”آرش عباسی”: دغدغه اصلی من پرداختن به موضوع مهاجرت بود

نشست پرسش و پاسخ نمایش "آفتاب از میلان طلوع می کند"به همت انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر برگزار شد.
به گزارش دریافتی سایت ایران تئاتر از روابط عمومی مجموعه تئاتر شهر، سامی صالحی نیک که به عنوان منتقد در این جلسه پرسش و پاسخ حضور یافته بود با بیان اینکه از این پس جلسات پرسش و پاسخ انجمن منتقدان تئاتر ایران به شیوه جدیدی برگزار خواهد شد،گفت: با طرح جدیدی که در هیات مدیره انجمن ارائه شده تلاش خود را به کار خواهیم بست که در ادامه توجه بیشتر به تماشاگران در این جلسات، شکل پرسش و پاسخ نشستها را پررنگ کرده و آن را به شیوه کارگاهی برگزار کنیم.
وی در ادامه با اشاره به تحلیل درونمایههای اجرا خاطر نشان کرد: برای تحلیل درونمایه های اجرا می توان سه رویکرد را مورد توجه قرار داد. اول درونمایه عشق دوران کودکی به عنوان یک نشانه، دوم بیهویتی شخصیتهای نمایش و سوم موضوع مهاجرت از کشور در دهه 60 که تا حدی هر سه این درونمایهها توانسته با تماشاگر ارتباط خوبی برقرار کند.
صالحی نیک افزود: رویکردی که نویسنده در نمایشنامه "آفتاب از میلان طلوع می کند" به کارگرفته رویکرد جذابی برای مخاطب تئاتر ایران است که باید دید چه تقابلی با ایران امروزی دارد. ضمن اینکه فرار یا مهاجرت یکی دیگر از رویکردهایی است که دغدغه بسیاری از افراد جامعه ماست و می تواند مورد بررسی بیشتری قرار گیرد.
این منتقد تئاتر به موضوع بیهویتی به عنوان یکی از ارکان تاثیرگذار نمایشنامه روی مخاطب هم اشارهای کرد و گفت: به لحاظ پرداختن به موضوع بیهویتی، این نمایش تا حد زیادی موفق عمل کرده است . این بیهویتی هم انسانی و هم جغرافیایی است و در بسیاری از لحظات نمایشنامه حتی به خارج از مرزهای ایران هم هدایت می شود و می توان گفت در این موضوع نمایشنامه و اجرا حرف های زیادی برای گفتن دارند.
صالحی درباره رویکردهای زیباییشناسانه اثر هم تصریح کرد: متن آرش عباسی متنی است که ظاهرا تصمیم به حرکت در عرض دارد، بنابراین نویسنده تمام تلاش خود را کرده که روی شخصیت خاصی تاکید نکند و این موضوع ارزشمندی است که میتواند مورد توجه قرار گیرد، البته باید به این نکته اشاره کرد با اینکه متن اثر یک نمایشنامه پویا بود اما در طراحی صحنه آنطور که باید نتوانست در ارتباط با تماشاگر موفق عمل کند و من دوست داشتم با توجه به متن اتفاقات دیگری برای اجرا می افتاد.
آرش عباسی نویسنده و کارگردان این اثر نمایش در بخش دیگری از این نشست گفت: نمایشنامههای من قبل از آغاز نگارش با یک تم شروع می شود که آن را در ابتدا به دست می آورم و بعد آن را دنبال میکنم . در این نمایشنامه هم قبل از اینکه عشق برای من در اولویت باشد موضوع مهاجرت بود که از لحظه اول نگارش نمایشنامه به آن فکر میکردم . اما این تعریف از مهاجرت تعریفی نبود که مربوط به دهه 70 یا 80 باشد، بلکه تعریفی بود که در دهه 60 انجام پذیرفت و بازگشتی هم برای این مهاجرت وجود نداشت.
وی ادامه داد: شاید بتوان موضوع عشق را هم در ردیف دغدغه های مورد نظر در نمایشنامه قرار داد اما عشق زمانی برای من پررنگ بود که در فضای مهاجرت قرار گرفت.
این کارگردان تئاتر در بخش دیگری از صحبتهای خود تصریح کرد: ما در نمایشنامه «آفتاب از میلان طلوع می کند» از دهه خاصی حرف می زنیم که مفهوم مهاجرت از زمین تا آسمان با امروز متفاوت بود و من در این نمایشنامه تاکید دارم که تاریخ در حال تکرار شدن است و این موضوع بسیار مهمی بود که تلاش داشتم آن را به مخاطب نشان دهم.
عباسی درباره حضور خود به عنوان بازیگر در این اثر گفت: تا آخرین روزهایی که به اجرای عمومی این اثر باقی مانده بود تمام تلاش خود را انجام دادم تا از بازی در نمایش فرار کنم، اما متاسفانه در روزهای پایانی یکی از بازیگران نمایش را به دلیل تعهدی که برای بازی در یک مجموعه تلویزیونی داشت از دست دادیم و من مجبور شدم در نقش مقابل آقای مطیع بازی کنم . البته باید به این نکته هم اشاره کنم که بازی و کارگردانی به طور همزمان اشتباه محض است که نمی توان از آن به سادگی گذشت.
وی به حضور محمد مطیع در نمایش "آفتاب از میلان طلوع می کند" اشاره کرد و تصریح کرد: به نظر من حضور آقای مطیع برای بازی در این نمایش که با همکاری خانم رزیتا غفاری شکل گرفت انتخاب بسیار درستی بود و من از خداوند سپاسگزارم که این فرصت را به من داد تا بعد از 32 سال افتخار همکاری با ایشان را داشته باشم.
این نشست با پرسش و پاسخ تماشاگران از عوامل نمایش ادامه یافت.