یادداشت محمد حیدری کارگردان نمایش دوشیزه و مرگ
مرگ و دوشیزه نه در حد یک عنوان، بلکه برای من اندیشه است و مادام که سخنی از تئاتر در میان باشد، آوای این”سونات” به گوش میرسد.
تئاتر را من به مثابهی دوشیزهای باکره ومقدس میشناسم و اگر قرار باشد این دوشیزه مقابل خواستهای نا به جا سر فرود آورد، گویی تن به سازش داده است، اما چون تئاتر اهل معامله نیست راه خود را به سوی مرگ می گشاید. پس مرگ و دوشیزه نه در حد یک عنوان، بلکه برای من اندیشه است و مادام که سخنی از تئاتر در میان باشد، آوای این”سونات” به گوش میرسد.