گزارشی از نشست ”نقاط افتراق و اشتراک نمایش کودک با نمایش نوجوان”

چهارمین نشست مداد خیال با حضور حسین محب اهری، منصور خلج و بهزاد صدیقی با موضوع نقاط افتراق و اشتراک نمایش کودک با نمایش نوجوان روز گذشته ۱۷ دی‌ماه در فرهنگسرای فردوس برگزار شد.
به گزارش دریافتی سایت ایران تئاتر از روابط عمومی مدیریت فرهنگی هنری منطقه 5 و فرهنگسرای فردوس، بهزاد صدیقی منتقد و نمایشنامهنویس در ابتدای این نشست به سه موضوع گذشته که در نشستهای مداد خیال مورد بحث و گفتوگو قرار گرفتهاند پرداخته و گفت: از ابتدای نیمسال دوم سال 90 و با آغاز فعالیتهای کانون تئاتر در فرهنگسرای فردوس، بحث تئاتر کودک و نوجوان به عنوان یکی از سرفصلهای اساسی در نشستهای تخصصی مطرح شده که تحت عنوان مداد خیال به صورت ماهیانه برگزار می شود. در این نشست ها که با حضور چهرههای سرشناس و برترین کارشناسان و پژوهشگران تئاتر کودک و نوجوان برگزار شده مباحث مختلفی مانند تئاتر کودک تاریخچه، نمایشنامه و ویژگیهای فنی و تخصصی آن، مشکلات و چالشهای تئاتر کودک مطرح شد. در این نشست قصد داریم به بررسی نقاط افتراق و اشتراک نمایش کودک با نمایش نوجوان بپردازیم.
وی ادامه داد: نمایش کودک با نمایش بزرگسال دارای نقاط افتراق و اشتراکی است که میتواند آنها را از هم متمایز کند و آنچه مهم است موضوع آموزشی تربیتی است که به مخاطبان خاص خود انتقال میدهد.
وی تاکید کرد که در انتقال مفاهیم آموزشی و تربیتی باید وجه سرگرم کنندگی نیز مورد توجه قرار گیرد و افزود: نمایش کودک و نوجوان علی رغم مشکلات در همه کشورها به طور جدی پرداخته میشود. بیشترین مشکل ما درباره نمایشهای این گروههای سنی، به نمایشنامهنویسی ارتباط پیدا میکند.
صدیقی در ادامه یادآورشد: بخش بیشتری از نمایشنامهنویسان در حیطه کودک فعالیت میکنند، با این حال تئاتر نوجوان و نمایشنامه برای این گروه سنی تقریباً فراموش شده است. به خصوص در ده سال اخیر این فراموشی به وضوح دیده میشود. حیطه تئاتر کودک محدود است و اغلب کارگردانان وقت و انرژی خود را صرف نمایش کودک می کنند اما قشر نوجوان مورد غفلت قرار گرفتهاند.
وی تاکید کرد: عنصر خلاقیت در نمایش نوجوان باید در سمت و سوی مناسب قرار بگیرد و از کلیشهها دوری کند. یکی از مشکلات گروهها استفاده از شیوه تکراری است و برای همین مخاطبان در 10 دقیقه اول متوجه میشوند که نمایش خوب است یا بد و در برخی موارد از سالن بیرون میروند.
"منصور خلج" نمایشنامهنویس و مدرس تئاتر در این نشست به تاریخچه شکلگیری تئاتر در نهاد بشر پرداخته و گفت: تئاتر قدمت دیرینهای دارد و این قدمت آنقدر طولانی است که کتابهای زیادی را به خود اختصاص داده، یکی از نویسندگان برزیلی میگوید: تئاتر بهترین اختراع انسان است و چون انسان با تعقل و تفکر است خلقت تئاتر گونه مانند طراحی صحنه و... را به انسان میدهد.
وی با اشاره به اینکه انسان در تمام طول روز در حال تغییر لحن، چهره و لباس است گفت: کشف این تغییر در انسان خلق یک صحنه تئاتر است. انسان در ابتدای خلقت نیز با کشف حالتهای چهره توانست بهترین حالات خود را در برخورد با دیگران تشخیص دهد. در همه ما یک بازیگر، تماشاگر، کارگردان نهفته است و همه ما سعی میکنیم برای روز خود یک سناریو طراحی کنیم.
وی در همین راستا تئاتر کودک و نوجوان را دارای قدمتی از قرن 20 میلادی معرفی کرده و افزود: این قرن را باید قرن پدید آمدن دستاوردهای فنی بسیار نامید تا قبل از اینکه علم روانشناسی کشف شود، به کودک زیاد توجه نمیشد. بعد از آن بود که ادبیاتی مانند جین ایر، تام سایر، و... پدید آمد که البته در آن نماد کودکی بسیار ضعیف بود.
وی تئاتر کودک را مدیون کسانی دانست که ادبیات کودکان را به صورت افسانه و قصه اشاعه دادند و گفت: بعدها کسانی از این افسانهها، داستانهایی استخراج کردند و در ایران هم داستانهایی برای کودکان خلق شد که برای هر رفتار یک نماد مانند، گرگ، بره، روباه و... قرار گرفت.
وی سرزمین ایران را دارای ادبیات عامیانه بسیار قوی مانند کلیله و دمنه، منطق الطیر، قابوس نامه و... معرفی کرده و توضیح داد: تاکید بر تئاتر کودک و نوجوان از زمان پیدایش روانشناسی بوجود آمد. اول گروه بندی سنی تئاتر در تئاتر برای کودکان از 4 تا 7 سال یا از 6 تا 12 سال و 12 تا 16 سال ، و پس از آن این نکته که زبان نمایش باید ساده ، روان و متناسب با سن باشد مورد دقت قرا گرفت.
وی تاکید کرد: تا 7 سالگی کودک بازی می کند و مسئولیتی ندارد و بعد از ان مسئولیتی به نام تحصیل به او محول می شودکه نقش مهمی در شکل گرفتن رفتار و ذهن کودک دارد. مخاطبان کودک و نوجوان ما نیازمند مطالبی جذاب، ساده، شیوا و روان هستند.
"حسین محب اهری" بازیگر و کارگردان پیشکسوت تئاتر و تلویزیون در بخش دیگر این نشست به ایراد سخن پرداخته و گفت: همانطور که برای سنین مختلف کودک شیوه های تغذیه در نظر گرفته میشود، در تئاتر هم برای سنین مختلف کودکان شیوههای مشخصی در نظر میگیرند، اما باید در این شیوهها به جزئیات سن و سال و حتی موقعیت مکانی مخاطب توجه داشت.
وی تاکید کرد: همان طور که یک کودک 6 ساله در روستا و یک کودک در شهرستان قابل مقایسه نیستند، یک کودک کار با یک کودک وابسته به مادرش تفاوت هایی در درک و دریافت از تئاتر دارند.
وی این تفاوت ها را دلیل شکل گیری یک بینش، یافتن وجه تمایز و نگاه دقیق به تئاتر کودک دانست و افزود: در تئاتر نوجوان باید توجه داشت که نوجوان در حال تغییر است و مسائل و تغییرات ناشناس تازهای را تجربه میکند. اما انگار با رودربایستی مواجه شده است.
وی یکی از دلایلی که موجب کنارگذاشته شدن تئاتر نوجوان شده را فرار از پاسخ دادن به تمام این نقاط حساس عنوان کرده و گفت: پاسخ دادن به نیازهای نوجوان، نیازمند یک چالش و ریسک است. ما باید با تخیلات نوجوان، تئاتر نوجوان داشته باشیم. ما در نمایشنامه از گفتن در مورد عشق و محبت ترس داریم در صورتی که نوجوان این احساسات را به خوبی میفهمد.
محب اهری در باره وجه افتراق نمایش های نوجوان از نمایش های کودکان گفت: دوره نوجوانی ، دوره گذر است و همین عامل آن را دورهای خطرناک هم نشان میدهد. در تئاتر نوجوان باید تک تک رفتار نوجوانی را در نظر گرفت و در دیالوگها استفاده کرد و با نوجوان ارتباط برقرار کرد. روحیه لطیف کودک شناخته شده است، اما برای نوجوان تکلیف روشن نیست.
بهزاد صدیقی نیز در ادامه تصریح کرد: در تئاتر نوجوان بحث دیالوگ مورد توجه نویسنده قرار نمیگیرد از همین رو پایه یک اثر تئاتری کج گذاشته می شود. شاید موضوع نوجوان باشد اما گرایش به سمت بزرگسال یا کودک است. و در آخر یک نوجوان در برخورد با اینگونه تئاترها جذب نمیشود.
وی ادامه داد: نکات زیرساختی متن به روحیات و خلق و خو و شرایط سنی نوجوان نزدیک نیست و مخاطب نوجوان موضع گیری میکند. شاید لحظاتی همزاد پنداری کند، اما در آخر هیچ درکی از نمایشنامه ندارد.
منصور خلج نیز توضیحاتی که توسط محب اهری ارائه شد را از جمله خطوط قرمز تئاتر معرفی کرده و ادامه داد: کودکی دوران معصومیت و بلوغ مرز گناه است، بنابراین نوجوانان به یک دنیای تازه دارای خوی و منشهای بزرگتری وارد میشوند. در این زمان است که به ورزش علاقمند میشوند، به فعالیتهای فردی علاقمند میشوند و این نکات، نکات شخصیتی است. در تئاتر شاید به دلیل رودروایستی برخی از این مسائل را نمیتوانیم بگوییم.
حسین محب اهری در بخش پایانی این نشست تاکید کرد: تئاتر کودک داریم و قابل قبول است ولی ما افتراق آن را با تئاتر کودک در صحنه نداریم بلکه این افتراق را در کلمه و در صحبت داریم. این رسانه ها هستند که باید این سوال را مطرح کنند که چرا تئاتر کودک و نوجوان نداریم؟ وقتی روی صحنه تئاتر برای نوجوان داشتیم خواهیم توانست درباره وجوه افتراق آن با تئاتر دیگر سنین نیز صحبت کنیم.
منصور خلج یکی از مراکزی که می تواند به طور علمی و پیوسته روی تئاتر نوجوان کار کند را آموزش و پرورش دانست و گفت: آموزش و پرورش کلاس خط دارد، کلاس هنری دارد اما کلاس تئاتر خیر در حالی که نوجوانان عاشق کار تئاتر هستند. یک مربی می تواند در مدرسه گروه تئاتر تشکیل دهد، در کشورهای دیگر ساعت تئاتر دارند ولی متاسفانه ما نداریم.