در حال بارگذاری ...
...

یادداشت ”وحید لک” درباره اهمیت ساخت سالن برای تئاتر

یادداشت ”وحید لک” درباره اهمیت ساخت سالن برای تئاتر

فکر می‌کنید سالانه و در طول تمام سال‌هایی که تئاتر در ایران برقرار بوده است، چه تعداد از ایده‌ها و فکرها و نمایشنامه‌ها به دلیل کمبود و یا کلاً عدمِ وجودِ امکاناتِ نمایشیِ کافی و وافی، فرصت حضور بر روی صحنه را از دست داده‌اند؟ بارها بارها پیش آمده که نمایشنامه‎نویسی به دلیل آگاهی از شرایط و امکانات و ابزارهای موجود برای اجرای یک نمایش در ایران، از خیر جان‎بخشی به نمایشنامه‌ای که با خون دل به رشتۀ تحریر درآورده گذشته و نمایشنامه‌ای کم دردسر و منطبق با امکانات و شرایط تئاتر کشور را برای اجرا برگزیده است.

تطبیق نیازهای زیبایی شناختی یک نمایش و امکانات فنی یک سالن تئاتر از جمله عواملی است که می‌تواند موجب رشد و یا درجازدگی تئاتر یک کشور شود. مسائلی از قبیل نورپردازی، صدا و موسیقی، امکانات صحنه‌ای، ایمنی، جایگاه تماشاگران، اتاق گریم و... تعیین کنندۀ میزان انعطاف یک سالن نمایش برای اجرای نمایشنامه‌های مختلف با نیازهای متفاوت دراماتیک است.
به عنوان مثال یک سالن بلک باکس (Black Box) برای اجرای نمایش‌های تجربی که بیشتر به پرفورمنس متکی هستند و به فضای کنش (Acting Area) متفاوتی از سالن‌های کلاسیک تئاتر نیازمند هستند، قابلیت بیشتری دارد. در یک سالن بلک باکس که جایگاه تماشاگران قابل جابه‎جایی و متحرک است، بنابر نیازِ نمایش، جایگاه تماشاگران می‌تواند در دو طرف سالن (مدل استادیومی) و یا در یک طرف سالن به صورت پلکانی قرار بگیرد.
Theatre In The Round مدل مدرن دیگری است که در آن جایگاه تماشاگران در چهار طرف سالن مستقر می‌شود. در این مدل از فضایی که در زیر جایگاه تماشاگران قرار دارد، می‌توان به عنوان راهی به سوی پشت صحنه استفاده کرد.
اینها تنها مثال‌هایی هستند از جایگاه تماشاگران در سالن نمایش که امکانات بیانی و موقعیت‌ها و فضاهای دراماتیک جدیدی را پدید می‌آورند و به هنرمندان اجازه می‌دهد تا گونه‌ها و روش‌های بدیعی را در اجراهای نمایش امتحان کنند.
نورپردازی یکی دیگر از مواردی است که باید در یک سالن نمایش، توجه جدی و ویژه‌ای به آن مبذول داشت. در دهۀ گذشته ابزارها و فنون نورپردازی به طور دراماتیکی در جهان رشد کرده است، اما سهم تئاتر ما در استفاده از تجهیزات و پیشرفت‌های تکنولوژیک نورپردازی چقدر بوده است؟ این سؤالی است که پاسخ به آن چندان رضایت بخش نخواهد بود.
اغراق نیست اگر بگوییم که میکروفون‌ها، بلندگوها و امکانات صوتی در تئاتر معاصر همان کارکردی را دارند که ماسک‌ها در تئاتر یونان داشتند. میکروفون‌ها در تئاتر همزمان هم صمیمیت می‌آفرینند و هم به حفظ فاصله میان بازیگر و تماشاگر کمک می‌کنند. حالا تصور کنید در یکی از سالن‌های قدیمی و نه چندان پیشرفتۀ پایتخت به تماشای نمایشی نشسته‌اید که بازیگران آن از میکروفون‌های فرسوده و نامرغوب استفاده می‌کنند. مطمئناً با هر حرکتِ بدنِ بازیگر و با هر تکان و جست و خیزش، صدای خِش خِش و خِس خِسِ آزار دهنده‌ای از بلندگوها به گوش می رسد. بازیگر هم که متوجه نارضایتی تماشاگر از این وضع شده، تمرکزش را از دست می‌دهد و بیشتر مراقب حرکات بدنش می‌شود تا مبادا صدای ناهنجار و ناخوشایندی تولید کند. نتیجه این می‌شود که به جای اینکه تکنولوژی یاری‎رسان تئاتر باشد، بلای جانش می‌شود و همین تعداد تماشاگر اندک تئاتر را ناراضی به خانه می‌فرستد. و این از مصائب تکنولوژی در همراهی با هنر در این دیار است!
در میان سالن‌های نمایش و تماشاخانه‌های معدودی که در شهر تهران داریم (متأسفانه صحبت از چنین سالن‌ها و چنین تجهیزات و امکاناتی در شهرستان‌ها بیشتر به یک شوخی بی مزه شبیه است)، تنها یک یا دو مجموعۀ است که با بسیاری از استانداردهای روز سالن‌های تئاتر جهان برابری می‌کند و می‌تواند نیازها و خواسته‌های هنرمندان تئاتر کشور را در زمینه‌های گوناگون از قبیل طراحی صحنه‌های مختلف، نورپردازی‌های کم نقص، ارائه صدا و موسیقی با کیفیت، رعایت ایمنی هنرمندان و تماشاگران، تهویه مناسب، سیستم‌های گرمایش و سرمایش، سیستم‌های دود ساز و مه ساز و مسائلی از این دست برآورده کند.
نمی‌شود جلوی ذهن خلاق نمایشنامه‎نویسی را گرفت که داستان زنی را که با بالن به آسمان می‌رود، ننویسد.
می‌شود همه چیز را به صورت نمادین و استعاره‌ای و مینیمالیستی بیان کرد. نمی‌شود همه چیز را به تخیل و ذهن تماشاگر تئاتر واگذار کرد. اما می‌شود با یک برنامه‌ریزی و مدیریت حساب شده، بازیگری را در روی صحنۀ تئاتر با بالن به آسمان فرستاد. می‌شود نگرانی‌های یک نمایشنامه‎نویس خلاق و نوآور را کاهش داد. می‌شود تماشاگر را مهمانِ ضیافتی از تجربه‌های کم‌نظیر کرد. حیف است که تئاتر در تنگنای بی امکاناتی و بی‌تجهیزاتی یک سالن محبوس شود. حیف است.