در حال بارگذاری ...
...

یادداشت ”داود فتحعلی‌بیگی” بر نمایش ”حریم” نوشته ”آرش عباسی” و کارگردانی ”آرش دادگر”

یادداشت ”داود فتحعلی‌بیگی” بر نمایش ”حریم”  نوشته ”آرش عباسی” و کارگردانی ”آرش دادگر”

نمایش "حریم"حکایت شاهدختی است که بیمارست و عزم سفر برای زیارت حرم امام رضا (ع) دارد. از ناحیه حکومت دستور قرق حرم صادر می‌شود، اما این مهم، شدنی نیست از باب اینکه دزدی در حرم بست نشسته و متولی باشی اجازه نمی‌دهد که رئیس نظمیه دزد را دستگیر کرده و حرم را برای زیارت شاهدخت قرق کنند.

از طرفی نظمیه برای خوش آمد حکومت عده‌ای بی‌گناه را به جای دزدها دستگیر کرده و می‌خواهد اعدام کند. این خبر وقتی به گوش دزد بست نشسته در حرم می‌‌‌رسد، وجدان درد می‌‌گیرد و خود را تسلیم نظمیه می‌کند تا بدین ترتیب بی‌گناهان از مجازات رهائی یابند و اینکه کدام بخش از حکایت مذکور اهمیت شرح و بسط دارد سمت و سوی نمایشی را معلوم می‌کند. آیا شرح احوالات بی‌گناهان در بند برای نشان دادن میزان بی‌عدالتی مهم است یا پناه بردن مردم از ظلم و تعدی عّمال حکومت به ائمه معصومین؟ آیا توسل جستن دختر شاه برای شما اهمیت دارد یا مناسبات بین عمال و نظمیه تحت فرمان حکومت و سرانجام احوالات دزد را بیشتر باید نمایش داد یا زوار حرم را؟!!
آنچه مسلم است نقطه نظر نویسنده باید درجه اهمیت را معلوم کند که در نمایش حریم بیشترین صحنه به روابط عمال نظمیه با خود و مردم اختصاص یافته و بقیه قضایا در حاشیه‌اند.
آرش عباسی، نویسنده جوانی است که رفته رفته راه پختگی را طی می‌کند و امید که در آینده شاهد این تکامل هم در بعد عمق اندیشه و تفکر، هم در بعد قصه پردازی و ساختار درام باشیم.
اما آرش دادگر؛ او در آثار متعددی که تاکنون به صحنه برده و نگارنده نیز شاهد چند نمونه از آنها بوده، نشان داده که نه تنها مستعد که توانمند و هوشمند است و در زمره کارگردانان خوب تئاتر امروز محسوب می‌شود.
وقتی در سالن نمایشی می‌نشینی پرده سفید و سه نوازنده در سمت راست صحنه، جلب نظر می‌کند. بعد که اجرا شروع می‌شود متوجه می‌شوی که پرده مذکور چند کاره است. به عبارت دیگر کاربرد چندگانه دارد.
شرح شیوه اجرا مهم است:
1ـ حد فاصل پیش و پس صحنه نمایش است و قسمت جلو را از قسمت پشتی که منظره حرم امام رضا را مجسم می‌کند، جدا می‌کند.
2ـ حکم پرده اطاق را دارد، پرده‌ای که به اعتبار حضور شخصیت‌های نمایشی تعریف می‌شود. چنانچه رئیس نظمیه و آجودان در صحنه باشند و گفت‌وگوها مربوط به وقایع داخل نظمیه باشد، پرده متعلق به اطاق رئیس نظمیه است و اگر شاهدخت و خدمتکارش در صحنه حضور داشته باشند، پرده متعلق به عمارت سلطنتی است.
کارکردهای چندگانه اشیاء و ملزومات صحنه، در جای جای نمایش نیز به چشم می‌خورد. مانند تخت خواب شاهدخت که بعدا نیمکت خانه متولی باشی می‌شود.
نمایش با موسیقی آغاز می‌شود، در حالی که دو سرباز تخت خوابی را به روی صحنه در شروع نمایش موسیقی نواخته می‌‌‌شود و دو مرد در نقش سرباز تخت خواب را به روی صحنه می‌آورند که بازیگر شاهدخت مریض بر روی آن دراز کشیده و با عبارات شیرین حرف می‌زند. صحنه که تمام می‌شود، همان سربازها می‌آیند و تخت و بازیگر را بیرون می‌برند و بعد صحنه‌ای از نظمیه چیده می‌شود، به همان طریق که سربازها میز رئیس نظمیه را می‌آورند و روی صحنه مستقر می‌کند و پس از آمدن نقش آفرینان صحنه نظمیه (رئیس آجودان) برایشان صندلی می‌آورند و پس از پایان گفتگو، همان سربازپوش‌ها، صندلی‌ها و میز را بیرون می‌برند.
تعویض صحنه به اعتبار تعویض لوازم و اسباب صحنه در جای جای نمایش مشاهده می‌شود، چنانکه در جلوی همان پرده سفید، در صحنه‌ای بازیگر نقش شاهدخت، با آوردن چند گلدان و چیدن آنها بر لب صحنه ،تعریف دیگری از آن مکان می‌دهد بی‌آنکه از زندگی بر صحنه، جدا شود، به عبارت دیگر کارگردان در این گونه از صحنه‌ها میزانسن را به گونه‌ای طراحی کرده که تعویض صحنه هم بخشی از زندگی آدم‌های نمایش باشد.
این شیوه از اجرا که در آن چیدن و برچیدن وسائل صحنه بخشی از بازی و نمایش می‌‌شود، هم نشان دهنده ذوق و ظرافت کارگردان است و هم یادآور قواعد اجرا در نمایش سنتی ایرانی (تعزیه و تخت حوضی) با این تفاوت که در اجرای سنتی، این گونه آمد و شدها بر صحنه اگر چه بنا به ضرورت اتفاق می‌افتد، اما خودجوش است و بی‌نظم، هرچند قاعده‌ای است از قواعد اجرا، لیکن در اجرای آرش دادگر با ظرافت و زیبایی و ایجاز همراه است.
گفتنی از دقایق و ظرایف نمایشی در اجرای حریم بسیار است و مجال اندک. اگر چه کم و کاستی در این اجرا هم مشاهده می‌شود اما "حریم" آرش دادگر به اعتبار آنچه گفته شد نمایشی ایرانی قابل توجه و دوست داشتنی است با بازی‌های عمدتاً خوب بازیگران و طراحی صحنه جالب و موسیقی دلنشین نمایش که می‌توانست زنده هم نباشد. به تماشای این نمایش بروید و لذت ببرید.