این سالها بخش عمدهای از ترجمهها و تئوری پردازی در کشور ما معطوف به تئاتر تجربی بوده است. در نتیجه این فرایند خیلی از چیزهای ساده را فراموش کردهایم و خیلی از چیزهای پیچیده را فرا گرفتهایم. برگمان از چیزهای بسیار ساده صحبت میکند. همانها که ما در خلال یادگیری چیزهای پیچیده فراموش کردهایم.
مهدی میرمحمدی:
1- تولد آقای برگمان را چند روزی دیرتر برگزار میکنیم.”ارنست اینگمار برگمان” متولد 14 ژوئیه برابر با 23 تیر ماه است. علت این تاخیر را هم بگذارید به حساب تنبلی ما و از آن بیشتر مشغلههای کاری.
2- برگمان بخش عمده شهرت خود را به واسطه فعالیتش در سینما به دست میآورد. از همین رو صحبت کردن در مورد فعالیتهای تئاتری او به نظر بیمورد میآید و در نگاه اول چنین به نظر میآید که تئاتر برای برگمان تنها سکوی پرشی بوده است به سوی سینما. دلایل مطرح نشدن نظریات و فعالیتهای تئاتری برگمان را میتوان در چند چیز بررسی کرد. یکی بحث رسانههاست، در بحث رسانهها گفته میشود که اگر رسانهای دارای زبان خاص و منحصر به خود باشد، شکل گیری رسانههای جدید باعث نابودی آن رسانه نمیشود، اما هر عصری دارای یک رسانه برتر است، تئاتر در یونان باستان رسانه هنری برتر محسوب میشود و سینما در اوایل قرن بیستم در جایگاه رسانه برتر قرار میگیرد. در نیمه دوم قرن بیستم تلویزیون جای سینما را به عنوان رسانه برتر میگیرد اما به هر حال سینما با تلویزیون رسانهیی هم خانواده محسوب میشود. و چون سینما به تعاریف رسانه برتر در عصر ما نزدیکتر است، امکانات حضور هنرمندان این رسانه در جریان تاریخ هنر، نسبت به سایر رشتههای هنری دیگر بیشتر است. دلیل دوم را میتوان در جنس نظریات تئاتری برگمان دانست. اینگمار برگمانی که به عنوان کارگردان سینما آرزو داشت روزی فیلمی بسازد که تنها شامل یک کلوزآپ باشد در عالم تئاتر هیچ گاه به نظریات و شیوههای تجربی روی خوش نشان نمیدهد، در قرن بیستم بیشتر آن دسته از هنرمندان تئاتر مورد بحث و بررسی قرار گرفتند، که شیوهای تجربی در کار خود پیش گرفته بودند، گروتفسکی، بروک، برشت، شومان و آرتو نامهایی هستند که بخش اعظم حافظه تاریخ تئاتر را در قرن بیستم به خود اختصاص دادهاند. اینگمار برگمان در عالم تئاتر از جنس این هنرمندان تجربهگرا نیست، در تعریف خصوصیت بازیگر خوب میگوید بازیگر خوب خوب کسی است که مست نمیکند به هنگام تمرین و منتظر تماس تلفنی کسی نیست. برگمان به ما میگوید نمایش اجرای میکردم چون باید چیزی اجرا میشد و تئاتر احتیاج به برنامه داشت، وقتی میگوید”یک تمرین کاری مطابق با موازین است نه یک درمان فردی برای سازنده و بازیگر.” در مقابل خیلی از تئوریهای تئاتر تجربهگرا قرار میگیرد. وقتی در تئاتر آلمان حضور پیدا میکند، فاصلههای فکری او را با تئاتر تجربی به راحتی میتوان دید که در بخشهای بعدی آن خواهیم پرداخت.
3- به چند دلیل تصمیم گرفتیم این مجموعه را جمع آوری کنیم. الف: چون برگمان خوب است. ب: چون تولد گرفتن خوب است. ج: در این سالها بخش عمدهای از ترجمهها و تئوری پردازی در کشور ما معطوف به تئاتر تجربی بوده است. در نتیجه این فرایند خیلی از چیزهای ساده را فراموش کردهایم و خیلی از چیزهای پیچیده را فرا گرفتهایم. برگمان از چیزهای بسیار ساده صحبت میکند. همانها که ما در خلال یادگیری چیزهای پیچیده فراموش کردهایم.
بخش اول این مجموعه ترجمهای است از فیلمنامه”مونولوگ” نوشته خود برگمان که در اصل مقدمهای است بر کتابی به نام”پرده پنجم” که شامل چند فیلمنامه و نمایشنامه از آثار برگمان است. در”مونولوگ” برگمان از خود میگوید. مرد پیری که در این فیلمنامه مقابل دوربین قرار گرفته است کسی نیست جز خود برگمان. بهتر دیدیم که به جای آوردن وقایع نگاری زندگی و آثار او که پیشتر از این در جاهای مختلف آورده شدهاند از این خودگویی برگمان استفاده کنیم.
بخش دوم جمعآوری نظریات برگمان درباره تئاتر است از میان صفحات دو کتاب”تصویرها” و”فانوس خیال”. برگمان در کتاب تصویرها بیشتر به فیلمهای خود میپردازد، اما در”فانوس خیال” بیش از آن که از فیلمهایش بگوید از زندگی و تئاترهایش صحبت میکند.
بخش سوم مقالهای است تحت عنوان”حرکت به سوی استریندبرگ با استفاده از علائم راهنمایی برگمان” موضوع این مقاله در اصل به بازشناسی نقش زنان در آثار استریندبرگ میپردازد. اما همچنان که از عنوان مقاله برمیآید این بازشناسی به واسطه اشارههای برگمان به”استریندبرگ” در آثارش صورت میگیرد.
بخش پایانی مجموعه نیز ترجمه بخش کوتاهی است از کتاب”زندگی در تئاتر” نوشته”فردریک جیمارکر” این کتاب در برگیرنده نظریات تئاتری برگمان است و توضیحات بیشتر درباره این کتاب در مقدمه خود کتاب آمده است که ترجمه آن در آغاز بخش چهارم این مجموعه خواهید دید.
در پایان این مقدمه باید تشکر کنم از”خسرو محمودی” عزیز که این روزها مشغول ترجمه دو کتاب”فصل پنجم” و زندگی در تئاتر میباشد و بخشی از کار خود را در اختیار ما قرار دارد.