با چیستا یثربی نویسنده و کارگردان نمایش«زنی برای همیشه»
چیستا یثربی پیش از این در سال ۷۴ نمایش مذهبی«سرخ سوزان» را در تئاترشهر روی صحنه برده بود. حالا بعد از گذشت ده سال، نمایش مذهبی دیگری با عنوان«زنی برای همیشه» را در تماشاخانه مهر حوزه هنری روی صحنه برده است.
چیستا یثربی پیش از این در سال 74 نمایش مذهبی«سرخ سوزان» را در تئاترشهر روی صحنه برده بود. حالا بعد از گذشت ده سال، نمایش مذهبی دیگری با عنوان«زنی برای همیشه» را در تماشاخانه مهر حوزه هنری روی صحنه برده است. این نمایش که به مناسبت ولادت حضرت زهرا(س) توسط حوزه هنری تهران روی صحنه رفته است؛ داستان یک معلم زن مسلمان بوسنیایی است که در مدرسهای در بوسنی دوران جنگ صربها به تدریس قرآن و احکام اسلامی میپردازد. در کنار این زن معلم که صوفیا نام دارد، دختری به نام کتی، یک مسیحی مسلمان شده، قرار دارد که مشغول فرا گرفتن قرآن و احکام اسلامی در آن مدرسه است. به همین خاطر این دو از جانب سرهنگ دانیل که یک صرب متعصب است مورد بازپرسی و اذیت و آزار قرار میگیرند. صوفیا به خاطر هدفش حاضر میشود تا پای مرگ برود. سرهنگ دانیل هم به خاطر عشقی که در دوران همکلاسی بودنشان به صوفیا داشته است سعی میکند او را از انجام وظیفهاش بر حذر دارد ولی صوفیا مقاومت میکند و به همین خاطر به زندان میافتد. در لحظاتی که میخواهند او را به میدان اعدام ببرند بانویی سفید پوش او را نجات میدهد. این بانوی سفید پوش مظهر فاطمه زهرا(س) در نمایش است.
مهسا مهجور، حمیدرضا هدایتی و سمیه عسگری بازیگران این نمایش هستند و گروه موسیقی فرزانه که پیش از این موسیقی مذهبی و سنتی کار کردهاند موسیقی این نمایش را اجرا میکنند. مهدی عبدلی خواننده این گروه است.
کاری متفاوت
نمایش«زنی برای همیشه» را میتوان کاری متفاوت در عرصه تئاتر دینی و مذهبی در نظر گرفت زیرا چیستا یثربی موضوعی جهانی و معاصر را دستمایهی کارش قرار داده و با توسل به این موضوع به مفاهیم و مضامین و اعتقادات مذهبی در قالب یک اثر اجتماعی واقع گرایانه پرداخته است. یعنی در این نمایش موقعیت تلخ دو زن مبارز در گوشهای از جهان که برای اعتقاداتشان میجنگند و مقاومت میکنند طرح شده است. موقعیتی که در واقعیت اتفاق افتاده است. چیستا یثربی درباره چگونگی روی آوردنش به نوشتن این نمایشنامه گفت:«ده سال پیش خبری در روزنامه همشهری خواندم که در آن آمده بود یک زن معلم بوسنیایی مسلمان به خاطر تدریس قرآن و احکام اسلامی در یک مدرسه اسلامی در بوسنی بازداشت شده است. با خواندن این خبر فکر کردم که خیلی جالب است آدمی به خاطر هدفش زندگی کند و حتی حاضر شود بمیرد. این گونه بود که نمایشنامه«زنی برای همیشه» در ذهنم شکل گرفت. این طرح سالها در ذهنم ماند تا این که پیشنهاد نوشتن و اجرای این نمایشنامه برای دومین بار از طرف حوزه هنری به من داده شد.»
تجربهای برای شروع
چیستا یثربی این اجرا را فقط خطی کلی از قصهای که در نظر داشته است عنوان کرد و گفت:«در آینده قصد دارم که این نمایشنامه را کاملتر و گستردهتر اجرا کنم چون این فقط تجربهای برای شروع بود.» در نمایش«زنی برای همیشه» فاطمه زهرا(س) به عنوان ناجی حضور مییابد و جای صوفیا در زندان میماند. یثربی نجات صوفیا توسط بانویی سفید پوش که حضرت زهرا(س) است را مبتنی بر یک باور اسلامی میداند و میگوید:«از طرفی فکر کردم که این یک ارتباط روحی است و از طرف دیگر این قضیه، تم دراماتیک خوبی برای یک نمایشنامه در اختیارم میگذارد.»
در نمایش یثربی مفاهیم و مضامین دینی از طریق تنشهای اجتماعی که دراماتیزه شده، ارائه شدهاند. علاوه بر این در لایههای درونی قصه نمایش عشقی هم نهفته است. یثربی در این باره میگوید:«این نمایش در نگاه اول یک نمایش اجتماعی است که تضادهای اجتماعی طرح شده و حتی مسائل عاطفی هم در زیر بافت قصه آمده است. با این وجود در درونمایه و جان قصه، مسئلهای مذهبی جریان دارد. این که هدف این آدم به دفاع از همان 5 اصل توحید، معاد، نوبت، عدل و امامت برمیگردد. در واقع به خاطر این 5 اصل است که زنده است و آن قدر این اصول برایش مهم هستند که حاضر است به خاطر آنها بمیرد. من هم خیلی دوست داشتم روی این مساله کار کنم.»
البته یثربی هدف اصلی از نوشتن این نمایشنامه را پرداخت به اعتقادات و باورهای قلبی انسانها میداند. وقتی از یثربی دلایل آوردن فاطمه زهرا(س) را در قضایای مربوط به بوسنی میپرسم میگوید: «فاطمه ـ (س) برای یک زن بوسنیایی هم یک الگو است. از طرف دیگر افسانهای قدیمی خواندم که در آن حضرت فاطمه(س) به جای زنی که از خانه فرار کرده بود و بچههایش را تنها گذاشته بود در خانهاش حضور یافته بود و بچههای آن زن فراری را بزرگ کرده بود. بعد از سالها آن زن برمیگردد و میبیند که بانویی سفیدپوش پیش بچههایش است. این افسانه مرا خیلی تکان داد. بدین گونه بود که در هنگام نوشتن این نمایشنامه، به نقش و حضور فاطمه(س) اهمیت بیشتری دادم.»
یثربی معتقد است که فاطمه(س) در این نمایش حضوری شعاری ندارد ولی با این حال قضاوت را به عهدهی تماشاگر نمایش میگذارد و میگوید:«فکر کردم که باید کلیشهها را بشکنم، چون دوست نداشتم حضرت فاطمه(س) را شعاری نشان دهم، به همین خاطر به جای این که او را بیاورم و دیالوگ بگوید فقط او را سه بار روی صحنه آوردم. من معتقدم که اگر زنی امروزی بخواهد با حضرت زهرا(س) رابطه برقرار کند باید آن حضرت را در قالب زندگی امروز خود ببیند.»
لایههای زیرین
در لایههای زیرین این نمایش و در رجعتی که صوفیا و سرهنگ به گذشتهشان میکنند پای روابطی عاطفی و عشق سرهنگ دانیل به صوفیا به میان میآید. عشقی که در رویکردی رئالیستی میتوانست نجات دهندهی صوفیا باشد ولی یثربی فقط اشارهای کوتاه به آن کرده و زود از آن میگذرد. وقتی از یثربی میپرسم که چرا این عشق را گسترش ندادید و نجات از طریق حضور حضرت فاطمه(س) صورت میگیرد میگوید:«من این نمایشنامه را به خاطر این حضور نجات دهندهی حضرت زهرا(س) نوشتم. یعنی اگر سرهنگ تحول پیدا میکرد این دیگر نمایش نبود. سرهنگ نمیتواند تحول پیدا کند چون شیطانی شده است. او مثل آدمهایی است که در 18 سالگی دوست داشتهاند کاری انجام دهند ولی به انجام آن موفق نشدهاند. حالا هم دین، نژاد و جنگ میان بوسنیاییها و صربها را بهانهای برای بروز دادن این عقدهاش کرده است تا از صوفیا انتقام بگیرد.»
یثربی در پاپان حجم زیاد موسیقی این نمایش را منوط به این دانست که در نمایش مذهبی موسیقی عاطفی میخواهد تا بر مخاطب تاثیر دینی و مذهبی گذاشته و باعث جوشش احساسات دینیشان شود.