نگاهی به نمایش ”بیست هزار فرسنگ زیر دریا” نوشته و کارگردانی ”جوزپه دی بودو” از ایتالیا
نکته قابل توجه در مورد گروه پوتلاچ، گوناگونی تجربههای تئاتری آن به عنوان یک تئاتر آزمایشگاهی و تجربی است که تمامی عرصههای تئاتر از تئاتر کلاسیک و مدرن تا تئاتر مبتنی بر تکنولوژهای پیشرفته را در بر میگیرد

صمد چینی فروشان: تالار قشقایی در ششمین روز برگزاری سی امین جشنواره بین المللی تئاتر فجر، شاهد یکی از جذاب‌ترین و موفق‌ترین آثار خارجی مبتنی بر تعامل هماهنگ و حضور تقریبا هم وزن عناصر سنتی و مدرن تئاتر(بازیگر، کلام، گفت‌و‌گو، حرکت، ژست، نور موسیقی، صدا، افکت‌های شنیداری و دیداری و...) در کنار پیشرفته‌ترین دست‌آوردهای تکنولوژی‌های دیجیتال در حوزه‌های نورپردازی و تصویرپردازی‌های سه بعدی خیال‌انگیز از یک کمپانی تئاتر خصوصی از کشور ایتالیا بود.
تئاتر "پوتلاچ"(Teatro potlach) با گرایش تئاتر کلاسیک، مدرن و تئاتر تجربی، به ویژه در شیوه"اینتراکشن" به معنای بهرهگیری همزمان از عناصر تئاتری و تکنولوژیهای دیجیتال، این نمایش را که جدیدترین محصول آن محسوب میشود، علاوه بر ایران و ایتالیا در شمال اروپا(سوئیس و دانمارک) و کشور هند نیز به نمایش گذاشته است.
"بیست هزار فرسنگ زیر دریا"، براساس اقتباسی از رمانی به همین نام از نویسنده مشهور فرانسوی داستانهای علمی- تخیلی: ژول ورن، تولید شده که در آن تلاش شده است، ضمن حفظ طرح اصلی، با بهرهگیری از ایماژهای دیجیتالی، زیباییهای تخیلی و خیال انگیز توصیف شده در رمان درباره شگفتیهای اعماق اقیانوسها، در آتمسفری سورئالیستیک بر صحنه تئاتر بازنمایی شود. تلاشی چشمگیر و موفق که در تمامی طول اجرا ذهن، روح و قوه تخیل تماشاگر را به لذت بخشترین وجه ممکن با خود همراه میکند.
کاپیتان نمو شخصیت ژول ورن که در هر سه اثر او حضور دارد، در بیست هزار فرسنگ زیر دریا، در دوران محکومیتش در جزیرهای دور افتاده، مخفیانه زیردریایی ناتیلوس را میسازد و با همراهانش به اعماق اقیانوسها میرود. نمو کلمهای لاتین به معنای هیچکس است. نامی نمادین که گویای شخصیت کاپیتان نموست که دنیای روی آب و انسانها را برای همیشه ترک کرده و به سکوت اعماق اقیانوسها پناه برده است. رفت و آمد این شئ مرموز به عنوان موجودی خارقالعاده توجه مردم را به خود جلب میکند و پروفسور اروناکس که جانورشناسی نامآور است، به همراه ندلند دستیار خود که صیاد نهنگ بوده، به همراه دو دریانورد دیگر مخفیانه با یک کشتی به جستجوی این موجود مرموز میروند. کشتی آنها در برخورد با زیردریایی کاپیتان نمو غرق میشود و سرنشینان آن به زیردریایی منتقل میشوند و از این به بعد شگفتیهای اقیانوسها به جادوی تکنولوژی بر دو پرده آویخته بر دهانه و دیوار انتهایی صحنه با نورپردازیهای خیرهکننده نمایان میشود.
[:sotitr1:]نمایش با بازیهای اغراق شده و آشکارا نمایشی و بعضا گروتسک بازیگران بر عرشه کشتی، با لباسها و آرایشهای اغراقآمیز خاص شخصیتهای قصهها و افسانههای عامیانه، در اوانسن و در فضای خالی صحنه محصور شده میان پردهها آغاز میشود و با جان گرفتن کشتی و سپس با انعکاس شگفتیهای اعماق اقیانوسها بر پردهها، جهان علمی – تخیلی ژول ورن در جلوهها و رنگهای خیالانگیز در برابر نگاه حیرتزده تماشاگر عینیت ملموس مییابد.
نکته قابل توجه در مورد گروه پوتلاچ، گوناگونی تجربههای تئاتری آن به عنوان یک تئاتر آزمایشگاهی و تجربی است که تمامی عرصههای تئاتر از تئاتر کلاسیک و مدرن تا تئاتر مبتنی بر تکنولوژهای پیشرفته را در بر میگیرد و شاید همین گوناگونی گستره فعالیت است که تجربه گروه در زمینه کاربرد تکنولوژی را با توفیق روبرو کرده است.
"جوزپه دی بودو"، نویسنده و کارگردان نمایش "بیست هزار فرسنگ زیردریا، درباره این نمایش میگوید: «این تجربه تازه گروه در سینوگرافی(علم طراحی و تولید مناظر و جلوههای دیداری- شنیداری صحنه نمایش) است که در آن کوشیدهایم ضمن حفظ محوریت حضور بازیگر و سایر عناصر نمایشی از قبیل لباس، گریم، کلام در قالب دیالوگ، گفتوگو، ژست و حرکت و... بر حضور شگفتی ساز و خیرهکننده جدیدترین تکنولوژیهای صوتی - تصویری و نورپردازی تاکید بگذاریم. ما سعی کردهایم به جهان خیالی جاری در پس کلمات این رمان به کمک تکنولوژی معاصر تعین خیالانگیز نمایشی ببخشیم.»
از دیگر صحنههای زیبا و درخشان این نمایش، در کنار صحنههای خیالانگیز تصویر شده از اعماق اقیانوسها، صحنه پایانی نمایش، یعنی صحنه بازگشت پروفسور و همراهانش به پاریس (در پی فرار موفق آنها از زیر دریایی کاپیتان نمو) باشد که در آن، تعدادی از معروفترین تابلوهای نقاشان امپرسیونست و پست امپرسیونیست فرانسوی، یکی پس از دیگری بر پردهها نقش میبندد که با شادی و شعف پروفسور آروناکس و یارانش همراه است.