در حال بارگذاری ...
...

گزارش ”رضا آشفته” از رقابت 14 رادیو تئاتر در سه روز ابتدایی جشنواره تئاتر فجر

رادیو، بانی همواره حمایت از جریان رادیوتئاتر بوده است. رپرتوارهای مختلفی فارغ از جشنواره برگزار شده است. در مناسبت هایی که خود رادیو تشخیص داده و یا در جاهایی که رادیو به مناسبت هایی مشارکت داشته، رادیوتئاتر برگزار شده است.

گزارش ”رضا آشفته” از رقابت 14 رادیو تئاتر در سه روز ابتدایی جشنواره تئاتر فجر

رادیو، بانی همواره حمایت از جریان رادیوتئاتر بوده است. رپرتوارهای مختلفی فارغ از جشنواره برگزار شده است. در مناسبت هایی که خود رادیو تشخیص داده و یا در جاهایی که رادیو به مناسبت هایی مشارکت داشته، رادیوتئاتر برگزار شده است.

در تالار انتظامی خانه هنرمندان ایران چهارمین دوره اجرای رادیو تئاتر برگزار می­شود. در دوره قبل جشنواره تئاتر فجر گویا رادیو تئاتر نداشتیم اما امسال این بخش مجددن با حوصله بیش­تری در حال برگزار شدن است.

شانس می آورم دقایقی پیش از آغاز اجرای رادیوتئاتر "هملت دبستانی" به کارگردانی بهرام سروری نژاد وارد تالا انتظامی می شوم. در جریان نصب میکروفن ها در چند جای مختلف، محل قرار گرفتن دستگاه صدا، دستگاه افکت ساز و پخش موسیقی و چیدمان دقیق میکروفن ها و وسایل لازم در طول اجرا قرار می گیرم. سروری نژاد از فعالان تئاتر و رادیوست، و این خود به گونه ای دغدغه او را برای حضور در این بخش از جشنواره که امسال به شکل رقابتی برگزار می شود، بیان خواهد کرد. داوران این بخش متشکل از داود رشیدی، صدرالدین شجره و ایوب آقاخانی هستند.
امسال 14 نمایش در رادیوتئاتر اجرا می شود. آرش جمال الدینی از استان فارس با سه نمایش ساحل، جرقه در انبار باروت، و در رکاب یحیا حضور دارد. هم چنین از استان های مازندران (چرخ دنده، کار رحمان قدمی)، چهارمحال بختیاری (قله های کبود کار زهرا اسماعیلی)، سیستان و بلوچستان (آواز در باران کار محمدتقی سلجوقی) حضور دارند. از استان تهران هم نمایش های سین جیم کار سینا نیکوکار، هملت دبستانی کار بهرام سروری نژاد، ملاقات در پاییز کار عمار خطی، ارثیه ایرانی کار علی مست علی، بربط و خنجر کار صفاآقاجانی، بن بست هنرمند، پلاک 8 کار مهدی طهماسبی، ماجرای گرگاماس کار بیتا خارستانی و نوای اسرارآمیز کار علی تاج میر اجرا می شود.
یک پدیده نو
"ایوب آقاخانی" از داوران این جشنواره براین باور است که با توجه به سبقه چند دهه ای رادیوتئاتر در جهان، در ایران این هنر به عنوان پدیده ای نو به شمار می آید که برای ما پنجمین سال تجربه  جدی اش است. این بخش در جشنواره تئاتر فجر به دنبال معیارها و فاکتورهای خاص خودش است. یعنی فضایی که در رادیو تئاتر وجود دارد، یک فضای تعریف شده برای خودش است که با محور قرار دادن مقوله صدا به عنوان کاربردی ترین عنصر نمایش رادیویی، داده های دیداری و تئاتریکال را هم به خدمت می گیرد. نه کمتر از صدا ولی ممکن است که چربش صدا همچنان بیشتر باشد. به هر حال از بصریت و داده های دیداری غفلت نمی کند. در رادیو تئاتر میکروفن ساده ترین امکان رادیویی، کاملن به عنوان نشانه  واسط است، که هم دلالت کاربردی و هم معنایی ایفاء می کند. رادیو تئاتر در عین حال نه قرار هست که شبیه تئاتر و نه شبیه رادیو باشد. چیزی شبیه هر دو و با اهداف خودش. یعنی تولید نمایشی حدالامکان ارزان قیمت، با نحوه  ارتباط ویژه ای که در گونه های دیگر این نوع ارتباط تا این اندازه مبتنی بر قرارداد، شاید اتفاق نمی افتد یا شکل قرارداد متفاوت است. تخیل در آن همچنان بیش از تئاتر دارد، تحریک می شود و کم تر از رادیو می گوید که همه چیز را خودت بنا کن و به مخاطب کمک می کند آن چه میل این اثر هست، در ذهن مخاطب شکل بگیرد.
به هر حال رادیو تئاتر همان طور که به درستی گفته شده یک رسانه  جدید است. زمانی به صورت نهادینه در جشنواره بیست وششم تئاتر فجر، وارد بدنه  جشنواره شد؛ نیت این بود که این رسانه جدید در ایران هم به عنوان گونه ای از نمایش رادیویی که تولید گرانی نیست، و راحت هم امکان تحقق اش وجود دارد، با توجه به ضعف های سخت افزاری در حوزه تئاتر، شناخته شود. همان گونه که نمایش نامه خوانی یک زمان باری از عرصه تقاضا را بر دوش کشید؛ چون ما امکانات سخت-افزاری  کمی داشتیم، به دلیل آن که تالارهای نمایشی مان و تجهیز بسیاری از تالارها ممکن نشده بود، رادیو تئاتر هم گونه ای نمایشی است که نباید از آن غافل بشویم. این هم نوعی است که نیاز به تالار وسیع و مجهزی ندارد و به هر حال معدلی است بین آن چه تئاتر می خواهد و رادیو می-تواند ارائه بدهد. در ترکیب این دو، باز هم در استراتژی حرکتی مدیریت فرهنگی ما، با توجه به محدودیت های موجود انگار کمک حال بدی نیست. با این هدف رادیو تئاتر شکل گرفت؛ اما چون پیش از سال 86 تجربیات جسته  گریخته ای در ایران شکل گرفته بود، لازم بود این تجربیات وارد حوزه  تجربه بشود که به دور از آزمون و خطا ممکن نبود. یعنی در ارتباط با مخاطب قرار می-گرفت و آثار مختلف سنجیده می شد، در این امکان جدید. به نظر آقاخانی، ما بهترین شکل اجرا را  در بهترین وسیله  اجرایی و در بهترین امکانات موجود با توجه به محدودیت ها می سنجیدیم و به دست می آوردیم. نوعی نهادینه شدن اجرایی مدنظرمان بود که خوشبختانه از سال 86 به بعد - از همان سال شکل گیری اش- به شدت مورد اقبال مخاطبان قرار گرفت. به شدت جمعیت زیادی با لذت به دیدنش پرداختند. بعدن تبدیل شد به تقاضای کسانی که پیش از این دیده بودنش. به عبارتی تبدیل شد به یک عرصه مورد نیاز. انگار از برگزار کنندگان تقاضا می کردند که برنامه بعدی رادیوتئاتر کی است!
از همان سال 86 رادیوتئاتر نفوذ کرد به تمامی جشنواره های معتبر کشوری. مثل جشنواره تئاتر دانشگاهی، عاشوراییان و دیگر جشنواره های موضوعی و همین طور آمد تا رسید به امسال که جشنواره های موضوعی که تازه شکل گرفته اند، بخشی را به رادیوتئاتر اختصاص داده اند.
آقاخانی بر این اعتقاد است که تا امروز رادیوتئاتر نه به تمامی خواسته هایش بلکه به پایه ای ترین خواسته اش، یعنی معرفی یک امکان جدید در دل محدودیت های ما، برای ارائه به متقاضیان بسیار زیادی که فارغ التحصیلان تئاتر هستند به هدفش رسیده است. اما هدف آرمانی اش را زمانی به دست خواهد آورد که در دل این آزمون و خطاهای دانش آموختگان تئاتر، حرفه ای های این عرصه و خود تئاتری ها برسد به زمانی که هر کس حتا هر مخاطب گذری هم که آن را می بیند بگوید این رادیو تئاتر ایده الی بود و آن یکی رادیوتئاتر ضعیفی بود. این بیان گر این نکته است که در اثر تکرار برخورد با این اثر واجد معیار شده اند. برای سنجیدن، این افق آرمانی اش است.
[:sotitr1:]این بخش بدون مشارکت رادیو و رادیو نمایش امکان برگزاری اش اصلن نبود. مرکز هنرهای نمایشی هم به عنوان یک ضرورت پشت این اتفاق ایستاده  است. امروز با بالاترین آمار در چند دوره  گذشته آثار منتخب برگزار می شود. در هیچ دوره ای 14 اثر حضور نداشته است. با در نظر گرفتن قوت و ضعف نسبی، این آثار در جشنواره حضور دارند. این تعداد اثر از میان 80 اثر که به شکل فایل صوتی ضبط شده و به دبیرخانه ارائه شده اند، غربال شده است. در جشنواره امسال، معیار انتخاب این طور بوده که ببینند که کدام یک از این فایل های صوتی موفق تر در محضر مخاطب اجرا بشود. به عبارتی باید به این نکات بیندیشند که این داستان تا چه اندازه جذابیت دارد. در اجرای زنده رادیوتئاتر چگونه می تواند تجلی پیدا کند و پیشنهادهای اجرایی این آثار چه می تواند باشد. از نمایش های رادیویی صرف استقبال نشده است. یعنی آن هایی که در حضور مخاطب قابل پیش بینی بود که نمی تواند موفقیتی کسب کند، از گردونه  آثار منتخب، فاصله گرفته اند.
رادیو، بانی همواره حمایت از جریان رادیوتئاتر بوده است. رپرتوارهای مختلفی فارغ از جشنواره برگزار شده است. در مناسبت هایی که خود رادیو تشخیص داده و یا در جاهایی که رادیو به مناسبت هایی مشارکت داشته، رادیوتئاتر برگزار شده است. در محرم امسال با مشارکت و پیشنهاد سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، رپرتواری ویژه محرم برگزار شد. 7 نمایش ویژه محرم در قالب رادیوتئاتر در موزه  امام علی(ع) اجرا شد و مخاطبان هم به شکل آزاد آمدند و نشستند و دیدند. از این فراغت ها که به طور سیستماتیک تعقیب شده، رادیو هماره پشیبانی کرده است. معمولن نیاز به حامی ای بوده تا در برگزاری این نوع نمایش وارد عمل شود. شاید دیگر نهادها نیز در این  خصوص اقدامی کنند.  
آقاخانی بر این نکته تاکید می کند، چون در دل جشنواره امسال امکان آموزش این پدیده نو پیش بینی نشده است. از سال  آینده اگر قرار است که به شکل ریشه ای بخش رادیوتئاتر برگزار شود، در دل برنامه کارگاه های آموزشی نیز کارگاه¬های خاص رادیوتئاتر باید برگزار شود. اما ای کاش از صاحب نظران خارجی برای این منظور استفاده شود. در عین حال آموزش یک امر ضروری برای تداوم و توسعه رادیوتئاتر در سراسر ایران است و بنابر نظر "ایوب آقاخانی" تاکنون افراد متقاضی در این بخش در سال های قبل از طریق دیدن آثار با آن آشنا شده اند و متاسفانه منبع مکتوبی برای شناساندن آن در ایران وجود ندارد.
هملت دبستانی
"هملت دبستانی" از متون "جلال تهرانی" است که برگرفته از هملت "ویلیام شکسپیر" است. او یک پارودی و نقیضه گویی را بر متن شکسپیر سوار کرده است. دیگر در این جا غم و اندوهی ملاحظه نمی شود. بلکه هملت شاهزاده ای است که در دقیقه نود که پدرش کشته شده، فی الفور عمویش با مادرش ازدواج کرده است. او سردرگم است که آیا از عمو انتقام بگیرد یا خیر؟ گروه اجرایی تلاش مضاعفی دارند که مخاطبان را راضی نگه دارند و تالار انتظامی از تماشاگران علاقه-مند به رادیوتئاتر مملو است. فقط چند تپق می شنویم و این به خاطر فاصله ای است که بین دهان بازیگر و میکروفن باید رعایت شود که متاسفانه رعایت نمی شود. سروری نژاد نقش هملت و پدر را بازی می کند و دو صدای ویژه برای تفکیک این دو نقش ارائه می کند. طوفان مهردادیان هم نقش هوراشیو و پدر افلیا را بازی می کند. بقیه را نمی شناسم. اما بازیگر نقش عمو و بازیگر نقش برادر افلیا هم درخشش نسبی در ارائه نقش خود دارند. صداها و موسیقی و نور هم در جای لازم پیش بینی و پخش می شود. لحظات تصویری هم که لازمه رادیو تئاتر است در نمایش "هملت دبستانی" دیده می شود. مثلن گورکن را می بینم که در جایی شبیه گور در حال گور کندن است و حتا به جای جمجمه  آدمی مجسمه آن را به هملت می دهد. حتا نحوها لباس پوشیدن بازیگران هم تا حدی بیان گر حضور آنان بر صحنه است. هدف عمده خندان است که گروه موفق به انجامش می شوند.