بهزاد فراهانی و بررسی مدرنیزم در تاریخ تئاتر ایران
بهزاد فراهانی درباره تاثیرات نوشین گفت:«وقتی نوشین به ایران برمیگردد روی صدای بازیگران کار میکند به این ترتیب هم شاگردان نوشین از بیان خوبی برخوردار بودند. نوشین در مرحله بعد روی نور و لباس کار کرد. قبل از نوشین همه امید بازیگران روی صحنه به جایگاه سوفلور بود. چون نمایش تنها دو روز تمرین میشد. نوشین این قانون را به هم ریخت، سوفلور را برداشت و گفت آکتور نه تنها نباید به سوفلور امیدی داشته باشد بلکه باید دیالوگهای نقش مقابل خود را هم حفظ کند.»
در ادامه برگزاری نشستهای”ایران، تئاتر، فرانسه” که دیروز با حضور بهزاد فراهانی برگزار شد به موضوع تاثیرات تئاتر فرانسه بر تئاتر ایران پرداخته شد.
پیش از این اعلام شده بود که فهیمه راستکار نیز به عنوان سخنران در این جلسه حضور خواهد داشت اما وی به دلیل کسالت در این جلسه حاضر نشد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، در ابتدای جلسه بهزاد فراهانی گفت:«افتخار بود اگر هنرمند گرانقدر فهیمه راستکار نیز در کنار ما بود و حافظه ایشان میتوانست یاریگر ما باشد اما ایشان به علت کسالت نتوانستند حضور پیدا کنند.»
وی درباره دلایل حضور خود در این نشست گفت:«در سال 1340 زمانی که آقای بیژن مفید در میدان ژاله و در مرکز پیشاهنگی عدهای جوان را دور خود جمع کرده بود تا روی تجربیات تئاتر ملی کار کند من هم یکی از آن جوانان بودم. در آن سالها یک روز فروغ فرخزاد و خانم خجستهکیا در گروه ما حاضر شدند.»
در جلسه دومی که خانم کیا سر تمرینات ما آمدند از ما دعوت شد به شاگردی یکی از بزرگترین اساتید تئاتر آن زمان برویم و این استاد کسی نبود جز شاهین سرکسیان.»
فراهانی در توضیح فعالیتهای خجستهکیا و شاهین سرکسیان گفت:«آثار خجستهکیا در راستای مدرنیزمی بود که تازه در ایران رایج شده بود و ما با آن سر جنگ داشتیم. چون نمیتوانستیم با آن ارتباط برقرار کنیم. اما نخستین کسی که به سمت تئاتر مدرن رفت خجستهکیا بود که از شاگردان مکتب فرانسه بود.»
وی در مورد شاهین سرکسیان گفت:«سرکسیان مدتها بود که از فرانسه برگشته بود و شاگردانی را دور خود جمع کرده بود مثل آقای نصیریان، عباس جوانمرد، خانم راستکار، جمشید لایق، فروغ فرخزاد و خیلی از آنها سرکسیان را تنها گذاشته بودند.»
وی افزود:«سرکسیان از پیروان مکتب فرانسه با صادق هدایت همنشین بود و پیک پاک مدرنیزم در تئاتر ایران محسوب میشد. 17 سال حضور در فرانسه، او را تبدیل کرده بود به یک مدرس و کارگردان که شیفته چخوف بود اما چخوف را از دیدگاه فرانسوی نگاه میکرد و نه نگاه روسی، سرکسیان دو وطنه بود، یعنی ایرانی و فرانسوی.»
وی تصریح کرد:«علت حضور من در این جا این است که بعدها وقتی دیالوگ برقرار کردن فروغ و خانم کیا با سرکسیان را به زبان فرانسه میدیدم دوست داشتم بتوانم این زبان را یاد بگیرم و برای تحصیل و تجربه به این کشور بروم که این اتفاق افتاد.»
وی در ادامه به توضیح تاریخ مشروطه و شکل گیری هنر تئاتر هم زمان با این رخداد تاریخی پرداخت و از اولین هنرمندان این هنر یاد کرد و گفت:«میرزا فتحعلی آخوندزاده جزء نخستین کسانی بود که اندیشه خود را در قالب تئاتر نوشت. آثار و متاثر از دو سو بود. یکی کمدیا دلارته فرانسه و یکی هم اپرتهای فولکلوریک آذربایجان. فتحعلی آخوندزاده زبان فرانسه را تقریباً بهتر از هر کس دیگری در زمان خود میدانست.»
وی در ادامه دلایل استقبال هنرمندان و اندیشمندان ایرانی از زبان فرانسه را بررسی کرد و گفت:«علاقه به زبان فرانسه یکی به دلیل حضور استثمارگونه دولت انگلستان بود که باعث شده بود اکثر اندیشمندان از زبان انگلیسی متنفر باشند و یکی هم به دلیل پیروزی انقلاب فرانسه، این پیروزی به مانند یک رهنمون و دیدگاه عاشقانه بود که میشد مشابه آن را در ایران هم پی جویی کرد.»
وی سومین دلیل را وجود مولیر و تئاتر حاکم بر آن زمان فرانسه دانست. فراهانی در توضیح این نکته گفت:«قوم و خویشی به لحاظ تکنیکی و شباهتی میان نمایشهای ایرانی و تئاتر مولیر و کمدیادلارته وجود داشت.»
وی کارهای آخوندزاده را به دو گونه تقسیم کرد:«یکی آثاری که نعل به نعل اقتباس از مولیر محسوب میشود و یکی هم آثاری که در آنها آخوندزاده مولف است اما باز هم متاثر از تئاتر فرانسه است.»
وی در ادامه به آثار دیگر نمایشنامه نویسان ایرانی همچون میرزا آقاتبریزی، حسن مقدم، میرزا احمدخان کمالالوزاره، محمودی، مویدالممالک فکری ارشاد و صادق هدایت اشاره کرد و به بررسی تاثیرات تئاتر فرانسه در آثار این هنرمندان پرداخت.»
فراهانی در ادامه به عبدالحسین نوشین اشاره کرد و گفت:«بهترین بازیگران سه یا چهار دهه گذشته ایران شاگردان نوشین بودهاند. کسانی مثل لرتا، هوشنگ بهشتی، بهرامی، خلعتبری و شهلا ریاحی.»
فراهانی افزود:«نوشین بار اول با دانشجویان ایرانی برای آموزش تاریخ و جغرافیا به فرانسه میرود ولی به علت اظهار نظرهای تند، سرپرست گروه او را به ایران برمیگرداند. اما شیفتگی او به زبان و هنر فرانسه، باعث میشود بار دیگر به فرانسه برود و حدود 11 سال در آن جا فعالیت تئاتری کند.»
وی درباره تاثیرات نوشین گفت:«وقتی نوشین به ایران برمیگردد روی صدای بازیگران کار میکند به این ترتیب هم شاگردان نوشین از بیان خوبی برخوردار بودند. نوشین در مرحله بعد روی نور و لباس کار کرد. قبل از نوشین همه امید بازیگران روی صحنه به جایگاه سوفلور بود. چون نمایش تنها دو روز تمرین میشد. نوشین این قانون را به هم ریخت، سوفلور را برداشت و گفت آکتور نه تنها نباید به سوفلور امیدی داشته باشد بلکه باید دیالوگهای نقش مقابل خود را هم حفظ کند. نظم و دیسیپلین جزء اصول نوشین بود نوشین به تئاتر ایران هویت بخشید. وی بسیاری از آثار خوب ادبیات فرانسه را ترجمه کرد و روی صحنه برد و شاگردانی را پرورش داد که بعد از کودتا به چهرههای درخشانی تبدیل شدند مثل اسکوییها که تئاتر آناهیتا را تشکیل دادند. نوشین بیش از چهار دهه روی بازیگری در تئاتر ایران تاثیر گذاشته است. او را باید پرورش یافته مکتب فرانسه دانست.»
وی در پایان افزود:«اعتقاد دارم فرهنگ هر جا که باشد باید عاشقش بود. اگر آفریقای جنوبی فوگارد و ماندلارا نداشت به چه چیزی میتوانست افتخار کند و ما از تئاتر فرانسه بسیار آموختهایم.»