در حال بارگذاری ...
...

به تئاتر ملی به عنوان نمایشی که دارای یک نقش سیاه باشد اعتقاد ندارم

به تئاتر ملی به عنوان نمایشی که دارای یک نقش سیاه باشد اعتقاد ندارم

جلسه نقد و بررسی نمایش مخزن روز گذشته –۸ بهمن ماه –با حضور جلال تهرانی –نویسنده  و کارگردان –صادق ملکی، مجید آقاکریمی، امید قنبری –بازیگران اثر –و رضا آشفته –گرداننده جلسه –در تالار بتهوون خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

به گزارش سایت ایران تئاتر، در ابتدای این جلسه جلال تهرانی با اشاره به پیشینه تولید این اثر گفت: نمایشنامه اولیه را در سال 1377 در حوزه متن‌های رادیویی به نگارش در آوردم. تمرینات این اثر 40 دقیقه‌ای اواخر سال 1380 توسط 3 بازیگر آغاز شد و به مدت یک ماه به طول  انجامید و در نهایت تابستان سال 1381 به صحنه رفت که در آن دوره به دلیل تداخل با نمایش "نفرتی تی" به تبع آن اجرای نمایش "مخزن" را لغو کردیم و از همان زمان به دنبال موقعیت دیگری برای اجرای کار بودیم.
رضا آشفته که اجرای این برنامه را برعهده داشت، در ادامه صحبت‌های تهرانی  به اتفاقاتی که در نمایش "مخزن" رخ می‌دهد، اشاره کرد و خطاب به نویسنده و کارگردان اثر عنوان کرد: سوژه‌هایی که می‌توانست به ملودرام محکمی و قرص تبدیل شود، به تراژدی اندیشمندی نزدیک شده و نگاه ملودرام پس زده شده است که دلیل آن برای ما به عنوان تماشاگر اثر مبهم است.
کارگردان نمایش "مخزن" اظهار کرد: در آغاز از اینکه از نام تراژدی اندیشمند استفاده کردید، تشکر می‌کنم و در پاسخ به این سوال می‌گویم ملودرام محکم چیزی از تراژدی به لحاظ اعتباری کم ندارد، ولی من اشرافی به وجوه کارهایی که انجام می‌دهم، ندارم؛ بلکه آنچه سعی در اشراف و درک آن دارم، متن و فضای متن است.
وی افزود: در حقیقت اگر بپرسید چطور شده که چگالی کار این طور جدی و بالاست، نسبت به ملودرام توضیح درستی ندارم.
تهرانی در خصوص شیوه نگرش خود به مسائل اجتماعی بیان کرد: من در سن 24 سالگی به صفحه حوادث روزنامه‌ها وابستگی شدیدی پیدا کرده بودم که البته بعدها این عادت کنار گذاشته شد؛ اما در حقیقت در زمان نوشتن از واقعیت‌های پیرامون ایده نمی‌گیرم، یعنی به این موضوع که متن من چقدر با حوادث پیرامون سازگاری دارد فکر نمی‌کنم و این مسئله را به ناخودآگاه واگذار می‌کنم و تنها به ساختمان اثر می‌اندیشم.
وی افزود: برای مثال اکثر متن‌های من با یک دیالوگ آغاز می‌شود، اما حتی خودم نیز نمی‌دانم چه کسی این دیالوگ را مطرح می‌کند  و یا در چه زمانی باید بازگو کند و با پیش رفتن کار کم کم و به آرامی اثر تکمیل می‌شود.
تهرانی یادآور شد: در زمان نگارش متن تصمیم داشتم کاری پر از اضطراب بنویسم، اما بدیهی است که اتفاقات اطراف روی اثر تاثیر می‌گذارد.
وی درباره ویژگی‌های این اثر تصریح کرد: آنچه ترجیح می‌دهم درباره‌اش صحبت کنم، بحث جغرافیاست؛ چرا که فکرمی‌کنم گاه می‌شود عناصر درشت، واضح و شاخص جغرافیا را در کار نداشت، ولی در زبان بافتی را تولید کرد که به جغرافیای خاصی دلالت کند. برای مثال در نمایش "مخزن" اسامی آدم‌ها بومی است؛ علی‌رغم اینکه در زبان‌‌های مختلف افراد واژه برادر، خواهر، مادر و... به کار می‌رود، اما از این کلمات استفاده نکرده‌ایم و این تنها اصطلاحاتی هستند که بافت اثر را مشخص می‌کنند و حتی قابل ترجمه به دیگر زبان‌ها نیز نیستند، بلکه ما به ازای آن را در اصطلاحات و زبان خود دارند؛ بنابراین این کلمات در بافت جغرافیایی محصور می‌شود و من در این خصوص به طور غریزی متوجه شدم متن‌هایم شبیه متن‌های ابزورد می‌شود ولی این امر به صورت غیرارادی است.
در ادامه جلسه، صادق ملکی درخصوص بازی در نمایش "مخزن" به ارا ئه توضیحاتی پرداخت و تشریح کرد: بازی در کارهای جلال تهرانی شامل یکسری توافقات اولیه می‌شود از جمله اینکه کاری را که بلد نیستیم انجام دهیم، انجام ندهیم و یا اگر به جایی از نقاط ضعف خود رسیدیم، آن کاستی‌ها را پنهان نکنیم؛ بلکه آنها را نشان دهیم. انتخاب جزئیات متناسب با آن چیزی است که در آن نمایش نیاز است.
وی افزود: در هر یک از کارهای جلال تهرانی چیزهای جدیدی را ‌آموختم؛ اما این امر به اینکه بگوییم چیزی به نام سبک کار جلال تهرانی وجود دارد، نیست.
در ادامه رضا آشفته به سنجیده و دقیق بودن دیالوگ‌های نمایش "مرد گنده گریه نکن" که یکی دیگر از کارهای جلال تهرانی است، اشاره کرد و از کارگردان نمایش "مخزن" خواست در خصوص این مسئله نیز توضیحاتی ارائه کند که جلال تهرانی در پاسخ تاکید کرد: ما در حال حاضر گرفتار بخش‌های دیگری از ا جرا هستیم و آن تکنیک در نمایش "مرد گنده گریه نکن" حاصل نزدیک به 3 ماه تمرین بود؛ اما با توجه به اولویت‌ها آن نحوه دیالوگ‌گویی از هماهنگی 3 بازیگر نشات می‌گیرد که ما نیز انتظار شکل‌گیری این رابطه را می‌کشیم.
سپس مجید آقاکریمی که در اجرای نمایش مخزن در سال 81 و اجرای امسال به ایفای نقش می‌پردازد، درباره تغییراتی که در شیوه بازیگری‌اش و تفاوت‌هایی که در نوع نگرش وی به متن اثر به وجود آمده است، تشریح کرد: من در بازی در نمایش "مخزن" بیشتر به فرم فکر می‌کنم و سعی می‌کنم در آن فضا زندگی کنم. چیزی که الان جالب  است تغییر فضا است. در اجرای آغازین این اثر با فضای دیگری روبرو بودم و کار برایم حسی‌تر بود و الان متفاوت‌تر شده است؛ چرا که سعی می‌کنم در فضای نمایشنامه زندگی کنم و زیاد به صحنه و موقعیت کشتن نیندیشم.
صادق ملکی نیز تصریح کرد: در حقیقت اشراف مجید آقاکریمی بر متن اثر، بیش از 10 سال پیش بوده و او موفق‌تر روی صحنه عمل می‌کند. همچنین در مقایسه اجرای 10 سال گذشته من نسبت به الان، نقش هم دوست‌داشتنی است و هم سخت، ولی همواره سعی می‌کنم وارد فضای مقایسه‌ای نشوم؛ چرا که باعث منفعل شدن در حوزه‌هایی از کار و پیش فعالی در بخش‌های دیگر می‌شود.
 وی ادامه داد: شاید یکی از اعتباراتی که در کار با دیگر کارگردانان ندیدم این باشد که استراتژی جلال تهرانی در مواجهه با خلاقیت، متفاوت با دیگر کارگردانان است؛ چرا که تهرانی حاضر است برای رسیدن به خلاقیت گروهی هر جور سرمایه‌گذاری را آغاز کند و این موضوع در شرایطی است که حتی ممکن است زمان تمرین طولانی‌‌تر شود و این افزوده شدن مدت زمان به مثابه افزایش استرس‌ها، هزینه‌ها و... است.
ملکی افزود: آنچه مشهود است این است که تهرانی به گروه احساس امنیت می‌دهد و شاید بتوانیم بگوئیم تلاش برای رسیدن به خلاقیت نوعی سیستم و شیوه بازیگری در کارهای جلال تهرانی است، زیرا ممکن است او  در لحظه آخر نیاز به تغییر را احساس کند و  حتی اگر تا اجرا زمانی نداشته باشیم این اجازه را از گروه دریغ نمی‌کند.
صادق ملکی درباره روحیه نقدپذیری تهرانی عنوان کرد: در اولین چیزی که باعث شد به طور جدی فضای دیالوگ‌ها را به معنای عملی درک کنم می‌دانستم که دیالوگ به چه معنی است اما آن را نمی‌فهمیدم؛ بنابراین با وجود انرژی زیادی که داشتیم صحبت‌ها و حرف زدن‌ها درباره دیالوگ‌ها را با تهرانی آغاز کردم؛ به طوری که در بعضی‌ جاها انفعال زیادی نشان می‌دادم، اما این گفت‌وگو کمک زیادی کرد تا ارتباط بهتری با نقش برقرار کنم.
وی تاکید کرد: با دقت گوش دادن یکی دیگر از ویژگی‌های جلال تهرانی است، فارغ از اینکه خیلی وقت پیش آن موضوع را درک کرده باشد اجازه سخن گفتن می‌داد و گروه را راهنمایی می‌کرد.
کارگردان نمایش "مخزن" درباره طراحی صحنه این اثر نمایشی تشریح کرد: ما قصد داشتیم با این شکل از طراحی صحنه تهی بودن فضا را به رخ بکشیم؛ بنابراین باید به طور طبیعی این خلا را با خالی کردن فضا به دست می‌آوردیم. ما برای اجرای نمایش "مخزن" به ستون‌ها و چهارپایه‌هایی نیاز داشتیم و برای خالی کردن فضای اثر تصمیم گرفتیم صندلی‌ها را به انتهای سالن بچسبانیم تا اکسسوار خیلی به چشم نیاید.
وی خاطر نشان کرد: من به تئاتر ملی به عنوان نمایشی که دارای یک نقش سیاه و... باشد اعتقاد ندارم. به نظر من تئاتر ملی تئاتر ایرانی است که با مخاطب و زبان بازیگر ایرانی اجرا شود. بدیهی است که عناصر نمایش ایرانی به نمایش من بدین طریق وارد می‌شود؛  بنابراین من نباید زحمت بکشم که کارم ایرانی شود؛ چرا که کار من غیر از یک نمایش ایرانی نمی‌تواند باشد و این در حالی است که سازنده اثر ممکن است غرب زده نیز باشد.
تهرای بیان کرد: جهان شمولی در تمرکز بدست می‌آید. وقتی تمرکز برخانواده 3 نفره داشته باشیم، به محض اینکه از  جهان متن بیرون بزنیم، خاصیت جهان شمولی را از آن جدا کرده‌ایم.
وی درباره نورپردازی این اثر نیز تصریح کرد: به عقیده من فرشید مصدق نه تنها، تنها طراح نور در تئاتر ایران محسوب می‌شود، بلکه در دنیا نیز طراحی مثال زدنی دارد. نگاه وی به نور نبوغ آمیز است و من با وجود وی، پی به عنصر مهم نور در تئاتر بردم.
تهرانی افزود: گاه به جای یک صحنه و دیالوگ، می‌توان از نور استفاده کرد. فضای تهی نمایش مخزن از طریق نور نشان داده می‌شود و مصدق در این اثر به گونه‌ای نورپردازی کرده که تاریکی مخزن به رخ  کشیده می‌شود و هر شی تنها در زمانی دیده می‌شود که نور بر آن تابیده می‌شود.
کارگردان نمایش "مخزن" تاکید کرد: علی‌رغم منابع نوری در اطراف سالن نمایش، نوری دیده نمی‌شود و این یک نبوغ است که باعث در اختیار قرار گرفتن فضا می‌شود.
وی تشریح کرد: یکی از دلایلی که تصویرها انتزاعی شده این است که نمایش واقع‌گرایانه نیست و ما  به مخاطب اجازه می‌دهیم از تخیل خود استفاده کند.
در پایان این نشست امید قنبری – بازیگر نمایش-  که با تاخیر در جلسه حضور پیدا کرده بود، گفت: در روالی که برای رسیدن به نقش طی کردیم، به چیزهای جدیدی رسیدیم؛ چرا که هر پدیده نه تنها از سر محور همیشگی بلکه از طرف دیگر محور نیز مورد بررسی قرار می‌گرفت که در نهایت باعث شد به عنوان بازیگر اثر به فهم متفاوت‌تری دست پیدا کنم.
گفتنی است نمایش "مخزن" نوشته و کار جلال تهرانی هر روز ساعت 19 در تئاتر مولوی روی صحنه است.