گزارشی از تمرین نمایش عروسکی هشت لحظه به کارگردانی زهرا صبری
یکی از تعلق خاطرهای من استفاده از پرسپکتیو است. در نمایش”دختر انار” نیز سه جنگ در آن واحد روی صحنه رخ میداد. در صحنههای پسر سکهای و سقای این نمایش به وضوح از این تکنیک استفاده کردهام. دوست دارم در کار عروسکی که دنیای خودش را دارد به سینما نزدیک شوم.
زهرا شایانفر:
ـ من میخوام بالهایم را نگاه دارم.
نمایش عروسکی”هشت لحظه” کاری از زهرا صبری در حال آماده سازی سالن شماره 2 مجموعه تئاترشهر برای اجرای عمومی است. تعداد بیشماری عروسک در سایزهای مختلف، آکسسوار و کاراکترهای فانتزی عروسکی همه جا پراکندهاند و افراد پرنشاط و بذلهگو به ساخت، دوخت و یا ترتیب اشیاء مشغولند. مهمان چنین لحظهای بودن هیجان ناب و سرور سادهای میبخشد.
زهرا صبری، کارگردان و نویسنده، عروسکساز و عروسکگردان که در پرونده کارگردانی خود نمایشهای ”دوستت دارم با صدای آهسته”، ”دختر انار”،”بهجت”، ”صندوق جادو”و”ره بانو” را دارد، در دهمین جشنواره بینالمللی تئاتر عروسکی با نمایش”هشت لحظه” شرکت کرد و موفق به دریافت تندیس این جشنواره شد. عروسکهای ساده پرندگان با تکنیک سیاه و میلهای روی صحنه حرکت میکنند. هشت عروسک گردان 16 عروسک مرغ و خروس و جوجه را بازی میدهند. دریایی از رنگهای درخشان صحنه را پر کرده است.
17 داستان کوتاه از 17 نویسنده گمنام جهان
صبری درباره متن نمایش”هشت لحظه” میگوید:«این نمایشنامه برگرفته از داستانهای”17 داستان کوتاه از 17 نویسنده گمنام جهان” است که دوستی آن را به من هدیه داد.»
وی ادامه میدهد:«3 قصه از این هشت قصه بدون کلام هستند و 5 قصه کوتاه دیگر از داستانهای این کتاب دیالوگ نویسی شدهاند.»
صبری شیوه کار روی داستانها را”اتود زدنهای مختلف” مینامند و از حسین مهکام یاد میکند که با قلم نهایی او نمایشنامه به شکل نهایی خود رسیده است.
نردبانی درخشان میان صحنه است که عروسکهای رویایی کودک یکایک از آن بالا میروند و جایی در انتهای نردبان از نظر پنهان میشوند و کودک در آغوش گاهوارهای عروسکگردان به خواب میرود.»
صبری تکنیک ساخت عروسکهای نمایشیاش را چنین شرح میدهد:«همه بچههای گروه من سیاه پوشیدهاند حتی پسرها نیز موهایشان را پنهان میکنند. اما در مجموع هم میتوانند بونراکو، ماپت و سیاه باشند و با توجه به نیاز حسی صحنه به عروسکها شکل دادهاند. هر شیوهای که قابلیت بیشتری در بیان صحنه داشته در این اجرا با هم تلفیق شدهاند.»
صبری تاکید میکند:«هر زمان، هشت عروسکگردان روی صحنه حاضرند و به عروسکها جان میبخشند.»
بالهای بزرگ پرندهای عظیم از دو سوی صحنه، در حال پرواز به هم نزدیک میشوند تا در نهایت سه عروسکگردان عقاب زیبایی را در آسمان نمایش به پرواز در آوردند. صبری چون رهبر ارکستری بزرگ جلوی صحنه ایستاده است و با کلمات کوتاه بر این پرواز با شکوه شکل میبخشد. صدای گیتار و آکاردئون از گوشهای بلند میشود. ما هم در دل چون کلام صبری، سلیقه نوازنده را ستایش کردیم.
شیوه اجرایی
صبری درباره شیوه اجراییاش میگوید:«در بعضی از قصهها به حقیقت نزدیک شدهایم و بعضی دیگر به رویا، هر جا شیوهای را طلبیده است از آن استفاده کردهایم. همه اثر توسط گاگای نمایش تعریف میشود و تجسم مییابد.»
صدای حمید عاملی در نقش گاگای نمایش فضا را پر میکند. عروسک سقا در سایزهای مختلف صحنه را پر کرده و گویی حرکت سقا از چشمه تا کاروان چون رود ادامه دارد.
صبری درباره حمید عاملی میگوید:«برای صدای گاگا صمیمانه و دوستانه با من همکاری کردند. خیلی خوشحالم که صدای ایشان در کار من است. ایشان همچون پدری دلسوز در کنار کار من بودهاند و حتی ساعتها در دفتر کار خودشان که محل ضبط صدا بود، برای این نمایش وقت گذاشتهاند.»
وی با حسی نوستالژیک میافزاید:«برای من که تمام بعدازظهرهای جمعه را با صدای ایشان بسر برده بودم و همواره در انتظار فرا رسیدن بعدازظهر جمعهای دیگر بودهام حضور ایشان افتخار بزرگی بود.»
از هر شیئی یا عروسک چندین سایز وجود دارد. تصاویر دور و نزدیک میشوند، کات میخورند و به تصویری دیگر دیزالو میشوند. کرهای سفید و خورشید دایرهای زرد، ماه حلالی و پرندهای کوچک و عروسکی که از 15 تا 60 سانت تغییر اندازه میدهد.
صبری میگوید:«یکی از تعلق خاطرهای من استفاده از پرسپکتیو است. در نمایش”دختر انار” نیز سه جنگ در آن واحد روی صحنه رخ میداد. در صحنههای پسر سکهای و سقای این نمایش به وضوح از این تکنیک استفاده کردهام. دوست دارم در کار عروسکی که دنیای خودش را دارد به سینما نزدیک شوم.»
وی توضیح میدهد:«سینمایی عروسکی با آن چه میگویم خیلی متفاوت است. با کمی خلاقیت میشود از تکنیکهای سینما در تئاتر استفاده کرد.»
گروه برخی از تصاویر را به صورت جدا جدا تمرین میکنند. عکاس گروه از هر تصویر عکس میگیرد. صبری با صدای بلند با طراحانش گفتوگو میکند و دست یاران نقایص، برخی از وسائل را ترمیم میکنند. دستی برایمان چای میآورد و ما در خیالمان تصویر نهایی صحنه را با نور و موسیقی تجسم میکنیم.
صبری طراحانش را چنین معرفی میکند:«رامین کهورزاده طراح نور و سیامک احصایی طراح صحنه این کار هستند.»
و ادامه میدهد:«هر صحنه از این نمایش نورهای مجزا و موضعی میخواهد. در واقع یکی از نگرانیهای ما هم همین است ولی با همه اینها سعی داریم در حد امکانات سالن و توان مالی گروه، به بهترین نحو آن را انجام دهیم.»
صبری تاکید میکند:«”هشت لحظه” نمایشی است که نور و صحنه باید هم پای دیگر اجزاء حرکت کنند. من کار خودم را در طراحی عروسکها انجام دادهام.»
با اعلام پایان ساعت تمرین، دست یاران مشغول جمعآوری عروسکها میشوند. عروسکگردانان برای تعویض لباس خارج میشوند. کارگردان همچنان مشغول تذکرات باقی مانده است.
کمک هزینه
صبری درباره نوع قرارداد گروهش میگوید:«نمایش ما با کمک هزینه در حال آماده شدن است. صدهزار تومان به عنوان کمک هزینه را با نامهنگاریها دریافت کردهام.»
و با لحنی دو پهلو ادامه میدهد:«گروه من 8 عروسکگردان، 5 عروسکساز، 2 نوازنده، 3 طراح و 2 مدیرصحنه دارد، هر طرف هم میروم میگویند صد هزار تومان گرفتی، کار کن...»
صبری میافزاید:«قرارداد ما 80% گیشه و پنج میلیون کمک هزینه است. با همه اینها نمایش کاملاَ آماده اجرا است و هر تأخیر به آن ضربه میزند در واقع در حال ته گرفتن است.»
و تأکید میکند:« با ٣ جلسه تمرین در دکور و نور، کاملاً آماده اجراست دقایقی است.»
که همراه زهرا صبری، بدون حضور گروه گرم صحبتایم. و او در حالی که چشمهایش را با دست میمالد سئوالاتمان را پاسخ میدهد.
از همکاری قسمتهای مختلف تولید تئاتر با گروهش میپرسیم و او میگوید:” همه قسمتها، از روابط عمومی تا امور سالنها همراهمان بودهاند. خدا را شکر خانواده تئاتری هیچگاه از کمک دریغ نمیکنند.“
عینکاش را جابجا میکند و از امیدهایش میگوید:” امیدوارم لحظه به لحظه هشت لحظه دیده شود. امیدوارم آنها که کار عروسکی را چیپ میدانند و آنها که کار عروسکی را دوست ندارند، برای دیدن این نمایش بیایند. حاضرم برای تک تکشان بلیط تهیه کنم. هر چند برای فرصت اجرا متشکرم ولی از آقای نشان و سیاکارزاده شخصاً دعوت میکنم تا این نمایش را ببینند شاید نظرشان نسبت به نمایش عروسکی عوض شود.“
و قدردانانه ادامه میدهد:«بچههای عروسک گردان یکی از زحمتکشترین هنرمندان تئاتر هستند و جدا کردن آنها از تئاتریها اشتباه است. عروسک گردانان زحمتی مضاعف میکشند.“
این کارگردان تئاتر گفتههایش را چنین پایان میدهد:«درست نیست که کارهای عروسکی را با دید حقارت، باری به هر جهت و برای سرخود باز کردن نگاه کنیم. باید آن را جدی گرفت. فکر نکنیم که عروسک همراه کودک معنا میدهد. بلکه به نظر من عروسک همراه انسان معنایی درستتر دارد.»